روزی روزگاری در هالیوود

فیلم روزی روزگاری در هالیوود، اعجازی دیگر از کوئنتین تارانتینو، اسباب‌بازی‌های جذاب مرکز فیلم‌برداری آمریکا را با افسانه‌های جذاب و شگفت‌انگیز تلفیق می‌کند. و ستارگان خاموش شده و برنامه‌های فوق‌العاده را در گذر زمان روی چرخ و فلک هالیوود به نمایش می‌گذارد. طوری که چیزی جز لذت احساس نخواهید کرد. تماشایش در حین چرخیدن واقعا جذاب است. تماشایی‌تر از این دیگر چه چیزی می‌خواهید؟ جردن هافمن این نوشتار را در نشریه گاردین منتشر کرده است و هشدار داده است که این متن حاوی بخش‌های اسپویل شده از فیلم روزی روزگاری در هالیوود خواهد بود. پس اگر دوست دارید از شاهکار تارانتینو بیشتر لذت ببرید، پیشنهاد می‌کنم این متن جالب را بخوانید. در ادامه با آراد مگ همراه باشید.

روزی روزگاری در هالیوود با کوئنتین تارانتینو

کوئنتین تارانتینو، گاهی اوقات می‌گوید که می‌خواهد ۱۰ فیلم دیگر بسازد و سپس بازنشسته شود. (او اصرار دارد که فیلم بیل را بکش ۱ و ۲ در واقع یک فیلم است، اگر چه به خاطر دارم که برای تماشایش دو بلیط خریده بودم). اگر این چنین همه فیلم‌های خود را حساب کند تا بازنشستگی خیلی وقت دارد اما با فیلم روزی روزگاری در هالیوود این احساس را به وجود آورده است که انگار می‌گوید: “هی، چیز دیگه‌ای برای گفتن باقی مانده؟”

تارانتینو همه اشتیاق و علاقه خود را بدون عجله و سماجت – در بین انسان‌های خیلی باحال، فرهنگ عامه از بین رفته، پیچاندن بت‌های دوران کودکی، فرهنگ سینمایی و انفجار آتشین خشونت‌های وحشتناک – روی پرده سینما در معرض نمایش قرار داد. نتیجه این فیلم، گشایش واقعی دروازه‌های جدید هالیوود است که در نهایت، رزومه‌ی درخشانی را در پایان کار از کوئنتین تارانتینو باقی خواهد گذاشت. (تا حدی به این دلیل است که فکر نمی‌کنم شوخی کند وقتی می‌گوید دوست دارد در آینده روی پروژه پیشتازان فضا کار کند. او می‌خواهد دوباره ادامه دهد، اما لزوما اینبار در کشتی خود اینکار را نخواهد کرد).

در این فیلم دو ساعته و ۴۵ دقیقه‌ای، چیزهای زیادی برای فهمیدن و کشف کردن وجود دارد، به خصوص وقتی که شما از دیالوگ‌ها و شیوه صحبت مارگو رابی متوجه گذشته او می‌شوید تا مطمئن شوید که آیا این فیلم به زنان احترام می‌گذارد یا نه. (لیلین گیش در بسیاری از فیلم‌های خود زیاد صحبت نمی‌کرد، اینطوری کسی به گذشته او هم پی نمی‌برد). اینها برخی از موضوعاتی هستند که سبب  می‌شوند کنجکاوی مدام بیشتر و بیشتر شود.

سابقه نگارش دوباره فیلم‌نامه

اینکه شارون تیت بازیگر کلیدی فیلم روزی روزگاری در هالیوود است و مرگ او به معنای پایان این بازیگر نیست، تا حدی عجیب و غریب است. تارانتینو هرگز حاضر نخواهد بود خود را خارج از دایره نگارش دوباره فیلم‌نامه ببیند، به ویژه پس از فیلم حرامزاده‌های بی‌شرف، فیلمی که در آن گروهی از سربازان یهودی آمریکایی، آدولف هیتلر را تبدیل به همبرگر می‌کنند، این برای او نوعی شکست تلقی می‌شود. اما در حین تماشای این فیلم، شما حتما می‌دانید که تِم تارانتینویی چیزی شبیه قتل وحشتناک تیت در اوت سال ۱۹۶۹، است با این حال، خیلی جالب و گاهی هم بامزه است (و، بله، جالب است، بی‌احترامی به خانواده‌های افرادی که در حقیقت کشته شدند) باید حتما ببینید تا بفهمید چقدر جالب است.

روزی روزگاری در هالیوود - تارانتینو
نمایی از فیلم روزی روزگاری در هالیوود

برد پیت که در واقع همان کلیف بوث فیلم است، قهرمان نهایی تارانتینو به شمار می‌رود. او در فیلم‌ها کار می‌کند، در پرکارترین بخش فیلم هم کار می‌کند اما به عنوان مردی شاهکار و شیرین کار می‌کند. او زندگی خود را در ماشین و با رانندگی سپری می‌کند. او روزهای خود را صرف رانندگی در هالیوود می‌کند و کارهای عجیب و غریبی انجام می‌دهد، خیلی جذاب به نظر می‌رسد و به زنان لبخند می‌زند (اما اغلب آن‌ها را از دور نگاه می‌کند). و وقتی که ماموریت شروع می‌شود و کار به او نیاز پیدا می‌کند، می‌تواند به سرعت حجم بسیار نامعقولی از خشونتی مرگبار را از خود نشان دهد. او می‌تواند با یک قوطی غذای سگ به قاتلان خانواده مانسون حمله کند و مانع پایین آمدن آن‌ها از تپه و ورودشان به خانه اجاره‌ای رومن پولانسکی شود که به عنوان یکی از عجیب‌ترین و هیجان‌انگیزترین حملاتی است که در سینما روی کاغذ نوشته شده است.

Spahn Movie Ranch

روند آهسته فیلم ررده (متاسفم، نمی‌توانم عنوان کامل را تایپ کنم، زیادی طویل است) به تارانتینو اجازه می‌دهد تا از ذهن هالیوود به عنوان یک جعبه شنی اکتشافی استفاده کند. بنابراین، یکی از هیجان‌انگیزترین صحنه‌ها (بی شک هر استاد فیلم‌نامه نویسی جای تارانتینو بود از این بخش صرف نظر می‌کرد و این عظمت کار تارانتینو را نشان می‌دهد) در مزرعه فیلم سازی Spahn Movie Ranch ساخته شد، که بسیار عالی است.

این مزرعه، در حاشیه لوس آنجلس، برای تولیدات تلویزیونی و فیلمی در اواسط قرن با همان شخصیت ریک دالتون که نقشش را حالا لیوناردو دی‌کاپریو بازی می‌کند استفاده می‌شد. در اواخر دهه ۶۰، صاحب اصلی مزرعه Spahn Movie Ranch، جورج اِشپَن پیر و نابینا محل فیلم‌برداری را به چیزی همچون “غرب وحشی” برای توریست‌ها تبدیل کرده بود، اما به ندرت در فهرست لیست محبوب بازدیدکنندگان قرار می‌گرفت. به تدریج، اعضای “دار و دسته هیپی”، چارلز مانسون وارد این مزرعه شدند و تا زمانی که تک تکشان به قتل برسند در آنجا زندگی کردند. این سناریوها خوراک تارانتینو است.

این بخشی از افسانه‌ها و روایات فرهنگ فیلم در اواخر دهه ۱۹۶۰ است، بنابراین طبیعی است که تارانتینو به فراموشی کوتاه مدت وسواس داشته باشد و طولانی‌ترین سکانس‌های فیلم خود در این مزرعه فیلم‌برداری کند.

روزی روزگاری در هالیوود - تارانتینو

افسانه بروس‌لی

آیا بتمن می‌تواند سوپرمن را شکست دهد؟ این سوالی است که طرفداران کتاب کامیک هنوز (به طرز خجالت آور و ناامید کننده‌ای ) می‌پرسند و (حتی بدتر از آن) برخی از آن‌ها پاسخی برای این سوال دارند. برای بچه‌هایی (افرادی که درکی از فیلم خوب ندارند) که فیلم‌های بی‌محتوا و درجه ب را تماشا می‌کنند، می‌توانید به راحتی هر کدام از این قهرمانان را با بروس لی عوض کنید. برایشان فرقی ندارد کی کجاست و چه کسی است.

برای این منظور، حس تارانتینو نسبت به قهرمانش ایده‌آلش عالی است، بدل کاری‌های برد پیت به عنوان کلیف بوث که در اینجا مقابل بروس لی قرار می‌گیرد با بازی مایک مه که به نوعی شخصیت آن‌ها به هم گره می‌خورد. دختر لی از نحوه به تصویر کشیدن پدرش ابراز ناخرسندی کرد و آن را “بی‌احترامی” به پدرش می‌پندارد. والتر چو، منتقد سینما که خود این فیلم را خیلی هم دوست دارد در مورد چگونگی واکنش مخاطبان به صحنه ورود طوفانی لی متنی نوشت. او نوشت:” مساله احترام به کنار، این سوال باقی می‌ماند که آیا مبارزه “واقعا اتفاق‌ افتاده است” یا چیزی بود که صرفا در فکر کلیف وجود داشت. ما شاهد مبارزه در یک فلاش‌بک هستیم که صحنه‌ای از صحبت‌های آن‌ها را در برمی‌گیرد که از فاصله دور شنیده می‌شود، که در آن ما یک فلاش از افکار یک نفر دیگر درباره کلیف را می‌بینیم (به عنوان مثال او همسرش را کشت؟) این کمی گیج ‌کننده و عمدی است، اما به یاد داشته باشید که عنوان این فیلم روزی روزگاری است، پس شاید، نباید همه اینها را در معنای واقعی خود جدی در نظر بگیریم.

شالوده روزی روزگاری در هالیوود

در دهه گذشته، در برخی موارد متوجه شدم که تارانتینو در حال پا گرفتن است. مدام، همه افراد فیلم درون اتفاقی یا چیزی شبیه این هستند. فقط می توان حدس زد که او آگاه شده ‌است که ما از این موضوع باخبر شده‌ایم، چون تعداد زیادی از روسپی‌ها در فیلم روزی روزگاری در هالیوود وجود دارند که حتی در مقابل یک گیلاس هم خام می‌شوند! – که این فراتر از یک شوخی با یک روسپی آرام و پر زرق و برق است.

بهترین صحنه در فیلم، و یکی از معدود (البته فقط این صحنه نیست!) لحظات مملو از خوشی خالص در آثار تارانتینو، وقتی است که مارگو رابی در نقش شارون تیت وارد سینما می‌شود تا فیلم خود را روی پرده تماشا کند. مربوط به دار و دسته خراب کارها نیست، یادآوره نقش اکشن – کمدی فراموش شده دین مارتین، یکی از افسانه‌های سینما است، اما طنزی است که هنوز هم قابل ‌استفاده است و هنوز هم می‌تواند سرگرم کننده باشد.

روزی روزگاری در هالیوود - تارانتینو

 

پس از یک روز کارهای عجیب و غریب (بماند که چه اتفاق‌هایی افتاد، در این حد اسپویل کردن هم زیاد جالب نیست، به خاطر احترامی که برای خانواده خود قائل هستم) تیت روی صندلی خود می‌نشیند و لیوان‌های بانمکش را روی میز می‌چیند و در حالی که به نظر می‌رسد انبوه جمعیت در حال خراب کردن کارش هستند، می‌درخشد.

با توجه به اشتیاق تارانتینو در فیلم‌هایش، تماشای زنی زیبا و بی‌نظیر که در خود فرو رفته، به خودی خود می‌تواند اغوا کننده و چیزی فراتر از هوشیاری باشد، مانند طنابی است که سررشته‌اش دست اوست. این صحنه برای مدتی طولانی پخش می‌شود و در نهایت مانند سر بطری شامپاین، تیت، پاشنه‌های خود را رها می‌کشد، به عقب خم می‌شود و پاهایش را مستقیما در مقابل لنز قرار می‌دهد. مهمانی خنده‌داری است، اما این هنوز هم یک جشن است. شما هم می‌توانید این کار را انجام دهید، اما اگر این کار را بکنید، مطمئن باشید که شوخی نمی‌کنید.

ارکستر اندرو اولدُم در فیلم تارانتینو

با وجود سرعت آهسته روزی روزگاری در هالیوود، می‌دانیم که همه اینها به اوج خشونت می‌رسند. با نزدیک شدن قتل تیت، قهرمانان ما و ماجراهای شاد آن‌ها در کارخانه رویایی تقریبا تمام شده‌اند. آن‌ها و فیلم، به نوعی خارج از زمان هستند.

تارانتینو شب آخر فیلم را با مونتاژ بخش لس آنجلس آغاز می‌کند و شب‌های پر زرق و برق خود را با آهنگ محبوب Out of Time از رولینگ استونز به پایان می‌رساند. اما شنوندگان مشتاق، مثل خود تارانتینو، طنین صدای رادیوی قدیمی اتومبیل کلیف را بیشتر دوست دارند که با صدای بلند گوش می‌داد – می‌دانند که در این آهنگ چیزی کم است. نسخه‌ای که ما می‌شنویم، نسخه‌ی اصلی رولینگ استونز نیست. این نسخه از آهنگ واقعا چیز کمیابی است، صدای میک جَگِر بالاتر از آهنگ و کریس فارلو این آهنگ را ساخته ‌است. میک آن را به عنوان نمونه‌ی آزمایشی ضبط کرده بود و تا سال ۱۹۷۵ به صورت تجاری در دسترس نبود. بنابراین این یک ترانه به معنای واقعی کلمه است که از زمان خود خارج شده و شواهد بیشتری در این فیلم وجود دارد که می‌گوید روزی روزگاری در هالیوود در واقع داستان اسطوره‌ها را تعریف می‌کند.

شهین غمگسار
مترجم هستم. با واژه‌ها سروکار دارم. و گاهی می نویسم.