«۳۰ دی ۹۵ »، نمایشی به نویسندگی و کارگردانی «احسان حاجی پور» و با بازی «سام درخشانی»، «محمدرضا سامیان»، «متین ستوده»، «جوانه دلشاد» و «سمیرا حسن پور» است که در تماشاخانه سپند به روی صحنه رفته. حاجی پور که پیش از این نمایش های «معاشر»، «گزارش یک مهمانی»، «متل نامه» و «دیوان تئاترال» را نیز بر صحنه برده، این بار دست روی نمایشی در سبک رئالیسم گذاشته است.
«۳۰ دی ۹۵ »، داستان روابط و فروپاشیِ اخلاقی یک خانواده است که همزمان شده با روز تلخِ آتش سوزی ساختمان پلاسکو. پیمان (سام درخشانی) یکی از مغازه داران ساختمان پلاسکو است و با تلفن و به کمک شاگرد مغازه اش، داوود، اخبار پلاسکو را پیگیری می کند. صبح سی دماه است و برق ساختمانی که پیمان در آن سکونت دارد قطع شده. برادر کوچک پیمان (محمد رضا سامیان) اصرار دارد که کلید های مغازه را بگیرد و به پلاسکو برود تا بتواند پول و اسناد را نجات دهد اما پیمان با این موضوع مخالف بوده، چون درگیر مسئله ای به زعم خودش مهم تر است. نازنین (متین ستوده)، دوست دختر پیمان در همان روز به خانه ی او آمده تا وسائلش را بردارد و برای همیشه پیمان و ایران را ترک کند. نازنین و برادر پیمان رابطه ی خوبی با هم نداشته و یکدیگر را مخاطب قرار نمی دهند. پیمان تلاش می کند نازنین را منصرف کند اما نمی تواند. پس از لختی زری، (جوانه دلشاد) خدمتکار نازنین نیز سر می رسد و پیمان از او می خواهد در جمع کردن وسائل نازنین کُند عمل کند تا شاید بتواند او را برای نرفتن متقاعد گرداند که باز هم این اتفاق نمی افتد.
کمی بعد تر، وکیل نازنین (سمیرا حسن زاده) که دوست نزدیک او نیز هست سر می رسد و پیمان از او نیز می خواهد نازنین را منصرف کند. وکیل به نازنین خبر می دهد شوهر سابقش توانسته حضانت پسرشان را بگیرد و برادر پیمان از جمله کسانی بوده به رابطه ی خارج از شرع و عرف نازنین و برادرش شهادت داده است. با رسیدن این خبر به گوش پیمان بین او، نازنین و برادرش درگیری ای شکل می گیرد و به سیلی ای ختم می شود که پیمان به گوش برادرش می خواباند. برادر از خانه بیرون می رود و وکیل اعتراف می کند او تنها شاهد ماجرا نبوده و زری نیز شهادت داده است. با شنیدن این خبر دوباره بلوایی به پا می شود، نازنین گلوی زری را به قصد کشت فشار می دهد و در نهایت این قائله نیز با سیلی پیمان بر گوش زری تمام می شود.
نازنین وسائلش را برداشته و در حالیکه از خانه ی پیمان می رود به او هشدار می دهد چه از ایران هم برود و چه نرود دیگر به زندگی او باز نخواهد گشت. با رفتنِ نازنین، وکیل این بار انگشت اشاره اش را به سمت پیمان می گیرد و مشخص می شود که پیمان برای نگه داشتن نازنین در نزد خود، به شوهر سابق او زنگ زده و با لو دادن رابطه ی خودش و نازنین، از او خواسته است حضانت فرزندش را بگیرد تا شاید به بهانه فرزند، نازنین ایران را ترک نکند. اما این پایان ماجرا نیست. وکیل که خود قبلا با پیمان رابطه داشته اعلام می کند که بچه ی نازنین را هم سقط کرده است. بعد از رفتن وکیل آخرین فروپاشی زندگیِ پیمان اتفاق می افتد. داوود زنگ زده و خبر می دهد که ساختمان پلاسکو فرو ریخته و بدتر اینکه برادر پیمان نیز در ساختمان بوده است.
«۳۰ دی ۹۵ »، اجرایی رئالیستی با تمام ویژگی های یک نمایش رئال است. با توجه به دو اجرایی بودن اکثر سالن های نمایشی، مدتی است که طراحی صحنه از نمایش حذف و یا به کمترین و کوچکترین اندازه اش کاهش یافته است. اما نمایش ۳۰ دی ۹۵ از صحنه ای به نسبت سنگین برخوردار بوده، صحنه ای که تماما رئال است؛ از دیوارهای آبی گرفته تا مبلمان، چیدمان و دیگر جزئیات آن. موضوعی که حاجی پور برای نمایشش برگزیده نیز واقعی است و متناسب با دنیای امروز و متاسفانه به تلخی واقعیت های جامعه است. موضوعی که حاجی پور به شکلی بی پروا در آن به روابطِ امروزی، خیانت ها و دروغ هایی از جنس این روزها پرداخته است. نمایشی در راستای خودخواهیِ یک فرد برای داشتن همه چیز با هم که در نهایت به از دست دادن همه ی آنها ختم می شود. حاجی پور از حادثه تلخ پلاسکو به عنوان نمادی برای فروپاشی یک زندگی و حتی انسانیت استفاده کرده و آن را در بستر یک اتفاقِ امروزی قرار داده است. جنسِ بازی های نمایش نیز تماما رئال است؛ دیالوگ ها، واژه ها، کلمات، نحوه ی بیان، اکت ها، دعواها و پرخاش های نمایش همه به شکلی ملموس و واقعی روی صحنه اتفاق می افتد، آن قدر که مخاطب گمان می کند دارد سریالی تلویزیونی می بیند نه یک تئاتر را.
نمایش در راستای سبکِ رئالیستی خود از موسیقی نیز بهره ای نبرده است، نورهای صحنه به شکلی واقعی کار شده و نور خورشید و طبیعی را تداعی می کند و مخاطب زمانی به این شیوه نورپردازی پی می برد که برق وصل می شود.
حاجی پور در راستای سبک انتخابی اش از بازیگران سینما و تلویزیون بهره برده تا ویژگی تئاتری این متن را کم رنگ تر نماید و البته فروش گیشه را نیز تضمین کند. چهره هایی شناخته شده که قطعا می توانند توجه رسانه های بیشتری را جلب کنند. چهره هایی که می توانند مخاطبان سینمایی و تلویزیونی بیشتری را هم به سالن های تئاتر جذب کنند.
حاجی پور در تولید این نمایش از تهیه کنندگی «امید معلم»، فرزند مرحوم «علی معلم» نیز سود جسته است. تهیه کنندگی ای که کاملا به چشم می آید و مشخص است برای این تئاتر هزینه شده. از ساخت صحنه گرفته تا دقت در جزئیات آن و همین موضوع نمایش ۳۰ دی ۹۵ را حداقل از نظر شمایل ظاهری، قابل احترام ساخته است.
۳۰ دی ۹۵ با تمام ویژگی های ذکر شده بیشتر به سریال می ماند تا به تئاتر و شاید همین موضوع باعث رنجش مخاطبانی شود که دنبال تئاتر می گردند. مخاطبانی که از دیدن سریال های تکراری شبکه های ملی و سریال های زرد ترکی و کره ای خسته شده و دنبال چیزی فراتر از اینها می گردند.
پاسخ دهید