درباره نمایش «بیگانه در خانه»

 

نمایش «بیگانه در خانه» اجرای خود را در جشنواره تئاتر فجر از دوازدهم بهمن ­ماه به مدت هفت شب در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر شروع کرده است. این نمایش پیش از این نیز در تئاتر مستقل تهران به روی صحنه رفته بود. «بیگانه در خانه» به نویسندگی و کارگردانی «سید محمد مساوات» و بازی «رومینا مومنی»، «محمد علی محمدی»، «علی حافظ پور» و «دینو زمام حدده» داستان زن و شوهری ایرانی است که در آلمان زندگی می­ کنند. آنها به تازگی متوجه حضور شخصی در زندگی خود شده ­اند.

سید محمد مساوات که پیش از نمایش ­هایی از جمله «بی ­پدر» و «این یک پیپ نیست» را به روی صحنه برده، نشان داده که کارگردانی خلاق و متفکر است. او در «بیگانه در خانه» گامی بزرگ در راستای تلفیق سینما و تئاتر برداشته و علاوه بر بخش تکنیکی کار، مفاهیم زیادی را نیز به نمایش گذاشته است. «بیگانه در خانه» لایه ­های بسیاری دارد و چندین موضوع را برای فکر کردن در مقابل مخاطب قرار می ­دهد که اولین آنها داستانی است که روایت می ­شود. داستان، زندگی زوج مهاجری را نشان می ­دهد که دچار بحران شده ­اند؛ بحرانی که در رابطه، صمیمت و حتی حرف زدن ­شان با هم به وجود آمده و از این رو به دنیای مجازی پناه برده ­اند تا در آن به دیگری توجه کنند. اما مهم ­تر از داستان که خود مفاهیم مهمی را به چالش کشیده، فرمی است که مساوات برای بیان این روایت انتخاب کرده است.

پیش ­تر در نمایش ­های زیادی از تکنیک پخش تصاویرِ از پیش ضبط شده یا زنده استفاده شده است و کارگردانان از آن برای بیان مفاهیم مورد نظر خود بهره ­ها برده ­اند؛ اما مساوات در تئاتر «بیگانه در خانه» یک فیلم سینمایی را به صورت زنده به مخاطب نشان می ­دهد، فیلمی که بیش از دو ساعت طول می ­کشد.

در این نمایش مخاطب با صحنه ­ای رو به ­روست که از ارتفاع به دو بخش تقسیم شده؛ صحنه ­ای که بخش زیرین آن فضای تئاتر را شکل می ­دهد و بخش فوقانی ­اش را پرده­ ی سینما. صحنه ­ی تئاتر از خانه ­ای تشکیل شده که تنها بیرونش به مخاطب نشان داده می­ شود؛ خانه ­ای که اگر پرده­ هایش کشیده شود می ­توان شمایی از اتاق نشیمن، آشپزخانه و حدود اتاق خواب و سرویس بهداشتی را دید و اگر پرده ­هایش فرو افتد مخاطبِ تئاتر نمی ­تواند به داخلش نفوذ کند. در تئاتر معمولا دیوارها برداشته می ­شود تا مخاطب بتواند زمانی که شخصیت در اتاق نشمین خانه­ اش نشسته، او را ببیند یا متوجه شود که ظروف آشپزخانه ­اش چگونه چیده شده و حتی چطور می­ خوابد. در این اجرا اما کارگردان این امکان را از مخاطب گرفته و در عوض امکانی عظیم ­تر در اختیارش گذاشته است. او فیلمبرداری حرفه ­ای در داخل خانه گماشته تا تمام اتفاقات و جزئیات زندگی این زوج را همراه با جزئیات خانه، چیدمان وسائل، راهرو، اتاق خواب و بخش­ هایی از آشپزخانه و اتاق نشمین که مخاطب نمی ­تواند ببیند به او نشان دهد. مساوات از جادوی سینما برای نشان دادن دقتش در طراحی صحنه تئاترش بهره برده و آن چیزی را به مخاطب نشان می ­دهد که در تئاترهای مرسوم نمی­ تواند به راحتی ببیند. او رنگ دیوارها، جزئیات تابلوها و عکس ­ها، جلد و عنوان کتاب ­ها، نمای نزدیک صورت بازیگرها و حتی اشک­ های آنها را به تصویر می ­کشد تا مخاطبی که نمی ­تواند به راحتی این جزئیات را در تئاتر ببیند، آنها را در جادوی او که تلفیقی از سینما و تئاتر است مشاهده کند.

در این نمایش بی­شک فرم بر محتوا غلبه دارد و فرمی که مساوات انتخاب کرده ذهن مخاطب را مدام بین سینما و تئاتر حرکت می ­دهد. او واقعی بودن تئاتر را با تقلبی بودن سینما رو به ­روی هم می ­گذارد. شاید مهم ­ترین صحنه در این راستا را بتوان سیلی زدن بازیگرها به صورت هم دانست که در ابتدا فیلمبردار تنها به صدای سیلی و واکنش بازیگران بسنده می ­کند و بعدتر فریب و حقه ­ی پشت این سیلی ­های پیاپی و مهارت بازیگران در واقعی جلوه دادن آنها را به مخاطب نشان می ­دهد.

«بیگانه در خانه» کاری متفاوت است که مرز بین تئاتر و سینما را به هم زده و به سختی می ­توان آن را نمایش قلمداد کرد. در این اجرا که مشخص است پشت آن تمرینات زیادی وجود داشته تا به این دقت دست پیدا کند، خلاقیتی بزرگ و رسیکی بزرگتر نهفته است. خلاقیت از منظر فرم اجرا و ریسک در رابطه با کُند بودن ریتم که در برخی لحظات به خصوص پیش از ورود فیلمبردار به قاب تئاتریِ اجرا، مخاطب را خسته می ­کند.

یکی از نادرترین اتفاقاتی که در نمایش «بیگانه در خانه» افتاده، پنهان کردن یک شخصیت سلبریتی در میان نام هاست. بر عکس بسیاری از نمایش ها که از عنوان اشخاص مشهور برای فروش نمایش و جذب مخاطب استفاده می کنند، این نمایش یکی از مشهورترین بازیگران این سالهای اخیر را چنان در میان نام ها و همین طور در اجرا پنهان کرده است که وقتی او در رورانس از قالب نقشی که بازی می کند بیرون آمده و به مخاطب تعظیم می کند، بهت تماشاگران را موجب می شود. بازی وی نیز در طول اجرا و با توجه به فاصله دورِ فیزیکی مخاطب از صحنه ی تئاتر و فاصله ی نزدیک دوربین فیلمبرداری به او و نمایش درشتش بر روی پرده ی فیلم، کاملا هویت او را غیر قابل تشخیص است می کند.

«بیگانه در خانه» اجرایی است که هم در بحث محتوا، مفاهیمی متفاوت را عرضه می­ کند و هم در بحث فرم می ­تواند حرف ­های زیادی برای گفتن داشته باشد. مهمتر اما رابطه ­ی فرم و محتوا است که چگونه با هم هماهنگ شده و در نهایت در یک راستا حرکت می­ کنند و همینطور خلاقیت در استفاده از تکنیک تلفیق سینما و تئاتر که هم باعث مقایسه ­ی این دو با هم شده و هم نشان می ­دهد که چطور جادوی سینما و واقعیتِ تئاتر می­ توانند همراه شده و کاری جذاب خلق کنند؛ کاری که مخاطب را به تفکر نیز دعوت کند.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران