شاتر آیلند فیلمی که قبل از مرگ باید ببینید!
اسکورسیزی و دی کاپریو ترکیبی که هیچ‌وقت سینمای جهان را ناامید نمی‌کند. در تاریخ سینما هرزمان نام این دو اعجوبه کنار هم آمده است شاهد نتایج بسیار خوبی بوده‌ایم. با آرادمگ همراه باشید تا این فیلم جذاب را بررسی کنیم.
شاتر آیلند به‌جرئت یکی از فیلم‌هایی است که هر فیلم بازی باید قبل از مرگ آن را ببیند. داستان فیلم در جزیره‌ای نزدیک بوستون اتفاق می‌افتد، در این جزیره بیمارستان روانی به نام «اشکلیف» وجود دارد که مجرمان خطرناک روانی در آن نگه‌داری می‌شوند. این تیمارستان از سه ساختمان A.B و C تشکیل‌شده است. در ساختمان اول و دوم بیماران زن و مرد نگه‌داری می‌شوند ولی ساختمان C داستان متفاوتی دارد و بیماران خطرناک در این بخش نگه‌داری می‌شوند.
داستان از آنجایی شروع می‌شود که یک مارشال آمریکایی با نام تدی ادوارد دنیلز ( لئوناردو دیکاپریو ) با همکارش چاک آئول (با بازی مارک روفالو)، برای تحقیق در رابطه با یک بیمار روانی که از تیمارستان فرار کرده است راهی جزیره می‌شوند. اولین شات فیلم فضای وهم‌آلود را به بیننده منتقل می‌کند. دو کارآگاه که در عرشه کشتی با یکدیگر صحبت می‌کنند و کشتی در میان مه و هوای سرد در حال حرکت است. در همین صحنه چاک همکار تدی در رابطه با زندی که سه فرزندش را در آب غرق کرده صحبت می‌کند، این زن همان مجرمی است که از تیمارستان فرار کرده، یا همان دلیل اصلی ورود این دو کارآگاه به جزیره!
تدی به جزیره وارد می‌شود و پرونده بیماران را بررسی می‌کند. در حین بررسی پرونده بیماران به این نکته برمی‌خورد که برج فانوس دریایی در جزیره وجود دارد که برای حفاظت از آن سربازانی در کنار آن وجود دارند. تدی متوجه می‌شود که روانشناس زن گمشده صبح روز این اتفاق جزیره را ترک کرده است. همه‌چیز دست‌به‌دست هم می‌دهد تا تدی مشکوک‌تر شود. مارشال داستان دستور می‌دهد تا پرونده ۶۶ بیمار تیمارستان را بررسی کند، اما دکتر ارشد تیمارستان با او مخالفت می‌کند. در همین حین تدی در برخورد بیماران با اتفاقات مشکوکی روبه‌رو می‌شود. یکی از بیماران در برگه‌ای که به تدی می‌دهد، به او می‌گوید «فرار کن». تدی در بررسی‌هایش متوجه می‌شود که بیماران لیست او ۶۶ نفر هستند درصورتی‌که لیست بیماران کلی بیمارستان ۶۷ نفر هستند.
بعد از مشکوک شدن تدی رؤیایی عجیب می‌بیند، در این رؤیا زنش که ۲ سالِ پیش طی آتش‌سوزی عمدی در ساختمانش، به قتل رسیده بود، به تدی می‌گوید که «راشل» (زن مفقودشده) از جزیره خارج نشده است. در ادامه، تدی که با همکارش چاک بیشتر آشنا شده و به او اعتماد کرده است، دلیل آمدنش به این مأموریت را، علاوه بر پیدا کردن راشل، دیدار با بیماری روانی بیان می‌کند که ساختمان محل زندگی او را آتش زده و زنش را به قتل رسانده است؛ این فرد یکی از بیماران روانی داخل بیمارستان است.
در همین حین دکتر ارشد تیمارستان به تدی می‌گوید که راشل پیداشده، تدی برای دیدن راشل می‌رود و متوجه می‌شود که راشل تدی را با همسرش اشتباه گرفته است. در همین حال سردرد شدیدی به سراغ تدی می‌آید و دکتر به تدی قرصی می‌دهد. وقتی‌که تدی قرص را می‌خورد دوباره رویای زنش را می‌بیند. زنش در رویا به تدی می‌گوید که قاتلش در ساختمان سی است. در همین حین تدی متوجه می‌شود که همکارش چاک همان روانشناس راشل است که از جزیره رفته. این حس به تدی دست می‌دهد که تمام این مدت بازیچه این افراد بود است.
داستان در اینجا عمیق‌تر می‌شود و هر منتقدی در اینجا نظری متفاوت در رابطه با فیلم دارد.
شخصیت تدی در طول فیلم تصاویری از جنگ جهانی دوم را در خواب‌هایش می‌بیند. در بخشی از فیلم تدی به برج فانوس دریای می‌رود و متوجه می‌شود که برج خالی است! دکتر ارشد تیمارستان در برج است و پرونده نفر ۶۷ ام روی میزش قرار دارد! این پرونده، پرونده تدی است. درواقع بیمار ۶۷ ام تدی است. در اینجا به تدی می‌گویند که او دو سال است در تیمارستان بستری است و تحت درمان بوده. درواقع اندرو لیدیس یا تدی واقعی دو سال تحت درمان بود است. در اینجا دکتر تیمارستان سعی می‌کند تا داستان را برای تدی تعریف کند تا از خودکشی او ممانعت کند. داستانی که دکتر تعریف می‌کند ازاین‌قرار است:
زن اندرو، افسرده بوده و گرایش به خودکشی داشته؛ آپارتمان داخل شهرشان را به‌عمد آتش زده و دلیل نقل‌مکان اندروی الکلی کنارِ گیر از مشکلات، به سمت برکه‌ای خارج از شهر بوده است. روزی اندرو به خانه می‌آید و بچه‌هایش را در حالی می‌بیند که در برکه‌ی آب کنار خانه غرق‌شده‌اند؛ زن اندرو این کار را انجام داده بود و بچه‌های خود را داخل آب غرق کرده بود. اندرو با اسلحه درحالی‌که به همسرش می‌گفت «دوستت دارم»، او را به قتل رسانده بود.
دو تئوری در رابطه با کلیت داستان شاتر آیلند وجود دارد، تئوری اول این است که تدی دیوانه شده و تدی و اندرو لیدیس درواقع یک نفر است و از همان ابتدا ما شاهد توهمات تدی بودیم.
اما تئوری دوم این است که تدی دیوانه نیست! این تئوری به‌هیچ‌عنوان دور از انتظار نیست و اگر کمی جزئیات فیلم را بررسی کنیم به این تئوری هم اعتماد می‌کنیم.
در ابتدای فیلم تدی هیچ شناختی در رابطه با همکارش ندارد، در طول فیلم تدی در تلاش است تا از جزیره فرار کند، اگر تدی دیوانه است چرا به هر راهی دست میزند تا راه خروج از جزیره را پیدا کند! اگرچه دلیل‌های بیشتری برای اثبات دیوانگی تدی وجود دارد، تمام دلایلی که از ابتدای مقاله به بررسی آن‌ها پرداختیم ولی هنوز هم اختلاف‌نظر زیادی بین افراد وجود دارد.
اگر بخواهیم داستان را از زاویه دیگری بررسی کنیم می‌توانیم به این نقطه برسیم که شاید جزیره شاتر محل اشتباهی است و هرکس وارد این جزیره می‌شود به سرنوشت شومی دچار می‌شود. در سکانس‌های اول فیلم وقتی تدی وارد دفتر رئیس تیمارستان می‌شود بر روی دیوار پشت سر او تصاویری از شکنجه‌های او می‌بیند و در سکانس‌های پایانی فیلم می‌بینیم که دکتر تدی را تهدید می‌کند که اگر تسلیم درمان نشود مجبور می‌شوند بخشی از مغز او را دربیاورند. شاید تدی واقعاً در غار با راشل دیدار کرده و این بخشی از توهم او نبوده است و این مکان، یک تیمارستان جهنمی است که بلایی مشابه را به سر افراد می‌آورد. حتی خدمه کشتی که تدی و همکارش را به جزیره می‌آورند هم تا حد زیادی مشکوک هستند و دیالوگ‌های عجیبی دارند.
شاتر آیلند فیلمی مرموز است که ازهرجهت می‌توان به آن نگاه کرد و در رابطه با آن قضاوت کرد.قضاوت نهایی بر عهده شما و زاویه دیدی که نسبت به فیلم دارید!
