سال ۱۳۵۰ با عرضه ی هشتاد فیلم، یکی از پر محصول ترین سال ها بود. در این سال سینمای ایران موارد ضد و نقیض و متفاوتی به خود دید. به نحوی که تهیه کنندگان و کارگردانان درمانده بودند چه نوع فیلمی باید بسازند. برای بررسی این بحران با آراد موبایل همراه باشید.
در سال ۴۹ همه می دانستند که برای کسب در آمد بیشتر باید فیلم «جاهلی» ساخت اما در سال ۵۰ وضع چنین نبود و هیچ نوع فیلمی طرفداران ثابت نداشت. تماشاگران نیز خرج زیاد فیلم ها را ملاک قرار نمی دادند و در نتیجه چند فیلم پر هزینه که بیش از ده میلیون ریال خرج تهیه ی هر یک از آنها شده بود، با شکست روبرو شدند.البته بسیاری از فیلم ها برخلاف انتظار مورد استقبال قرار گرفتند. با این حال با نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال می توان فهمید فیلم هایی بیشتر مورد توجه قرار گرفتند که به خواست مردم نزدیکتر بودند.
سال بحران و شکست مالی
سال ۱۳۵۱ را نیز می توان به عنوان سال بحران و شکست مالی برای سینمای ایران دانست زیرا در نیمه دوم سال فروش هیچ فیلمی به یک میلیون تومان نرسید. به دنبال این اتفاق ، تعدادی از دست اندرکاران فیلمسازی ورشکسته شدند و عده ای موقتا دست از کار کشیدند. به رغم این بحران در سال ۱۳۵۱ حدود ۹۰ فیلم عرضه شد که رقمی بی سابقه در طول سال های سینمای ایران در آن تاریخ به شمار می رفت.
در سال ۱۳۵۳ مقدار تولید استدیو های فیلم سازی به پنجاه و پنج فیلم کاهش یافت. فیلم های قابل توجه این سال فقط محدود به دو فیلم می شد: «اسرار گنج دره جنی» که یک فیلم شبه سیاسی ساخته ابراهیم گلستان و نیز «شازده احتجاب» ساخته بهمن فرمان آرا بود.
کپی کاری که با«آبی و رابی» وارد سینمای ایران شده بود همچنان بر کار فیلمسازی سلطه داشت و در این سال نیز فیلمسازان تجاری به دنبال کپی برداری از فیلم های خارجی بودند به ویژه فیلم های هندی که به خلق و خوی و خواست تماشاگران نزدیکتر بود حتی این فیلم ها در حضور فیلمبردار و بازیگران به نمایش در می آمد تا موردی از کپی برداری از قلم نیفتد.البته کپی برداری فقط از روی فیلم های خارجی محدود نبود و فیلم هایی براساس آثار موفق ایرانی نیز ساخته شدند.
سینمای ایران می میرد
تعداد فیلم هایی که در سال ۱۳۵۶ روی پرده رفت به ۳۸ فیلم رسید این رقم نسبت به فیلم های سال های قبل کاهش چشمگیری داشت. این روند نزولی تولید در سال های قبل زمزمه هایی پیرامون ورشکستگی سینمای ایران را برانگیخت. زمزمه های سال ۵۵ در سال ۵۶ به جنجال و هیاهویی تبدیل شد. هیاهویی از این دست که سینمای ایران در حال مرگ است. نشریات سینمایی و غیر سینمایی از قافله عقب نمی ماندند و هر یک به فراخور حال به این موضوع می پرداختند

به آتش کشیدن سینماها
سال ۵۷ و در جریان انقلاب اسلامی و تظاهرات روزمره مردم، بسیاری از سینما ها به عنوان کانون های اشاعه ی فساد به آتش کشیده شد. سوختن حدود ۴۰۰ تماشاگر در ساعت ۸ بعد از ظهر ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۷ به هنگام تماشای فیلم «گوزنها» ، در سینما رکس آبادان ، خاطره ی تلخی در میان این رویدادها است.
با پیروزى انقلاب، در ابتدا این تصور مطرح شد که حاکمیت دینى با سینما سر سازگارى ندارد و سینما از حیات فرهنگى این سرزمین حذف خواهد شد؛ اما با سخنان رهبر انقلاب این ذهنیت برطرف شد و با تأیید فیلم «گاو» ساخته ی داریوش مهرجویى از طرف ایشان، بعنوان سینمایى سالم، تلقى تازهاى در مورد آینده سینماى ایران پدید آمد ، اما بهرحال برخوردها متفاوت بود.
بعد از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران پس از انقلاب به یک پوست اندازی فرهنگی رسید و قوانینی منطبق با قانون جمهوری اسلامی برای آن تنظیم و تثبیت گردید.
تعداد فیلم هایی که در سال ۱۳۵۶ روی پرده رفت به ۳۸ فیلم رسید این رقم نسبت به فیلم های سال های قبل کاهش چشمگیری داشت. این روند نزولی تولید در سال های قبل زمزمه هایی پیرامون ورشکستگی سینمای ایران را برانگیخت.
پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انقلاب تنظیم شده بود. تکامل کیفی فیلمسازان دهه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تأثیر مثبتی بر روند فیلمسازی در ایران گذاشت که محصولات بدیعی را آفریدند و تحسین منتقدان جهانی را به همراه داشت.
در این دوره فیلمسازان جوانی چون ابراهیم حاتمی کیا، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی که با تمایلات مختلف پا به عرصه فیلمسازی گذاشتند و به مرور با مطالعه و پشتکار توانستند به صورتی هنرمندانه عناصر این هنر را بکار بگیرند و نقش موثری در این تحول ایفا نمودند.
سینمای ایران در کما
آنچه که بین سالهای ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۳ و به عنوان شش سال اول عمر سینمای پس از انقلاب، منشأ تولید آثار سینمایی شد،در مضمون ، ماهیت و محتوا تفاوتهای اساسی با یکدیگر داشتند. جدا از شاخصهی حساس کیفیت ، در کمیت نیز این سالها دارای چالش اساسی بودند. بدین معنی که در سال ۱۳۵۸ سهم تولیدات سینمایی ۳۱ فیلم ، در سال ۱۳۵۹ تعداد فیلمهای ساخته شده ۱۸ اثر و در سال ۱۳۶۰ این تعداد به ۱۹ فیلم رسید.
در سال ۱۳۶۱ نسبت به سال پیش تعداد فیلمهای ساخته شده از همیشه کمتر و به ۱۵ فیلم رسید. اما دوباره در سالهای بعدی این تعداد روبه افزایش گذاشت، یعنی ۲۶ فیلم سهم سال ۱۳۶۲، و ۲۷ فیلم آمار فیلمهای تولید شده در سال ۱۳۶۳ است . یعنی در مجموع این شش سال از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳، در مجموع ۶۳۱ فیلم ساخته شده است،که بهطور متوسط سهم هرسال ۲۸ فیلم میشود.
پیش از انقلاب ، سینمای روشنفکری زده بی اعتنا به مردم در مقابل سینمای تجاری قرار داشت .«طبیعت بی جان» در برابر «گنج قارون» اما بعد از پیروزی انقلاب سینمای آبگوشتی از بین رفت اما آن دیگری با همان مظاهر و مصادر و هویتی که پیش از انقلاب داشت باقی ماند.
پاسخ دهید