هانری کارتیه برسون، عکاس و فیلمساز فرانسوی، به عنوان پیشگام عکاسی خیابانی شناخته میشود. آثار سیاه و سفید او در میان زیباترین تصاویر قرن بیستم قرار دارند. شاید این هنرمند بیشتر به خاطر کتاب ” لحظه قطعی” سال ۱۹۵۲، که در ابتدا با نام “تصاویر الاٌن سووت” نامگذاری شده بود، شناخته میشود. این کتاب مفهوم عکاسی را به عنوان محرک محض معرفی کرد. برسون در کتاب “لحظه قطعی” خود میگوید:” شناخت لحظهای اهمیت یک رویداد در کسری از ثانیه و همین طور پیدا کردن فرم و ترکیب دقیقی که روح آن رویداد را بنحو مناسب بیان کند.” برای آشنایی بیشتر با این هنرمند در ادامه با آراد مگ همراه باشید.
زندگی نامه
هانری کارتیه برسون در ۲۲ آگوست ۱۹۰۸ در شانتلو، فرانسه به دنیا آمد. پیش از تبدیل شدن به عکاسی خبری در دهه ۱۹۳۰، نقاشی را با آندره لوت آموخت. او من رِی، آندره کرتس و اوژن آتژه را از تاثیرگذاران اصلی بر کارهای خود برشمرد. در طول دهههای بعد، او به سراسر جهان سفر کرد و به عکاسی در آفریقا، اروپا و مکزیک مشغول شد. او به مقاومت فرانسه در طول اشغال نازی پیوست و سه سال را در اردوگاه زندان گذراند. در سال ۱۹۴۷، هانری کارتیه برسون به همراه رابرت کاپا، دیوید سیمور، جورج راجر و ویلیام ویندایور آژانس عکاسی منگوم را تاسیس کردند که امروزه یکی از بزرگترین موسسات عکاسی نیویورک و پاریس به شمار میرود. در سال ۱۹۸۱، کارتیه برسون موفق شد تا جایزه بزرگ ملی عکاسی را از آن خود کند و جایزه هاسلبلاد را نیز در سال بعد دریافت کرد.
او در سوم آگوست ۲۰۰۴ در مونژوستا، فرانسه در سن ۹۵ سالگی درگذشت. امروزه، آثار این هنرمند در مجموعهی موزه هنرهای معاصر نیویورک، موزه هنر تلآویو، گالری ملی کانادا در اتاوا و موزه هنر لسآنجلس در میان دیگر آثار ارزشمند نگهداری میشود.
هانری کارتیه برسون میگوید:”برای عکاسی باید نخست سر و چشم و عقل را تنظیم کرد؛ این یک روش زندگی است.”
هانری کارتیه برسون به طور کامل از تمامی ژانرهای عکاسی در تمام دوران کاری خود بهره برده است. درست است که او را به عنوان پیشگام در عکاسی خیابانی و هم چنین عکاسی صریح و غیر رسمی میدانیم، اما او به خاطر عکاسی از پرتره هم شهرت دارد. پرتره از افراد سرشناسی مانند ژان پل سارتر و لیونارد برنشتاین تا مریلین مونرو و مالکوم ایکس. همچنین، هانری کارتیه برسون را باید یکی از بزرگترین تاثیرگذاران بر عکاسی مدرن، عکاسی خبری و عکاسی مستند دانست.
او کارش را با دورین ۳۵ میلیمتری آغاز کرد و ادامه داد، هانری کارتیه برسون هرگز از نور فلش و یا اتاق خیلی تاریک برای عکسهای خود استفاده نمیکرد و همانطور که در کتاب “لحظه قطعی ” میگوید: ” لحظه قطعی است که ماهیت عکس را افزایش میدهد” و تاکید میکند که باید از نور طبیعی استفاده کرد تا طبیعت سیار، ما را با بیشترین رویدادها و مکانها در تاریخ مدرن مرتبط سازد- از آزادی پاریس – از اشغال نازی گرفته تا ترور مهاتما گاندی.
ایدههای کلیدی هانری کارتیه برسون
- کارتیه برسون اغلب دوربین لایکای خود را طوری میپوشاند تا در حین عکاسی مزاحم کسی نشود و با این کار تاثیر ثبت عکاسی صریح را افزایش میداد. با فرض نقش فلانور مدرن در عکاسی، دوربین او به حرکت چشمی او تبدیل شده بود و نوعی محرک فکری و تحریک بصری، روانی برای او به شمار میرفت. از قضا، کارتیه برسون قبل از مشاهده و عکاسی، صبورانه منتظر تصویری خوب و کامل میماند و همیشه آماده بود تا تصمیمات فوری مورد نیاز برای ثبت لحظه ای خاص را در زمان معین بگیرد.
- موسسه عکاسی منگوم عکاسان را با مشتریان در سراسر جهان مرتبط میکرد. هدف منگوم انتشار گسترده عکسهایی بود که به طریقی نمونه و بیانگر دوره مدرن باشند و همچنین ذاتا رسالتی بشر دوستانه را به دوش بکشند.
- علاوه بر عکاسی، کارتیه برسون هنوز هم فیلمسازی موفق بود که در ابتدا کار خود را با ژان رنوآر آغاز کرد و به فیلمسازی محیطی علاقهمند شد. او تقریبا ۱۰ فیلم در کارنامه فیلمسازی خود دارد. او را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین شخصیتها در توسعه سینمای حقیقت میشناسند.
- گرایش قبلی کارتیه به نقاشی حتی پس از اینکه نقاشی را کنار گذاشت تا کار طولانی و خلاق خود را در عکاسی دنبال کند، از بین نرفت. در حالی که او هرگز به نقاشی روی بوم ادامه نداد، آموزش آکادمیک عکاسی او را در نقاشی بارور کرد، نگاه او را تغییر داد و او را مجبور کرد که نه تنها به حفظ روابط با نقاشان برجسته و آوانگاردهای دوره خود ادامه دهد، بلکه به سبک عکاسی خودش به عنوان نوعی از پیوند بین نقاشی و عکاسی نگاه کند.
آثار هنری کارتیه
آثار هنری زیر مهمترین آثار هنری کارتیه برسون هستند که همه آنها مرورگر دوره های خلاق و اصالت هنرمند هستند و بزرگترین دستاوردهای هنرمند را بیان میکنند.
(Place De l’Europe Gare Saint Lazare (1932
توصیف و آنالیز: “Place de l’Europe” یکی از موفقترین تصاویر کارتیه است. عکسی فوری از مردی که با خوشحالی از بالای آب در منطقه ای سیل زده در پاریس میپرد، درست قبل از آنکه پاشنه پا به آب بخورد، این لحظه را ثبت میکند. این لحظه پر از نوعی پیشبینی پویا است. ساختمانی در غبار و مه، در فاصله ای دور با حصاری آراسته و تزیین شده. دو عنصر گوناگونی هستند که در خطوط، منحنیها و بازتابها ترکیب میشوند و همچون کیمیاگری پسزمینه شهر را برای مردی در حین پرش ایجاد میکند. شکل مورب تصویر سایه، گویی تصویر کشیده شده از یک رقاص زن است که با وقار به هوا پرتاب میشود. سیرکی به نام”Railowsky” یک بازی بصری که بر روی گامهای مرد در حین پرش محکم میشود و در چارچوب تصویری تاریک گسترش مییابد.
عکس “Place de l’Europe” ، که در فضای شهری شلوغ، میدان “De l’Europe” در خارج از ایستگاه قطار پاریس “Saint Lazare” گرفته شده است، محیطی جدید و پرسرعت را در اروپا با قطارها، ماشینها و کارخانهها نشان میدهد. حرکت مدرن با این واقعیت که اتفاق بعدی برای همیشه متوقف میشود، برای عکاس جشن گرفته میشود، مرد در حال پرش هرگز به آب نمیزند، تصویر دوم برای همیشه منجمد میشود. پیشرفتهای تکنولوژی دوربین اجازه ساخت چنین تصاویری را میدهد و این پیشرفت در عکسهای کارتیه جریان دارد.
خط آهن نمادی برای بسیاری از نقاشان معروف قرن بیستم مانند ادوار مانه، گوستاو کایبوت و کلود مونه بود که همه آنها در رشد هنری کارتیه تاثیر داشتند. این عکس همچنین برای تجسم آنچه بعدا به عنوان “لحظه قطعی” توصیف شد، بکار رفته است – که یک عکاس تصمیم میگیرد که شاتر را فشار دهد و رویداد را به تعویق بیاندازد.
“Place De l’Europe Gare Saint Lazare” یکی از معدود عکسهایی است که کارتیه برسون آن را کراپ کرده است. به طور معمول، از تنظیم کار خود پس از کادربندی اولیه هر عکسی اجتناب و به جای آن بدون تدوین عکس را منتشر میکرد. همین امتیاز و تمرین زیبایی شناسی او، کارتیه را به یکی از بنیانگذاران عکاسی خیابانی تبدیل کرد.
موزه هنرهای معاصر، نیویورک
Hyeres، فرانسه (۱۹۳۲)
توصیف و آنالیز: “Hyeres، فرانسه”، نمونهای از تعهد کارتیه برسون به حس هندسی و منظم است. ریل پلکان باعث میشود که چشم بیننده به سمت خیابانی که دوچرخه سوار در فضای خالی بین ساختمان و نرده پلهها، حرکت کند. ترکیب عناصر معماری و تصویر تار از دوچرخه سوار از طریق پلههای مارپیچی، منحنیها و انحنای اندک بر حرکت تاکید دارند. ذوق برسون برای ساخت سیستمی محکم و تمیز با دقتی منظم از معلم هنر او، لوت، که نقاش سبک کوبیسم بود، ریشه گرفته است. کارتیه با کمک لایکای خود، امکان ایجاد ساختارهای هندسی را در عکاسی، ساختارهایی که در یک نسبت کامل (۲:۳) فریم قرار دارند، کشف کرد.
با این تصویر، او موفق شد آنچه را که “آندره برتون” به عنوان عکسی کامل توصیف کرد، ثبت کند: ” سایه و طعمه با یک فلاش منحصر بفرد یکی میشوند.”
موزه هنرهای معاصر، نیویورک
سویل، اسپانیا (۱۹۳۳)
توصیف و آنالیز: این عکس گروهی از کودکانی را در حال بازی در سویل، اسپانیا نشان میدهد. کودکان در کنار بخشی از دیوار بمباران شده، با شادی و غرور در میان خرابهها و ویرانیها، در فضایی که عمیقا بی نظیر است، با یکدیگر تعامل دارند. آنها از وجود عکاس کاملا بیاطلاع هستند. لبه ناصاف دیوار سفید، به راحتی میتواند به سادگی عکسی باشد که بیننده را به جستجوی چیزی ناشناخته دعوت میکند. فضای مبهم تصویر نشاندهنده تعهد برسون به سورئالیسم است و معماهای بصری یکی از ویژگیهای اصلی کارهای اوست.
فکر میکرد اگر سوژهها در عکس بفهمند که از آنها عکس گرفته میشود، حالت خودبخودی عکس از بین خواهد رفت. برای لو نرفتن، بخش های براق لایکای خود را رنگ زد تا توجه کسی جذب نشود. لذت کنجکاوانه و لذت عکاس – که از ورای دیوار بمباران شده به کودکان نگاه میکند – بعدی پیچیده و روانشناختی را به تصویر اضافه میکند: بچهها به یک معنا تنها بازیگران روی صحنه میشوند. اما خود نمایشنامه به نظر میرسد مجموعه بازی های ناجوری در خود دارد.
موزه پل گتی، لسآنجلس، کالیفرنیا
خانه بیرلا، هند (۱۹۴۸)
توصیف و آنالیز: خانه بیرلا، اتفاقی که نخست وزیر هند، جواهر لعل نهرو را شوکه و مرگ مهاتما گاندی را به جمعیتی که بیرون از خانه گاندی بودند اعلام کرد. این یک عکاسی بسیار چالش برانگیز برای کارتیه برسون محسوب میشد. او که هرگز از فلاش دوربین استفاده نمیکرد. نورپردازی دراماتیک بر جاذبه این سخنرانی تاریخی و گیرا در لحظه کمک کرد: طرح کلی سر نهرو در حالی که صورتش در سایه محو شده است، روشن میشود؛ افسر بریتانیایی که کنار او نشسته، به همین شکل از نورپردازی برخوردار است. منابع نور چندگانه و عبور پرتوها، تصویری درهم و برهم ایجاد میکند که در آن لحظه پر حادثه اتفاق میافتد.
علاوه بر اهمیت تاریخی این عکس، آگاهی ناگهانی کارتیه برسون هم اهمیت دارد. ثبت آن لحظه خاص: استقلال هند از حکومت استعماری بریتانیا و تراژدی مرگ گاندی. این یک پرتره روانشناختی از عکاس و ملت است و علاوه بر آن به عنوان یک سند تاریخی بصری مورد توجه قرار میگیرد.
او تشییع جنازه را پوشش داد و یکی از آخرین افرادی بود که قبل از مرگ گاندی با او صحبت کرد – کمی بیشتر از یک ساعت قبل از اینکه به او شلیک کنند و کشته شود. در حقیقت، او آخرین عکاسی بود که از گاندی عکس گرفته بود.
هانری کارتیه برسون – پاریس، فرانسه
پاسخ دهید