بنکسی کیست؟ هنرمند مشهوری که میتواند با نشان دادن چهرهاش به شهرت و اعتبار زیادی دست پیدا کند و آثارش را باقیمت هنگفت بفروشد ولی مدتها است که چهره و هویت خود را از جهانیان پنهان کرده است.
بنکسی، نام مستعار هنرمند گرافیتی، فعال حوزه سیاسی و اجتماعی است که آثارش بر دیوارهای بسیاری از شهرها نقش بسته است. بنکسی با هنر خیابانیاش بسیاری از مسائل اجتماعی و سیاسی روز را به چالش میکشد و هدف اصلی او اعتراض است.
هنر خیابانی به آثار هنری گفته میشود که درواقع جریان مقابل هنر کلاسیک و هنر موزهای و گالری است. گرافیتی تنها بخشی از هنر خیابانی است و این هنر شامل زیرمجموعه وسیعی میشود.
بنکسی خلاق در سال ۱۹۷۴ در بریتسول به دنیا آمد، پدرش تکنسین دستگاه فتوکپی بود. تاکنون هیچ اسم و مشخصات و تصویری از بنکسی منتشرنشده است ولی عدهای از هنرمندان گرافیتی مدعی هستند که او را میشناسند و میتوانند هویت اش را فاش کنند. بنکسی در اواخر دهه ۸۰ با گرافیتی آشنا شد و از آن تاریخ به خلق آثار هنری پرداخت.
بنکسی را متأثر از گروههای هنری و هنرمندان زیادی میدانند، عدهای معتقدند که بنکسی از «بلک له آرت» تاثیر گرفته و آثارش به او شباهت زیادی دارد. عدهای عقاید بنکسی را بسیار شبیه به گروه موسیقی کرس میدانند. گروه کرس، یک گروه موسیقی پانک راک بریتانیایی بود که در سال ۱۹۷۷ تشکیل شد و ۷ سال بعد متلاشی شد. اما تفکر و خط و مش این گروه، تبلیغ آنارشیسم بهعنوان یک ایدئولوژی سیاسی و روشی برای زندگی است. توجه اصلی این گروه به مسائلی مانند حقوق حیوانات، مسائل اجتماعی و محیطزیست بود، دقیقاً مسیرهای فکری که بنکسی زیاد به آن پرداخته است.
«تری دی» یکی از اعضای گروه کرس است که در زمینه گرافیتی هم آثاری خلق میکند. بسیاری بنکسی را به کپیبرداری از تری دی متهم کردهاند ولی خود بنکسی در این رابطه گفته که تری دی یک گرافیتی کار واقعی است و کارش از من بسیار قویتر است!
بسیاری از دولتها گرافیتی را نوعی وندالیسم یا نابهنجاری اجتماعی میخوانند. وندالیسم تخریب آثار فرهنگی و حتی اموال عمومی است. گرافیتی از این نظر که بر روی دیوارهای شهر اجرا میشود و هنرمند برای اجرا آن اجازهای از جایی ندارد، نوعی وندالیسم است. از دید دولتها هنرمندی که گرافیتی را بر روی دیوارها اجرا میکند بهنوعی مجرم است و در صورت مشاهده با او برخورد خواهد شد.
اما بنکسی گرافیتیهایش را وندالیسم نمیداند و کارهایش را به فروش نمیرساند. بسیاری از حراجیها سعی دارند که آثار بنکسی را در برخی از محلهها به فروش برسانند. در ماههای اخیر در حراج هنری ساتبیز لندن یکی از آثار بنکسی بانام «دختری با بادکنک» باقیمتی بیش از یکمیلیون پوند به فروش رسید. بنکسی دستگاه کاغذ خردکن در قاب تابلو گذاشته بود که پس از فروش تابلو کاغذی که اثر بر روی آن بود بهوسیله کاغذ خردکن تکهتکه شد! شوخی تلخی که بنکسی با تاریخ هنر کرد تا مدتها در یاد میماند.
فرضیههای مختلفی در رابطه با هویت بنکسی وجود دارد که در این میان دو فرضیه معتبرتر است، دریکی از این فرضیهها نام بنکسی «رابرت بنکس» و در فرضیه دیگر نام او را «رابین گانیتفام» است.
بنکسی اولین گرافیتیهای خود را با دستآزاد در بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ کشید، او در این مدت عضو گروه بریستولز درای بریدز کرو بود. در سال ۲۰۰۰ بنکسی روش کارش را به گردهبرداری تغییر داد. روش گردهبرداری زمان کاری بیشتری برای اجرا نیاز دارد و به همین دلیل بنکسی مجبور بود که زمان بیشتری را برای تکمیل طرح بگذارد.
نکته جالبی که در آثار بنکسی گمنام وجود دارد این است که او در کار خود از حیواناتی مثل موش، میمون زیاد استفاده میکند و هدف اصلی او مبارزه با سرمایهداری است.
در بسیاری از کشورها آثار گرافیتی با رنگ پوشانده میشوند و اثر «گوریل با ماسک صورتی» بنکسی هم بارنگ پوشانده شد.
بنکسی تاکنون نمایشگاههای بسیاری از آثارش برگزار کرده است، اولین نمایشگاه او در سال ۲۰۰۲ در نمایشگاه لسآنجلس برگزار شد. آثار بنکسی در حراجیهای مشهور باقیمتهای بسیار بالایی به فروش میرسد،تابلو «ملکه ویکتوریا» بنکسی و دو پرینت از آن باقیمت ۲۵۰۰۰ پوند دریکی از حراجیهای لندن به فروش رسید. بسیاری از آثار دیگر او ازجمله اثری که متأثر از آثار وارهول خلق کرده است باقیمتهای بالایی به فروش میرسد.
بالاترین رقمی که برای یکی از آثار بنکسی در نظر گرفته شد،۱۰۲۰۰۰ پوند بود. در روز بعد حراجی حتی رکورد این قیمت هم شکسته شد. نکته جالب اینجاست که خود بنکسی در واکنش به فروش آثار گفته که باورش نمیشود انسانهای احمق بابت کارهای او اینقدر پول بدهند!
اگر بخواهیم در رابطه با گرافیتیهای بنکسی و ویژگیهای منحصربهفرد هر یک از آنها صحبت کنیم، باید کتابی مفصل در این رابطه بنویسم، اما یکی از گرافیتیهای پرحاشیه و مشهور بنکسی، گرافیتی است که از یکی از مشهورترین صحنههای فیلم پالپ فیکشن یا داستان عامهپسند طراحی کرده است، در این گرافیتی دو شخصیت مشهور فیلم، جان تراولتا و ساموئل ال جکسون، کنار هم قرار دارند و بهجای تفنگ، موز در دست دارند. دولت بهسرعت این گرافیتی را پوشاند و آن را مصداق رواج فساد در جامعه خواند. شوخی جالبی که بنکسی با پلیس و دولت کرد این بود که بر روی دیوار دوباره همان گرافیتی را اجرا کرد و این بار در دست شخصیتها تفنگ بود ولی لباس موزی بر تن داشتند!
بنکسی قبل از اینکه دولت این گرافیتی را پاک کند خودروی آن را با گرافیتی دیگری پوشاند.
بنکسی در سال ۲۰۱۵ به غزه سفر کرد و در این شهر آثار بسیار درخشانی را خلق کرد. تم اصلی آثار او در غزه کنایه به اسرائیل و جنایتهای او در این منطقه است، یکی از آثار موفق بنکسی در غزه، کودکانی است بر روی برج دیدهبانی تاببازی میکنند. بنکسی دریکی از مصاحبههایش در رابطه با آثارش در غزه نقلقول جالبی دارد:
نمیخواهم طرف فلسطین یا اسرائیل را بگیرم؛ اما وقتی میبینی کل محلههای حومه شهر به تلی از خاک تبدیلشده و هیچ امیدی به آینده نیست، شهر رنگ میبازد و درواقع تبدیل به یک مرکز بزرگ عضوگیری برای تروریستها شده است. به خاطر خودمان هم که شده باید این مشکل را رفع کنیم.
بنکسی در سال ۲۰۱۰ فیلمی با عنوان «خروج از مغازه کادو فروشی» را کارگردانی کرد. این فیلم برای اولین بار در جشنواره ساندنس در پارک سیتی یوتا پخش شد.
با سلام و سپاس فراوان برای مطالب مفید در مورد شخصیت اسطوره ای بنکسی نمیتوان نظری سطحی اذعان داشت بلکه به نظر می رسد بنکسی هنرمند بزرگ بسیار سخت. مفاهیم پیچیده و چندوجهی را در آثارش به تصویر می کشد. شاید در نگاه نخستین مفاهیم ساده باشند اما بنکسی آشنایی زدایی می کند. با تشکر و احترام