وضعیت پناهگاه حیوانات در ایران

در دو نوشتار گذشته به بررسی استانداردهای ساخت و اداره پناهگاه حیوانات پرداختیم. استاندارهایی که از سوی RSPCA تایید شدند و در بسیاری از کشورها اجرا  می‌شوند. با توجه به شرایط منطقه‌ای و باورها و قوانین، دلایلی را مبنی بر اینکه آیا واقعا ساخت پناهگاه حیوانات در منطقه ضروری است یا نه ارائه دادیم. و چگونگی اداره پناهگاه را توصیف و تمامی نکات لازم‌الاجرا را برشمردیم و به بررسی تک تک آن‌ها پرداختیم. با توجه به مباحثی که در گذشته منتشر شدند، در قسمت سوم مقوله پناهگاه حیوانات قصد داریم به بررسی وضعیت پناهگاه‌ها در ایران و سگ‌های سرگردان بپردازیم. در قسمت سوم و پایانی از این نوشتار با سرکار خانم گیتا لک یکی از پرکارترین داوطلبان در پناهگاه‌های مختلف حیوانات و حامی حمایت از حیوانات به گفتگو نشستیم. برای آشنایی با وضعیت پناهگاه حیوانات در ایران با آراد مگ همراه باشید.

ش.غ: تاریخچه‌ای کوتاه از شکل گیری پناهگاه‌ حیوانات در ایران بفرمائید.

گ.ل: پیدایش پناهگاه حیوانات در ایران به حدود ۱۰ تا ۱۱ سال پیش برمی‌گردد و ساخت پناهگاه صرفا به دلیل کشتارهای شهرداری در آن دوران بود. برای نمونه، از نخستین پناهگاه‌های حیوانات، پناهگاه حیوانات وفا، پناهگاه مانا متعلق به خانم اثنی عشری و پناهگاه حیات اراک بودند. با توجه به اتفاق‌هایی که در آن دوران رخ داد، شکایت‌های مردمی و بی‌تابی انسان‌های حیوان دوست و حامیان حیوانات در گردهمایی سبب شد تا سازمان وزارت کشور در پاییز ۱۳۸۷، دستورالعمل کنترل جمعیت سگ‌های بدون سرپرست و سرگردان را تشیکل داد.

دستورالعمل کنترل جمعیت سگ‌های بدون سرپرست و سرگردان از قرار زیر است:

در این راستا و براساس مفاد بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداری که جلوگیری از شیوع امراض ساریه انسانس و حیوانی و …و جمع آوری حیوانات بلاصاحب و دفع حیوانات مریض، مزاحم و سرگردان را وظایف شهرداری‌ها دانسته است و استناد به بند ۳۱ ماده ۱۰ اساسنامه، تشکیلات و سازمان دهیاری‌ها مصوبه ۲۱/۱۱/۱۳۸۰ این دستورالعمل با هدف اجرایی کردن مفاد این ماده قانونی و رفع مشکلات شهرداری‌ها و دهیاری‌ها کشور در زمینه کنترل جمعیت سگ‌های سرگردان از سوی سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور و در قالب ستاد مرکزی کنترل جمعیت حیوانات ناقل بیماری به انسان و با همکاری و تایید سایر اعضا به شرح مفاد زیر تدوین شده است.

اهداف

  • کنترل بیماری قابل انتقال بین حیوان و انسان از طریق شناسایی کانون تجمع سگ های سرگردان و کنترل جمعیت آن‌ها با انتخاب روش مناسب
  • ارتقای سطح آگاهی‌های عمومی در خصوص رعایت اصول بهداشتی در مواجهه با حیوانات مزاحم (با الویت سگ‌های سرگردان)

پناهگاه حیوانات

برای خوانش کامل دستورالعمل اینجا را کلیک کنید.

برای خوانش قسمت نخست ضرورت وجود پناهگاه حیوانات و استاندارهای لازم‌الاجرا، اینجا را کلیک کنید. 

برای خوانش قسمت دوم ضرورت وجود پناهگاه حیوانات و استاندارهای لازم‌الاجرا، اینجا را کلیک کنید. 

در این دستورالعمل قوانین و هدف های بسیار خوبی گنجانده شده بود که هیچ کدام به مرحله عمل و اجرا نرسیدند و صرفا به ساخت پناهگاه و عقیم سازی حیوانات بسنده کردند. و در واقع باید گفت که نظریه‌ی کنترل جمعیت سگ‌های بدون سرپرست و سرگردان را فقط بیان کردند و هیچکدام از مراحلی را که باید براساس دستورالعمل اجرا می‌کردند را نکردند.

ش.غ: از آغاز وضعیت پناهگاه‌ حیوانات در ایران چگونه بود؟

گ.ل: مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل تاسیس پناهگاه‌ حیوانات کنترل جمعیت سگ‌ها بود و لاغیر. اما به خوبی آگاهیم که نه تنها جمعیت سگ‌های بدون سرپرست و یا سرگردان کنترل نشد بلکه هنوز شاهد حضور گله‌ای سگ‌ها در جاده‌های بین شهری و یا محل‌های متروکه و بیابانی هستیم. کار عقیم سازی سگ‌ها حدود ۱۰ سالی هست که ادامه دارد. آمارهای عقیم سازی از پناهگاه‌های مختلفی چون حیات منتشر می‌شود که برای مثال در طول ۵ سال گذشته ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سگ عقیم شده است. آمار عدد بسیار بزرگی را نشان می‌دهد، پس این همه سگ‌ها و توله‌های سرگردان از کجا آمده اند؟ دلیل این همه سگ‌هایی که به دلیل تصادف از بین می‌روند چیست؟

وضعیت پناهگاه حیوانات در ایران در واقع از زمان آغاز به کار خود تا کنون هیچ تغییری نکرده است و در واقع احداث پناهگاه حیوانات در ایران دوری باطل بود زیرا هیچ توجهی به امور قبل و بعد از احداث پناهگاه حیوانات نشد و رسالت اصلی پناهگاه و سیستم اصلی و اجرایی پناهگاه نادیده گرفته شد و کارهای سلیقه‌ای و میلی اساس پناهگاه‌های شدند.

حمایت از حیوانات در ایران فقط از روی سرگرمی انجام می‌شود و هیچ کدام حامی واقعی نیستیم.

پناهگاه حیوانات
پناهگاه حیوانات وفا

من حامی و امثال من، سعی کردیم از پناهگاه جایگاهی درست کنیم که محل آسایش و امنیت سگ ها باشد. آیا امروزه سگ‌ها در پناهگاه‌ها به آسایش و امنیت جسمانی و روانی رسیده‌اند ؟ نه. چه اتفاقی برایشان افتاده است؟ جز حبس و اسارت کار دیگری برایشان انجام دادیم؟ از قول دکتر جعفری که می‌گویند: “حمایت از حیوانات در ایران فقط از روی سرگرمی انجام می‌شود و هیچ کدام حامی نیستیم”.

دستورالعمل کنترل جمعیت سگ‌ها ، مجوز صدور پناهگاه را برای کنترل و جمع‌آوری سگ‌ها صادر کرد اما کدام یک از این‌ها اتفاق افتاده است؟ آیا جمعیت سگ‌ها کنترل شد؟ و یا سگ‌ها در رفاه و امنیت هستند؟ هیچکدام از این موارد تا به امروز در ایران محقق نشده‌اند و در واقع حدود ۱۱ سال است که کلی انرژی، زمان و پول نابود شده و در این رابطه راه به جایی نبرده‌ایم با اینکه اگر در هرکجای دنیا بود با این همه تشکیلات و جلسه و هزینه حتما به بهترین نتیجه می‌رسیدیم.

ش.غ: آیا شکل گیری پناهگاه‌ با توجه به نگاه فرهنگی و شرایط حاکم نسبت به حیوانات، ایده درستی است؟

گ.ل: در ابتدا باید اشاره کرد که کار حیوان دوستی با کار حمایت از حیوانات و برعهده‌گیری مسئولیت حیوانات بسیار متفاوت است. من می‌توانم به نوبه خود بگویم که حیوان دوست هستم. باز هم گمان می‌کنم که حیوان دوست هستم زیرا اگر در خارج از این ایران زندگی می‌کردم و به همین فعالیت‌های حیوان دوستانه خود ادامه می‌دادم مسلما مرا به جرم حیوان آزاری به زندان محکوم می‌کردند و شاید تا پایان عمرم از نگهداری از حیوانات محروم می‌شدم. پس باید به خوبی آگاه باشیم که این دو متفاوت از یکدیگرند.

روند شکل گیری پناهگاه حیوانات در ایران براساس ارضای حفره‌های خالی درونی است. به این معنا که برای حیوانات دلسوزی می‌کنیم صرفا به خاطر تخلیه روانی خود در صورتی که وقتی وارد پناهگاه می‌شویم و انبوهی از سگ‌ها را می‌بینیم باید به این فکر باشیم که خب، الان بهترین کار چه کاریست، باید برای سگ‌ها چه کاری انجام دهیم تا زندگی بهتری داشته باشند اما ما فقط دلسوزی کردیم. با آخی بمیرم و الهی … و از این دست حرف‌ها نمی‌توان به وضعیف اسفبار سگ‌ها در ایران کمک کرد. ما بدبختی و فلاکت درونی خود را می‌خواهیم به ظاهر با کمک به سگ‌ها درمان کنیم.

نگاه‌مان زیباست؛ در حالی که کمک به حیوانات را بلد نیستیم و چطور باید کمک کنیم تا شرایط را برای خودمان و حیوانات بهبود بخشیم. این نوع از حمایت و تاسیس پناهگاه کار فرهنگی نیست ما صرفا ترحم آدم ها را نسبت به سگ‌های سرگردان و بدون سرپرست و یا رها شده برانگیختیم. با توجه به وضعیت امروز سگ‌ها، ما نه پناهگاه داریم و نه حامی.

پناهگاه حیوانات

در اینجا از مثال خوبی می‌توان استفاده کرد. پاکبانی که سگی را به دلیل تجمع در اطراف زباله زیر بار کتک می‌گیرد نباید مورد بازخواست قرار گیرد، همچنین نباید فردی که آشغال را در جایی غیر از سطل جمع‌آوری زباله قرار داده است بازخواست کرد بلکه باید سیستم آموزشی را مورد مواخذه قرار داد که چرا نتوانسته اصول اولیه شهروندی را به شهروندان خود آموزش دهد و اگر عمیق نگاه کنیم خانه از پای بست ویران است.

ش.غ: حدود چند پناهگاه در ایران وجود دارد و با توجه به شرایط پناهگاه‌ها در خارج ایران چند مورد همراستا با استانداردهای تعریف شده در حال فعالیت هستند؟

گ.ل: آمار درستی از تعداد پناهگاه‌های فعال حیوانات در ایران در دست نیست و اینکه چه تعداد از این پناهگاه‌ها خصوصی هستند و چه تعداد زیر نظر شهرداری‌ها کار می‌کنند آماری وجود ندارد. برای مثال در کرمان چهاردیواری را برای جمع‌آوری سگ‌ها اختصاص دادند، بدون هیچ امکاناتی و نامش را هم پناهگاه حیوانات گذاشتند. از این دست پناهگاه‌ها در ایران بسیارند. به جرات باید اعتراف کرد که هیچ کدام از پناهگاه‌ها در ایران از استاندارهای تعریف شده درباره پناهگاه حیوانات همچون RSPCA دارا نیستند. مهمترین دلیل فاقد استناندارد بودن پناهگاه‌ها و اینکه هرکدام به هر روشی که دلشان می‌خواهند کار می‌کنند نبود ارگان و یا نهاد نظارتی است، فقدان سیستم نظارتی بر چگونگی فعالیت پناهگاه حیوانات در ایران سبب شده است تا مدیریت پناهگاه‌ها مدیریتی میلی و سلیقه‌ای باشند و همین امر ناکارآمدی این پناهگاه‌ها را افزایش داده است.

ش.غ: شرایط پناهگاه‌ها از نظر بهداشت و سلامت، اسکان، تغذیه و درمان چگونه هستند؟

گ.ل: برای مثال می‌توان از پناهگاه حیات اراک گفت، مدتی در آنجا مشغول به کار بودم و هنوز پیگیر فعالیت‌های این پناهگاه هستم. از نظر من رعایت بهداشت و نظافت در پناهگاه در حد صفر است، غذادهی حیوانات به سطحی‌ترین شکل انجام می‌شود. غذادهی گله‌ای سبب جنگ بین سگ‌ها می‌شود و همین امر عواملی چون آسیب، بیماری و مرگ حیوانات را افزایش می‌دهد. برای غذادهی حیوانات از اسکلت مرغ خام و گاها نان خشک کپک زده استفاده می‌کنند که به شدت برای حیوانات بیماری‌زا است. برای غذادهی اسکلت‌ها روی زمین پرت می‌شود و حیوانات به صورت گله‌ای به سمت غذا یورش می‌برند. از پسماند غذای آشپزخانه‌های صنعتی در پناهگاه‌ها هم استفاده می‌کنند و از نظر درمان هم در پایین‌ترین سطح قرار دارند.

سگ‌های سرگردان

ش.غ: به نکات تربیتی سگ‌ها در پناهگاه حیوانات توجه می‌شود؟

گ.ل: به هیچ وجه؛ در کدام پناهگاه مربی سگ حضور دارد؟ در کدام پناهگاه به آموزش سگ توجه می‌شود؟ در کدام پناهگاه حتی دامپزشک هست؟ همه ما حامیان و گردانندگان پناهگاه حیوانات هم مربی و هم دامپزشک هستیم! می‌خواهیم همه هندوانه‌ها را به زور با یک دست برداریم و استاندارد و اصول و قانون و علم فقط برای خارجی‌هاست نه ما!

ش.غ: وضعیت همکاری پناهگاه‌ها با ارگان های دولتی همچون شهرداری ها و کلینیک های دامپزشکی چگونه است؟ آیا پناهگاه ها از بودجه دولتی استفاده می‌کنند؟

گ.ل: وضعیت همکاری پناهگاه‌ها با شهرداری‌ها هیچ تعادلی ندارد. گاهی همکاری زیادی وجود دارد و گاهی هیچ. درباره دامپزشکی‌ها هم باید گفت به دلیل فقدان دامپزشک در پناهگاه، همکاری دوطرف از روی جبر انجام می‌شود و کاریست که همه حامیان انجام می‌دهند. البته هستند دامپزشکانی که به دلیل دانش و تعهد کاری و با خلوص نیت همه‌ی توان خود را صرف درمان و بهبود شرایط حیوانات می‌کنند همچون زنده یاد دکتر علیرضا گلمحمدی و همچنین دکتر کامبیر جعفری که در همه حال، شرایط و وضعیت حیوان بیمار در الویت قرار دارد.

درباره بودجه دولتی، بله باید استفاده کنند زیرا پناهگاه‌ها الزاما به ویژه امروزه روز، از سوی پیمانکاران ساخته می‌شوند و خب طبیعتا از بودجه دولتی استفاده می‌کنند. هزینه عقیم سازی سگ‌ها از سوی اداره پسماند تامین می‌شود و دستورالعمل کنترل جمعیت سگ‌های بدون سرپرست و سرگردان هر ساله بودجه‌ای را به خود از سوی دولت اختصاص می‌دهد، در واقع این بودجه شامل زنده گیری تا عقیم سازی حیوان است.

و نکته‌ی دیگری که باید به آن پرداخت، مدیریت پناهگاه از سوی دامپزشکان و ارگان‌های مربوطه است و نه حامیان. زیرا نظارت بر پناهگاه‌ها و عملکرد درست و مطلوب می‌تواند از سوی دامپزشکان و سازمان دامپزشکی انجام شود. این امر امکان‌پذیر است و چراکه پناهگاه حیات اراک نتیجه همین تلاش است.

ش.غ: پناهگاه‌ها از سوی چه افرادی مدیریت می‌شوند (سواد آکادمیک و تجربی) و آیا حامیان در این مورد آموزش می‌بینند؟

گ.ل: هیچ کدام، هیچکدام از مسئولین پناهگاه‌ها براساس علم و دانش به روز فعالیت نمی‌کنند و حتی استانداردهای موجود را هم رعایت در نظر نمی‌گیرد. معدود دامپزشکانی هستند که مسئول پناهگاه را برعهده گرفته‌اند یا فردی که در گرداندن پناهگاه علم و تجربه داشته باشد. برای نمونه می‌توان به پناهگاه حیات اراک اشاره کرد که پس از مدت‌ها تلاش از دست حامیان گرفته شد و پناهگاه را از سوی یکی از دامپزشکان اداره می‌شود.

سگ‌های سرگردان

ش.غ: با توجه به شرایط مذهبی و فقدان قوانین درباره حیوانات آیا پناهگاه‌ها برای خود قوانین و چهارچوبهای مدونی تعریف کردند؟

گ.ل: خیر، هیچ پناهگاهی تلاش نکرد تا استاندارهای جدیدی با توجه به شرایط ایران تعریف کنید و حتی تلاش نکرد نگاه و دیدگاه عموم را درباره سگ‌های سرگردان و بدون صاحب تغییر دهد و در اینباره اطلاع رسانی کند.

ش.غ: درباره جمع‌آوری حیوانات شهری و بدون صاحب، پناهگاه‌ها چه همکاری با ارگان‌های دولتی چون شهرداری‌ها دارند؟

گ.ل: درباره پناهگاه حیات اراک باید گفت که فعالیت‌های این پناهگاه مقابل شهرداری قرار دارد و هیچ گونه همکاری تا به امروز بین این دو رخ نداده است.

ش.غ: سلیقه و میل شخصی تا چه اندازه در روند شکل گیری و مدیریت پناهگاه‌ حیوانات در ایران نقش دارد؟

گ.ل: باید گفت صددرصد حمایت و راه اندازی پناهگاه حیوانات در ایران کاری سلیقه‌ای و میلی است در صورتی که هیچ کدام از ما هیچ اطلاعی از حمایت از حیوانات و پناهگاه حیوانات نداریم. بدون اطلاعات و دانش وارد کار می‌شویم در حالی آمده‌ایم فقط تجربه کنیم و به همین دلیل هزاران سگ و گربه به دلیل بی‌اطلاعی و نابلدی ما از بین می‌روند و جالب اینجاست که با وجود این تجربه‌های بد و تاسف بار باز تلاش نمی‌کنیم از افراد آگاه و متخصص بیاموزیم و فقط تلاش می‌کنیم دانسته‌های غلط و یا ناقص افراد قبلی را از فردی به فرد دیگر منتقل کنیم.

سگ‌های سرگردان

 

ش.غ: وضعیت یوتنایز در پناهگاه‌ را توصیف کنید؟

گ.ل: قانونا یوتانایز باید از سوی دامپزشک انجام شود و سه دامپزشک دیگر باید نظر او را مبنی بر یوتانایز حیوان تایید کنند. اما این مهم به هیچ عنوان از سوی پناهگاه حیوانات، حامیان و حتی دامپزشکان مورد توجه قرار نمی‌گیرد و در بیشتر مواقع به دلیل هزینه‌های بالای درمان و نگهداری تصمیم به یوتانایز حیوان گرفته می‌شود و کاری که باید دامپزشک انجام دهد از سوی حامیان و گردانندگان پناهگاه هم انجام می‌شود. و انجام این کاراز سوی برخی از دامپزشکان هم سلیقه‌ای است. در پناهگاه‌های ایران آمار یوتانایز بسیار بالاست.

ش.غ: میزان اتلاف حیوانات براثر بیماری و شرایط بد نگهداری را توصیف کنید؟

گ.ل: مسلما هرگز به خاطر اتلاف یا مرگ حیوان، تفاوتی ندارد در کدام پناهگاه و در کجای ایران گزارشی اعلام نمی‌شود. دلیل این امر این است که اصلا نمی‌دانیم برای چه سگ‌ها را جمع‌آوری می‌کنیم؟ برای چه عقیم می‌کنیم؟ و برای چه یوتانایز می‌کنیم؟ نبود قانون نظارت بر کار پناهگاه‌ها و فقدان آگاهی و نبود دانش و تخصص در این امر عامل اصلی وضعیت تاسف بار پناهگاه‌های حیوانات در ایران است.

با تشکر فراوان از همکاری دکتر کامبیز جعفری

شهین غمگسار
مترجم هستم. با واژه‌ها سروکار دارم. و گاهی می نویسم.