ا ز الف تا ی ادبیات
تعریف ادبیات
ادبیات به آن گونه از سخن گفتن می گویند که از حد حرف زدن عادی والاتر باشد و انسان از شنیدن آن دگرگون شود و احساس هم ذات پنداری با آن کند. ادبیات یک ملت شامل آثار ماندگاری است که پیشینه آن ملت را می سازد مانند شاهنامه فردوسی برای ملت ما .
فهرست گونههای ادبی
خودزندگینامه ،خاطره ،خودزندگینامه معنوی، خاطرات روزانه و وقایع روزانه، ادبیات الکترونیکی، افکار، گفتارهای حکیمانه، داستان، ادبیات کودک،ادبیات کمیک، رمان جنایی ،رمان کارآگاهی، رمان ماجراجویی، افسانه، فولکلور، خیالپردازی، ادبیات گوتیک (معمولاً هممعنی ادبیات ترس است)، داستان تاریخی، رمان طبی، داستان رازآمیز، رمان فلسفی، رمان سیاسی، رمان عاشقانه، داستان عاشقانهٔ تاریخی، هزلیات، هجویات، داستان علمی و تخیلی، داستان هیجانانگیز(داستان هیجانانگیز روانشناسی، داستان هیجانانگیز سیاسی، رمان جاسوسی، تراژدی)
دسته بندی ادبیات:
ادبیات به دو دسته اصلی شعر و نثر تقسیم بندی می شود. این طبقه بندی هم در زبان فارسی وجود دارد و هم درادبیات جهانی . در این نوشتار آرایهٔ ادبی به کار می رود که در یک اثر باعث ایجاد تأثیر خاصی بر خواننده میشود.
-
شعر
شعر سخنی است موزون و خیالانگیز که دارای قافیه است . نگارش شعر به آرایههای ادبی مانند استفاده از صنعت های ادبی که شامل تشبیه، مراعات نظیر ، استعاره و… می شود متکی است. توصیفناپذیری شعر در ذات آن قرار دارد و به سختی میتوان تعریفی جامع برای آن یافت، به ویژه آنکه با دگرگونیهای شعر و سبک سرایش در گذر زمان، تعاریف سنتی دیگر کاربرد گذشتهٔ خود را ندارند و جوامع، تعاریف مدرنتری از مقولههای گوناگون هنر و ادبیات ارایه دادهاند.
-
نثر
نثر نوعی نگارش است که به هیچ گونه ساختار شکلی (به جز دستور زبان ساده) پایبند نیست؛ در متون منثور، اجباری در زیبا گفتن یا استفاده از واژگان زیبا وجود ندارد. با این حال نثر را نیز میتوان به شکل زیبا نوشت، اما در این گونهٔ ادبی از شکل ظاهری واژهها (وزن یا واجآرایی) استفادهٔ کمتری میشود و به جای آنها از سبک، جایگذاری یا گنجاندن تصویر سود برده میشود. از دیدگاه مفهوم و پیام درونی ادبیات را به چهار دستهٔ کلی تقسیم میکنند: حماسی، غنایی، نمایشی، تعلیمی و ادبیات روایی.
-
داستان
داستان روایی (نثر روایی) غالباً از نثر برای بیان رمان، داستان کوتاه و امثال آن استفاده میکند.
داستانک: داستانی است که بین ۲۰٬۰۰۰ تا ۵۰٬۰۰۰ واژه را دربرداشته باشد.
رمان : رمان داستانی است که بیش از ۵۰٬۰۰۰ واژه دارد.
-
رمان
رمان، داستان بلندی است که به صورت نثر نوشته میشود. مجموعههای داستانی قدیمی هزار و یک شب، اگر امروز نوشته میشدند، می شد آنها را در دستهٔ رمان قرار داد.
امروزه مشخص شدهاست که نگارش نثر بدون توجه به آرایههای شاعرانه میتواند لذت هنری در فرد ایجاد کند. به علاوه نویسندگان آزاد به این باور رسیده بودند که درگیر نشدن با ساختارهای نظم باعث ایجاد طرح داستانی پیچیدهتر یا دقیقتری نسبت به گونههای دیگر ادبی حتی شعر روایی میشود. این آزادی به نویسنده این امکان را میدهد که به سبکهای ادبی و نمایشی دیگر – حتی شعر – در محدودهٔ یک رمان بپردازد.
-
نمایشنامه
نمایشنامه، نوع دیگری از قالبهای ادبی کلاسیک است که در طول سالهای متمادی متحول شده. این نوع اثر ادبی غالباً شامل گفتگو بین شخصیتها است و به جای خواندهشدن بیشتر تکیه بر اجرای نمایشی دارد. نمایشنامههای یونانی نمونههای اولین گونههای نمایشی در طول تاریخ هستند که ما به آنها دسترسی داریم.
-
ادبیات شفاهی
اصطلاح مشتمل بر گونههای متفاوتی چون حماسه، شعر و نمایشنامه، داستانهای قومی، تصنیف، افسانه، لطیفه و دیگر گونههای قومی و محلی (فولکلور) میشود. این نوع ادبیات در هر جامعهای وجود دارد .
دیگر گونههای روایی
فیلم، ویدئویا نمایشهای تلویزیونی آن قدر پیشرفت کرده و زیاد شدهاند که غالباً همشأن ادبیات منثور میشوند. رمانهای گرافیکی و کتابهای کمیک، داستانهایی را نقل میکنند که به صورت ترکیبی از هنر نقاشی، دیالوگ و متن به صورت مرتب نمایش مییابند.از طرف دیگر در نتیجه ی تخصصیتر شدن و تکثر بسیاری از رشتهها دیگر نمیتوان آثار تولید شده در حوزههای این علوم را جزء ادبیات بهشمار آورد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
-
علم
جنبهٔ ادبی نوشتههای علمی در طول دو سدهٔ گذشته رو به کاهش گذاشت زیرا پیشرفت و تخصصیتر شدن علوم باعث شدند پژوهشهای علمی برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل درک شوند؛ امروزه علم را در ژورنالهای علمی میتوان یافت. این آثار آن قدر هم فنی هستند که نمیتوان آنها را در قسمت مربوط به ادبیات گنجاند. بسیاری از کتبی که به “عمومی ساختن” دانش میپردازند نیز امروزه شایستهٔ دریافت عنوان “ادبیاتگ هستند.
-
فلسفه
فلسفه نیز تا حد زیادی به یک رشتهٔ دانشگاهی جداگانه تبدیل شدهاست. بسیاری از فلسفهدانان از این وضع ابرازنارضایتی میکنندبا این حال بسیاری از آثارفلسفس را نمی توان در رده ادبیات طبقهبندی کرد. برخی از مباحث همچون منطق به قدری فنی شدهاند که میتوان آنها را با ریاضیات مقایسه کرد.
-
تاریخ
بخش عمدهای از آثار تاریخی را هنوز میتوان جزء ادبیات بهشمار آورد، به خصوص بخشی که آن را به نام گونه اثر غیرداستانی خلاقانه میدانند. همچنین بخش اعظم آثار روزنامهنگاری مانند روزنامهنگاری ادبی نیز چنین است.
-
حقوق
امروزه متون قانونی، کمتر دارای ارزشهای ادبی هستند.
متون بازی های رایانه ای
بسیاری از متون بازیها دارای داستانهای عمیق و دنیاهای دقیقی هستند که باعث میشوند این آثار تبدیل به یک گونهٔ ادبی پنهان شوند.
نقد ادبی
و در نهایت نقد ادبی، بررسی و نقد یک اثر ادبی است که در برخی موارد باعث پیشبرد کیفیت اثر ادبی در حال تکمیل میشود: نقد ادبی بر اساس این که از کدام زاویه دید به اثر ادبی نگاه و آن را تحلیل میکند به انواع گوناگونی تقسیم بندی میشود: نقد معناشناسانه، نقد زبانشناسانه، نقد نمادشناسانه . نقد ادبی حقیقت هنری را در یک اثر ادبی میشناسد و میشناساند، ارزشهای نهفته و نامکشوف آن را کشف و آشکار میسازد و قوی را از ضعیف جدا میسازد.
سخن آخر
چون شکر:شیرین و،چون گوهر:زبان پارسی ست
فارسی،فرهنگ و آیین و نشان پارسی ست
آنچه از توفان و از باران نمی یابد گزند
کاخ فردوسی،خدای شاعران پارسی ست
بر سر یاران افغان و بلوچ آذری
شاخ پر بار زبان پرتوان پارسی ست
وحدت کرد و لر و تاجیک در ایران زمین
از زبان مشترک با دودمان پارسی ست
گرچه گوید همدلی از همزبانی خوشتر است
این زبان حبل المتین همدلان پارسی ست
این زبان مادری همچون نشانی از پدر
خار چشم ناتوان دشمنان پارسی ست
واژگانش در هجوم گویش بیگانگان
پاسدار گویش گویندگان پارسی ست
در بهارستان میهن،صد نگارستان بپاست
جای جای خاک پایش بوستان پارسی ست
چون سه رنگ پرچم سبز و سپید و سرخ ما
جایگاهش قلب مردان و زنان پارسی ست
خانه ی ایرانیان پاینده و جاوید باد
تا که جاویدان زبان جاودان پارسی ست
دکتر شاهین سپنت
پاسخ دهید