درباره نمایش «زن خوب سچوان»

نمایش «زن خوب سچوان»: خدا برای پیدا کردن انسانی خوب پا به شهر سچوان می گذارد و در خانه ی شنته، زنی روسپی شب را می ماند. او شنته را بهترین انسان آن شهر می داند و وقتی می فهمد او چه کاره است، به وی پول می دهد تا با آن کار و کاسبی شریفی راه بیاندازد. شنته نیز همین کار را کرده و با پولش مغازه ی دخانیات فروشی باز می کند، اما مردم شهر نمی گذارند او آدم خوبی باقی بماند.

نمایش «زن خوب سچوان»، نوشته «برتولت برشت» به کارگردانی «حسین کاظمی» بیش از یک سال پیش در تک اجرای پایان نامه در تماشاخانه استاد خورشیدی به روی صحنه رفته بود. در این نمایش «ملیحه بقایی»، «محمد دهملایی»، «فرنوش صادقی»، «مهران ماروسی»، «سپهر محمودی» و «مجتبی واشیان» بازی می کنند.

برتولت برشت نمایشنامه نویس و کارگردان معروف آلمانی از جمله هنرمندانی است که اجرا بردن آثارش کاری دشوار می نماید. برشت را بیشتر به عنوان برجسته ترین نمایشنامه نویس در تئاتر روایی می دانند که نقطه ی مقابل تئاتر دراماتیک است. او همچنین با ابداع سبک فاصه گذاری در تئاتر، انقلاب بزرگی را در زمینه ی هنرهای نمایشی بر پا کرد. فاصله گذاری فرآیندی است که در آن با استفاده از عناصر متعدد از جمله نور، موسیقی و نحوه بازی از غرق شدن بازیگر و تماشاگر در نمایش جلوگیری می شود. برشت نمی خواست تماشاگر مجذوب قصه و قهرمان آن شود، بلکه قصد داشت تا مخاطب محتوا و پیام نمایش را درک کند.

حسین کاظمی در اجرای خود از نمایشنامه «زن خوب سچوان» تا حدودی این نکات را رعایت کرده است. بازی های بازیگران از جنسی نیست که مخاطب را در خود غرق کند، بلکه بیشتر در راستای رساندن سوالی است که در طول اجرا برای مخاطب شکل می گیرد. اینکه آیا قوانین شهری همچون سچوان برای شهروندانش این امکان را به وجود آورده که بتوانند انسان خوبی باشند؟

سچوانی که برشت و پس از آن کاظمی به تصویر کشیده است بسیار شبیه به تهرانِ این روزهاست. شهری که مردم در آن در فقر و سختی زندگی کرده و بی شک فقر به آنها اجازه نمی دهد که خوبی و بدی را از هم تشخیص بدهند. شنته پس از دستور خدا تصمیم می گیرد تبدیل به زنی خوب شده و به بی خانمان ها جا دهد، اما این افراد تنها در صدد سودجویی از او هستند. در این میان شنته به سوانِ خلبان نیز دل می بازد که باز هم مورد سواستفاده ی او قرار گرفته و سوان از احساسات او برای اینکه مغازه اش را از چنگش درآورد استفاده می کند. شنته که از سوان باردار شده، راهی به جز ساختن شخصیتی به نام شویتا نمی بیند. او با استفاده از ماسک شویتا خودش را در میان آدم هایی که فقط می خواهند از او سوء استفاده کنند، حفظ می کند. شویتا بر خلاف شنته دیگرخواه نیست. او کسی است که خودش را اولویت قرار داده و دیگر به گدایان بی دلیل جای خواب نمی دهد، بلکه در قبالش از آنها می خواهد برایش کار کنند. او به سوان نیز بذل و بخشش اضافه نمی کند و او را هم وا می دارد تا برایش کار کند. شنته ی مهربان و دیگرخواه برای زندگی در جامعه ای که آدم هایش دنبال سوءاستفاده از یکدیگرند راهی به جز حفظ امور با استفاده از یک ماسک خشن و قدرتمند ندارد.

یکی از ویژگی های نمایش «زن خوب سچوان» زبان طنزی است که به درستی در کار جاری شده است. آنچه برشت تصویر کرده و واقعیت های بسیاری جوامع مشابه نیز هست، زیبا نیست و برای تلطیف این زشتی نیاز به لایه هایی از طنز است که بتواند تعادلی به وجود آورد. شخصیت های آب فروش، مرد پولدار و حتی خدایی که در قصه وجود دارد، توانسته اند رگه هایی از طنز را در کار تزریق کرده و مخاطب را با نمایش همراه کند.

حسین کاظمی در این اثر با وجود خلاصه کردن کار، خط داستانی قصه را حفظ کرده و با فشرده کردن برخی صحنه ها و حذف برخی دیگر موفق شده است بدون اینکه به کلیت داستانِ برشت ضربه ای وارد کند، آن را به روی صحنه بیاورد، به طوری که نه زمان طولانی اش حوصله مخاطب را سر ببرد و نه خط داستانی از دست برود. کاظمی در نمایش «زن خوب سچوان» موفق شده است یک ساعت و نیم مخاطب را بدون آنکه ارتباطش با نمایش از دست برود، با خود همراه کند.

از دیگر ویژگی های نمایش که باعث همراهی مخاطب می شود، موسیقی زنده ی اجراست. «حسین رنگچی»، هنرمند موزیسین نمایش «زن خوب سچوان» با همراهی هر لحظه ی بازیگرها در صحنه های مختلف و همچنین اجرای ترانه ی ویژه کارگر در میانه ی اجرا، روحی تازه در نمایش دمیده و تاثیرگذار واقع شده است.

صحنه ی نمایش را یک سازه ی چند کاره تشکیل می دهد. سازه ای که در ابتدا به نظر ساده می آید اما همین سازه ی ساده هم در نقش مغازه ی شنته، هم در نقش راهروهای فاضلاب، هم در نقش فضای کارگاهی که کارگران در آن کار می کنند، هم در نقش خانه ی شنته و هم در نقش جنگلی که سوان می خواهد خود را از درختی آویزان کرده و دار بزند استفاده شده است. این استفاده های مختلف از یک سازه که به اندازه و متناسب با اجرای نمایش «زن خوب سچوان» است، به درستی نشان می دهد که برای جذب مخاطب نیاز به دکورهای غیرکاربردیِ خیلی پیچیده نیست، بلکه بیشتر از آن نیاز به خلاقیت است.

نمایش «زن خوب سچوان» کاری است که از بطن دانشگاه بر آمده. کاری که دغدغه های اجتماعی کارگردان و گروه نمایش را نشان داده و در ساده ترین حالت و با حداقل ها به روی صحنه آمده است. این نمایش بیشتر از هر امکانی از عشق به تئاتر، همدلی و خلاقیت لبریز بوده و همین عناصر است که این گروه را بیش از دو سال در کنار هم نگاه داشته تا بتوانند حاصل تمرینات طولانی شان را به شکل اجرای عموم در خانه هنرمندان با مخاطب به اشتراک بگذارند. نمایشی که با وجود نشان دادن تلخی هایی که راز گریزی از آن نیست، نوری از امید را نیز بر دل مخاطب می تاباند و به او وعده ی تغییر می دهد.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران