درباره نمایش «لباس جدید پادشاه»

نمایش «لباس جدید پادشاه»: با ما همراه باشید.

مخاطبان در جای خود آرام می ­گیرند و موبایل ­هایشان را خاموش می­ کنند. نور سالن کم می­ شود، پرده­ ی آبی رنگ تماشاخانه سنگلج کنار رفته و مخاطب را به بیش از نود سال پیش می ­برد. زمانی که احمدشاه قاجار بر روی صندلی در فضایی موزه مانند نشسته است و بازدید کنندگان برای دیدن او می آیند، از او عکس گرفته و سوال می پرسند. حال احمدشاه باید به این سوال جواب بدهد که آیا او واقعا زمانی شاه بوده است؟ یک شاه واقعی؟!

«لباس جدید پادشاه» نمایشی است که «لادن نازی» آن را با متنی از «فرزاد فخری زاده» و بازی «ایمان سلگی»، «حسین دیوان»، «بهرام عباسی فرد»، «میر نادر مظلومی»، «علی قربانخانی»، «مهبد قناعت پیشه»، «سمیه قهرمانی»، «یکتا طبیبی»، «سپیده زینلی»، «حسین قاسمی هنر»، «آندیا حمیدی»، «مبینا افشار»، «شکیبا رمضانعلی»، «عسل عبدالرزاق» و «ناعمه علمی ­نژاد» بر صحنه تماشاخانه سنگلج آورده است.

زمان به عقب و به ایرانِ عصر قاجار باز می ­گردد. در این دوران، قانون منع استعمال البسه خارجی توسط مجلس ملی تصویب شده و هم زمان با این قانون، احمدشاه قاجار به انگلستان سفر می­ کند. در این سفر لباس شاه پاره شده و لباس جدید پادشاه توسط خیاطی انگلیسی با پارچه­ انگلیسی دوخته می ­شود، اما پیش از دوخته شدن این لباس اتفاقات بسیاری رخ می ­دهد.

احمدشاه، آخرین پادشاه قاجار زمانی به سلطنت رسید که بسیار جوان بود. او را شاهی بی ­کفایت می­ خوانند، زیرا در سال ۱۳۰۴ از پادشاهی خلع شده و بدین وسیله سلسله قاجار منقرض گردید. اما آن چیزی که «فرزاد فخری ­زاده» و «لادن نازی» بر روی صحنه آورده ­اند، بیشتر از آنکه نشان دهنده بی ­کفایتی شاه باشد، نشان دهنده وطن ­پرستی او در حین ناتوانی ­اش است. درباره کارنامه سیاسی احمدشاه می ­توان به نظر دکتر مصدق در مجلس شورای ملی اشاره کرد که مقاومت احمدشاه در نبردن نامی از قرارداد ۱۹۱۹در دعوت رسمی دولت انگلیس را عملی وطن­ پرستانه قلمداد کرده و این رفتار احمد شاه را تن ندادن او به اسارت می ­دانست. در این راستا زمانی که به احمدشاه اعلام شد با این رفتار، خود را ضایع کرده و احتمال دارد شاهی را از دست بدهد، پاسخ داده بود که بهتر است در سوئیس کلم­ فروشی کند تا در چنین مملکتی پادشاه باشد.

نمایش «لباس جدید پادشاه» نیز به همین نقطه ختم می ­شود. زمانی که به احمد شاه که لباس تازه ­اش را به تن کرده، اعلام می ­کنند که پادشاهی مملکت را از دست داده است، او می­ گوید که زین پس لبو خواهد فروخت. صحنه ­ای که بی ­شک یکی از ماندگارترین صحنه ­های تئاتر سال های اخیر است.

آنچه در اجرای نمایش «لباس جدید پادشاه» رخ داده، روی مرز بودن در بسیاری از عناصر نمایشی است. روی مرز بودن میان واقعیت ­های تاریخی و داستان، روی مرز بودن میان کمدی و تراژدی، روی مرز بودن میان خیال و واقعیت، روی مرز بودن میان نمایش و نمایش عروسکی و حتی روی مرز میان زبان ­های فارسی، ترکی، انگلیسی و فرانسه و این ویژگی مهم است که نمایش را جذاب کرده و به آن تنوع بخشیده است.

در این نمایش از داستانی ساختگی در بستری تاریخی و واقعی استفاده شده است. احمدشاه قاجار به انگستان سفر کرده و در کاخ جرج ششم لباسش پاره می شود. حال شاه باید یا این وضعیت را تحمل کند یا قانون منع البسه خارجی را بشکند و برای خود لباسی درخور تهیه نماید. در این بسترِ داستانی اما واقعیت هایی تاریخی از قرارداد ۱۹۱۹ و نقش وثوق الدوله در آن نیز به میان آمده و به ماجرای رشوه ی کلانی که او گرفته است نیز پرداخته می شود. ترکیب تاریخ و داستان، نمایش «لباس جدید پادشاه» را به نمایشی قابل تامل تبدیل کرده است.

در سوی دیگر «لادن نازی» در این نمایش از ترکیب رویا، خیال و واقعیت استفاده کرده و فضایی بین رئالیسم و فانتزی ساخته است. احمدشاه در مواقع بسیاری به جهان خیالات و ترس هایش وارد می شود و مخاطب نیز با این شاه قاجار به خیالات غیرواقعی یک شاه سر می زند تا ببیند یک شاه در اوهام خود به چه فکر می کند، از چه می ترسد و به چه دل خوش می شود. کارگردان اما به همین موضوع اکتفا نکرده و با توجه به تحصیلات خود در زمینه نمایش عروسکی، از عروسک نیز در این نمایش استفاده کرده است. ترکیب احمدشاه قاجار، کاخ جرج ششم در انگستان و واژه ی عروسک شاید در ابتدا کمی گیج کننده به نظر برسد، اما استفاده ی درست «لادن نازی» از این سه عنصر، ترکیبی جالب و حتی قابل باور ساخته است که دنیای خیال نمایش را تکمیل کرده.

زبان نیز عنصری مهم در نمایش «لباس جدید پادشاه» است. از آنجایی که زبان اصلی قاجار ترکی بوده، استفاده از واژه های فارسی با لهجه ی ترکی که در برخی نمایش ها به عنوان سلاحی برای خنداندن مخاطب به کار گرفته می شود، در این نمایش توانسته زبانی وزین بسازد که در این بستر تاریخی نشسته باشد. حد و اندازه ی کنترل شده ی استفاده از زبان های مختلف در نمایش «لباس جدید پادشاه»، باعث جذاب شدن نمایش شده و به آن تنوع بخشیده است.

بازیگران نمایش «لباس جدید پادشاه» بازی ­های بسیار خوبی از خود ارائه داده ­اند. در این میان بازی «ایمان سلگی» در نقش احمد شاه بسیار تاثیرگذار بوده و او می­ تواند مخاطب را با شاهی همراه کند که لباس شاهی بر تن ندارد، ولی غم ایران را در دل دارد. شاهی که توان شاه بودن ندارد، اما خودش را هنوز هم شاه می ­داند. شاهی که در حین استیصال و درماندگی در کشوری غریب، دوست ­داشتنی می نماید و تراژدیِ وضعیتِ طنزی که او در آن گرفتار آمده، برای مخاطب قابل درک است.

اما آنچه نمایش «لباس جدید پادشاه» را ارزشی مضاعف می بخشد، تاثیرگذاری این نمایش بر روی مخاطب و ایجاد حس کنجکاوی در او در راستای شناخت تازه ای است که او از آخرین شاه قاجار به دست آورده. نمایش «لباس جدید پادشاه» با توجه به بستر تاریخی خود و اشاراتی که به واقعیت های تاریخی عصر قاجار می کند، به خوبی می تواند این کنجکاوی را در بسیاری از مخاطبان ایجاد کند تا به مطالعه و سیر بیشتر در تاریخ و آشنایی با آخرین شاه قاجار بپردازند.

اجرای نمایش «لباس جدید پادشاه» را می ­توان اتفاق خوشایندی برای قدیمی ­ترین تماشاخانه کشور دانست. نمایشی که اجرای آن با استقبال مخاطبان مواجه شده و صندلی ­های پر شده­ ی طبقه همکف و بالکن تماشاخانه سنگلج نشان از اتفاقی خوب برای این نمایش، این تماشاخانه و مخاطبان تئاتر دارد، مخاطبانی که بی ­شک پس از دیدن این نمایش به آگاهی بیشتری از بخش کوچکی از تاریخ کشور رسیده و با شاهی آشنا شده ­اند که خود را هنوز هم شاه می ­داند، یک شاه واقعی.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران