هنرمندان معمولا در حوزههای مختلفی در رفت و آمد هستند. خوانندهها گاه تصمیم میگیرند که وارد دنیای بازیگری شوند و خودشان را در این عرصه محک بزنند. از طرف دیگر بازیگرهای زیادی هم هستند که با وجود سوپراستار بودن باز به دنیال کشف تجربههای جدید هستند. نمونه اش محمد رضا گلزار و مهران مدیری که این روزها خیلی جدی دستی بر آتش خوانندگی دارند.
رفت و آمد بین حوزه ای اما تنها مربوط به خوانندهها و بازیگرها نمیشود. شاعران و نویسندهها هم دراین موضوع وارد شده اند. مثلا همین دو سال پیش بود که شمس لنگرودی شاعر پر آوازه وارد دنیای سینما شد. او در فیلم سینمایی« احتمال باران اسیدی» بازی کرد و بعد از آن جایگاهش را در دنیای سینما محکم تر کرد و چندین فیلم دیگر هم بازی کرد.
چند وجهی بودن بهتر است یا تخصص؟
در مورد نقل مکان کردن هنرمندان از حوزه ای به حوزه دیگر همیشه نقدهای زیادی بوده است. متخصصان یک حوزه معتقدند که این رفت و آمدها به هیچ وجه خوب نیست و وجه خوبی به هنرمند نمیدهد. منتقدان میگویند هنرمند باید موضع خود را روشن کند. او باید بداند که میخواهد نویسنده خوبی باشد یا خواننده خوبی. اگر در همه کارها ناتمام باشی اصالت هنر را زیر سوال برده ای. منتقدان میگویند چند وجهی بودن در عالم هنر معنای چندانی ندارد.
حالا تمام این مقدمات را گفتیم تا برسیم به این نکته که علاوه بر همه انتقادهایی که وجود دارد، بازیگرانی هم هستند که وارد حوزه ادبیات شده اند و کتاب شعر و داستان منتشر کرده اند. کتابهایی که به واسطه شهرت آنها و شناخته شدنشان در بین عموم مردم فروش خوبی هم داشته است. برخی از این کتابها محتوای خوبی داشته و برخی به زعم متخصصان این حوزه حرف چندانی برای گفتن نداشته و صرفا به دلیل شهرت نویسنده باعث به فروش رسیدن شده است.
بازیگران شاعر چه کسانی هستند؟
اگر بخواهیم به بازیگرانی که وارد حوزه شعر و داستان شده اند اشاره کنیم، به یک لیست بلند بالا میرسیم. برخی وارد حوزه داستان شده اند و برخی وارد حوزه شعر شده اند. شاید بد نباشد از شاعرها شروع کنیم و نویسندهها را در بخش دیگری بررسی کنیم. آنهایی که کلمات را کنار هم چیدند و وارد دنیای لطیف شعر شدند شاید در این گزارش مقدم باشند.
امیر آقایی و شعرهایی سپید
یکی از مهم ترین کسانی که وارد این حوزه شده است، امیر آقایی است. بازگری فیلم بدون تاریخ بدون امضا که کتابهای ازجمله مجموعههای«بیدها در باد»، «دختر ماه هفتم»، «میتوانستم سر به هوایت باشم»، «زمان به وقت ما همیشه ابتدای نیمه شب است» را دارد.
«این خانه به شعر میماند/ و چالش عنکبوتهای امیدوار/ بر چهار گوشهاش/ به زندگی/ اصلا/ جاروبی باید تمام زندگی را/ میدانی/ این حوالی زندگی را چشم انتظار دیدهام ….» بخشی از شعر این خانه به شعر میماند از مجموعهی «میتوانستم سر به هوایت باشم» است که توسط امیر آقایی سروده شده است.
بازیگر لانتوری و ماحصل ده سال شعر
مریم پالیزبان را با فیلم لانتوری میشناسید. او که سالهاست در آبمان زندگی میکند کتاب شعری دارد با عنوان«خوابهای من هر روز صبح با دیدن تو تعبیر میشوند» که منتخبی است از ۱۰ سال شعر پالیزیان، مرز مشخصی میان رویا و واقعیت وجود ندارد. شاعر مدام بین کابوسها، رویاها و واقعیتهای زندگی در نوسان و تغییر است. معروفترین شعر پالیزیان که در فیلم سینمایی «نفس عمیق» هم خوانده شد؛ با نام «من قوی هستم» چنین است:
هر صبح
قبل از اینکه خورشید بیرون بیاید
و با نورش داد بزند
“من قوی هستم”
از جایم بلند میشوم
اشکهای دیشبم را پاک میکنم
تمام کسانی را که دوست دارم، بیدار میکنم
برای صرف صبحانه به آشپزخانه میبرم
در را رویشان قفل میکنم
و همه آنها میفهمند که گول خوردهاند!- آنجا حمام است! آن هم حمام آب سرد!-
همه چیز را آتش میزنم
سرم را میتراشم
داد میزنم:
“من قوی هستم”
خورشید میترسد
و دیگر بیرون نمیآید.
اشعار ضعیف خانمهای بازیگر
لیلا اوتادی هم کتاب شعری با عنوان «در بهشتی که کلاغی نیست، مترسک هم نیست» را توسط نشر مروارید منتشر کرد. این مجموعه شعر که شامل ۳۵ قطعه شعر سپید است و به دو زبان فارسی و انگلیسی همراه با طرحهایی از ایلیا تهمتنی منتشر شد که البته خیلی مورد قبول اهالی فرهنگ نبود و آن را کتابی ضعیف دانستند.
افسر اسدی بازیگر دیگری است که ترجیح داده کمیاز دنیای بازیگری فاصله بگیرد و وارد دنیای شعر شود. او مجموعه شعری با نام «چوب حراج» چاپ کرده که دراین مجموعه در سه بخش غزل، نو سروده و اشعار پراکنده به چاپ رسیده است. چوب حراج عنوان یکی از سرودههای این مجموعه است: کهنترین سروده من شعر نوست/ برای عرضه آن، نرخ تازه میخواهم/ هر واژه یک ریال/ نداریم مشتری؟/ آتش زدم به مال/ اینک بخوان و ببر/ شیرین و سرخ، نغز/ بیدانه و بیمغز / آبدار!/ ببر نوبر بهار!
افسانه بایگان هم یکی از کسانی است که کتاب شعر دارد. نکته مهم در مورد بازیگرانی که وارد حوزه شعر شده اند این است که اکثر آنها شعر سپید سروده اند. همین مسئله هم باعث شده تا شعرهای آنها بیشتر شبیه به دلنوشته باشد تا یک کتاب شعر. همین موضوع هم باعث شده منتقدان به کتاب شعر بازیگران بیشتر باشد. «افسانه بایگان» در سال ۱۳۸۵ دفتر شعری با عنوان «مهر مکتوب» را توسط نشر ایشیق به چاپ رساند. این کتاب در خبرگزاریها بازتاب پیدا کرد اما انعکاس ادبی چندانی به دنبال نداشت.
شعر یا کپشنهای اینستاگرامی؟
این اواخر هم صابر ابر کتابی منتشر کرد که برخی آن را شعر میدانند و عده ای دیگر میگوید هویت مشخصی ندارد. این کتاب مصور بیشتر با شرح عکسهایی که صابر در اینستاگرامش منتشر میکرده به چاپ رسیده است. هر رازی که فاش میکنی یک ماهی قرمز میمیرد توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است. نکته جالب اما اینجاست که شهرت صابر ابر باعث شده تا چاپ اول کتابِ ابر در همان نمایشگاه کتاب تمام شود و چاپهای بعدی هم که به کتابفروشیها رسیدهاند در صدر جدول فروش قرار گیرند.
حالا باید دید با انتقادهایی که درباره کتابهای شعر بازیگران وجود دارد، چند نفر دیگر این ریسک را می کنند و وارد این حوزه می شوند. حوزه ای که جذابیتهای خاص خودش را دارد و به اندازه همین جذابیتها نیاز به تخصص دارد.
پاسخ دهید