بیل گیتس و تاریخ مختصری از زمان

بیل گیتس و پیش‌بینی آینده از دیدگاه او، چگونه خواهد بود؟ می‌خواهد ادای دینی به استیون هاوکینگ داشته باشد و این را در سخنرانی در دانشگاه کمبریج بیان می‌کند. بیل گیتس می‌گوید که افتخار این را داشتم که سخنرانی علمی پروفسور هاوکینگ در سال جاری از سوی من ارائه شود. همیشه استیون هاوکینگ را تحسین کرده‌ام. او فیزیکدانی برجسته بود و رابط علمی بسیار درخشانی به شمار می‌رفت. توانایی او برای این که جهان را قابل دسترس کند فوق‌العاده بود و همین امر سبب شد تا میلیون ها نفر به سوی علوم سوق پیدا کنند. به همین دلیل بود که افتخار این را داشتم که امسال برنده کمک‌ هزینه پروفسور هاوکینگ ۲۰۱۹، باشم. به عنوان بخشی از کمک‌ هزینه تحصیلی، باید در سالن مناظره انجمن تاریخی کمبریج در دانشگاه کمبریج سخنرانی را ارائه می‌دادم. در ادامه با آراد مگ همراه باشید.

بیل گیتس و پیش‌بینی او درباره سلامت ساکنان زمین

وقتی تصمیم گرفتم که در مورد چه چیزی صحبت کنم، می‌دانستم که می‌خواستم تلاش کنم تا میراث استیون هاوکینگ را برای جالب جلوه دادن علوم حفظ کنم و راه او را ادامه دهم. موضوعی را انتخاب کردم که قلبا نسبت به آن احساس مسئولیت و علاقه‌ی بسیاری به آن دارم – سلامت جهانی – و تصمیم گرفتم کاری کنم که البته امیدوارم پروفسور هاوکینگ را راضی کند: آینده را پیش‌بینی کنم. شما می‌توانید اظهارات مرا در زیر بخوانید. ارائه شده در ۷ اکتبر ۲۰۱۹ و از انجمن اتحادیه کمبریج برای دعوت به این سخنرانی تشکر می‌کنم.

متشکرم لوسی [ هاوکینگ ]. شانس آوردم که در طول سال‌ها توانستم با پدرت وقت صرف کنم، و خیلی هم عالی بود که امروز صبح با تو ملاقات کردم. من عمیقا مفتخرم که به عنوان برنده کمک‌ هزینه هاوکینگ امسال انتخاب شدم. می‌خواهم از کمیته انتخاب، اتحادیه کمبریج و کل خانواده هاوکینگ برای این امتیاز عظیم تشکر کنم.

نخستین بار پروفسور هاوکینگ را در سال ۱۹۹۷ ملاقات کردم، زمانی که در کمبریج بودم تا تاسیس آزمایشگاه تحقیقاتی جدیدی را که ماکروسافت با کمبریج افتتاح کرده بود را اعلام کنم. ما چندین بار در طول سال‌ها در اینجا در کمبریج، و در سیاتل همراه با شام‌های به یاد ماندنی با یکدیگر دیدار کرده‌ایم. ای کاش می‌توانستم چیز جالب و بانمکی در مورد گفتگوها به شما بگویم، اما اغلب در مورد فیزیک صحبت می‌کردیم.

به من اعتماد کنید: اگر به اندازه من به فیزیک علاقه‌مند هستید و فرصتی برای صحبت با پروفسور هاوکینگ در مورد کار او در اختیار دارید، پس سفت به آن بچسبید چون این فرصت برایتان فراهم شده است. او به همان اندازه که تصور می‌کنید استثنایی است واقعا استثنایی بود. او نه تنها ذهن درخشانی برای فیزیک داشت، بلکه رابطی فوق‌العاده و با استعداد در حوزه آکادمیک بود.

استیون هاوکینگ می‌خواست مردم درباره علم فکر کنند و با آن درگیر شوند. حرفه خود را وقف فیزیک کرد تا آن را قابل دسترس و جالب به نظر رساند. او مردم را بر آن داشت که کنجکاو باشند – تا حقایق را یاد بگیرند و سوال‌های زیادی را بپرسند. در واقع، آخرین کتاب استیون هاوکینگ در مورد سوال‌های بزرگ بود. یکی از این سوالات این بود، آیا ما می‌توانیم آینده را پیش‌بینی کنیم؟

امروز من می‌خواهم از این پلت فرم ایجاد شده از سوی پروفسور هاوکینگ و خانواده‌اش برای پاسخ دادن به این سوال استفاده کنم. آیا می‌توانیم آینده را پیش‌بینی کنیم؟ وقتی درباره آینده‌ی سلامت صحبت می‌شود، فکر می‌کنم پاسخ بله است – ما می‌توانیم. چرا فکر می‌کنم ما می‌توانیم آینده را پیش‌بینی کنیم؟ به خاطر سه واقعیت که توضیح می‌دهند ما چگونه به جایی که امروز هستیم، رسیدیم.

واقعیت شماره ۱: سلامت جهانی در دهه‌های اخیر شاهد پیشرفت‌های چشمگیری بوده ‌است.

این کشور با بدترین پیامدهای بهداشتی در طول دوره‌ها، امروزه بهتر از یک قرن پیش از خود است. جهان شاهد افت قابل‌توجهی در مرگ و میر کودکان و افزایش شگفت‌انگیز امید به زندگی بوده ‌است.

استیون هاوکینگ - بیل گیتس

این نمودار رو دوست دارم، چون نشان می‌دهد که چقدر پیشرفت کرده‌ایم. هر سطر نشان می‌دهد که چه تعداد از افراد در هر گروه سنی مرده‌اند، جوان‌ترها در بالا و پیرترها در پایین قرار دارند. سمت چپ سال ۱۹۹۰ را نشان می‌دهد و سمت راست آن سال ۲۰۱۷ را.

به خط بالایی سمت چپ نگاه کنید. در سال ۱۹۹۰، گروه سنی با بالاترین نرخ مرگ و میر، البته زمان بسیار دوری را نشان می‌دهد، کودکان زیر پنج سال را نشان می‌دهد. در آن سال ۱۲ میلیون کودک جان خود را از دست دادند. حال به همان خط سمت راست نگاه کنید … ۶ میلیون. تا سال ۲۰۱۷، این میزان به کم‌ترین مقدار خود در زیر ۵ سال کاهش پیدا کرده ‌است. گروه سنی با بالاترین نرخ مرگ و میر ۸۰ تا ۸۴ بود. این به این معنی است که افراد بیشتری در دنیا برای دیدن دوران پیری خود زندگی می‌کنند.

بیل گیتس: با وجود این پیشرفت‌ها، هنوز هم شاهد نابرابری‌های بزرگ در بحث سلامت هستیم.

بیایید به نقشه مرگ و میر افراد زیر ۵ سال در دوران امروزه روز نگاهی کنیم:

استیون هاوکینگ - بیل گیتس

به محل مرگ و میر نگاه کنید: آن‌ها بیشتر در کشورهای جنوبی صحرای آفریقا قرار دارند. و این کودکان اغلب از بیماری‌هایی که قابل پیش‌گیری و قابل ‌درمان هستند، مانند اسهال می‌میرند. این به این دلیل است که پیشرفتی که جان مردم را در مکان‌هایی مانند کمبریج و سیاتل نجات می‌دهد در دیگر نقاط دنیا به کندی پیش می‌رود. این باعث می‌شود که در واقع واقعیت شماره دو را به شما نشان بدهم …

واقعیت شماره ۲: پیشرفت با نوآوری امکان پذیر است.

هنگامی که اغلب مردم نوآوری سلامت را تصور می‌کنند، آن‌ها به دستاوردهای بزرگ پزشکی مانند زمانی که جوناس سالک نخستین واکسن فلج ‌اطفال را کشف کرد فکر می‌کنند. اما نوآوری به درمان‌های جدید محدود نمی‌شود. گاهی اوقات بزرگ‌ترین تاثیر از سیستم‌های بهبود یافته به ما می‌رسد، که به ما این امکان را می‌دهد تا به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنیم.

برای مثال، واکسن خوراکی فلج ‌اطفال که فلج ‌اطفال را به آستانه انقراض رسانده ‌است در سال‌های اخیر و حتی از سال ۱۹۶۱ در دسترس بوده ‌است. اما برای دهه‌ها، در همه جا برای همه کودکان در دسترس نبود. این تغییر در سال ۱۹۸۸ با ایجاد مشارکتی جدید به نام ابتکار جهانی ریشه‌کن کردن فلج‌ اطفال تغییر کرد.

ابتکار جهانی ریشه‌کن کردن فلج‌ اطفال (GPEI) استراتژی‌های ابداعی برای رسیدن به هر کودکی با واکسن را توسعه داد و نظارت بر بیماری را برای ردیابی ویروس در هر کجای دنیا امکان‌پذیر کرد. به لطف تلاش‌های خستگی‌ناپذیر بین افراد و دولت‌ها و همچنین تلاش‌های بسیار داوطلبانه از سوی کلوپ روتاری بین‌الملل، GPEI موارد فلج‌ اطفال را با بیش از ۹۹ درصد در سطح جهانی کاهش داده‌ است.

بیل گیتس: نوآوری‌هایی که پیشرفت را ممکن می‌کنند شامل روش‌های جدید ادراکی هستند.

وقتی من و ملیندا نخستین بار این کار را شروع کردیم، از اینکه دنیا در مورد چگونگی کارکرد بهداشتی انسان‌ها آگاهی اندکی دارد، حیرت‌زده شدیم و به خصوص در مورد آنچه که در فقیرترین مکان‌ها به نظر می‌رسید. امروزه درک ما عمیق‌تر و دقیق‌تر از گذشته است. وقتی نخستین بار به سلامت جهانی علاقه‌مند شدم، اسهال تنها چیزی بود که ما در مورد آن می‌دانستیم و اینکه چه کسانی از بزرگ‌ترین قاتلین دنیا رنج می‌برند.

استیون هاوکینگ - بیل گیتس

گذشته از این واقعیت که بسیاری از مردم در سال ۱۹۹۰ اسهال داشتند، و اکنون چنین نیست، این مسئله چه چیزی را به ما می‌گوید؟ به شما می‌گوید که چه دسته‌های بزرگی در حال کشتن کودکان در مناطق مختلف هستند، در کدام کشور هستند و یا چه چیزی باعث اسهال آن‌ها می‌شود، همه‌ی این‌ها را به شما می‌گوید. این مهم به شما درکی از محدوده این مساله را می‌دهد، این درحالی است که این مساله برای رسیدن به برنامه‌ای مفید و به خصوص نیست.

این همان اطلاعاتی است که امروزه در مورد اسهال داریم:

استیون هاوکینگ - بیل گیتس

بیل گیتس: ما می‌توانیم مرگ و میر ناشی از اسهال را به وسیله کشورها و با دلایل بسیاری به پایان برسانیم.

اطلاعات به ما کمک می‌کند تا از منابع خود بهتر استفاده کنیم. برای مثال، با نگاهی به این نمودار، می‌دانیم که سرمایه‌گذاری بیشتر در واکسن‌های روتاویروس برای کشور چاد – با درصد بالای مرگ – نسبت به اتیوپی – که درصد نسبتا پایینی از مرگ ناشی از روتاویروس را دارد، منطقی به نظر می‌رسد.

این نمودار از ابزاری باور نکردنی به نام مسئولیت جهانی بیماری‌ها است. اگر در بحث سلامت جهانی کار کنید، باید بدانید که این ابزار بسیار ارزشمند است. می‌تواند به شما هر چیزی را که می‌خواهید در مورد این که چه کسی به چه بیماری‌هایی و در کجا مبتلا شده است، بگوید. اگر در سلامت جهانی کار نمی‌کنید، این راهی عالی برای پی‌گیری پیشرفت شگفت‌انگیزی است که ایجاد کرده‌ایم – و پیشرفت هنوز هم ادامه دارد. و هنوز چیزهای زیادی برای خلق وجود دارد، چون …

واقعیت شماره ۳: نوآوری بازیء ژرف و مفصلی است.

دلیلی وجود دارد که ما در مورد مسیر تحقیق و توسعه صحبت می‌کنیم: نوآوری اغلب مستلزم سال‌ها توسعه است. واکسن روتاویروس که به تازگی ذکر کردم چندین دهه طول کشید تا به افرادی که به آن نیاز داشتند برسد و حتی در مرحله‌ای هم در بازار موجود شد.

بسیاری از فن‌آوری‌هایی که سلامت انسان را از دو دهه گذشته تاکنون شکل خواهند داد، در حال حاضر در حال توسعه هستند. و پیشرفت‌های اخیر در درک چگونگی ساختار و عملکرد بدن، ما را برای پیشرفت‌های بیشتر و عظیم‌تر آماده می‌کند. شانس آوردم که در حال حاضر کارم به همه کشفیات شگفت‌انگیزی که در این زمینه اتفاق می‌افتد، کمک می‌کند. به همین دلیل است که می‌توانم آینده را پیش‌بینی کنم. براساس آنچه که در حال پایین آمدن از مسیر تحقیق و توسعه می‌بینم، پیش‌بینی می‌کنم که سلامت انسان با دو پیشرفت بزرگ طی ۲۰ سال آینده متحول خواهد شد.

بیل گیتس: نخستین پیش‌بینی من این است که ما سوءتغذیه را حل خواهیم کرد و میزان تلفات مرتبط با تغذیه را کاهش خواهیم داد.

درباره خیلی چیزها از خودم سوال می‌پرسم که اگر فقط می‌توانستم یک مشکل را حل کنم، چه چیزی را انتخاب می‌کردم. پاسخ من همیشه سوءتغذیه است. نقشه مرگ و میر کودکان را به خاطر می‌آورید؟ چه کسی که به ما گفت کودکان بیشتر از هر جای دیگر جهان در کشورهای جنوبی صحرای آفریقا جان خود را از دست می‌دهند؟ سوءتغذیه مسئول نیمی از آن مرگ‌ها است.

این بزرگ‌ترین نابرابری بهداشتی در دنیا است. همچون پروئید. با حل سوءتغذیه، می‌توانیم یکی از بزرگ‌ترین عوامل نابرابری را از میان برداریم. وقتی بیشتر مردم به سوءتغذیه فکر می‌کنند، کودکی گرسنه را تصویر می‌کنند که استخوان‌هایش بیرون‌زده است. این به معنای واقعی از بین رفتن است، زمانی که وزن کمی در برابر قد خود دارید. از دست دادن وزن اغلب افراد را از پا درمی‌آورد. اما از دست دادن وزن تنها مشکلی نیست که از سوءتغذیه ناشی می‌شود.

رشد نکردن هم هست. این اتفاق زمانی می‌افتد که شما قدی کوتاه در برابر وزن خود دارید و آن برگشت‌ناپذیر است. بیشتر کودکانی که از کاهش وزن نجات پیدا می‌کنند، از رشد کافی و طبیعی دارا نیستند. اگر در طی سه سال اول زندگی به اندازه کافی تغذیه نکنید، به طور صحیح و یا از نظر ذهنی رشد نمی‌کنید. حتی اگر تا بزرگسالی زنده بمانید، احتمال مرگ شما نسبت به دیگر افراد بسیار بیشتر است و کیفیت زندگی شما به میزان زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.

این تصویر نمونه خوبی از تاثیرات بلند مدت فقدان رشد مطلوب و طبیعی است:

استیون هاوکینگ - بیل گیتس

همه این کودکان ۹ سال سن دارند. سه کودک در سمت چپ تصویر از متوسط قد کم‌تری نسبت به سن خود دارا هستند. این چیزی است که در چند سال اول زندگی تان اتفاق می‌افتد وقتی که آن پنجره کلیدی رشد خود را به سبب کاهش وزن از دست می‌دهید. شما نمی‌توانید آن را از نو بسازید و یا بازگردانید. اغراق نیست که بگوییم فقدان رشد طبیعی کل کشورها را به عقب خواهند راند. و وحشتناک‌ترین قسمت این است: با وجود تمام پیشرفت‌های شگفت‌انگیزی که ما در سلامت ساخته‌ایم، از هر پنج کودک زیر ۵ سال یکی از آن‌ها رشد نیافته‌اند.

نجات این کودکان به اندازه کافی ساده نیست تا زمانی که مطمئن شوید غذای کافی برای خوردن دارند. رشد نیافتگی حتی اگر کالری کافی داشته باشید باز می‌تواند اتفاق بیفتد. این موضوع برای فهم اینکه چرا باید نحوه رشد کودکان را درک کنید، اهمیت پیدا می‌کند. وقتی غذا می‌خورید بدن شما انرژی می‌گیرد. این انرژی برای چیزهای زیادی مثل انرژی ‌رسانی به مغز، سوخت و ساز برای فعالیت فیزیکی و برای حمایت از سیستم ایمنی بدن استفاده می‌شود.

برای دو سال اول زندگی خود، هر انرژی که باقی مانده برای رشد مغز و ماهیچه‌ها و استخوان‌های شما مورد استفاده قرار می‌گیرد. کودکان باید در عرض ۶ ماه میزان وزن خود را دو برابر کنند. اما اگر انرژی لازم را نداشته باشید، رشد در این صورت اتفاق نمی‌افتد. شما به رشد نیافتگی دچار خواهید شد. روشن‌ترین دلیل این است که چرا برای مدت طولانی به اندازه کافی غذای مناسب به دست نمی‌آورید. با این وجود، چند دلیل نه چندان روشن دیگر هم وجود دارد.

شما مواد ریزمغذی‌های مناسب مانند مواد معدنی و یا ویتامین‌ها را دریافت نمی‌کنید. شما نوعی عفونت دارید که بدن شما را در حالت التهاب قرار می‌دهد. ریزاندامکان هم‌زیست در بدن شما – جامعه‌ای از باکتری‌های خوب که در بدن شما زندگی می‌کنند – به اندازه کافی قوی نیستند. یا مادرتان در حالی که شما در رحم بودید و یا به خاطر شیر پستان به او تکیه داده بودید از این فشارها رنج می‌برد. تمام اینها می‌توانند برای بدن شما مشکلات زیادی ایجاد کند تا مواد غذایی مورد نیاز را به درستی به دست نیاورید.

خبر خوب اینجا است که ما برای سه مورد از این مشکلات راه‌حل داریم. شما می‌توانید فقدان تعادل مواد مغذی و مواد ریزمغذی‌های مناسب را با غذاهای غنی شده و یا مکمل برطرف کنید. عفونت می‌تواند با دارو درمان شود و یا با استفاده از واکسن از آن جلوگیری کرد. و راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانیم سلامت مادران فقیر را از جمله با استفاده از افزایش برابری جنسیتی و مکمل‌های تغذیه ویژه مادران بهبود بخشیم. اما تا همین اواخر، تثبیت ریزاندامکان هم‌زیست در بدن راز سر به مهر برای همه‌ی ما بود. ما در سال‌های اخیر چیزهای زیادی در مورد آن یاد گرفته‌ایم و در طول دو دهه آینده به یادگیری بیشتر در این زمینه ادامه خواهیم داد.

رسیدن به این درک عمیق‌تر به این دلیل است که پیش‌بینی می‌کنم قصد و هدف ما از بین بردن مشکل سوءتغذیه است. همه ما به ریزاندامکان هم‌زیست بدن خود تکیه می‌کنیم تا درست عمل کنیم. ما نسبت به سلول‌های انسانی، سلول‌های ریزاندام بیشتری داریم که در بدن ما زندگی می‌کنند. این باکتری‌ها از ما در برابر عفونت محافظت می‌کنند و به ویژه برای هضم غذا ضروری هستند. به عنوان مثال، بدن شما به طور کامل نمی‌تواند انواع خاصی از فیبرها را بدون کمک از باکتری در شکم تجزیه و هضم کند.

در اوایل دهه ۲۰۰۰، تکنیک‌های تعیین توالی مولکولی به ما اجازه دادند تا برای نخستین بار ببینیم که کدام گونه‌ها و خصوصیت‌های نژادی در ریزاندامکان هم‌زیست در بدن هر فرد زندگی می‌کنند. سپس در سال ۲۰۱۳، زیست‌شناسی آمریکایی به نام جف گوردون مطالعه‌ای برجسته را منتشر کرد. او و تیم همراهش در مورد نحوه رشد ریزاندامکان هم‌زیست دوقلوها در مالاوی در طول مدت سه سال مطالعه کردند. آن‌ها بیشتر به جفت دوقلوی خود علاقمند بودند که در آن‌ها تنها یک دوقلو به طور خاص شکل بد سوءتغذیه را به خود گرفت.

آن‌ها با تجزیه و تحلیل نمونه‌ها در طول زمان دریافتند که ریزاندامکان هم‌زیست یک دوقلوی با شکل بد سوءتغذیه به کندی رشد می‌کند تا برخلاف آن – حتی با وجود اینکه آن‌ها یک مواد غذایی را می‌خوردند و در یک محیط زندگی می‌کردند. وقتی که تیم جف ریزاندامکان هم‌زیست بیمار را به موش‌ها پیوند زدند، موش‌ها به زحمت مواد مغذی را جذب کرده و وزن خود را از دست دادند.

این مطالعه در دو قلوها نشان داد که ریزاندامکان هم‌زیست تنها فراآوردی فرعی از سلامتی شما نیست بلکه می‌تواند بر آن تاثیر بگذارد. این نخستین سرنخ بزرگ بود که ممکن بود بتوانیم از طریق تغییر ریزاندامکان هم‌زیست شکم، سوءتغذیه را برطرف کنیم. ما هنوز در مراحل نسبتا اولیه این تحقیق هستیم. طی ۱۰ تا ۲۰ سال آینده، بیشتر در مورد هر گونه از ریزاندامکان هم‌زیست خاص یاد می‌گیریم و اینکه چگونه با غذاهایی که می‌خورید کار می‌کنند تا سلامتی را تحت‌تاثیر قرار دهند. این دانش به ما این امکان را می‌دهد که اقدامات مهندسی زیرکانه ای را انجام دهیم که “درست” زمانی که ریزاندامکان هم‌زیست از کار افتادند، وارد عمل شویم.

احتمالا با یکی از این مداخلات آشنا هستی: پروبیوتیک‌ها. در آینده، ما قادر خواهیم بود قرص‌های پروبیوتیک نسل بعدی را که حاوی ترکیبات ایده‌آلی از باکتری‌ها هستند ایجاد کنیم – آن‌هایی که برای دل و روده شکم شما مناسب هستند. مداخله‌ی دیگر می‌تواند آن چیزی باشد که “ زیست‌بوم ریزاندامکان ” غذای مکمل نامیده می‌شود. آن‌ها را همچون کود برای ریزاندامکان هم‌زیست تصور کنید. خوردن آن‌ها باکتری‌های مفید را تشویق می‌کند – آن‌هایی که به هضم غذا کمک می‌کنند و از ما در برابر آلودگی محافظت می‌کنند.

این درمان‌های هدفمند برای ریزاندامکان هم‌زیست هنوز در دوران کودکی خود هستند. در تلاشیم تا راهی برای کار کردن روی آن‌ها پیدا کنیم و به طور گسترده آن‌ها را برای همگان دسترس‌پذیر کنیم، خوشبین هستم که می‌توانیم از رشد نیافتگی جلوگیری کنیم. این به بزرگی و ارزشمندی هر چیز دیگری است که ما می‌توانیم در طول دو دهه آینده درباره سلامت انجام دهیم.

اگرچه من در مورد تاثیری که این موضوع در دنیای جهان سوم دارد هیجان‌زده هستم، اما بینش اصلی که ما در مورد نحوه عملکرد مواد غذایی به دست می‌آوریم، مزایای زیادی برای دنیای ثروتمندان خواهد داشت. مواد مغذی دو طرف یک سکه و حتی فراتر از آن است. فهمیدن این که چطور ممکن است فردی را بهبود بخشید، می‌تواند به ما کمک کند که دیگری را هم بهبود ببخشیم.

حالا که بیشتر در مورد نحوه خراب کاری دل و روده فهمیدیم، متوجه می‌شویم که چطور آن را تغییر دهیم. و این نه تنها به پیش‌گیری از سوءتغذیه و چاقی کمک می‌کند بلکه بسیاری از بیماری‌های دیگر را بهبود می‌بخشد مانند آسم، آلرژی‌ها و برخی بیماری‌های خود ایمنی – که ممکن است توسط یک ریزاندامکان هم‌زیست نامتعادل ایجاد شود.

اگر بتوانیم تغذیه و روش کسب انرژی را بفهمیم، قادر خواهیم بود میلیونها زندگی را نجات دهیم و حتی بیشتر هم بهبود پیدا کنیم و معتقدم که ما در عرض دو دهه آینده به این واقعیت خواهیم رسید. که این امر مرا به دومین پیش‌بینی ام می‌رساند که آینده سلامت را تغییر خواهد داد …

بیل گیتس: در طول ۲۰ سال آینده، پیش‌بینی می‌کنم که هر یک از کشورهای روی کره زمین، تمرکز مراقبت‌های بهداشتی خود را از حفظ جان انسان‌ها تا بهبود زندگی خود افزایش خواهد داد.

این تحول، مهم‌ترین تغییر در نحوه فکر هر کشور در مورد مراقبت‌های بهداشتی را نشان می‌دهد. در مورد آخرین باری که برای معاینه به دکتر مراجعه کردید، فکر کنید. شما و دکتر بیش از همه نگران چه بودید؟

اگر مثل یک بریتانیایی متوسط هستید، سلامتی قلب شما تضمین کننده زندگی شماست. ممکن است در مورد عوامل مخاطره‌آمیز با توجه به شرایط خود درباره چیزهایی مانند سرطان و آلزایمر صحبت کنید. اگر شرایط سلامتی شما علائم هشدار دهنده‌ای را نشان می‌دهد، پزشک شما احتمالا به شما کمک خواهد کرد تا بر اساس یک برنامه در مسیر درست سلامتی قرار بگیرید.

حالا تصور کنید که در جایی همچون چاد، کشوری با بالاترین درصد مرگ‌های قابل پیش‌گیری، زندگی می‌کنید. احتمالا چک‌آپی معمولی نخواهید داشت، چون کلینیک سلامت محلی شما خیلی شلوغ است و افرادی در آنجا حضور دارند که واقعا بیمار هستند. شما ممکن است هرگز پزشک را نبینید، تنها پرستار یا کارمند بهداشت ممکن است به شما سر بزند.

شما وقتی دکتر را می‌بینید که احتمالا چیزی غیرعادی و جدی در شما تشخیص داده شده است، مثل وقتی که تب بالایی دارید و یا اسهال مزمن دارید، و به درمان نیاز دارید. تفاوت بین این دو رویکرد چیست؟ در بریتانیا، هدفِ مراقبت‌های بهداشتی حفظ سلامتی شما است. در چاد، هدف مراقبت بهداشتی این است که شما را زنده نگه دارند.

به نظر می‌رسد تفاوت ظریفی باشد اما تاثیر زیادی بر نحوه رویکرد شما نسبت به مراقبت‌های بهداشتی دارد. در عرض دو دهه، معتقدم که همه کشورهای روی زمین قادر خواهند بود تا نه فقط شما را زنده، بلکه سالم و سلامت نگه دارند. ساده‌ترین راه برای پی‌گیری این تحول و گذار این است که به چند درصد از مرگ و میرهای مردم در اثر بیماری‌های غیرقابل انتقال در مقابل بیماری‌های عفونی، مادرانه، نوزادی و تغذیه‌ای فکر می‌کنیم – در دنیای ثروتمندان چنین مرگ و میرهای ناشی از بیماری تا حد زیادی “قابل پیش‌گیری” هستند. واقعا چنین است.

کشورهای قرمز و نارنجی دارای درصد بالایی از مرگ و میرهای قابل پیش‌گیری هستند – بیش از ۵۰ درصد. برای بسیاری از ما در این کنفرانس، مرگ و میرهای قابل پیش‌گیری در کشورهایی که ما در آن رشد کردیم، کم‌تر از ۵۰ درصد قبل از تولد ما بود. در جاهای دیگر، این اتفاق به تازگی رخ داده ‌است. پاکستان در سال ۱۹۹۷ از آستانه مرگ و میرها رهایی پیدا کرد. آفریقای جنوبی در نهایت موفق شد در سال ۲۰۱۶ به این توفیق دست یابد. در حال حاضر، تمامی کشورهایی که بیش‌ترین تلفات ناشی از این عوامل قابل پیش‌گیری را دارند در قاره آفریقا هستند. در طول دو دهه گذشته تاکنون، این کشورها از آستانه ۵۰ درصد عبور نکردند.

از کجا می‌دانستم این اتفاق خواهد افتاد؟ به چند دلیل قابل پیش‌بینی بود.

برای شروع، همانطور که توضیح دادم، ما تغذیه را حل خواهیم کرد. این بزرگ‌ترین بهبود را به وجود می‌آورد. همچنین معتقدم که تا سال ۲۰۴۰ عملا مالاریا را حذف خواهیم کرد. بسیاری از کشورها که هنوز بالای ۵۰ درصد مرگ و میرهای قابل پیش‌گیری را تجربه می‌کنند، مکان‌هایی هستند که در آن‌ها مالاریا افراد بیشتری را در هر سال می‌کشد. برای مثال، در نیجریه، این کشور مسئول ۱۷ درصد از همه مرگ‌ها است.

برای مدتی طولانی فکر کردیم که درمان بهترین روش است. منطقی است، مگر نه؟ مالاریا یک بیماری قابل ‌درمان است. اگر قادرید به اندازه کافی دارو به مردم برسانید یا می‌توانید واکسنی ساده را تهیه کنید پس باید بتوانید آن را از بین ببرید. واقعیت بسیار پیچیده‌تر است. چیزی که در سال‌های اخیر یاد گرفته‌ایم این است که کلید توقف مالاریا، کنترل هرگونه پستانداران، پرندگان، حشرات یا سایر بندپایان است که عوامل بیماری‌زا را منتقل می‌کنند – و برای مالاریا، کنترل پشه است. اگر می‌خواهیم این بیماری را متوقف کنیم باید پشه‌هایی را متوقف کنیم که مالاریا را انتقال می‌دهند. چندین پیشرفت جدید در این زمینه وجود دارد که امید دهنده هستند. برای فقط یک چیز، می‌دانیم که در نهایت پشه‌ها کجا هستند.

به این دو نقشه از هاییتی نگاه کنید:

اولی در سمت چپ نرخ مالاریا را با دقت ۵x۵ کیلومتر نشان می‌دهد. باور کنید یا نه، حتی این مقدار از جزئیات پیشرفتی عظیم نسبت به چیزی است که ۱۰ سال پیش در اختیار داشتیم. یک نفر در سمت راست از داده‌های مربوط به امکانات بهداشتی فردی استفاده می‌کند و همین سبب شده است که فقط یک پیکسل ۱x۱ کیلومتر مربع روی نقشه به وجود آید. ببینید چقدر نسبت به جزئیات دقیق‌ هستند؟ این سطح از جزئیات به این معنی است که به جای آن که کل مناطق را با تورهای رختخواب و دیگر تدابیر مبارزه با مالاریا تحت پوشش قرار دهیم، مسئولان بهداشت می‌توانند تلاش‌هایی خود را متوجه بخش‌هایی کنند که بیش‌ترین نیاز برای هدف وجود دارد.

همچنین درباره پتانسیل ویرایش ژن هیجان‌زده هستم. از بین بردن تمام پشه‌ها در هر منطقه سریع‌ترین راه برای توقف مالاریا است، اما این کار ریسک بالایی دارد. بیشتر پشه‌ها نمی‌توانند انگل مالاریا را حمل کنند. اگر از شر همه‌ی آن‌ها خلاص شوید، این کار می‌تواند اکوسیستم محلی را مختل کند. ویرایش ژن به ما اجازه می‌دهد که تنها پشه‌هایی را که ناقل بیماری مالاریا هستند، هدف قرار دهیم. قرار دادن ژنی که از تولید مثل پشه‌ی ناقل جلوگیری می‌کند زمان کافی را برای درمان تمام افراد در یک منطقه از مالاریا تضمین می‌کند. سپس می‌توانیم اجازه دهیم که جمعیت پشه بدون هیچ پارازیتی به زیست‌بوم خود برگردند.

این تکنولوژی هنوز در مرحله آزمایش است. اول باید همه چیز را به درستی تحلیل و بررسی کنیم: اگر حتی یک گونه از پشه در حال نابودی باشد، چه تاثیری بر زنجیره غذایی خواهد داشت؟ چه تعداد از حشرات باید تغییر پیدا کنند؟ چه مدتی نیاز است تا پشه‌های ناقل از بین بروند؟ و چه موانع سیاسی و دولتی بر سر راه وجود دارد که باید از میان برداشته شوند؟ البته، مالاریا تنها قاتل بزرگی نیست که ما برای مبارزه با آن به پیشرفت بزرگی دست یافته‌ایم. در نهایت همچنین، موج همه‌گیر اچ آی وی را تغییر خواهیم داد، و این به خاطر بخش عظیمی از تولید داروهای جدید ایدز است که به شدت قوی و فوق‌العاده موثر هستند.

امروزه اگر مبتلا به ویروس اچ آی وی شدید، می‌توانید این بیماری را با استفاده از درمان ضد ویروسی مدیریت کنید. به لطف درمان ضد ویروسی (ART) که استفاده از داروهای اچ آی وی برای درمان عفونت اچ آی وی است، فرد مبتلا به اچ آی وی در حال حاضر همان طول عمری را خواهد داشت که برای فردی بدون اچ آی وی و معمولی انتظار می‌رود.

از آنجا که من در کمبریج هستم، باید بگویم که انگلستان بزرگ‌ترین دلیل است که چرا ما امروزه به همان میزان که در مورد اچ آی وی پیشرفت کرده‌ایم، افراد مبتلا به اچ آی وی داریم. دولت بریتانیا دومین بخش بزرگ از سازمانی به نام صندوق جهانی است که در بین کارهای دیگر، بیش از ۱۷.۵ میلیون نفر را حمایت می‌کند که از درمان ضد ویروسی برای مدیریت اچ آی وی استفاده می‌کنند. من در حقیقت این هفته برای کنفرانس تامین دوباره صندوق جهانی به لیون می‌روم.

درمان ضد ویروسی شگفت‌انگیز است، اما باید هر روز رژیم درمانی خاصی بگیرید و بقیه عمر خود را به این درمان ادامه دهید. اگر با پذیرش آن موافق نیستید، می‌توانید مقاومت دارویی را گسترش دهید. از سوی دیگر، درمان اچ آی وی در آینده به سبب استانداردهای مدرن، اعجاز آمیز تلقی می‌شود. تصور کنید که به جای اینکه هر روز قرص بخورید، می‌توانید هر دو ماه یک‌بار تزریق کنید، حتی یک‌بار در سال. یا می‌توانید کاشت ایمپلنت را در دستتان، خود انجام دهید. پیش‌گیری از اچ آی وی نیز در حال بهبود است. امروزه شما می‌توانید روزانه یک قرص بخورید تا ریسک ابتلا به آلودگی را کاهش دهید. در آینده، این قرص‌ها مدت ماندگاری بیشتری پیدا خواهد کرد تا شما بتوانید آن‌ها را به دفعات کمتری مصرف کنید.

همچنین نسبت به روزی که بتوانیم واکسنی موثرتر برای اچ آی وی ایجاد کنیم خوشبین هستم – واکسنی که می‌تواند خطر ابتلا به ویروس را به طور کامل از بین ببرد. تناسب معالجه‌های درمانی و پیش‌گیری از گزینه‌های بیماری‌زا در زندگی بسیار ساده‌تر از آن است که بخواهید هر روز در مورد آن‌ها فکر کنید. اما هنوز چند سال با این واقعیت فاصله داریم. اما وقتی به آنجا رسیدیم، بازی تغییر پیدا خواهد کرد.

بیل گیتس: بنابراین، چه اتفاقی می‌افتد وقتی که کشوری از آستانه مرگ قابل پیش‌گیری عبور می‌کند؟

چون بیماری‌های قابل پیش‌گیری کم‌تر شایع می‌شوند، شرایط مزمن بیشتر رایج می‌شوند. این شامل چیزهایی است که می‌توانند شما را بکشند، مثل آلزایمر و دیابت – یا بیماری‌هایی که فقط زندگی شما به سوی بدبختی می‌کشانند، مثل ورم مفاصل. همچنین احتمال دارد که از بیماری ذهنی مانند افسردگی و اضطراب رنج ببرید. به نظر می‌رسد که این واقعیت را بپذیریم که به احتمال زیاد افسرده هستیم یا سکته به عنوان نشانه‌ای از پیشرفت بیماری را داشته باشیم. اما مهم است به یاد داشته باشید که سلامت انسان در مقیاس‌های دوگانه اندازه‌گیری نمی‌شود.

نوآوری در حال کاهش شکاف بین سلامت کامل و فقدان سلامت کامل برای همه است. و هر چه این شکاف کوچک‌تر شود، جهان بهتر خواهد شد. به این دلیل است که تغییر از طول عمر به سلامتی تنها نحوه نزدیک شدن ما به مراقبت‌های بهداشتی را تغییر نمی‌دهد. این کار همه‌ی فرصت‌های شگفت‌انگیز برای پیشرفت مردم و جوامع را به خود اختصاص خواهد داد.

وقتی به این فکر می‌کنیم که چطور کسی را به خوبی حفظ کنیم، چیزی که واقعا می‌خواهیم به آن دست پیدا کنیم، خوشحالی آنهاست. به این فکر می‌کنیم که چطور می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که آن‌ها در مدرسه خوب عمل می‌کنند و قادر به تامین خانواده‌هایشان هستند و به جامعه کمک می‌کنند. تصادفی نیست که کشورهایی که بالاترین درصد مرگ و میرهای قابل پیش‌گیری را دارند، دارای کم‌ترین سرانه تولید ناخالص داخلی در سرانه جهانی هستند.

پیشرفت در بهداشت برای جداسازی مردم از فقر اساسی است. وقتی سلامتی را بهبود بیخشید، افراد فعال‌تر و مفیدتر خواهند شد. و تا وقتی که کودکان بیشتری قبل از رسیدن به بزرگسالی جان خود را از دست می‌دهند، خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند کودکان کمتری داشته باشند – که می‌تواند منجر به از هم پاشیدن رشد اقتصادی شود. به عبارت دیگر، وقتی مردم به صورت فیزیکی رشد می‌کنند، اقتصادها رشد می‌کنند. فقر از بین می‌رود و دنیا به جای بهتری تبدیل می‌شود.

نگاه به نابرابری‌های بهداشتی که هنوز در جهان وجود دارند، دشوار است. اما اگر به پشتوانه‌ی نوآوری به تلاش خود ادامه دهیم، می‌توانیم آن حفره‌های نابرابری را مسدود کنیم. می‌توانیم به مشکلات تغذیه‌ای خاتمه دهیم و می‌توان مطمئن شد که کل دنیا تمرکز خود را بر روی بهبود زندگی جوامع گسترش خواهد داد.

با این وجود، این واقعیت بدیهی است که فن‌آوری امری است که به آسانی پیش‌بینی می‌شود. اما پیشرفت فقط به تکنولوژی بستگی ندارد. این امر به افرادی بستگی دارد که به سختی قادرند پیش‌بینی کنند. آیا همچنان بر این تصمیم پافشاری خواهیم کرد که سرمایه‌گذاری در نوآوری ارزشمند است؟ و آیا ما این کار را انجام خواهیم داد تا مطمئن شویم این نوآوری‌ها به همه کسانی که به آن‌ها نیاز دارند، می‌رسد؟ جهان در دوره‌ای بحرانی از سلامت جهانی به سر می‌برد. صرفا باید بر روی تعدادی از برنامه‌های کلیدی سرمایه‌گذاری کرد. سازمان ملل متحد اکنون در حال تصمیم‌گیری در مورد این موضوع است که آیا این سرمایه‌گذاری‌ها ارزش کار و صرف زمان و انرژی دارند یا خیر.

یکی از سوالات دیگری که استیون هاوکینگ در آخرین کتابش پرسید این بود: “ما چطور آینده را شکل می‌دهیم؟” سرمایه‌گذاری در سلامت جهانی یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌توانیم آن را انجام دهیم. آینده ما برای شکل دادن است و این در صورتی است که انتخاب کنیم و نوآوری را در اولویت قرار دهیم.

پروفسور هاوکینگ به جادوی علوم و تحقیقات اعتقاد داشت. او هم به بقیه دنیا کمک کرد تا به آن ایمان بیاورند. با توجه به نقش او در زمینه فیزیک، به شخصه معتقدم که این بزرگ‌ترین دستاورد او است. او به ما یادآوری کرد که “به ستاره‌ها نگاه کنیم نه این که محو قدم‌ها و پاهای خود باشیم”. او همه چیز را به ما آموخت، اگر انسانیت بر گسترش آنچه امکان پذیر است، متمرکز بماند، پیشرفت حاصل خواهد شد.

شهین غمگسار
مترجم هستم. با واژه‌ها سروکار دارم. و گاهی می نویسم.