درباره نمایش «لانچر ۵»

در پادگانی نظامی سه تیراندازی به فاصله­ ی زمانی یک ماه منجر به مرگ سه سرباز شده است. به دلیل اهمیت موضوع، سروان شایگان افسر دایره ­ی بازرسی از طرف ستاد کل مامور حل و فصل پرونده می ­شود. این خلاصه ای از داستان نمایش «لانچر ۵» است که به نویسندگی و کارگردانی مسعود صرامی، پویا سعیدی و بازی امیر نوروزی، میلاد چنگی، مجید یوسفی، محمد حق‌ شناس، صادق برقعی، مرتضی سلطان محمدی، فرشید روشنی، حامد محمودی، عماد درویشی، مجتبی یوسفی، پوریا عربگری، عرفان امین و هادی شیخ‌ الاسلامی بر روی صحنه سالن سایه ی تئاترشهر در حال اجراست.

پوستر نمایش لانچر 5

این نمایش در روندی سه ساله، جوایز زیادی از جمله تندیس بهترین نمایشنامه از نوزدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی (جایزه اکبر رادی) در سال ۱۳۹۵، تقدیر بهترین نمایشنامه از جشنواره تئاتر شهر در سال ۱۳۹۶، تندیس بهترین نمایشنامه در بخش صحنه و تقدیر بهترین بازیگری مرد از بیست و یکمین جشنواره تئاتر دانشگاهی در سال ۱۳۹۷، را به دست آورده و بعد از اجرای موفق در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر و کسب نامزدی بهترین نمایشنامه و تقدیر بهترین بازیگری مرد در سال ۱۳۹۷، به مرحله ی اجرای عموم رسیده است.

«لانچر ۵» نمایش مهمی در این روزهای تئاتر کشور است. اولین دلیل این مهم بودن را می ­توان دغدغه ­مندی و جسارت نمایش در نشان دادن برخی واقعیت ­های تلخ و زیرپوستی جامعه دانست؛ جامعه ­ای که به مثابه یک پادگان و با دیکتاتوری حاکم در آن اداره می ­شود. دومین دلیل این مهم بودن بی ­شک بهره­ مندی از نمایشنامه ­ای بی ­عیب و نقص است. اگر به تیوال که یکی از مهم ­ترین سایت­ های فروش بلیط نمایش است سر بزنید، بیش از صد نمایش را می ­بیند که هر شب در تهران اجرا می ­شوند. از میان این تعداد به سختی می ­توان نمایشی را پیدا کرد که نمایشنامه ­ای منسجم، دغدغه­ مند و مهم ­تر از همه متناسب با زمانه فعلی و جبر جغرافیای امروز ایران داشته باشد. بیش از نیمی از این نمایش ­ها، اجراهایی از نمایشنامه­ های ترجمه شده هستند. نمایشنامه ­هایی که نویسنده­ اش در بسیاری موارد آن را برای جغرافیا و زمانه ­ای دیگر نوشته و با وجود کامل بودنش، این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد می ­کند که سخنیت این اجرا و شرایطی که امروز در آن به سر می ­بریم چیست. در دیگرِ این نمایشنامه ­ها، معمولا یا طرح و داستان لنگ می ­زند یا نمایش در بردارنده­ ی چنان مفاهیم فلسفی عظیمی است که فهمیدنش برای مخاطب عام و در برخی موارد برای مخاطب خاص نیز دشوار می ­نماید.

نمایش لانچر 5
نمایش لانچر ۵

با توجه به این شرایط، لانچر ۵، از معدود نمایش ­هایی است که نمایشنامه ­اش تمام ویژگی ­های یک متن خوب را داراست. این نمایشنامه­ ی معمایی/جنایی که جانب طنز را هم رعایت کرده، با ساختاری اصولی، شروع، بدنه و پایان مناسب، دست به تعریف یک داستان می ­زند و گام به گام چهره از راز سه قتل برمی ­دارد. کاراکترهای نمایش به خوبی شخصیت­ پردازی شده و فضاسازی آن نیز به درستی انجام گرفته است. قصه گو بودن امتیازی است که نمایشنامه لانچر ۵ را متفاوت از دیگر نمایشنامه ها می کند. مسیر تعریف این روایت با مقدمه چینی ابتدایی به خوبی شروع می شود، کم کم جریان نمایش و هدف کاراکتر مشخص شده، نوبت به مرحله ی پرس و جو می رسد. پس از عبور از این مرحله به قوی ترین بخش داستان یعنی بازجویی ها می رسیم و با حل شدن معما، قصه به آرامی رو به پایان می رود. لانچر ۵ ، یک داستان معمایی را با همه ی فراز و فرودهایش روی صحنه آورده، شکنجه و طنز را به درستی با هم می آمیزد و از هر دو عنصر به اندازه ی ظرفیت داستان، در نمایش استفاده می کند.

مهم ­تر از آن اما جسارت متن است در پرداختن به یکی از تابوهایی که مانند بسیاری از مسائل کشور، به جای حل شدن، از بیخ و بن پاک شده ­اند. تجاوز، خودکشی و قتل از جمله اتفاق ­هایی است که به سختی می ­توان آن را به پادگان که فضایی کاملا تحت سلطه ­ی نظم دارد، نسبت داد؛ اما سرپوش گذاشتن بر روی آن نیز مسئله را حل نمی ­کند. لانچر در اقدامی جسورانه وارد این محیط سراسر نظم و فرمانبرداری شده، لایه­ ها را یکی یکی کنار زده و به فجایعی می ­رسد که دیدن و شنیدنش مخاطب حاضر در سالن را شوکه می ­کند.

نمایش با آویختن عکس «محمدرضا شاه پهلوی» به دیوار، ممیزی ­ها را دور زده و تمام فجایع را به قبل از انقلاب نسبت می ­دهد؛ اما مخاطب آگاه به خوبی ارتباط این اتفاقات و زمانه ­ی فعلی را متوجه می ­شود. او به درستی می ­داند نظم دیکتاتورگونه ­ی پادگان (که می­ توان آن را نمادی از جامعه نیز در نظر گرفت)، تحقیر سربازان (که همان مردم هستند) و تن دادن اجباری ­شان به مقررات سخت­ گیرانه نمی­ تواند آنها را از انحراف دور کند، اما می ­تواند آنها را در منجلابی بیاندازد که فقط با مرگ می ­توانند از آن خلاص شوند.

لانچر ۵ که از بازی ­های بسیار خوبی نیز بهره برده است، با ریتم مناسب مخاطب را دو ساعت در سالن نگه می ­دارد، بی ­آنکه او متوجه گذر زمان شود. بازی «امیر نوروزی» در نقش سروان شایگان که ترکیبی از وجدان، وظیفه و دیکتاتوری است یکی از درخشان ­ترین بازی ­ها در نمایش­ های اخیر است. او به خوبی همه وجوه شخصیتی اش را به مخاطب نشان می دهد. آرامشش قبل از طوفان، شوخی با سرباز صادقی، مسخره کردن و توهین به سرباز عبدی و در نهایت خشمی که بر سر سرباز کمالی و سرباز عبدی خالی می کند، به دنبال آن بازیافتن آرامش و ادامه ی مسیر زندگی از جمله ابعاد وجودی این شخصیت است که روی صحنه دیده می شود. او در یک لحظه می تواند به شکلی پیوسته رو در روی سرباز عبدی بخندد و حتی اعلی حضرت را هم به تمسخر بگیرد و در دقیقه ای بعد چنان خشمش را بر سر او خالی کند که عبدی پیش از تنبیه اصلی از حال برود.

شایگان در مسیر پرس و جوهایش از شش یا هفت نفر پرسش و پاسخ می کند. روندی که می تواند رو به تکرار رفته و حوصله ی مخاطب را سر ببرد. اما نویسندگان با شخصیت پردازی متفاوت و خاصِ این چند نفر و گنجاندن طنز و تلخی همزمان در پروسه ی تحقیق، به درستی این زمان طولانی را برای مخاطب قابل تحمل و حتی جذاب می کنند.

بازی ها و صحنه ی رئال نمایش، نشان دادن شکنجه و سیلی های مدامی که شایگان به گوش عبدی و کمالی می نوازد، حجم بالای خشونت در صحنه ی بازجویی و به همان میزان واقعی بودن آن، دیدن لانچر۵ را برای مخاطبانی که از روحیه ی لطیف تری برخوردارند سخت می کند، آن قدر که گویی آخر دنیا از محوطه ی نگهبانی لانچر ۵، به اتاق بازرسی انتقال یافته و لانچر به جای موشک، سربازان این پادگان را به سوی به دنیایی از هراس و مرگ پرتاب می کند.

نمایش لانچر۵ در یک اتاق بازرسی اتفاق افتاده و از آن خارج نمی ­شود. کارگردانان نمایش به اندازه به دیگر عناصر تئاتری مانند طراحی صحنه و لباس پرداخته و بیشترین تمرکز خود را بر عنصر مهمِ متن و بازی بازیگران قرار داده ­اند. آنها نمایشی شریف و دغدغه ­مند خلق کرده ­اند که بدون داشتن سلبریتی و تهیه­ کننده، با استقبال شدید تماشاگران رو به رو شده و امید است که با تمدید آن، امکان دیدنش برای علاقه ­مندانی که موفق به تهیه بلیط نشده ­اند نیز فراهم شود.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران