نقد نمایش «تناسخ سه تا سی و پنج تومان»

تا به امروز نمایشنامه های زیادی در رابطه با مرگ نوشته شده و در تعدادی از آنها به شوخی با این مقوله مهم پرداخته شده است که مهم ترین آنها را می توان نمایشنامه «مرگ در می زند» از «وودی آلن» در نظر گرفت. حال «امیرعلی نبویان»، شوخی جدیدی را با مرگ کرده و در راستای این مهم از مقوله تناسخ نیز کمک گرفته است.

«امیرعلی نبویان»؛ نویسنده، مجری و بازیگر ایرانی است. وی فارغ ‌التحصیل رشته مهندسی برق از دانشگاه علوم و فنون مازندران بوده و شهرتش را از برنامه تلویزیونی رادیو هفت به‌دست آورد. او علاوه بر اجرا در برنامه ‌های تلویزیون، نویسنده خوبی نیز می باشد و چهار کتاب شامل مجموعه قصه ‌های «امیرعلی ۱٫۲٫۳٫۴» از وی منتشرشده و در بازار وجود دارد. نبویان اولین تجربه بازیگری خود را در سریال «نوشدارو» بدست آورد. وی در برنامه رادیو هفت نیز حضور داشته است. نبویان در کارنامه هنری خود مجری ‌گری در رادیو هفت، خوشا شیراز، صد برگ را نیز دارد.

نبویان را بی شک می توان یکی از با استعداد ترین نویسنده های معاصر در نظر گرفت. نویسنده ای که طنز ویژه ی خود را داشته و با زبانی ساده آن را بیان می کند. نوشته های او در مجموعه چهارجلدی امیرعلی و همین طور یادداشت هایش برای رادیو هفت از جمله متن های ساده ی طنز معاصر می باشد، اما نبویان در نماشنامه ی اخیر خود، زبانی سنگین و ثقیل را برای بیان مفهوم مورد نظرش استفاده کرده است.

نبویان در اولین تجربه ی کارگردانی اش نمایش «تناسخ سه تا سی و پنج تومان» را در روز سوم سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در سالن چهارسوی تئاتر شهر در دو اجرا با بازی «هومن حاجی عبداللهی» و «بهار نوروز پور» به صحنه برده است. نبویان در تیر و مرداد ماه امسال نیز این نمایش را بر روی صحنه ی تماشاخانه پالیز به اجرای عموم برده، اما متن پیش رو در مورد اولین اجرای این نمایش در جشنواره ی تئاتر فجر است.

در نمایش تناسخ سه تا سی و پنج تومان، اولین نکته ای که به چشم می آید بالاتر بودن سطح متن از اجرا است، آن هم نه یک سر و گردن که بسا بیشتر از آن. نبویان با سابقه ی خوبِ نویسندگی اش متنی جذاب و متفاوت خلق کرده و ایده ای خاص و یگانه را دست مایه ی نمایشش قرار داده است. در خلاصه داستان نمایش چنین نوشته شده: « خداوند فرموده که هر موجودی فقط یک بار حق زندگی دارد و تناسخ خیالبافیست. با اجازه حضرت باریتعالی می ‌خواهیم حدود یک ساعت خیال ببافیم.» نبویان را شاید بتوان خالق موضوعات بی ربط به هم و در ارتباط با هم دانست. او در این نمایش شرکت تناسخ گستران شرق را بنیان نهاده و در آن جسم های مختلف را در اختیار ارواح برای حلول قرار می دهد. پرده ی اول نمایش درباره ی چاپار شاه است که باید نامه ای را به شهری دور برساند و در جریان اتفاقاتی که برایش پیش می آید، از دنیا می رود. او حال به شرکت آمده و دنبال جسمی برای حلول می گردد. مدیر شرکت، جسم یک گاو را به او پیشنهاد داده و بلاخره چاپار آن را می پذیرد. پرده ی دوم در مورد گاو است و ماجرای مُردن او که ماجرایی مفصل و البته خلاقانه است. در داستانِ گاو است که می توان مهارت نبویان را در ربط دادن عناصر بی ربط به هم دید. نبویان به شکلی استادانه از پس این مهم بر آمده و چنان خلاقانه این عناصر بی ربط را در هم می تند که به نمایشنامه ای جذاب منتهی می گردد.

نبویان با قرار دادن زبانی سنگین بر نمایش، توانسته شوخی هایی را که در حالت عادی، سخیف به نظر می رسد به شکلی متفاوت بیان کند. زبان البته به او در جذاب کردن شوخی ها کمک کرده اما نباید فراموش کرد که جنس برخی از شوخی آن قدر زننده است که زبان هم نمی تواند برای لطیف شدنش کمکی کند.

نمایش تناسخ، زور آزمایی دو قطبِ نویسندگی و کارگردانیِ نبویان است و بی شک زورِ نویسندگی بر کارگردانی می چربد و متن را چندیدن برابر قوی تر از اجرا می کند. اجرای نمایش تناسخ، اجرای بسیار پایین تر از کیفیت متن است. قطب اصلی اجرا بی شک هومن حاجی عبداللهی است که توانسته در نقش چاپار و گاو به خوبی از پس مونولوگ های طولانی و زبان سخت متن برآید و بدون کوچکترین اشتباه و تپقی آن را به مخاطب ارائه دهد. بازیگر دیگر این نمایش «بهار نوروزپور» نیز نقش خاصی را بازی نکرده و کمتر از یک سوم بارِ اجرایی نمایش را به دوش کشیده و در مواقعی که منولوگ حاجی عبداللهی پایان می پذیرد با او وارد دیالوگ می شود.

طراحی صحنه نمایش نیز به جز لوگوی میز، خلاقیت دیگری نداشته، نور نیز عاری از هر خلاقیتی است و در حد روشن کردن فضا استفاده شده است.

نبویان از صدای بازیگرانی مانند «هدایت هاشمی»، «کمند امیرسلیمانی»، «رویا میرعلمی»، «بهار کاتوزی»، «بهاره رهنما»، «بهادر مالکی» و «بهرام افشاری» در راستای برقراری دیالوگ با حاجی عبداللهی استفاده کرده و صدای این افراد در سالن پخش می شود. این پخش شدن صدا، هنر بازیگری حاجی عبداللهی که بیشتر در توانمندی او در دیالوگ گویی خلاصه می شود و البته صحنه پردازی، نورپردازی و طراحی لباس ابتدایی به همراه کارگردانی عاری از خلاقیت امیرعلی نبویان، فضا را بیشتر برای اثری رادیویی مهیا کرده است تا یک نمایش با ویژگی های تصویری. نباید فراموش کرد نمایش صحنه ای، نمایشی است که باید همه ی اِلِمان های ضروری تئاتر، هم پا، یک اندازه و البته به جا در آن استفاده شود و پررنگ بودن یکی از اجزای نمایش نه تنها دلیل بهتر بودن آن بخش نیست، بلکه فاصله ی زیاد این جزء با دیگر اجزاء نمایش را به پله ای پایین تر نزول می دهد.

امیرعلی نبویان که در گفتگوهایش بیان کرده داعیه کارگردانی ندارد، بهتر بود این متن قوی و خلاقانه را در اختیار تیمی حرفه ای قرار می داد تا نمایش صحنه ای آن از کیفیت بصری لازم نیز بهره برده و آن را در حد نمایش رادیوی تقلیل ندهد. منظور از نمایش رادیویی ارزش گذاری این گونه ی نمایشی نیست، منظور این است که نمایش تناسخ با شیوه ای که برای اجرا پیش گرفته، مناسب برای ارائه در این گونه ی نمایش شده است تا اجرا در سالن چارسوی تئاتر شهر به عنوان یک نمایش صحنه ای.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران