«Wild Rose» محصول ۲۰۱۸، ساختهی تام هارپر، فیلمساز انگلیسیست که پیش از این فیلم قابل توجهی از او ندیده بودیم. البته او کارگردانی چند اپیزود از سریال محبوب Peaky Blinders و همینطور جنگ و صلح را در کارنامه دارد، اما «Wild Rose» اولین فیلم مهم او و بنوعی سکوی پرش احتمالی او به عنوان یک فیلمساز خواهد بود.
فیلم برای اولین بار در ژوئن ۲۰۱۹ بطور محدود در امریکا روی پرده رفت و البته با استقبال بالای منتقدان نیز روبهرو شد.
حضور پرانرژیِ جسی باکلی-ستارهی نوظهور ایرلندی- در نقش یک خوانندهی کانتری محلی در شهر گلاسکو، طراوت خاصی به این درام موزیکال بریتانیایی داده است.
با هم نگاهی داریم به «Wild Rose» که بنوعی با «ستارهای متولد میشود» مقایسه شده اما تفاوتهای ساختاریِ معناداری با آن نمونه امریکایی دارد. با آرادمگ همراه باشید.
پیدا کردن یک قصهی شخصی
«Wild Rose» داستانِ رز، مادر مجردیست که بعد از آزادی مشروط از زندان- بدلیل حمل مواد مخدر- در تکاپوی بدست آوردن جایگاه قبلیاش به عنوان یک خواننده محلی در شهر گلاسکو و بعد دنبال کردن رویایش برای تبدیل شدن به یک ستاره موسیقی در نشویل امریکاست.
شرایط اما آنگونه که رزِ سربههوا و خیالپرداز فکر میکند ساده و سهلالوصول نیست. او دو بچهی کوچک دارد که در غیاب او همراه با مادر رز زندگی کردهاند و حالا که او آزاد شده است، مسئولیت ِ نگهداری از آنها به عهدهی رز است.
رز که البته آزادیاش همچنان مشروط است نمیتواند شغل قبلیاش را به عنوان ِ خواننده در یک کافه بدست بیاورد و ناچارا برای امرار معاش بعنوان خدمتکار در یک خانه استخدام میشود.
رز که کمکم با واقعیات سخت زندگی مواجه شده و پاهایش را زمین گذاشته، رفتهرفته با شرایط کار جدیدش کنار آمده و در این بین با سوزانا، خانم خانه وارد دوستی میشود. سوزانا تحت تاثیر صدای زیبای رز قرار گرفته و وقتی از رویای او باخبر میشود سعی میکند به نحوی به او کمک کند.
در ادامه خطر لو رفتن قصه فیلم وجود دارد.
در ادامه سوزانا ویدیویی از اجرای رز ضبط کرده و برای تهیهکنندهی معروف موسیقی، باب هریس( که خود هریس نقشش را بازی میکند) میفرستد. هریس رز را دعوت میکند که با حضور در لندن در استودیوی موسیقی بیبیسی حاضر شود. او به رز پیشنهاد میکند که خودش متن کارهایش را بنویسد و بجای اجرای کارهای دیگران، دنبال حرف و قصه شخصی خودش باشد.
رز با انگیزهی زیاد به گلاسگو برمیگردد تا با دنبال کردن توصیهی هریس قدم در راه ستاره شدن بگذارد. در این راه سوزانا نیز با برگزاری یک مهمانی برای جمعآوری پول جهت سرمایهگذاری روی رز به او کمک میکند. رز اما در دوراهی تعهد به خانواده و فرزندانش و عشق به هدف و آزادی شخصیاش گیر کرده است. او حتی هویت واقعی خود- از جمله مادر بودنش- را از سوزانا مخفی کرده است.
رز وقتی با عتاب مادر خود و تحقیر شوهر سوزانا- که از هویت واقعی رز خبردار شده- مواجه میشود مهمانی ِ سوزانا را با گفتن حقیقت ترک میکند و به خانه و آغوش فرزندانش برمیگردد.
در ادامه مادر رز وقتی سرانجام با ازخودگذشتگی ِ دخترش مواجه میشود، سرمایهی تمام عمرش را در اختیار او قرار میدهد تا برای رسیدن به رویایش به نشویل برود. رز لطف مادرش را قبول میکند و به نشویل میرود. اما در نشویل -که بنوعی پایتخت موسیقی کانتری دنیاست- رز خودش را تنها و بیپشتوانه و همچون هزاران «توریست» دیگر خارجی میبیند. او سرانجام درمییابد که چیزی که همهی عمر دنبالش بوده همان جاییست که ترکش کرده و به گلاسکو برمیگردد.
تصنیف رزلین هارلن
«Wild Rose» با صحنهی آزاد شدن رز از زندان آغاز میشود. رز، سرحال و سرزنده زندان را ترک میکند و روی این تصاویر ترانهای از او پخش میشود که بطور کنایی به شانه خالی کردن از بار زندگی، و قناعت به یک زیست حداقلی اشاره میکند. این کنایه ریشه در نگاه رز به زندگی دارد. او کسیست که اتفاقا قصد دارد برای بدست آوردن رویای خود، دست به خطر زده و ماجراجویی کند.
ترانهها در «Wild Rose» نقش مهمی ایفا میکنند. بطرزی دلنشین در فصلهای مختلفی از فیلم این متن ترانهها هستند که درونمایه هر فصل را تشریح میکنند. رز معتقد است موسیقی کانتری پیوندی ناگسستنی با قلب و احساس خواننده دارد و بیانگر درونیات و باورهای انسانیست.
در ادامه با شخصیتِ شلوغ و بازیگوش رز و مناسبات خانوادگی او آشنا میشویم. او یک مادر مجرد است-فیلم هیچ توضیحی در مورد ازدواج یا رابطه پیشین او نمیدهد-که رابطه جالبی با دو کودک خردسالش ندارد. بچههای او بیشتر با مادربزرگشان-مادر رز- احساس نزدیکی و تعلق دارند و رز را پس میزنند.
مادر رز از اینکه او همچنان متوجه تعهدی که نسبت به بچههایش دارد آگاه نیست، شاکی و عصبانیست و رز را خودخواه و بیمسئولیت میبیند. رز اما رفتهرفته سعی میکند رابطهاش را با بچههایش بهبود بخشد و زندگی خود را سر و شکل تازهای بدهد.
«تعهد» یکی از مفاهیم اصلی در «Wild Rose» است. تعهد به خانواده و یک پله بالاتر از آن تعهد به خویشتن. رز باید در یک بزنگاه اساسی تصمیم بزرگ خودش را بگیرد. یک تصمیم زندگیساز که میتواند منجر به شناخت عمیق او از خود شود و یا او را در رویایی موهوم بیش از پیش از خود دور کند.
رز البته باید مسیری سخت را طی کند تا به یک درکِ عمیق از زندگی و خویشتن برسد.
سفر ِ رُز
فیلمنامه «Wild Rose» آشکارا منطبق بر تئوری آشنای «سفر قهرمان» است. و فیلم بسیار از این الگوی آشنا استفاده کرده است. رز قهرمان این قصه و این سفر است. طبق قاعدهی این نوع قصهگویی، قهرمان باید در انتهای مسیرِ قصهی پر فراز و نشیب خود به خودشناسی و بلوغ برسد.
در مسیری که رز میپیماید او با شخصیتها و بزنگاههای مختلفی روبهروست. بعد از آنکه او با شغل خدمتکاری رفتهرفته خو میگیرد، این سوزانا است که در نقش یک کهنالگوی دعوتکننده، مجددا قهرمان داستان را برای ماجراجویی و قدم گذاشتن در مسیری سخت تحریک میکند.
رز با باب هریس در مقام یک پیر فرزانه ملاقات میکند و باب رز را به جستجو در خویشتن و پیدا کردن قصه شخصی خویش دعوت میکند. اما نکته جالب فیلم در این جایگذاری ِ شخصیتها جاییست که مرشد و راهنمای واقعیِ رز، کسیست که همواره کنار او بوده و هست و نه هیچکس دیگر. این مادر رز است که به او راز کیمیای هستی را میآموزد.
مادر ابتدا با سختگیری و عتاب به دختر او را وادار به پذیرش مسئولیت میکند اما بعد که دختر خود تماما دست از رویایش شسته، با در اختیار گذاشتن پسانداز عمرش او را راهی نشویل میکند تا با رویای موهوم خود مواجه شود. مادر به او میگوید دنبال رویایت برو. «شاید» زندگی چیزی فراتر از آن چیزی باشد که الان داری.
و رز در نهایت به آخرین منزلِ سفر دور و دراز خود میرسد. اما جایی که رویایش را داشت با همهی شکوه و عظمتش آنجایی نیست که او میطلبد. آرامش و خواستهی درونی او جای دیگریست.
پیرنگِ «Wild Rose» بسیار متاثر از «جادوگر شهر اُز» است و ترانهی پایانی فیلم نیز ما را به آن فیلم ارجاع میدهد. رز در پایان هیچ رویایی را بالاتر از خانه و دلبندانش نمییابد.
آنچه در درون توست
جدای از ضرورت تکنیکی که استفاده از الگوی روایی «سفر قهرمان» آن را ایجاب میکند، اساسا کلیدواژهی اصلی فیلم خودشناسی و شناخت خویش است. فیلم به کرات بطور مستقیم و غیرمستقیم به ضرورت توجه انسان به شناخت توانایی و جوهر خویشتن اشاره میکند.
جایی از فیلم، رز به خواستهی سوزانا پشت پیانو مینشیند و شروع به نواختن قطعهای امیدبخش و شاد میکند. او در جایی از قطعه میخواند: هر اتفاق خوبی ابتدا از درون آدم میافتد.
مادر رز که همانطور که پیشتر گفتیم بنوعی مرشد حقیقی اوست، با لحنی غمخوارانه به رز میگوید که «تو اگر خودت بخوای، تو هر کاری میتونی بهترین باشی.»
به بیانی دیگر ماجرا فقط مستعد بودن در حرفه یا رشتهی خاصی نیست. نکته در باورمندی به خویشتن در انجام امور و مشغولیات زندگیست. یعنی رز همانطور که خودش معتقد است میتواند موزیسین درجهیکی باشد. به همان میزان هم میتواند مادر ِ خوب و کاملی برای فرزندانش باشد.
این پرداختن و توجه به خویش در توصیهی باب هریس نیز نهفته است. او رز را به پیدا کردن صدا و قصهای شخصی دعوت میکند. این توجه به خویش محدود به یک نوع آوا یا انرژی درونی نیست، بلکه ناظر به یک هویت خانوادگی و قومیست.
و رز در پایان فیلم به این درک میرسد. او در پایان ترجیح میدهد جای اینکه یک خواننده خارجی- نظیر خیلیهای دیگر- در نشویل باشد، در کافهای در گلاسکو از مادرش که آموزگار حقیقی اوست بخواند. کسی که به او مهلت آزمون و خطا و دریافتنِ ماهیت خویش را داده است.
ستارهای متولد میشود
جسی باکلی که در سالیان اخیر او را با نقشآفرینی در سریالهای موفقی چون «چرنوبیل» و «تابو» و فیلم «جانور» میشناسیم. ستارهی واقعی ِ «Wild Rose» است. او بخوبی در قامت ِ رزلین هارلن، زنِ وحشی و شوخ و شنگِ فیلم قرار میگیرد و همچنان که از عهدهی اجرای ترانههای شنیدنی فیلم و کیفیت ِ یاغیگرانهی کاراکتر رز-چیزی که در تعارض با تصویر او در آثار پیشینش است- برمیآید، همدلی مخاطب را نیز در صحنههای عاطفی فیلم بخوبی برمیانگیزد.
همانطور که در مقدمه گفته شد «Wild Rose» احتمالا به فراخور ِ همزمانی ساخت بسیار با «ستارهای متولد میشود» با بازی لیدی گاگا مقایسه شده است. مقایسهای که علیرغم وجوه مشترک ظاهریاش بنظر تفاوتهای عمیقی را در دل خود نشان میدهد. تفاوتهایی که ریشه در نگاه کلی سازندگان دو فیلم به رویاپردازی و اشکال موفقیت دارد. این موضوع در نوع پروداکشن و تبلیغات دو فیلم نیز مشهود است.
شاید مقایسه «Wild Rose» با فیلم درخشان ِ «۸ مایل» ساختهی کورتیس هنسن، منطقیتر و منصفانهتر باشد. در آن فیلم نیز ما با قصهای شخصیتر و کمترگفته شده مواجهیم که بعد از گذشت سالها همچنان طراوت و یگانگی خود را حفظ کرده است. طراوتی که حاصل پرهیز از کلیشههای عامهپسند و در مقابل پرداختن به روایتی اصیل و بیواسطه است.
پاسخ دهید