نقد فیلم خانم یایا

khanome yaya (2)
khanome yaya (2)

«خانم یایا فیلمی کمدی نیست»

این جمله ای است که برای معرفی این فیلم استفاده شده است، فیلمی که جدای از کمدی بودن، در فیلم بودن آن نیز جای بحث وجود دارد.

خانم یایا آخرین ساخته «عبدالرضا کاهانی» است. او «آدم» را در سال ۱۳۸۵ در روستایی در نیشابور ساخت که این فیلم اجازه ی اکران نیافت و در قالب شبکه خانگی و یا به صورت غیر مجاز وارد بازار شد. پس از آدم، «آن جا» را ساخت که باز هم اجازه ی اکران نیافت، اما با «بیست» برای اولین بار به روی پرده سینما آمد؛ فیلمی خوب و تاثیرگذار با بازی «پرویز پرستویی» و «مهتاب کرامتی». پس از بیست «هیچ» را ساخت و با این فیلم متفاوت خوش درخشید. بعد از آن نوبت فیلم محبوب «اسب حیوان نجیبی است» شد؛ فیلمی خوب، خوش ساخت، متفاوت و پر از حرفهای پنهان کاهانی وار. سپس «بی خود و بی جهت» را ساخت که با وجود نزدیک به بیست دقیقه سانسور باز هم اکران شد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. «وقت داریم حالا» اما در سال ۱۳۹۲ اجازه ی اکران نیافت. بعد نوبت «استراحت مطلق» شد با بازی ترانه علیدوستی در سال ۱۳۹۳. پس از آن «از هر نظر معمولی» را ساخت که اطلاعات زیادی از آن در دست نیست و اما باز هم ساخته ی متفاوتش یعنی «ارادتمند؛ نازنین، بهاره و تینا» اجازه ی اکران نیافت تا بلاخره نوبت به «ما شما را دوست داریم خانم یایا» رسید که با نام کوتاه شده ی «خانم یایا» این روزها روی پرده ی سینماست.

فیلم در تایلند ساخته شده و «رضا عطاران»، «حمید فرخ نژاد» و «امین حیایی» در آن ایفای نقش می کنند، به عبارتی فیلم تمام اِلِمان های جذابیت را دارد. نام تایلند خود وسوسه برانگیز و یادآور ویژگی های خاص این کشور در ذهن یک ایرانی است، کشوری که به خوش گذارنی هایش معروف است و پاتوق ایرانی ها در این زمینه است. همین ذهنیت متفاوت از کشور تایلند برای ساختن یک فیلم، خود هوشمندی است که در انتخاب کشور به کار گرفته شده است و ذهن مخاطبی که با شنیدن این واژه جهت گرفته است انتظار دیدن محتوایی متناسب با این موقعیت جغرافیا را دارد. در سوی دیگر عطاران، مرد طنز سینمایی ایران که بودنش در یک فیلم یعنی تضمین فروش، در کنار حمید فرخ نژاد دلیل کافی برای انتخاب این فیلم جهت دیدن را به مخاطب می دهد؛ اما کاهانی از هیچ کدام از این جذابیت ها استفاده نکرده است. نه عطاران، عطاران همیشگی است و نه فرخ نژاد بازی خاصی ارائه می دهد و نه تایلند چیزی را نشان می دهد که مخاطب انتطار دارد.

khanome yaya (3)

 

مرتضی و ناصر دو باجناق در میانسالی زندگی هستند که به جای سفر کاری به چین به تایلند سفر کرده اند تا کمی شیطنت کنند، کاری که فراموش کرده و نمی توانند در تمام طول فیلم انجامش دهند. در این میان هر دو زنی خیالی به نام خانم یایا را می بینند که در هر کسوتی اعم از کارمند آژانس هواپیمایی تا افسر پلیس ظاهر می شود و این دو را به خلوتی با خودش در هتل دعوت می کند؛ دعوتی که هر بار به دلیل ترس دو با جناق از این زن اتفاق نمی افتد.

خانم یایا عملا قصه ای برای تعریف ندارد، به جز همین چند خطی که در بالا اشاره شد و بی قصه ترین و بدون شک بدترین فیلم ساخته کاهانی تا امروز است که تمام قد روی پرده ی سینما نشان داده می شود و با تمام قوا مخاطب را پس می زند و ناامید از سالن بیرونش می راند.

اما سوال این است که چرا خانم یایا ساخته شده است؟ کاهانیِ پر دغدغه که از «آدم» اش گرفته تا «بی خود و بی جهت» همیشه چیزی گنگ پس ذهنش بوده و توانسته به مخاطب انتقالش بدهد؛ چرا این قدر ضعیف عمل کرده است؟! کاهانی در فیلم «اسب نجیبی است» چنان پوچی را به مخاطب می خوراند و ذهنش را مشغول می کند که نمی شود آن را به راحتی از یاد برد. در «هیچ» مخاطب را با یک هیچ بزرگ رو به رو می کند، در «آدم» مرز شادی و مرگ را می شکند؛ اما این بار هیچ حرفی برای گفتن ندارد و یا اگر دارد آن قدر لقمه را دور دهانش پیچانده است، نه یک دور بلکه هزار دور که دیگر خودش هم حرفی را که می خواست بزند گم کرده است، چه برسد به مخاطب. شاید بشود در این فیلم خانم یایا را نماد گرفت، نماد دولتی که وعده های رنگین می دهد اما همه پوچ است و خیالی. اما این نماد ها، این معنای عظیم در خانم یایا قابل درک و استنباط نیست.

در نیمه ی دوم فیلم امین حیایی هم وارد داستان می شود. کسی که به خاطر این دو باجناق صالح از کار بیکار شده است و حالا که این دو را در تایلند می بیند قصد تلافی دارد، اما باز هم چیزی به قصه اضافه نمی شود. باز هم داستان مسیری برای طی کردن پیدا نمی کند و خانم یایا ناقص بر جا می ماند.

 

khanome yaya (4)

شاید خانم یایا را بتوان فیلمی در مورد بحران میانسالی هم در نظر گرفت. بحران میانسالی مردانی متعهد و گوش به فرمان خانواده که زندگی خوب و سالمی در کنار همسرانشان دارند، در محل کار آدم هایی مورد تحسین و آن قدر مثبت بوده اند که زیرآب یکی از همکارانشان را به خاطر شیطنت هایش می زنند و حالا این مردان اهل خانواده در اقدامی متفاوت، سفر به شانگهای را بهانه کرده و راهی تایلند شده اند تا شاید روی دیگری از زندگی را ببیند. آنها دنبال شادی می گردند و فکر می کنند شاید پاتایا بتواند این شادی را به آنها هدیه دهد. اما نمی توانند این شادی ای را که دنبالش آمده اند دریافت کنند، نمی توانند به خانم یایا روی خوش نشان داده و به هتلی که او پیشنهاد می دهد و خلوت خود خواسته شان بروند. در صحنه ای از فیلم، دو باجناق مردی فرانسوی را می بینند که کنار زنی شاد و خوشحال است و دارد با او حرف می زند. آنها زن را همسر مرد نمی دانند چرا که معتقدند مرد کنار همسرش این قدر خوشحال نیست.

«به نظرت زنشه؟

نه، آخه آدم کنار زنش که این قدر خوشحال نیست.»

khanome yaya (1)

دو باجناق زیاد از هتل بیرون نمی روند و چندین بار تصمیم می گیرند به ایران بازگردند، آنها قابلیت لذت بردن از چیزی را که در حال حاضر دارند، ندارند. کنار همسرانشان شاد نیستند، یا شاید شادی را در چیزی دیگری می بینند که به دنبالش تا تایلند آمده اند، اما در اینجا هم نمی توانند از شادی بهره ای ببرند. خانم یایا که ساخته ی ذهن آنهاست مدام دعوتشان می کند به لذت بردن، مقوله ای که این دو مرد علیه آن جبهه دارند و توانایی لذت بردن را نیز ندارند.

خانم یایا می توانست فیلمی در مورد میانسالی باشد و شاید اگر خوب پرداخت می شد و به این موضوع که از قضا دغدغه ای مهم است می پرداخت، فیلمی موفق بود اما متاسفانه خانم یایا مسیری مشخص، دغدغه ای قابل درک و یا قصه ای قابل فهم ندارد. این فیلم فاقد هر آنچه است که می تواند پل ارتباطی بین خودش و مخاطب برقرار کند.

khanome yaya (5)

درباره بد بودن خانم یایا همین قدر می توان گفت که حتی حضور عطاران هم کمکی به این فیلم نکرده و به او نیز اجازه بازی و جلب رضایت مخاطب را نداده است. آن قدر این امکان از او گرفته شده که مخاطب در نهایت از او هم دلگیر می شود که فریب نامش را خورده و باور کرده است که حضورش می تواند فیلم بد را به فیلمی قابل تحمل تبدیل کند.

کاهانی این روزها در کانادا مشغول ساخت فیلم است و باز هم عطاران را در کنار خود دارد و امیدواریم دوباره به سوی رشد، به سوی قصه ها و فیلم های کاهانی وارش باز گردد و بتواند با فیلم بعدی اش خاطره ی بد خانم یایا را از ذهن پاک کند.

 

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران