رتبه بندی تمام سری فیلم های ایکس من

رتبه بندی تمام سری فیلم های ایکس من

دارک فونیکس در حال حاضر آخرین و در دسترس ترین فیلم سری محبوب ایکس من است. سری فیلم های ایکس من توانست بمب بزرگی را با چاشنی ابرقهرمان ها در دنیای سینما منفجر کند و این موضوع از سال ۲۰۰۰ تا حالا، به مدت ۱۹ سال است که دارد اتفاق می افتد. در این ۱۹ سال، دو مدل شخصیت مختلف و البته یک شخصیت ثابت به نام هیو جکمنِ پیر نشدنی وجود دارد که به طور متغیری بین بازیگران دست به دست می شوند و برای داستان پشت پرده و رسیدن به قدرت های فراطبیعی شان به مشکلاتی برمی خورند.

درست است که تمام سری فیلم های ایکس من بی نظیر نیستند، اما حداقل می توانیم بگوییم که این فیلم ها موفق به الهام بخشی بسیاری از مردم شده و سوالات های زیادی را در مورد تحمل و تاب آوری، مسئولیت پذیری و فانی بودن پاسخ داده است.

دیزنی کمپانی فاکس را خریداری کرد، استودیویی که پشت پرده ی ساخت سری فیلم های ایکس من قرار داشت و قرار است در سال های آینده، حماسه ی مردان ایکس را به گونه ای تجدید حیات کند، که با دنیای اونجرز نیز پیوند خورده باشد. تا زمانی که چنین اتفاقی بیفتد، بیایید به اتفاق هم سری فیلم های ایکس من که در حال حاضر ساخته شده اند، را از بدترین به بهترین رتبه بندی کنیم. با ما همراه باشید.

ایکس من اوریجینز: ولورین (2009)

۱۲ – ایکس من اوریجینز: ولورین (۲۰۰۹)

این فیلم اشتباهات سینمایی بسیار زیادی در سری فیلم های ایکس من دارد. مانند قرار گرفتن کارگردان در بین آن ها، بازی کردن رایان رینالد به عنوان ددپول، مرکی که دهان داشت و همه ی این ها فقط برای این که دهان شخصیت منفی در نیمه ی دوم فیلم بسته و دوخته به نظر برسد. این تصمیمی که کارگردان گرفت، کالبد و روح فیلم را از طنز و دیالوگ ناب تخلیه کرد و نتوانست در هیچ کدام از این حوزه ها خودنمایی کند.

کارگردان سعی داشت گذشته ی ولورین را به حالِ ایکس من پیوند بزند که این اتفاق هم شدیداً حوصله سر بر بوده است. استودیو فاکس، تعداد زیادی داستان پس زمینه برای تمام شخصیت های سری ایکس من دارد، اما تصمیم به انتشار این یکی گرفت و سپس تصمیم به اکران فیلمی تحت عنوان ایکس من: کلاس اول به عنوان داستان پایه گرفت.

ایکس من: آپوکالیپس

۱۱ – ایکس من: آپوکالیپس

چرا؟ واقعا چرا؟ چرا باید اسکار ایزاک، یکی از بزرگ ترین بازیگر نسل ما را برای بازی در چنین نقش چیپ و سبکی انتخاب کنند؟ نقش منفی فیلم آپوکالیپس فقط و فقط برای این منفی بود که احتمالاً در لباس مخصوص لاک پشت های نینجا، مورد تشویق و تحسین قرار گرفته نشده بود.

من متوجه نمی شوم، آپوکالیپسی که برای قرن های متمادی در شن ها مدفون شده بود، چرا باید ناگهان از مرگ بپرد و به تلوزیون خیره شود و داد بزند: (یادگیرییییییییییی)! این تصور شما از مواجهه ی یک انسان باستانی با مدرنیته است؟

ایکس من: دارک فونیکس

۱۰ – ایکس من: دارک فونیکس

سایمون کین برگ که نویسنده ی اکثر فیلم های سری ایکس من است _ مثلاً آخرین مقاومت یکی از آثار اوست _ پیشنهاد می دهد که دارک فونیکس توانایی جمع و جور کردن خط داستانی فیلم سوم ایکس من را دارد و می تواند ادامه دهنده ی خوبی برای این راه باشد.

این نسخه از حماسه ی دارک فونیکس، که جین گری در آن بر سر کنترل قدرت خارق العاده اش با خودش درگیر است و در این روند چندین انسان خوب را نیز به کشتن می دهد، اولاً فیلم را از حالت طبیعی و محبوبش دور می کند و ثانیاً این که مرکز و هسته ی اصلی شخصیت را تخلیه ی اطلاعاتی و مفهومی می کند.

با این حال فیلمنامه به طور کاملاً تنبلانه و ناشیانه ای، نقش «جین گری» که «سوفی ترنر» آن را بازی کرد، در فیلم ایکس من: آپوکالیپس نادیده گرفت؛ چرا که «فمیک جنسن» یک دهه پیش چنین نقشی را بر عهده داشته است. و فیلم به طور کاملاً آشکاری از زیر یوغ جواب دادن به برخی از سوالات مهم مخاطبان، شانه خالی می کند.

به طور مثال این که چرا «مایکل فسبندر» در نقش «مگنتو» و «جیمز مک آووی» در نقش خاویر، در فیلم کلاس اول تا این فیلم که در دهه ی ۹۰ است سن شان اضافه شده است؟ و سوالات پیچیده تری مثل این که آیا بازیِ چارلز خاویر با ذهن جین، فقط برای نشان دادن اهمیتش به وی بود، یا به نوعی به خاطر تنفر وی از زن ها بود؛ و در آخر هم به نظر من این فیلم حرفی برای گفتن ندارد.

ایکس من: آخرین مقاومت (2006)

۹ – ایکس من: آخرین مقاومت (۲۰۰۶)

اشکالات بسیار زیادی در این فیلم وجود دارد که بیشتر آن ها صوتی هستند، نه بصری! سخت است که بخواهیم این مشکلات را از بین تمامی این خشونت و ادعاها در فیلم جدا کنیم و طوری آن ها را بیان کنیم که به کارگردان بر نخورد.

حماسه ی دارک فونیکس یکی از بزرگترین و نمادین ترین پلات های خط داستانی در کمیک های ایکس من است. اما هنوز هم دارک فونیکس به عنوان پلات فرعی در این فیلم برای مبارزه بر سر نوعی راه درمان برای جهش ژنتیکی معرفی می شود. «جین» تبدیل به دارک فونیکس شده و در مواجهه با ولورین به علت ابهامات اشتباه و مشکل زایی که دارد، مجبور به مبارزه و زد و خورد با او می شود.

در اغلب قسمت های فیلم، جین فقط یک شخصیت معمولی است که به خاطر احساسات ضد و نقیضی که به خاطر قدرتش پیدا کرده با خودش درگیر است و هیچ اهمیتی به مک گافینی که باید نابود شود، نمی دهد. علی رغم تمام این ضعف ها، بازی این مک کالن به عنوان مگنتو فراموش نشدنی بود.

ولورین (2013)

۸ – ولورین (۲۰۱۳)

این فیلم آنقدرها هم بد نیست، لااقل بهتر از اوریجینز است. هیو جکمن در ۹ مورد از این فیلم ها، یعنی سری فیلم های ایکس من بازی کرد و برای این کارش دلیل محکمی داشت. او شخصیتی نیست که کسی بخواهد به زور در فیلمی بازی اش بدهد.

داستان ایکس من به طرز متفاوتی با ولورین برخورد می کند. این گونه که داستان، اندکی به او جلوه ی فانی می بخشد و همین داستان را جذاب می کند. دسیسه ی ابهام آمیزی در نیمه ی دوم فیلم آشکار است و به دشمنی به ولورین می پردازد. بیشتر قسمت های این فیلم در ژاپن ساخته شده اند؛ دقیقا در جایی که بتمن کارش را آغاز می کند، شیطان عزیز شده و دکتر استرنج نیز از آن سوءاستفاده کرده است.

ددپول 2 (2018)

۷ – ددپول ۲ (۲۰۱۸)

نوع اخلاق و رفتارهای ددپول اندکی خسته کننده شده و از قسمت های میانی فیلم به بعد، دیگر نه دیالوگ و نه مونولوگ بامزه ای دیده می شود. یعنی دیده که می شود، اما بامزه نیستند. کل فیلم براساس کشمکش های تکراری ددپول پایه گذاری شده اند؛ ددپول به همان قهرمانی تبدیل شده که همیشه مسخره اش می کرد، یک ابرقهرمان خریدنی!

با این حال بازیگرهای مکمل او توانسته اند فیلم را از رفتن به قهقرا نجات دهند. «جاش بورلینی» که به عنوان یک ضد قهرمان نقش آفرینی می کرد، «زازی بیتز» که به عنوان آتلانتا بازی کرد و یک ابرقهرمان با قدرت خوش شانسی بود، اما باز هم نتوانست ددپول را از دست خودش نجات بدهد. انتهای فیلم ددپول هم می تواند ثابت کند که این فیلم از قوانین ثابت سری فیلم های ایکس من پیروی نمی کند و اتفاقات آن نمی توانند در دنیای اصلی فیلم اتفاق بیفتند.

ایکس من: کلاس اول (2011)

۶ – ایکس من: کلاس اول (۲۰۱۱)

در همین حین که داستان اوریجینز در حال پیشروی بود، این فیلم یکی از بهترین موارد سری فیلم های ایکس من نام می گیرد. چارلز خاویرِ خوش قلب در این راه با «مگنتو» (مایکل فسبندر) رو به رو می شود، کسی که از حادثه ی هولوکاست جان سالم به در برده، توانایی کنترل فلزات را دارد و زمان خود را صرف کشتن نازی ها می کند. باور یکسانی که آن ها دارند نشان می دهد که هردوی آن ها خواهان تغییر جهان هستند، اما زیبایی و جذابیت فیلم در تفاوت راه آن هاست.

به این خاطر که هر کدام دوست دارند به روش های متفاوتی به این هدف دست پیدا کنند. اما هردوی آن ها یعنی مک آووی و فسبندر توانستند به خوبی نیاکانشان را (پاتریک استورات و ایان مک کلن) با بهترین عملکرد در این فیلم دلشاد کنند. اگرچه این قدرت از مگنتو، کسی که به طور فنی و اساسی جنگ سرد را از بدتر شدن متوقف کرد، این سوال را به وجود می آورد که چرا انسانیت ساختن ساختمان ها و اشیا از جنس فلز را متوقف نکرد؟!

ایکس من (2000)

۵ – ایکس من (۲۰۰۰)

موفقیت این مورد از سری فیلم های ایکس من، ارجح بر فیلم هایی همچون اسپایدر من (۲۰۰۲)، بتمن آغاز می کند (۲۰۰۵) و آیرون من (۲۰۰۸) است. این فیلم استارتِ بهترین فیلم های ابرقهرمانی را زد و راه را برای نسل جدیدی از فیلم ها باز کرد.

در این فیلم دیگر، صحنه های سیاه و سفید از نقش آفرینی ابر قهرمان ها رفته بود و به جایش ابرقهرمانانی آمده بودند که برای کارهایشان دلایل و فلسفه ی خاص خودشان را داشتند و ناامیدی ممکن بود از درون قدرت هرکدام شان سرریز کند. جالب، اما دراماتیک بود. مهم نیست که دوستشان دارید یا از آن ها متنفرید، اما ابرقهرمان ها آمده اند که بمانند.

ایکس من: روزهایی از آینده ی گذشته (2014)

۴ – ایکس من: روزهایی از آینده ی گذشته (۲۰۱۴)

ولورین (هیو جکمن) در زمان به عقب سفر می کند تا جلوی میستیک (جنیفر لارنس) را بگیرد و اجازه ندهد که در دهه ی ۱۹۷۰ پیتر دینکلیج، یکی از سناتورهای عصر را بکشد. بیایید واضح تر بگوییم که سفر در زمان توانست تا حدود بسیار زیادی فیلم را جذاب کند، اما کافی نبود! از قضا، این که از یک بازیگر برای بازی در نقش یک شخصیت استفاده شد، نیز توانست به جذابیت جهان کمیک کمک کند و تبدیل به یکی از شاخصه های اصلی فیلم شود. این فیلم با بازی دیگر بازیگران محشر سری فیلم های ایکس من از جمله فسبندر، مک آووی، هلن بری، الن پیج، استوارت و مک کلن نیز همراه است.

ددپول (2016)

۳ – ددپول (۲۰۱۶)

این فیلم دقیقا در دوره ای اکران شد که دنیای ایکس من هیچ ایده و خلاقیتی برای ارائه نداشت، اما همچنان مثل حباب ابرقهرمان می ساخت و در باکس آفیس منتشر می کرد تا هوادارانش را حفظ کند. چه کسی این حباب را ترکاند: رایان رینولدز که اگرچه در یکی از فیلم های قبلی بازی کرده بود، اما با استفاده از یک فرمول قدیمی، یعنی استفاده از یک مشت جوک راجع به ابرقهرمان ها، بی خیالی و اندکی ضد قهرمان بودن به دنیای سری فیلم های ایکس من بازگشت.

ایکس 2: اتحاد مردان ایکس

۲ – ایکس ۲: اتحاد مردان ایکس

این فیلم مهم ترین و یکی از بهترین های سری فیلم های ایکس من است. این فیلم نشان داد که اقتباس های این چنینی می توانند بر اساس کمیک باشند یا نباشند؛ و مهم کیفیت خود فیلم است. صحنه ی آغاز فیلم با تله پورت کردنِ آلان کامینگ به کاخ سفید آغاز می شود که تا حد زیادی خلاقانه و جالب بود.

لوگان (2017)

۱ – لوگان (۲۰۱۷)

یک نوع وسترنِ آپوکالیپسی که بر فراز سری فیلم های ایکس من قرار دارد و از نظر اهمیت و کیفیت فراتر از آنهاست؟ بله درست است. اما لوگان واقعاً بهترین فیلم سری فیلم های ایکس من است؛ چرا که فرمول کاملاً مجزایی از تمام فیلم های این سری دارد.

پایان این فیلم با صحنه ی دویدن کودکان در مدرسه ی خاویر تمام نشد، بلکه با تمام شدن شخصیت ولورین تمام می شود. این فیلم آکنده از احساسات و دوست داشتن های خانوادگی و خشونت هایی است که بر سر راه این عشق قرار می گیرند. اما قرار گرفتن ابر قهرمان ها در مشکلات جهان واقعی جالب است و کاری می کند که حوصله مخاطب سر نرود.

امیر ابوالمعصوم
با تلاش و زحمت مهندسی فناوری اطلاعات رو گرفتم اما با عشق تولید محتوا انجام میدم .