انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر

انسان خردمند اداره کننده جهان است زیرا تنها حیوانی است که می‌تواند به چیزهایی که صرفا در تخیلش وجود دارد باور داشته باشد، مانند خدایان، سرزمین ها، پول. و حقوق بشر.

با شروع چنین ایده تحریک ‌آمیزی، انسان خردمند قصد دارد تاریخچه گونه‌ی بشر را از دیدگاهی کاملا جدید بازگو کند. این مساله نشان می‌دهد که پول ارزشمندترین سیستم اعتماد متقابلی است که تا به حال ابداع شده ‌است؛ سرمایه‌داری موفق‌ترین دینی است که تا به امروز اختراع شده‌ است؛ و این که پرورش و نگهداری از حیوانات در کشاورزی مدرن احتمالا بدترین جرم در تاریخ است؛ و با وجود اینکه ما بسیار قدرتمندتر از نیاکان نخستین خود هستیم، اما خیلی هم خوشحال‌ نیستیم.

بیان این بینش عمیق درباره تاریخ متخصر بشر با زبانی بسیار شفاف و قابل فهم، جایگاه ویژه‌ای را برای انسان خردمند در میان مخاطبان متفاوت فراهم کرده است، همچون نوجوانان، استادان دانشگاه، فعالان حقوق حیوانات و همچنین وزرای دولتی. فروش کتاب “انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر” در سال ۲۰۱۸، به بیش از ۱۰ میلیون نسخه رسید. این کتاب به حدود ۵۰ زبان ترجمه شده ‌است. کتاب تاریخ مختصر بشر از یووال نوح هراری، کتابی است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت. در ادامه با آراد مگ همراه باشید.

درباره کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر

هفتاد هزار سال پیش، دست‌کم شش گونه انسان مختلف روی زمین زندگی می‌کردند. آن‌ها حیوانات بی‌اهمیتی بودند که تاثیر بوم ‌شناختی آن کم‌تر از کرم شب تاب یا ستاره دریایی بود. امروزه تنها یک نوع بشر باقی مانده ‌است: ما. انسان‌های امروزی. که این سیاره را اداره می‌کنیم.

این کتاب، انسان خردمند، ما را با کل تاریخ بشری آشنا می‌کند. از ریشه‌های تکاملی خود تا عصر سرمایه‌داری و مهندسی ژنتیک، برای اینکه بفهمیم چرا ما در مسیری هستیم که امروزه بشریت در آن قرار دارد. تمرکز کتاب انسان خردمند بر فرآیندهای کلیدی است که انسان و جهان پیرامونش را شکل می‌دهد، مانند ظهور کشاورزی، ابداع پول، گسترش مذهب و ظهور دولت­ها. برخلاف کتاب‌های مشابه، انسان خردمند رویکردی چند جانبه دارد تا پلی بر شکاف بین تاریخ، زیست‌شناسی، فلسفه و اقتصاد، به روشی که قبلا هرگز انجام‌ نشده است شکل گیرد. انسان خردمند نه تنها مشخص می‌کند که چه چیزی و چرا رخ داده است، بلکه چگونگی آن را نیز برای انسان مشخص خواهد کرد. در کنار خواندن این کتاب پیشنهاد می شود از اینجا به صحبت های او درباره برخی مفاهیم کتاب هم گوش دهید.

اشتباه ­های کتاب انسان خردمند

در نوشتن کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر، پروفسور هراری در جمع آوری اطلاعات از طریق منابع امروزی و جمع ­آوری دقیق‌ترین حقایق موجود نهایت تلاش خود را کرد. با این حال، همانند هر گونه تلاش انسانی، اشتباه­ هایی اجتناب‌ ناپذیر وجود دارد. علی‌رغم تلاش‌های پروفسور هراری و سردبیران او، متاسفانه متن حاوی برخی اشتباه ­های فاحش است که تنها پس از انتشار کتاب کشف شدند و برای تصحیح آن‌ها خیلی دیر شده بود. در این صفحه می‌توانید برخی از خطاها و اطلاعات تصحیح شده را پیدا کنید. هیچ یک از این اشتباه ­ها بحث‌های اصلی کتاب را تغییر نداده اند.

مروری بر کتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر

از کجا آمده‌ایم؟ کنجکاوی سیری‌ناپذیر ما در مورد اصل و نسب خود، پاسخ‌های مختلفی را برای این سوال رقم زده است. آیا اختراع آشپزی دلیل موفقیت تکاملی بشر بود یا فراهم آوری امکانات برای فرهنگ ما کلیدی بودند؟ آیا پیشرفت انسانیت بر مبنای مهربانی و یا جنگ و تهاجم بوده ‌است؟ آیا اجداد ما بدون قیدوبند زندگی می‌کردند، همانطور که در کتاب “کریستوفر ریان” و “کسیلدا جتل ” به نام “آمیزش جنسی از آغاز” (یکی از پرفروشترین کتاب­ها) به تصویر کشیده شد؟

یکی از جذابیت‌های کتاب یووال نوح هراری این است که از این دست توضیحات ساده دوری می‌کند. در عوض، بازگو کننده داستان انسانی است که بیشتر منعکس کننده­ ی اعمال شخصی خود بر زمینی است که انگار آن را کرایه کرده است. در ظاهر، کتاب به نحو درخشانی روشن، ظریف و آموزنده است، اما پیام اصلی آن تار و تیره و مبهم است.

هراری حدود چهار نقطه عطف مختلف را برای بشر قائل می‌شود. حدود ۷۰ هزار سال پیش، انقلاب شناختی تاریخ ما را دگرگون کرد و حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش انقلاب کشاورزی آن را سرعت بخشید. سپس فرآیندی طولانی برای متحد کردن بشریت و استقرار آنان به وجود آمد و زمین را در مسیر نابودی قرار داد تا اینکه سرانجام انقلاب علمی حدود ۵۰۰ سال پیش شروع شد. هنوز در حال پیشرفت است و ممکن است همه ما را به پایان خود نزدیک و نزدیک تر کند.

انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر

انقلاب شناختی

اول از همه، انقلاب شناختی، تغییر دهنده­ ی اصلی بازی بود. جهش ژنتیکی که سیم‌کشی داخلی انسان را تغییر داد، آن‌ها را قادر به فکر کردن به روش‌های بی‌سابقه و برقراری ارتباط در نوعی کاملا جدید از زبان کرد که نه تنها می‌تواند اطلاعات را منتقل کند بلکه دنیای خیالی را نیز ایجاد کند. این توانایی خلق افسانه‌های رایج بود که هوموساپین را قادر به افزایش انعطاف‌پذیری کرد و در نتیجه نئاندرتال­ ها را همچون رقیبی برای خود دید، حیوانات متخاصم را نابود کرد و محصولاتی را پرورش داد. به طور مشابه، هراری می‌گوید که با ساختن اهرام – که در ذهن خود گمان می­ برد به اندازه زمین است – دستورها و سلسله ‌مراتبی را متصور شد که انسانیت را رو به جلو راند.

فصل­های نخستین کتاب انسان خردمند در ردیف بهترین فصل­های کتاب قرار دارد. هراری با توسل به قوه تخیل و استعداد خود برای شرح کامل کتاب توانست به طور پیوسته تازگی و جذابیت کتاب در همه فصل­ه ای آن حفظ کند، ماننده دوره تاریخی کتاب، زیرا جهان از سه منظر بالقوه تفسیر می‌شود، پول، قدرت و مذهب. هراری آدمی باهوش و محبوب است: آمایشگری بی رحم؛ داستان پردازی بی‌باک که از مجموعه داستان­های قدیمی مانند کورتس و موکتزومای (یکی از فرمانروایان تنوچتیتلان) دفاع می‌کند؛ و هنرمندی سرگرم کننده که مدام داستان خود را با پرچانگی به شکلی مدرن و خواستنی ادا می‌کند. به شکلی که دوست دارید مدام گفته های او را دنبال کنید.

فلسفه انسان خردمند

با این حال، فلسفه‌ای که پدیدار می‌شود، چیزی نیست که لزوما از یک اسرائیلی با سابقه نظامی در قرون وسطی انتظار دارید. برای هراری تاریخ عمدتا از حوادث ساخته شده‌ است؛ و موضوع واقعی او بهایی است که این سیاره و سایر ساکنانش برای پیشرفت پیروزمندانه بشر پرداخته‌اند. در مراحل مختلفی از کتاب در مورد تخریب بزرگ زیاگان (جانورانی عظیم جثه متعلق به دوران پلیستوسن) استرالیا و آمریکای جنوبی و شرح پرشور از زندگی بودا ارائه شده است، زمانی که هراری به دوران مدرن می‌رسد دیدگاه‌های خود را درباره این موضوع بیان می‌کند.

او رفتار با حیوانات را در کشاورزی مدرن به عنوان یکی از بدترین جنایاتی که تاریخ به خود دیده است می‌بیند، شک دارد که آیا پیشرفت مادی مان ما را شادتر از گذشته کرده ‌است و سرمایه‌داری مدرن را زندانی زشت می‌داند. گذشته از این، پیشرفت‌های اخیر در زیست‌شناسی ممکن است به زودی به جایگزینی هوموساپین با موجوداتی کاملا متفاوت منجر شود که از صفات و توانایی‌های خداگونه خود لذت می‌برد.

برای ترمیم یک بوم نقاشی بزرگ، برس ­های وسیعی لازم داریم و به طور قطع برخی رنگ­ها کمی خشن و ناخوشایند هستند. گاهی اوقات هراری موضوع را خیلی ساده می‌کند مثل معلم مدرسه ­ای ابتدایی جذاب به نظر می‌رسد. او بیش از حد به سنت‌ها پایبند است – بحث پدرسالاری و مقاومت منطق و استدلال‌های او به خاطر ترس از فمینیست­ها – به سبک آکادمیک فعلی، به طور مثال، نقش علم در استعمار اروپا را منعکس می‌کند. ناپلئون ممکن بود ۱۶۵ تن از دانشمندان را با خود به مصر ببرد هنگامی که به آنجا حمله کرده بود، اما تلاش برای آفریقا در قرن گذشته بیشتر در مورد اسلحه، پروژکتور و متالورژی بود.

به عبارت دیگر، تاریخ مختصر بشر یکی از معدود کتاب‌های نادری است که روایت اصلی ما از جهان را زیر سوال می‌برد. واقعا هیجان‌ انگیز است.

بخش هایی از کتاب تاریخ مختصر بشر:

صفحه ۷۴

چرا مردم خود را با غذاهای پرکالری که برای جسمشان هم مضر است خفه می‌کنند؟ جوامع مرفه امروزی درگیر بلای چاقی هستند که به سرعت دارد به کشورهای در حال رشد هم سرایت می‌کند. تا وقتی که عادات غذایی نیاکان خوراک جویان را بررسی نکنیم، یافتن علت زیاده‌ روی ما در خوردن غذاهای پرچرب و بسیار شیرین معما باقی می‌ماند. در علفزارهای استوایی و جنگل‌هایی که آن‌ها سکونت داشتند غذاهای شیرین پرکالری بسیار کمیاب و منابع غذایی به طور کلی کم بود. ۳۰هزار سال پیش، «خوراک‌جو»ی عادی تنها به یک نوع غذای شیرین دسترسی داشت و آن میوه‌های رسیده بود. اگر یک زن عصر حجری به یک درخت پر از انجیر برمی‌خورد منطقی‌ترین کار این بود که، قبل از آن که بابون‌های محلی آن درخت را لخت کنند، تا جایی که می‌تواند از آن انجیرها بخورد. غریزه زیاده‌ روی در خوردن غذاهای پرکالری جزئی از ژن‌های ما شد.

امروزه ما شاید در آپارتمان‌های بسیار بلند با یخچال‌هایی پر از غذا زندگی کنیم، ولی دی‌ ان‌ ای ما هنوز گمان می‌کند که در علفزارهای استوایی به سر می‌برد. برای همین است که اگر یک لیوان بستنی در یخچال پیدا کنیم آن را کامل می‌بلعیم و پشتش هم یک شیشه بزرگ نوشابه را تا ته سر می‌کشیم.

صفحه ۱۴۶

اما از منظر گله حیوانات، و نه چوپان‌ها، نمی‌توان به نتیجه دیگری به جز این رسید که انقلاب کشاورزی برای اکثر حیوانات اهلی شده فاجعه‌ای وحشتناک بود. «موفقیت» تکاملی این حیوانات بی‌معنی است. یک کرگدن وحشی کمیاب در آستانه انقراض شاید بسیار خوشبخت‌تر از گوساله‌ای باشد که ناچار است تمام زندگی کوتاه خود را در قفسی تنگ سپری کند و پروار شود تا استیک لذیذی از آن تهیه کنند. کرگدن خوشنود ناراضی نخواهد بود از اینکه جزو آخرین اعضای گونه‌اش است. موفقیت عددی گونه گوساله تسلی خاطر اندکی است در برابر درد و رنجی که هر یک از افراد این گونه بدان دچار هستند.

صفحه ۱۴۹

انقلاب کشاورزی یکی از بحث‌برانگیزترین وقایع تاریخ است. بعضی طرفداران دو آتشه آن ادعا می‌کنند که این انقلاب بشر را در مسیر رفاه و ترقی قرار داد. دیگران آن را منجر به تباهی بشر می‌دانند و معتقدند که نقطه عطف سرنوشت‌سازی بود که باعث شد انسان خردمند همزیستی صمیمانه خود با طبیعت را رها کند و به سوی حرص و آز و ازخودبیگانگی بشتابد. این مسیر، به هر سمتی که بود، راه برگشتی نداشت. کشاورزی جمعیت را چنان به سرعت و از اساس افزایش داد  که هر جامعه کشاورزی پیچیده‌ای اگر به شکار و گردآوری خوراک بازمی‌گشت دیگر نمی‌توانست مثل سابق به بقای خود ادامه دهد.

صفحه ۵۱۳

آیا اکنون خوشبخت‌تریم؟ آیا از ثروتی که بشر در طی پنج قرن اخیر به دست آورده است می‌تواند به خرسندی جدیدی تعبیر شود؟ آیا کشف منابع بی‌پایان انرژی ذخایر بی‌پایانی از نعمت‌ها را به روی ما گشوده است؟ عقب‌تر برویم و ببینیم آیا هفتاد و چند هزاره پرآشوب پس از انقلاب شناختی دنیا را مکان بهتری برای زندگی کرده است؟ آیا مرحوم نیل آرمسترانگ که جای پایش بر کره عاری از باد ما سالم مانده است، از شکارگر – خوارک‌جوی بی‌نام و نشانی که ۳۰هزار سال قبل اثر دستش را بر روی دیواری در غار شووه باقی گذاشت سعادتمندتر بود؟ اگر نبود پس فایده به وجود آمدن کشاورزی و شهرها و خط و سکه و امپراتوری‌ها و علم و صنعت چه بود؟

صفحه ۵۱۷

و سرانجام، فقط در صورتی می‌توانیم به خاطر دستاوردهای بی‌سابقه‌ انسان خردمند امروزی به خود ببالیم که سرنوشت تمام موجودات دیگر را کاملا نادیده بگیریم. بخش‌های زیادی از نعمات مادی که به آن فخر می‌فروشیم و از ما در مقابل بیماری‌ها و قحطی محافظت می‌کند به بهای شکنجه و قربانی شدن میمون‌های آزمایشگاهی، گاوهای شیرده، و مرغ‌های تسمه‌نقاله‌ای به دست آمده است. در طی دو قرن اخیر، ده‌ها میلیارد از آن‌ها قربانی نظامی از استثمار صنعتی بوده‌اند که قساوتش در تاریخ سیاره زمین بی‌سابقه بوده است. اگر فقط یک دهم آن چه را فعالان حقوق حیوانات مطرح می‌کنند بپذیریم، پس چه‌بسا کشاورزی صنعتی مدرن بزرگ‌ترین جنایت تاریخ باشد.

صفحه ۵۶۷

متاسفانه حاکمیت انسان خردمند بر زمین تا کنون چندان حاصلی به بار نیاورده است تا به اعتبار آن بر خود ببالیم. ما محیط اطرافمان را تحت کنترل درآورده‌ایم، محصولات غذایی را افزایش داده‌ایم، شهرها ساختیم، امپراتوری‌ها برپا کردیم و شبکه‌های تجاری گسترده ایجاد کردیم. اما آیا توانستیم از میزان رنج در جهان بکاهیم؟ بارها ثابت شده است که افزایش دائمی قدرت بشر لزوما به رفاه آحاد انسان‌های خردمند نینجامیده است و منجر به فلاکتی غیرقابل تصور برای موجودات دیگر شده است.

شهین غمگسار
مترجم هستم. با واژه‌ها سروکار دارم. و گاهی می نویسم.