غلط نویسی در زبان فارسی

این روزها، کمتر کسانی پیدا می‌شوند که درست بنویسند. و یا شاید بهتر باشد بگوییم، ما فارسی حرف نمی‌زنیم، ادایش را در می‌آوریم. با شیوهٔ نگارشی غلط سبب شدیم غلط نویسی شکلی رسمی پیدا کند و درست نویسی زبان فارسی به حاشیه رانده شود. چندی پیش درباره متنی با فردی که مسئولیت نظارت بر چگونگی ساختار نوشتاری متن‌ها را بر عهده داشت صحبت می‌کردیم، در بخشی از متن که از سوی خود ایشان نوشته شده بود، از  «می باشد» استفاده کرده بودند. پس از کمی بحث بر سر موضوع مذکور؛ صحبت با این جمله تمام شد «امروزه همه استفاده می‌کنند، پس درست است!» با آراد مگ در این نوشتار همراه باشید.

غلط نویسی زبان فارسی را داغان کرده است!

دغدغهٔ بسیاری از استادهای زبان و ادبیات فارسی، مترجم‌ها و ویراستارها، غلط نویسی‌های مصیبت بار در زبان فارسی و از میان رفتن تدریجی ساختار اصلی این زبان است. چنانچه میرجلال‌الدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی معتقد است «اگر آیین‌ها و هنجارهای زبانی را پاس نداریم بی‌گمان زبان بدین‌گونه آن پیکره سنجیده و به‌آیین‌اش را از دست خواهد داد و اندک اندک به آمیزه‌ای از واژه‌ها که هیچ پیوند ساختاری و سنجیده‌ای با هم ندارند فرو خواهد کاست، و کارایی زبان از دست خواهد رفت و مرگ زبان آغاز خواهد شد.»

غلط نویسی‌ها و تغییر ساختار زبان فارسی به شکل امروزی در کتاب‌ها و رسانه‌ها و نشریه‌ها دلایلی بسیار دارند. شاید بتوان گفت ما مردم، آموزش و پرورش، صدا و سیما و نشریه ها، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ناشر، دانش آموخته ها، ویراستارها، معلم‌ها و مترجم‌ها همگی تیشه ای به ریشهٔ زبان فارسی زده ایم. و حتی فردوسی هم از خواندن کتاب شاهنامه دست برداشت و آن را بست (مجسمه جدید فردوسی در میدان فردوسی تهران). تا جایی که امروزه حال زبان فارسی بد است!

کتاب فقیر و نبود خواننده

فقر کتاب خوانی سبب شده است دایره واژگان ایرانی‌ها به حدود ۷۵۰ کلمه در روز کاهش یابد. آمار فقدان مطالعه را می‌توان در کاهش تیراژ کتاب از ۳۰۰۰ جلد به ۵۰۰ جلد و حتی ۲۰۰ جلد مشاهده کرد. فارق از موضوع بودجه، ناشر در قبال دریافت پول به چاپ کتاب اهتمام می‌کند. این درحالی است که ۹۰ درصد کتاب‌ها فاقد ویراستاری بدون غلط هستند و فقط ۱۰ درصد کتاب‌ها بدون غلط، ویراستاری می‌شوند و در اختیار مردم قرار می‌گیرند.

اینجا باید در خصوص ویراستاری هم گفت، حدود ۱۰ سال است که ناشرها از نام ویراستار در کتاب استفاده می‌کنند و چه بسا خیلی از آن‌ها هنوز هم ویراستار ندارند. حدود ۱۱ هزار ناشر از سوی وزارت ارشاد به ثبت رسیده اند که فقط تقریبی ۱۰۰ تا از ناشرها فعال هستند. و بی سوادی ناشی از کتاب خوب نخواندن دلیلی برای غلط نویسی خواهد بود. همهٔ زبان‌ها در گذر زمان صیقل می‌خورند و این سیر طبیعی شامل زبان فارسی هم می‌شود اما سوهان خوردن زبان به اصل آن آسیب می‌رساند و کم کم زبان را از بین خواهد برد.

مارکز می‌گوید: من داستان نویس هستم و ممکن است گاهی واژه ای را اشتباه بنویسم و این ویراستار است که باید آن‌ها را درست کند.

غلط‌های عجیب و غریب فرهنگستان

گاهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی خود سرچشمه غلط نویسی‌ها می‌شود. زیرا در بیشتر مواقع فرهنگستان پس از باب شدن کلمه ای در رسانه‌ها به فکر ارائه معادلی می‌افتد. مانند عوض کردن نام خیابان است زیرا مردم هنوز همان نام قدیمی را به زبان می‌آورند. فرهنگستان نقش خود را چنین تعریف می‌کند:

  • ساخت کلمات معادل برای واژه‌های خارجی و همسنگ یابی
  • کمک به استانداردسازی مفهوم‌ها و اصطلاحات در زبان فارسی
  • یکسان سازی آیین نگارش

با این تعریف‌ها تا چه اندازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی موفق عمل کرده است؟ زبان سیر تحولی و خلاق خود را دارد و نباید جلوی خلاقیت زبان را گرفت و هر آنچه به فکرمان می‌رسد را وارد زبان فارسی کنیم. فرهنگستان برای واژه «ماساژ» معادل «ورزمان» را پیشنهاد داد و تایید کرد! و یا به جای واژه «آسانسور» همسنگ «بالابر» را معرفی کرد. غلامحسین سالمی، مترجم و ویراستار نسبت به این واژه به فرهنگستان ایراد گرفت و پرسید: آیا این وسیله که بالا می‌برد، پایین نمی‌آورد؟ فرهنگستان از او خواست تا معادلی پیشنهاد دهد و او واژهٔ «آسان بر» را پیشنهاد داد که فرهنگستان هرگز به آن توجه ای نکرد.

فرهنگستان قدیم معادل‌های خوبی برای برخی واژه‌ها هم چون «خودنویس»، «روان نویس» ارایه داد که مردم هم قبول کردند و امروزه از آن‌ها استفاده می‌کنند. اما برای واژه ای همچون «هلیکوپتر» معادل خوبی نساخت و «چرخ بال» را جایگزین کرد که مردم قبول نکردند و امروزه از همان واژه هلیکوپتر استفاده می‌کنند. فرهنگستان برای درست نویسی کاری نکرده است و فقط موازینی را در این زمینه مطرح کرده است. صدا و سیما و نشریه‌ها غلط‌های بیشماری را وارد زبان فارسی کرده اند که همه جا استفاده می‌شوند و فرهنگستان می‌توان در این مورد تاثیرگذار باشد. موضوع نحو زبان در اینجا مهم است.

واژه «می باشد» اصلا در زبان فارسی وجود ندارد و معلوم نیست از کجا آمده است، فقط «نمی‌باشد» استفاده می‌شود که آن هم به ضرورت شعری است. یا واژه «جلب» که در اخبار زیاد می‌شنویم «توجه شما را به این خبر جلب می‌کنیم»، «جلب» به معنای بازداشتن، دستگیر کردن، گناه و جنایت است و در اینجا می‌بایست از واژه «جذب» استفاده کنیم. یا در نمونه ای دیگر، در کتاب خانه‌ها و یا مکان‌های دولتی واژه «پیشخوان» را می‌بینیم، «پیشخوان» به معنای پیش خواننده است و اینجا باید با «الف» نوشته شود یعنی «پیشخان» به معنای جلو خان، برجستگی جلوی میز.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی به دنبال خلق زبان معیار است. زبان معیار با خود محدودیت و قید و بند به همراه می‌آورد به خصوص برای وادی ادبیات. در حالی که فرهنگستان بهتر است در حل اختلاف‌های موجود در برخی واژه‌ها و اصطلاح‌ها اهتمام کند. چه بسا در برخی نمونه‌های یاد شده بسیار خوب عمل کرده است. حمایت فرهنگستان از پژوهش‌های ابوالحسن نجفی سبب می‌شود بخش بسیاری از زبان فارسی یکدست شود و تلاش کند تا ادبیات صدا و سیما و رسانه‌ها به زبان فارسی درست نزدیک‌تر شوند.

سبک نوشتاری جدید

با گسترش فضای مجازی و فشرده کردن مطالب در کنار غلط نویسی‌های زیاد، سبک نوشتاری جدیدی هم به وجود آمده است. از این سبک نوشتاری به عنوان نوعی اعتراض نام برده می‌شود. دسترسی به حجم بالای اطلاعات و استفاده نادرست از فضای مجازی سبب شده است تا جوانان از خانواده و جامعه عاصی باشند و تکلیف خود را ندانند. در نتیجه اعتراض و خشونت خود را در نوشتار نشان می‌دهند و آنگونه می‌نویسند که صحبت می‌کنند، به جای «فکر کنم» نوشته می‌شود «فک کنم» و یا به جای «که» از «ک» استفاده می‌کنند.

این سبک نوشتاری شاید در کوتاه مدت آسیبی به اصل زبان فارسی وارد نکند اما در بلند مدت می‌تواند خطرناک باشد. احمد آرام، داستان نویس و نمایش نامه نویس می‌گوید: در دهه ۴۰ به اصول و درست نویسی اهمیتی زیادی داده می‌شد، وقتی به‌ ترجمه کسانی مانند محمد قاضی و ابراهیم یونسی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم چقدر به اصول نگارشی و معادل‌های مناسب با زبان فارسی تسلط داشتند. در دهه ۴۰ هر نویسنده ای در واقع ویراستار خود بود اما متاسفانه امروزه چنین نیست. این امر به زبان فارسی آسیب جدی می‌زند.

با توجه به این آسیب‌ها روز به روز تعداد خوانندگان متن‌های فارسی کم می‌شود در نتیجه کمتر می‌خوانند و تلاش می‌کنند به سمت چیزهایی رو آورند که اصلا نیازی به کلمه ندارند و یا کلمات اندکی دارند مانند چیزهای بصری و تصویری. درست است که هر نسلی با خود واژگان جدیدی به همراه دارد اما می‌بایست درباره درست نویسی، دستوری و آیین نگارشی اصولی واحد وجود داشته باشد. و در این بین اهل رسانه، کتاب و نشریه و فضای مجازی به اتفاق آرا برسند و از بی سوادی، شتاب زدگی و بی حوصلگی دوری کنند.

در اینجا به برخی از واژه‌ها و اصطلاح‌ها در سبک نوشتاری جدید اشاره می‌کنیم که به عنوان خلاقیت‌های زبانی شناخته می‌شوند. واژه «اِن بار» به معنای تعداد بی شمار، «میرزا مقوا» به معنای آدم خیلی لاغر، «خیلی ستمه» به معنای سخته و یا «سازمان سنجش» یعنی آدم فضول.

منابع درست نویسی

مهم نیست در نگارش، سبک مخصوص خود را داشته باشیم و یا جملات کوتاه و یا بلند بنویسیم و یا حتی از واژه و اصطلاح جدید استفاده کنیم. درست نوشتن و اصول دستوری و نگارشی فارسی را رعایت کردن اهمیت دارد.

کتاب‌های زیادی در زمینه درست نویسی دستوری و درست نویسی نگارش همسان وجود دارد، در اینجا به اختصار چند کتاب را معرفی می‌کنیم:

  • کتاب «غلط ننویسیم» از ابوالحسن نجفی
  • کتاب «فرهنگ درست نویسی سخن» از حسن انوری و یوسف عالی عباس آبادی
  • کتاب «اصول شکسته نویسی» از علی صلح جو
  • کتاب «ویرایش متون کهن» از نجیب مایل هروی
  • کتاب «دستور خط فارسی» کاری گروهی از سوی اعضای نامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
  • کتاب «نکته‌های ویرایش» از علی صلح جو
  • کتاب «دستور زبان فارسی» پرویز ناتل خانلری
شهین غمگسار
مترجم هستم. با واژه‌ها سروکار دارم. و گاهی می نویسم.