ادگار دگا در ۱۹ سالگی در کالج حقوق ثبتنام کرد. ولی همزمان با ثبتنام در کالج از نقاشیهای موزه لوور هم کپیبرداری میکرد تا از این راه استعداد شگرف او در این زمینه نمایان شود. یکی از شخصیتهای برجستهای که بر دگا و آثارش تأثیر به سزایی داشت، انگر بود. او در سال ۱۸۵۵ با انگر آشنا شد و در همان سال تحصیل در رشته نقاشی را آغاز کرد. سال بعد به ایتالیا رفت و به مدت سه سال در آنجا به نقاشی پرداخت.با آرادمگ همراه باشید.

دگا پس از کسب تجربه در ایتالیا بعد از سه سال به فرانسه بازگشت و در فرانسه استودیویی بزرگ تأسیس کرد. در سال ۱۸۶۱ نقاشی از اسبها را آغاز کرد و کمکم به نقاشی از پدیدههای معاصر گرایش پیدا کرد.
بسیاری از منتقدان در عصر دگا آن را بهعنوان یکی از پایهگذاران جنبش امپرسیونیسم یا دریافت گرایی میدانند ولی خود دگا بهشدت با این نظریه مخالف بود و خود را نقاش و هنرمند سبک واقعگرا میدانست.
دگا هم چنان به فعالیت در استودیو و همکاری با هنرمندان دیگر و خلق آثار مشغول بود تا سال ۱۸۷۰ متوجه شد که به مشکل بینایی دچار شده است و تا آخر عمر با این مسئله دستبهگریبان بود. دگا به برای یادگیری به آمریکا رفت و در سال ۱۸۷۳ به فرانسه بازگشت ولی وقتی به وطن بازگشت خانواده با مشکل مالی مواجه شده بود و دیگر خبری از حمایت بی چشمداشت وجود نداشت، همین مسئله باعث شد تا دگا به نقاشی بهعنوان منبعی برای درآمد و به شکل جدیتر نگاه کند. دگا پس از درگیر شدن با مسائل مالی به نقاشی جدیتر نگاه کرد، شاید بتوان گفت که همین مسئله باعث شد تا دگا به گروه نقاشان جوان بپیوندد و با این گروه در بین سالهای ۱۸۷۴ تا ۱۸۸۶ هشت نمایشگاه گروهی برگزار کند. این نمایشگاهها تحت عنوان امپرسیونیستها برگزار شد.

اما دگا با سایر اعضای گروه فرق میکرد. عقاید و نظرات مختلفی با سایر اعضای گروه داشت. از طراحی منظره خوشش نمیآمد و هنرمندانی مانند مونه را به سخره میگرفت. اگرچه دگا عضو گروه امپرسیونیستها بود ولی خود را بیشتر واقعگرا میدانست.
دگا به عکاسی هم علاقه زیادی داشت، در سال ۱۸۸۰ به عکاسی روی آورد و از عکسهایش نقاشی کشید.

یکی از دعواهای اصلی دگا با اعضای گروه امپرسیونیستها این بود که دگا اعتقاد داشت طراحی و نقاشی از منظره کار بیهودهای است، این کاری است که هر دوربین عکاسی انجام میدهد، ولی ثبت اتفاقات خاص و روزمره کار هرکسی نیست. دگا به نقاشی از خیابان و یا هنگام کار افراد علاقه داشت. بهعنوانمثال در تابلو «در بازار بورس»، گروهی از یهودیان را به تصویر کشیده که در حال فعالیت هستند.

شاید بتوان زندگی هنری دگا را در چند دوره خلاصه کرد. از سال ۱۸۵۵ تا ۱۸۶۵ سعی داشت تا به یک نقاش تاریخی تبدیل شود. در سالهای ۱۸۶۵ تا ۱۸۸۵ نقاشی رئالیستی بود که تجربههای در امپرسیونیسم داشت. بعدازاین دوره سعی کرد تا به برگههای زیبایی شناسانه برسد و تجربههایی انتزاعگرا خلق کند.
یکی از مشهورترین و برجستهترین تابلوهای نقاشی دگا، کلاس رقص باله است. دگا در بسیاری از کارهایش تصاویری از رقصندگان باله و کلاسهای رقص باله را به نمایش گذاشته است و تابلویی که در سال ۱۸۷۴ به تصویر درآمده است اولین تصویری است که دگا از یک کلاس رقص باله کشید.

هرچه از این تاریخ جلوتر میرویم گرایش بهواقع گرایی در آثار دگا بیشتر و بیشتر میشود. دگا در سالهای آخر فعالیت هنریاش به تجربهای ناب و خاص میرسد. فرمهایی در آثار او دیده میشود که تا قبل از این در آثار نقاشان زیادی دیده نشده است و دگا به پختگی خاصی میرسد و کارهایش به سمت فرمهای قوی گرایش پیدا میکنند.

برخی از منتقدین آثار ادگار دگا را به چاپهای ژاپنی نسبت دادهاند. این چاپها در سال ۱۸۵۰ در پاریس دیده میشدند. در دهه ۱۸۶۰ غنائم جنگی از ژاپن از طریق راه دریا به فرانسه راه پیداکرده بودند که دراینبین آثار هنری هم وجود داشت. ازجمله این آثار هنری و وسایل تزئینی میتوان به بادبزن، گلدان، کیمونو و صفحههای تاشو اشاره کرد. همین وسایل بودند که به خانه اشراف فرانسه راه پیدا کردند و بر آثار هنرمندان تأثیر گذاشتند.
پاسخ دهید