صادق ممقلی شرلوک هلمس ایران داروغه اصفهان

نخستین رمان پلیسی ایران به نام “صادق ممقلی، شرلوک هلمس ایران؛ داروغه اصفهان” به قلم “کاظم مستعان السلطان – هوشی دریان -” نوشته شد و در سال ۱۳۰۴ به چاپ رسید. او روزنامه نگار و پاورقی نویس بود. هوشی دریان را باید هم ردیف نویسندگانی چون عبدالحسین صنعتی زاده دانست زیرا به توسعه ژانرهای کارآگاهی ادبیات فارسی در دهه ­های آغازین قرن چهاردهم همت کردند. این رمان در واقع نخستین رمان جنایی نوشته شده در زبان فارسی است که به معرفی کارآگاهی مدرن در ادبیات فارسی پرداخته است. جز این کتاب، کتاب دیگری از هوشی دریان در دست نیست و گمان میرود که این تنها کتاب نویسنده باشد. در ادامه با آراد مگ همراه باشید.

“صادق ممقلی، شرلوک هلمس ایران؛ داروغه اصفهان” قصه­ای ماجراجویانه و قدیمی را روایت می­ کند که داستانی تو در تو دارد و قصه ها یکی پس از دیگری ادامه پیدا می کنند و شاید از همین روست که کتاب نام شرلوک هلمس ایرانی را به خود گرفته است. هوشی دریانی نخستین کسی بود که چهره­ ی شرلوک هلمس را در ایران عمومیت بخشید. چنانچه نام اصلی کتاب “صادق ممقلی، داروغه اصفهان” است و به دلیل شباهت کتاب به داستان های شرلوک هلمس، این نام هم به نام اصلی کتاب اضافه شده است.

شرلوک ایرانی

در کتاب “صادق ممقلی، شرلوک هلمس ایران؛ داروغه اصفهان” صادق ممقلی عهد کرده است تا دزد هر سرقتی را تا چهل روز پیدا کند و اگر این اتفاق نیافتاد، عین مال سرقتی را از جیب بدهد. او یک دستیار به نام محمود نیز دارد اما هیچ شباهتی به واتسون ندارد و بیشتر برای صادق ممقلی حکم یک رازدار را دارد تا دستیار. صادق ممقلی هم همچون همتای انگلیسی خود در هوش و ذکاوت تمام عیار است و مانند شرلوک از روی تصادف و جوانمردی ­اش به پاسخ می­ رسد و مانند پوآرو استدلال نمی­ کند.

صادق ممقلی چون شرلوک از تعلقات خانوادگی دور بوده است و به جزئیات دقت بسیاری دارد. سبک روایی داستان­های کوتاه و مشخص را می توان تفاوتی اصلی میان صادق ممقلی و شرلوک دانست. داستان های “صادق ممقلی، شرلوک هلمس ایران؛ داروغه اصفهان” روایتی هزار و یک شب دارد که قصه در قصه ادامه پیدا می­ کنند. در این کتاب “ارباب” لقب صادق ممقلی است.

بخشی از کتاب

ارباب با حاکم اصفهان چنین سخن می گوید:

«ارباب برخاسته به عمارت حکومتی و اطاق شاهزاده رفت و قضیه‌ای را که مشهدی عبدالله دیده بود خبر داد و بعد راپرتی را که راجع به فراش ‌باشی به او داده بودند به شاهزاده ارائه داد. شاهزاده از شنیدن آن قضیه و دیدن راپرت درهم رفته گفت: «مبادا شخصی را که ربوده‌اند فراش ‌باشی باشد»؟! ارباب عرض کرد: «گمان می‌کنم خودش بوده و اگر غیر او بود تاکنون صدایی از جایی بلند می‌شد».ارباب عرض کرد: «اگر مرا به طهران بفرستید دو عیب دیگر پیدا خواهد شد». شاهزاده پرسید: «آن دو کدام است»؟

عرض کرد: «یکی آنکه در غیاب من دزد‌های دیگر موقع را غنیمت دانسته دست به کار خواهند شد، در صورتی که دیگر صادق هم حاضر نیست که مال مردم را تاوان بدهد و عیب دیگر آنکه اولیای دولت ملتفت می‌شوند که این اتفاقات برای این است که مردم باطناً با حضرت والا دوستی و صمیمیت ندارند و اطاعتشان از ترس است و اطاعت از ترس اثر بد دارد و ضررش به مراتب از تمرد آشکار بیشتر است و افعی‌های پژمرده در آستین هر دقیقه گرم شوند زهر افشانی خواهند نمود. منتها منتظر فرصت و موقع هستند و اولیای دولت شاید تدارک تغییر حضرت والا را ببینند و جنبه میل عمومی را ترجیح دهند».

ادامه

شاهزاده گفت: «واقعه تو چه مناسبت با تنفر مردم از من دارد»؟ ارباب عرض کرد: «دزدی اموال چنان است که می‌فرمایید. ولی بردن پول خزانه و ربودن آدم‌ها را به چه می‌توان تعبیر نمود»؟ شاهزاده مدتی سکوت کرد، بعد گفت: «به هرحال این اشخاص را از شما می‌خواهم که باید هر نوع هست پیدا کنید والا برای شما خوب پیش نخواهد آمد. بروید مشغول کار خود باشید شاید زودتر مژده‌ای برای من بیاورید».

شاهزاده متغیر شده گفت: «شما در مقابل این اتفاقات چه می‌کنید؟ من به کلی مسئولیت را به گردن شما خواهم انداخت و اگر تا چند روز دیگر این‌ها پیدا شوند من شما را به طهران خواهم فرستاد تا خودت جواب بدهی».

بازنشر پس از ۷۰ سال

قبل از نگارش کتاب “صادق ممقلی، شرلوک هلمس ایران؛ داروغه اصفهان” چند ترجمه از زبان های آلمانی و انگلیسی بر کتاب شرلوک هلمس انجام شده بود. اما نقطه قوت کتاب صادق ممقلی تلاش نویسنده در راستای الگو برداری از تمدن غربی و انتقال فرهنگ به جامعه ی ایرانی است.  نویسنده توانسته است با توجه به نمونه های غربی اثری تازه را در ادبیات فارسی خلق کند که در نوع خود بی­نظیر است.

خبر خوش اینجاست که این رمان کارآگاهی پس از هفتاد سال بازنشر شده است. اینبار کتاب کاظم مستعان السلطان با ویرایش مهدی گنجوی و از سوی نشر مانیاهنر در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.

شهین غمگسار
مترجم هستم. با واژه‌ها سروکار دارم. و گاهی می نویسم.