اندی وارهول، مفهوم هنر پاپ را به جهان منتقل کرد، هنر تحت عنوان پاپ، با تمام ویژگیهای هنر پاپ، قبل از وارهول وجود نداشت، وارهول هنر پاپ را به دنیا نشان داد. اندی وارهول فقط یک نقاش سبک پاپ آرت نبود، او نویسنده، عکاس و فیلمساز بود و از پیشگامان اندیشه آوانگارد در آمریکا. وارهول در ۶ اوت سال ۱۹۲۸ در آمریکا به دنیا آمد. اصلیت او از کشور اسلواکی بود و خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرده بودند. وارهول از طبقه مرفه نبود، پدرش کارگر و مادرش به کسبوکار خانگی مشغول بود.
اندی وارهول پس از گذراندن دبیرستان در رشته هنرهای بازرگانی در انستیتو تکنولوژی کارنگی پیتسبورگ فارغالتحصیل شد. شغل اندی جوان در نیویورک تصویرگری آگهیهای تبلیغاتی بود، طولی نکشید که آوازهاش همهجا پیچید و همه برای سفارش کار به سراغ وارهول جوان آمدند.
وارهول در ۱۳ سالگی پدرش را ازدستداده بود، براثر سانحه در حین کار، وارهولی که به موفقیت رسیده بود از دل خانواده مرفه بیدرد بیرون نیامده بود و شاید ریشه شکل دادن به هنر پاپ و طغیان علیه چهارچوبهای هنری قرن بیستم، از همین نقطه زندگی وارهول بیرون آمده باشد.
جنبش پاپ آرت در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی اوج گرفت و بهجز آمریکا در انگلستان هم سروصدای زیادی به پا کرد. اما هنر پاپ آرت در تعریف عامیانه چیست؟ پاپ آرت یعنی هنر عامهپسند، هنری که برای تمام اقشار جامعه تعریفشده است و هر فردی از هر طبقه اجتماعی با کمترین میزان سواد میتواند بهراحتی آن را درک کند. کمیک استریپ از مثالهای واضح و عمومی هنر پاپ است، حتی یک فرد بیسواد هم با دیدن تصاویر کمیک درک اندکی از داستان پیدا میکند.
در مقابل هنر پاپ، با «اکسپرسیونیسم انتزاعی» مواجهیم. هنری تماماً انتزاعی که هنرمند احساس لحظه ایش را بر روی بوم پیاده میکند، ابزار هر چیزی میتواند باشد، حس و حال هنرمند است که فضای نقاشی را میسازد. هنر پاپ مخالفان زیادی داشت، شاید بتوان گفت طرفداران سرسخت هنر اکسپرسیونیسم انتزاعی مخالفین سرسخت پاپ آرت بودند، چون پاپ آرت دقیقاً نقطه مقابل اکسپرسیونیسم انتزاعی بود، شاید کسی از رنگهای بر بوم پاشیده جکسون پولاک سر درنیاورد ولی همه با قوطیهای سوپ کمپبل وارهول ارتباط برقرار میکردند!
جکسون پولاک،نقاشی کنشی(Action Painting)
جدا از قضاوتهای جامعه، هنر پاپ طرفداران زیادی داشت و اندی وارهول را میتوان بهعنوان شاهزاده پاپ آرت معرفی کرد.
واژه پاپ برای اولین بار توسط «لارنس الووی» منتقد انگلیسی برای توصیف جنبش پاپ استفاده شد،Popular آرت بیشتر در آمریکا و انگلستان نمود داشت و هنرمندان و منتقدان زیادی را در این دو کشور درگیر کرد. اندی وارهول و هممکتبیاش «روی لیکتنشتاین»(لیختنشتاین) جنبش پاپ را در آمریکا پیش بردند، هنر پاپ قبل از این دو معنا و مفهوم اصیلش را نداشت و درنهایت به آثار افرادی نظیر کلاس اولدنبرگ و قاشق و چنگالهای بزرگش در سطح شهر خلاصه میشد. آثار اولدنبرگ در نوع خود نمونههای خوبی بود، ولی رسالت پاپ آرت این نبود، این هنر از دیدگاه پاپها بیارزش و دمدستی بود و هدف غایی آنها را نمایش نمیداد.
وارهول زمانی که بهعنوان تصویرگر تبلیغاتی در نیویورک مشغول به کار بود درآمد خوبی داشت ولی دغدغه هنری وارهول به اینجا ختم نمیشد، وارهول قصد تأثیرگذاری در تاریخ هنر را داشت.
آنچه آمریکا را کشوری فوقالعاده میکند، پایهگذاری این راه و رسم است که ثروتمندترین افراد همان چیزهایی را میخرند که فقیرترین افراد. آدم میتواند تلویزیون نگاه کند و چشمش به کوکاکولا بیفتد و مطمئن باشد که رئیسجمهور کوکا مینوشد، لیز تیلر (الیزابت تیلور) کوکا مینوشد، فکرش را بکن، تو هم میتوانی کوکا بنوشی. یک کوکا یک کوکا است و هیچ پول اضافهای نمیتواند برای آدم کوکایی بهتر از آن که هر کس در آن گوشه مینوشد، بخرد. تمام کوکاها یکسان هستند و همه آنها خوبند…اندی وارهول
تکنیک بسیاری از آثار وارهول سیلک اسکرین است، اما چرا او این تکنیک را برای کارش انتخاب میکند؟ وارهول میخواهد بگوید همانطور که کوکاکولای فقیر و غنی یکی است، اثر او هم میتواند در دست تمام اقشار قرار بگیرد و با این تکنیک سرعت انتشار آثار بالا میرود تفاوتی در میان آثار منتشرشده وجود ندارد. شاید کنایه اصلی وارهول به اثر ۱۴۰ میلیون دلاری پولاک است که در آن خبری از خلاقیت به معنای واقعی نیست.
هرچند که وارهول هم در طول عمرش ثروت زیادی به دست آورد، اندیشه پاپ او را به سمت پادشاهان ایران، کویت و عربستان کشاند. در بسیاری از نقلقولها در رابطه با وارهول به این موضوع اشارهشده که وارهول سخت کار میکرد و فقط کار برای او واژه معناداری بود. وارهول تلاش کرد تا با کار سخت بهجایی برسد که شاید هیچوقت تصور آن را نمیکرد.
یکی از مشهورترین آثار اندی وارهول، «قوطیهای سوپ کمپبل» است. در این تابلو ۳۲ قوطی به یکشکل بر روی بوم نقاشی به تصویر کشیده شدهاند، درست شبیه بهقرار گرفتن قوطیها در ویترین سوپرمارکت. وارهول قوطیها را بر اساس تاریخ معرفی و تولید آنها توسط شرکت کمپبل نمایش داده است و اولین کنسرو سوپ گوجهفرنگی است. این اثر وارهول هماکنون در موزه هنر مدرن MoMA در نیویورک نگهداری میشود.
وقتی خوب در موردش فکر کنید، میبینید که فروشگاههای زنجیرهای و موزهها خیلی شبیه هم هستند!..اندی وارهول
این جمله بدون شک تمام رسالت وارهول در یک خط است، تمام تلاشی که وارهول در طول عمرش کرد، تلاش کرد تا فاصله میان هنر و مردم را کم و کمتر کند و به این مفهوم برسد که هنر باید بهصورت یکسان در اختیار همه اقشار جامعه قرار گیرد، نهتنها فقط قشر خاصی، قشر خاصی که معلوم نیست از این هنر سر دربیاورند و یا تنها سرشان را به نشانه تائید تکان دهند.
در سال ۱۹۶۸ حادثهای زندگی وارهول را تحت تأثیر قرارداد، در جولای این سال زنی به نام «والریا سولانیس» وارهول را ترور کرد و سه تیر به سمت او تیراندازی کرد، این ترور اما ناموفق بود اما وارهول پسازاین حادثه هرگز مثل سابق نشد و منزوی شد.
وارهول پسازاین حادثه بیشتر وقتش را صرف کشیدن پرتره افراد مشهور ازجمله مایکل جکسون کرد.
وارهول در ۲۲ فوریه سال ۱۹۸۷ از عوارض عمل جراحی کیسه صفرا درگذشت و در کلیسای سنت پاتریک برای او مراسم باشکوهی برگزار شد. دو سال پس از مرگش موزه اندی وارهول در زادگاهش، پیتسبورگ افتتاح شد. وارهول زندگی عجیبوغریبی داشت، از ظاهر عجیب تا سبک و سیاق متفاوت! عاشق گربهها بود و با حیوانات رابطه خوبی داشت.
پاسخ دهید