درباره فیلم «منطقه پرواز ممنوع»

در خلاصه ی فیلم «منطقه پرواز ممنوع» ساخته ی «امیر داسارگر» چنین نوشته شده است که: «فیلم ماجراجویانه «منطقه پرواز ممنوع»، روایتگر داستان ۳ نوجوان است که در حین آماده‌ شدن برای مسابقه ساخت پهپاد، با پیدا شدن یک یوزپلنگ در حوالی محل زندگیشان، وارد مسائل و درگیری‌های مختلف و مهیجی می‌شوند.»

«منطقه پرواز ممنوع» فیلمی است که برای نسل نوجوان ساخته شده است، نسلی که برخورد با آنان با دیگر رده های سنی فرق داشته و رفتار ضد و نقیض شان موجبات ارتباط راحت با آنها را فراهم نمی کند. در این فیلم اما با سه نوجوانی همراه می شویم که می توانند هم سالانشان را به سالن سینما کشانده و آنها را به نود دقیقه قهرمان پروی دعوت کنند.

«منطقه پرواز ممنوع» فیلمی خوش ساخت است که قهرمانانش را سه پسر نوجوان تشکیل داده اند. سه نفری که جزء نابغه های مدرسه خود محسوب شده و در کارگاهی که برای خود تدارک دیده اند، مشغول ساختن پهباد می باشند. آنها اما درگیر داستان هایی می شوند که کمی مسیر را برایشان دشوار می کند.

«منطقه پرواز ممنوع» فیلمی قصه گو است، شخصیت ها در آن پرداخت شده، قهرمان و ضد قهرمان دارد، دارای نقاط عطف درست است و به پایانی خوش نیز می رسد. این فیلم برعکس ذهنیت مخاطب از نوجوانان امروزی که مدام در خانه و پای لپتاپ و موبایل هستند، از بودن در طبیعت بهره برده و قهرمانانش را در طبیعتی زیبا نشان می دهد که در راستای داستان است.

اما آنچه فیلم «منطقه پرواز ممنوع» را کمی به عقب می راند شخصیت پردازی کاراکترهاست. در این فیلم شخصیت هایی که در سالهای پایانی دهه ی نود زندگی می کنند همچون کاراکترهای دهه ی شصت شخصیت پردازی شده اند. نوع رابطه ی آنها با هم، نوع رابطه ی آنها با خانواده شان، نوع رابطه با معلم و مربی و شیوه ی انجام دادن کارهایشان دهه شصتی وار است. بخشی از این موضوع به داستان فیلم بر می گردد که مجموعه ای است از همه ی ارزش های تعریف شده و مسائل روز جامعه. در این فیلم حجم موضوعات و خرده داستان ها بیش از ظرفیت آن است. «منطقه پرواز ممنوع» در مورد نوجوانان نابغه ای صحبت می کند که در حال ساختن پهباد هستند. از شهدای مدافع حرم حرف می زند، پای یوز ایرانی را وسط می کشد، از محیط زیست می گوید، سبک زندگی اسلامی را نمایش می دهد و در نهایت به پایانی خوش می رسد.

داستان شهدای مدافع حرم و ترسیم رابطه شخصیت اول فیلم با پدرش، برای بیننده یادآور روزهای جنگ هشت ساله با عراق است، با این تفاوت که در آن سالها جنگ موضوعی سراسری و در دل خاک ایران بود و خانواده های زیادی از تمام کشور با آن درگیر بودند، اما داستان مدافعین حرم، مختص به قشری خاص است و مردم به طور مستقیم با آن درگیر نیستند. عنوان کردن این موضوع در کنار دیگر داستان ها از «منطقه پرواز ممنوع» فیلمی ساخته است که همچون ظرفی برای کارگردان عمل کرده تا هر آنچه خواسته و ظرفیت داشته را در آن قرار دهد، فارغ از اینکه یک یا نهایت دو تا از این موضوع ها برای به اتمام رساندن داستان کافی است و نیازی نبود از هر چیزی، ذره ای در فیلم گنجانده شود.

تعدد موضوع در فیلم «منطقه پرواز ممنوع» به داستان گویی کار لطمه وارد کرده و باعث شده است که داستان در بخش های به حاشیه رفته یا ضعیف جلوه نماید. شاید اگر فیلم ساز از تعداد موضوعات می کاست و خط داستانی را در مسیری مستقیم جلو می برد، داستان انسجامی بیشتر می داشت.

در سوی دیگر ساده انگاری فیلم را در پرداخت اتفاقات نمی توان ندیده گرفت. نوجوان امروز با توجه به دسترسی به دنیای اینترنت و دیدن فیلم های بروزتر می توانند تشخیص دهند که برخی اتفاقات فیلم به شکلی ساده جمع شده، در صورتی که می توانست پیچیدگی های بیشتری داشته باشد و هیجان مضاعفی به فیلم تزریق کند.

فیلم «منطقه پرواز ممنوع» از محدود فیلم هایی است که به نوجوان به عنوان مخاطبی مستقل بها داده و او را بستر اتفاقات قرار داده است. برای او داستان نوشته، با او همراه شده و فیلمی خوش ساخت برایش تدارک دیده که با استقبال تماشاگران نیز رو به رو شده است و توانسته موفق عمل کند.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران