درباره نمایش «بوقلمون»

 

نمایش «بوقلمون» به نویسندگی و کارگردانی «خیراله تقیانی پور» و با بازی هدایت هاشمی، علی سلیمانی سرنسری، سیروس همتی، مه ­لقا باقری، جواد پورزند، وحید نفر، احمد لشینی، محسن زرآبادی، محمد هادی عطایی، حسین شفیعی، میلاد ابراهیمی، علی اکبر اعتماد مقدم، علی سلیمی، مرتضی موسوی و محسن صادق ­پور این روزها در تماشاخانه ایرانشهر بر روی صحنه است.

تقیانی پور اولین اجرای این نمایش را بهمن ماه سال ۹۳ در سی و سومین جشنواره تئاتر فجر در مجموعه تئاترشهر به روی صحنه برده و پس از آن در دی ماه ۹۴ اجرای عموم این اثر را در سالن چهارسو به صحنه آورد. او پس از چهار سال دوباره این نمایش را این بار در تماشاخانه ایرانشهر و سالن استاد سمندریان به روی صحنه آورده است.

نمایش «بوقلمون» از پهلوان اکبر حرف می­زند، از پهلوان سلطان و نبردهای پهلوانی، اما آن چیزی که در نمایش دیده می ­شود خلاف اصول پهلوانی است. «بوقلمون» داستان آدم­ هایی است که به ظاهر پهلوان ­اند، اما مهم ­ترین رسم آن یعنی مردانگی را به جا نمی ­آورند و وقتی مردان این رسم را به جای نیاورند، پای زنان به عرصه پهلوانی باز می ­شود.

در نمایش «بوقلمون»، کولی پری، دختری نقال است و داستان غریبه­ ای را تعریف می­ کند که تازه به شهر وارد شده و پشت هر چه پهلوان است را به خاک مالیده. همان ­طور که پری داستان را تعریف می ­کند، روایت ­های آن نیز بر صحنه به تصویر کشیده می­ شود و داستان لا به لای قصه کولی پری و غریبه جلو می­ رود.

خیراله تقیانی­ پور ایده اولیه این نمایش را از داستان پهلوان اکبر خراسانی گرفته است. گفته می ­شود که او برای رسیدن به پهلوانی با حمایت درباریان و ناجوانمردی، رقیبان را کنار زده و خود را به عنوان پهلوان اول شهر تهران جا زده است. تقیانی ­پور این نمایش را در سالن استاد سمندیانِ تماشاخانه ایرانشهر به صحنه برده و تماشاگران را در دو سوی صحنه قرار داده است. فضای خالی میان مخاطبان به توجه به میل­ های چوبی که در اطراف صحنه قرار گرفته و حاشیه­ ی آبی رنگی که یادآور کاشی ­ها و گود زورخانه است، فضایی زورخانه ­ای برای روایت یک داستان پهلوانی ساخته است. فضایی که همیشه نماد پهلوانی ­ها و جوانمردی بوده و این بار دستمایه ­ای شده است برای به تصویر کشیدن پشت صحنه­ ی پهلوانی ­های قلابی.

بازیگر زن نمایش «مه ­لقا باقری» در دو نقش کولی پری و غریبه به خوبی ظاهر شده و حتی رزم قابل قبولی را نیز از خود به نمایش می­ گذارد. دیگر بازیگران نیز هر کدام با توجه به سهم و اندازه ­ای که در نمایش دارند، خوش ظاهر می ­شوند که از جمله­ ی آنها می ­توان به بازی بی ­نظیر «سیروس همتی» اشاره کرد.

با نگاهی به دیگر آثار نمایشی خیراله تقیانی­ پور به درستی می ­توان دریافت که این هنرمند دغدغه نمایش  ایرانی دارد؛ دغدغه ­ای که در نمایش «بوقلمون» به خوبی و به شکلی درست به آن پرداخته است. وی در این نمایش از ارکان نمایش ایرانی از جمله فضای صحنه ­ای که یادآور زورخانه و تا حدی نمایش ­های تخت حوضی است استفاده کرده، داستانی کاملا بومی از پشت پرده­ ی پهلوانیِ یک نام ­آور را به صحنه آورده، نقالی، رزم و هنر زورخانه ­ای را به تصویر کشیده، از سازهای موسیقی ایرانی به صورت زنده بهره برده و در طراحی لباس نیز توجه لازم را عرضه داشته است. مهم ­ترین ویژگی نمایشِ تقیانی ­پور را می­ توان تعادلی دانست که او میان تراژدی و کمدی برقرار کرده. وی با حفظ این تعادل، وقار نمایشش را نگاه داشته تا هم با کمدی کار بتواند خنده بر لب مخاطب بیاورد و هم با تراژدی ­اش بتواند واقعیت های پشت پرده را نشان داده و از ظلمی حرف بزند که به دیگر پهلوانانِ آن دوره شده است.

نمایش «بوقلمون» نامش را از لقبی گرفته است که به یکی از نوچه ­های رده پایین پهلوان اکبر داده می ­شود. کسی که در ابتدا با غریبه همراه شده، خود را فردی می ­داند که هدفش مبارزه علیه ظلم است و در نهایت غریبه را در میانه ­ی میدان رها کرده و هم کاسه ­ی دست ­های پشت پرده می ­شود. بوقلمونِ این نمایش شخصیتی مربوط به سال ­های دور است، اما آنچه روی صحنه می ­بینم واقعیتی است که هنوز در جامعه جریان دارد؛ زیرا کم نیستند بوقلمون صفتانی که از هم آخور می­ خورند، هم از توبره؛ هم علیه ظلم می­ جنگند و هم برای ظلم.

نمایش «بوقلون» از ماجرایی حرف می زند که در عصر قاجار رخ داده اما مصداق های واقعی آن را می توان در زمانه ی فعلی نیز به وفور دید. از جمله ی آنها می توان به سیاستمداران، هنرمندان و بسیاری از آنهایی اشاره کرد که دیگران را به شورش علیه آنچه نمی پسندند وا می دارند و به راحتی خود را کنار می کشند. داستان غریبه داستان آدم هایی است که اعتماد می کنند به آنان که از پشت خنجر زدن راه و روش زندگی شان است؛ اما بی شک غریبه های این سرزمین هیچ وقت غریب نخواهند بود و در آخرین لحظات ناجی شان ظهور خواهد کرد.

نمایش «بوقلمون» در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفته است، تماشاخانه ای که می توان آن را یکی از مخاطب ترین سالن های تئاتری کشور دانست. اجرای یک نمایش ایرانی در این تماشاخانه اتفاق خوشایندی است، زیرا اکثر نمایش های ایرانی در تماشاخانه سنگلج به صحنه رفته و به خاطر جغرافیایی این تماشاخانه کمتر از آنها استقبال می شود؛ اما اجرای یک نمایش ایرانی در دل پارک هنرمندان و در همسایگی خانه هنرمندان، اتفاق خوشایندی است و می تواند این گونه ی نمایشی را به مخاطبان بیشتری معرفی نماید.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران