جلسه چهارم آموزش سینما

جلسه چهارم آموزش سینما

در جلسه قبلی با مراحل فیلمسازی به صورت کلی آشنا شدیم در این جلسه قصد داریم تا به صورت جزئی تر با مفاهیم سینمایی و زمان و مکان در سینما آشنا شویم با ما همراه باشید.

زمان در سینما

زمان در سینما مفهوم پیچیده ای دارد و دارای تفاوت های اساسی با سایر هنرها از جمله تئاتر می باشد. برای درک بهتر زمان در سینما باید با زمان ها آشنا شوید:

زمان فیزیکی :

این زمان در واقع همان زمان واقعی است . در واقع مدت زمانی که طول می کشد تا یک فیلم به پایان برسد برای ما زمان فیزیکی می باشد.سایر رویداد ها نیز به همین شکل می باشد.

زمان داستانی:

زمانی که رویداد های یک داستان در آن به وقوع می پیوندد را زمان داستانی گویند . به عنوان مثال در سریال روزگار قریب داستان فیلم در طی سال های ۱۲۹۵ تا ۱۳۵۴ شمسی روایت می شود . مجموعه رویدادهایی که از کودکی تا پیری دکتر قریب در طول ۵۹ سال اتفاق می افتد زمان داستانی نامیده می شود. به عبارت دیگر زمان داستانی از شروع تا پایان آن را دربرمی گیرد.

زمان دراماتیک:

زمانی که رویداد های دراماتیک یا به عبارت دیگر نمایشی در مقابل دیدگان تماشاگر اجرا می شود را زمان دراماتیک گویند. به عنوان مثال ماجراهایی که ممکن است ماه ها و یا سال ها به طول انجام در طی دو ساعت به صورت فشرده به نمایش گذاشته می شود . در واقع فیلمساز با حذف ماجراهای غیر ضروری زندگی یک شخصیت تنها بخش هایی از آن را که  دارای اهمیت دراماتیک می باشند را به نمایش می گذارد و این زمان را زمان دراماتیک می نامند که برابر با مدت زمان فیلم می باشد.

زمان دراماتیک می تواند از زمان فیزیکی کمتر یا بیشتر و یا حتی برابر با آن باشد.

زمان روانی:

زمان تاثیر روانی تماشای یک صحنه یا رویداد فیلم بر تماشاگر را زمان روانی می گویند. این زمان ممکن است برای تماشاگر خیلی کند تر از زمان واقعی باشد یا خیلی سریع تر از واقعیت بر او بگذرد.

صحنه هایی با ریتم تند و موسیقی هیجان انگیز می تواند تند تر از زمان واقعی آن به نظر برسد و برعکس صحنه هایی با ریتم کند و یکنواخت آهسته تر به نظر می رسند و می تواند مخاطب را خسته کند.

یکی از شگفتی های سینما مسئله زمان است. درواقع آنچه در دنیای واقعی امکان پذیر نیست را می توان در سینما امکان پذیر نمود در سینما به سادگی می توان به گذشته یا آینده سفر کرد که اصطلاحاً به آن فلش بک و فلش فوروارد می گویند.

مکان در سینما

به محلی که داستان فیلم در آن اتفاق می افتد مکان یا لوکیشن می گوییم. در فیلمنامه نویسی مکان بعد از زمان اهمیت بالایی دارد. مکان های فیلم در فیلمنامه ذکر می شوند. در فیلمنامه نویسی  داخلی یا خارجی بودن مکان باید مشخص شود.

به مکان هایی که دارای سقف می باشند داخلی می گویند مانند اتاق ، خانه ، مدرسه ، مسجد و …

در مقابل به مکان هایی که فاقد سقف هستند و در محیط باز می باشند خارجی می گویند. که شامل خیابان ، حیاط ، دشت ، دریا و…. می شود.

برخی از محیط ها نیز مانند ماشین شامل هر دو مورد می شوند که به آنها داخلی/ خارجی می گویند.

در فیلمنامه معمولاً سر سکانس ها به شکل زیر بیان می شود.

نیمه شب- اتاق خواب – داخلی

که در آن زمان و مکان و نوع مکان ذکر می شود.فیلمسازان در مکان های مشابه فیلم برای تسهیل کار صحنه های داخلی را یکجا و صحنه های خارجی را با هم فیلمبرداری می کنند. به عنوان مثال صحنه های داخلی یک خانه را با هم و صحنه های حیاط خانه را نیز با هم و بدون توجه به اینکه صحنه در ابتدا یا انتهای فیلم است فیلمبرداری می نمایند.

مکان می تواند مفهوم کلی تری نیز داشته باشد. در یک فیلم مکان می تواند هویت اجتماعی و فرهنگی را تعیین کند و فضا و حال و هوای فیلم را نشان دهد. مانند فیلم «گاو» اثر داریوش مهرجویی که در یک روستا به نام بیل اتفاق می افتد.

مکان فیلم همچنین می توان زمان و دوره تاریخی که داستان فیلم در آن اتفاق می افتد را مشخص کند.

مکان فیلم می تواند مشخص کننده گونه یا ژانر یک فیلم نیز باشد. در سینما ژانر های مختلفی وجود دارد. جنگی ، تاریخی ، کمدی ، هنری ، وسترن و … از جمله ژانر های سینمایی هستند . برخی از ژانر ها ارتباط تنگاتنگی با مکان دارند به عنوان مثال نخلستان های اطراف آبادان و اهواز یا رودخانه کارون در جنوب مکان فیلم های جنگی ایران است و بیننده با دیدن آن خود را در فضای جنگ ایران و عراق احساس می کند.

فیلم ها می توانند در مکان های واقعی ساخته شوند و یا در استدیو های فیلمسازی یا شهرک های سینمایی فیلمبرداری شوند.بیشتر فیلم های هالیوودی در استدیو های فیلمسازی ساخته می شوند در ایران نیز فیلم های جنگی در شهرک دفاع مقدس و فیلم های تاریخی در شهرک سینمایی غزالی که شامل دکور های آماده هستند فیلمبرداری می شود.

مکان در سینما دقیقاً آن چیزی که در برابر دوربین قرار می گیرد نیست بلکه به کمک طراحی صحنه ، طراحی دکور ، نور پردازی ، میزانسن و همچنین نرم افزار های مختلف در هنگام تدوین چهره دیگری به خود می گیرد تا به مفاهیم ذهنی مورد نظر کارگردان نزدیک شود.

اجزای اصلی فیلم

عناصر و واحد های سازنده فیلم را اجزای اصلی فیلم می نامند.

نما یا پلان

کوچکترین واحد روایتی روی پرده سینما که کوچکترین جزء معنایی فیلم نیز می باشد که از چندین فریم تشکیل می شود. به عبارت دیگر از لحظه روشن شدن دوربین تا زمان اعلام فرمان کات توسط کارگردان و قطع دوربین را نما می نامند. برخی از فیلمسازان از نما های کوتاه استفاده می کنند اما برخی دیگر از نما های طولانی که اصطلاحاً به آنها پلان سکانس می گویند استفاده می نمایند.

فیلم های مشهور خواب و امپایراستیت ساخته اندی وارهول فیلمساز آمریکایی ، تنها از یک پلان ساخته شده است.

نکته اصلی در پلان ها این است که هرچه طول نماهای یک فیلم کوتاه تر باشد ریتم فیلم تند تر می شود و برعکس هرچه طول پلان های فیلم بلند تر باشد ریتم فیلم کند تر می شود.

صحنه

هر صحنه بیانگر قسمتی از داستان فیلم است که دارای وحدت زمانی و مکانی است به عبارت دیگر هرگاه یکی از این موارد زمان یا مکان تغییر کند صحنه نیز تغییر خواهد کرد . هرچه تعداد صحنه های یک فیلم بیشتر باشد ریتم فیلم  نیز تند تر خواهد بود.

صحنه ها معمولاً با یک مکان معرفی می شوند مثلاً صحنه بیمارستان ، صحنه اتاق و …. همچنین صحنه ها کوچکترین قسمت فیلم هستند که دارای هویت مستقل هستند.

سکانس یا فصل

از بهم پیوستن چند پلان سکانس به وجود می آید . هر فیلم از چند سکانس تشکیل می شود . مجموعه ی چند پلان که وحدت موضوعی داشته باشند یک سکانس را ایجاد می کنند . مانند سکانس سرقت.

نکته قابل ذکر در خصوص سکانس این است که سکانس نیز همانند پلان با ریتم فیلم رابطه معکوس دارد.

در این قسمت با مفاهیم زمان و مکان و برخی از جزئیات اصلی فیلم آشنا شدیم در بخش بعدی سعی می کنیم با جزئیات بیشتری در خصوص فیلم سازی آشنا شویم.