زندگی‌نامه باب مارلی

باب مارلی، خواننده و ترانه‌ سرای اهل جامائیکا و سفیر جهانی موسیقی سبک رگی است. بیش از ۲۰ میلیون نسخه از آلبوم های او در سراسر جهان به فروش رسیده اند. هر چند او به نمادی تخریبی برای دانشجویان و دانش آموزان دوران خود تبدیل شده‌ بود، اما با به دنبال گیری جنبش راستافار، به یک مبارز واقعی بدل شد، کسی که برای عشق مبارزه کرد. نظرات سیاسی و اجتماعی باب مارلی در فعالیت های موسیقایی اش متبلور بودند. اگرچه او عاشق جامائیکا بود اما شاید امروزه به عنوان نماد فرهنگی کشورهای جزیره‌ای و کشورهای آفریقای غربی و همچنین سراسر جهان برای همیشه باقی بماند. باب مارلی نخستین ستاره بین‌المللی بود که از جهان سوم برخواست و خود را به دنیا نشان داد. شماره شانزدهم لیست ما به باب مارلی بزرگ اختصاص دارد. با آراد مگ همراه باشید.

باب مارلی چه کسی است؟

باب مارلی در ۶ فوریه ۱۹۴۵ در کلیسای سنت آن، جامائیکا به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۳، مارلی و دوستانش گروه The Wailing Wailers را تشکیل دادند. در سال ۱۹۷۲ گروه Wailers، با امضای قراردادی با شرکت ضبط موسیقی Island Records، آلبوم Big Break را روانه بازار کردند. در طول زندگی حرفه ای باب مارلی، بیش از ۲۰ میلیون نسخه از آلبوم های او به فروش رسید و نخستین ستاره بین‌المللی است که از جهان سوم به شهرت و محبوبیت رسیده است. او در ۱۱ می ۱۹۸۱، در میامی فلوریدا درگذشت.

مطالب مرتبط:

 یوهانس سباستین باخ

 رولینگ استونز

 شیان سینگ هایی

 بیگی اسمالز

اوایل زندگی در جامائیکا

زندگی باب مارلی در جامائیکا به او کمک کرد تا موسیقی رگی یا رگه را به جهانیان معرفی کند و یکی از محبوب‌ترین هنرمندان این سبک در دنیا باقی بماند. او از مادری سیاه پوست و پدری سفید پوست زاده شد. او اوایل زندگی خود را در کلیسای سنت آن، در روستایی که به “۹ مایل” معروف بود گذراند.

باب مارلی و یکی از دوستان دوران کودکی اش به نام “نویل اُ. رالی لیوینگستون” که به بانی شهرت داشت، هر دو عاشق موسیقی بودند و با هم به مدرسه می‌رفتند. بانی مشوق باب در یادگیری گیتار بود. پس از اینکه مادر باب و پدر بانی تصمیم گرفتند با هم زندگی کنند، سبب شد تا این دو مدتی طولانی در شهر کینگستون، پایتخت جامائیکا در کنار یکدیگر زندگی کنند. این موضوع بر اساس نوشته کریستوفر جان فارلی، نویسنده بیوگرافی باب مارلی با عنوان “قبل از افسانه: ظهور باب مارلی” مطرح شده است.

با رسیدن به کینگستون در اواخر دهه ۱۹۵۹، مارلی در یکی از محله‌های فقیر نشین شهر به نام محله تِرِنج ساکن شد. با اینکه با فقر دست و پنجه نرم می‌کرد اما همیشه موسیقی الهام بخش او بود. محله تِرِنج تعدادی از موفق ترین نوازندگان محلی را در خود جایی داده بود که موتاون جامائیکا را شکل داده بودند. صداهای ایالات‌ متحده نیز از طریق رادیو و جوک باکس به گوش می‌رسید. باب مارلی شیفته هنرمندانی چون ری چارلز، الویس پریسلی، فتس دومینو و دریفترز بود.

مارلی و لیوینگستون وقت خود را صرف موسیقی کردند. با راهنمایی جو هیگز، مارلی توانایی‌های خوانندگی خود را بهبود بخشید. او با یکی دیگر از شاگردان هیگز به نام پیتر تاش آشنا شد که تاثیر بسیاری بر حرفه باب مارلی داشت.

The Wailers

یکی از تولید کنندگان موسیقی محلی به نام لسلی کونگ، صدای مارلی را دوست داشت و شرایط را برای ضبط چند تک آهنگ برای او فراهم کرد. Judge Not، نخستین آهنگی بود که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد. در آغاز، مارلی به عنوان یک هنرمند تنها خوب عمل نکرد اما پس از پیوستن به دوستانش توانست استعدادهای خود را نشان دهد و موفق شود. در سال ۱۹۶۳، مارلی، لیوینگستون و پیتر تاش گروه the Wailing Wailers را به وجود آوردند. نخستین تک آهنگ گروه “Simmer Down” نام داشت که در سال ۱۹۶۴ به صدر جدول موزیک جامائیکا رسید. در همین دوران، جونیور بریتویت، بورلی کلسو و چری اسمیت نیز به گروه ملحق شدند.

این گروه در جامائیکا بسیار محبوب شد، اما به سختی می‌توانستند از نظر مالی خود را تامین کنند. به همین دلیل جونیور بریتویت، بورلی کلسو و اسمیت گروه را ترک کردند. اعضای باقی مانده گروه برای مدتی کار را کنار گذاشتند. مارلی به آمریکا رفت، جایی که مادرش زندگی می‌کرد. او قبل از رفتنش به آمریکا در ۱۰ فوریه ۱۹۶۶ با ریتا مارلی ازدواج کرد.

پس از هشت ماه، مارلی به جامائیکا برگشت. او به لیوینگستون و تاش پیوست تا Wailers را دوباره تشکیل دهد. در این زمان، مارلی در حال رشد جنبه های معنوی خود و واکاوی در جنبش راستافاری ها بود. جنبش راستافاری، هم مذهبی بود و هم سیاسی و از دهه ۱۹۳۰ شکل گرفت و باورهای آن مبتنی بر نظریات ملی گرایانه (جامائیکا) مارکوس گاروی، کتاب عهد قدیم و تاریخ و فرهنگ کهن آفریقا بود.

Stir It Up

در اواخر دهه ۱۹۶۰، مارلی برای مدتی کوتاه با خواننده و ترانه سرای پاپ آمریکایی به نام جانی نش کار کرد. نتیجه ی این همکاری آهنگ “Stir It Up” شد که توجه سراسر جهان را به سوی جذب کرد و تبدیل به داغ ترین آهنگ شد. در این دوران، Wailers به تهیه کنندگی لی پری به کار خود ادامه می‌داد؛ برخی از آهنگ‌های موفق آن‌ها که با همکاری هم انجام شدند شامل “Trench Town Rock”، “Soul Rebel” و “Four Hundred Years” می‌شود.

در سال ۱۹۷۰، دو عضو جدید به گروه Wailers اضافه شدند: بیسیست گروه، استون بارت که به او پدر خانواده می‌گفتند و برادرش، کارلی بارت درامر گروه. سال بعد، مارلی به همراه جانی نش بر روی موسیقی متن فیلمی در سوئد با هم همکاری کردند.

Big Break

گروه Wailers در سال ۱۹۷۲، زمانی که با شرکت ضبط موسیقی Island Records قراردادی را امضا کردند، آلبوم big break را منتشر کردند. در انتشار این آلبوم کریس بلکول تهیه کنندگی آلبوم را بر عهده داشت. برای نخستین بار، گروه توانست تمامی آهنگ های خود را در استودیو ضبط موسیقی ضبط کند. نتیجه کار آلبوم Catch a Fire به شدت تحسین برانگیز بود. برای حمایت از این آلبوم، گروه در سال ۱۹۷۳ به بریتانیا و ایالات‌ متحده سفر کرد تا بتواند برای بروس اسپرینگستین و اسلای اند د فمیلی استون اجرا داشته باشد. در همان سال، گروه دومین آلبوم خود را به نام Burnin منتشر کرد که ترانه “I Shot the Sheriff” به عنوان داغ ترین ترانه آلبوم شناخته شد. اسطوره راک، اریک کلپتون در سال ۱۹۷۴، یک کاور از روی این آهنگ ساخت که به ترانه شماره ۱ آمریکا بدل شد.

در سال ۱۹۷۵، قبل از انتشار آلبوم بعدی خود به نام Natty Dread، دو نفر از سه عضو اصلی Wailers، گروه را ترک کردند. مکینتاش و لیوینگستون تصمیم گرفتند به صورت انفرادی کار خود را ادامه دهند. آلبوم Natty Dread، نشان دهنده ی رعب و وحشت ناشی از تنش‌های سیاسی در جامائیکا بین حزب ملی مردمی و حزب کارگر جامائیکا است. گاهی به دلیل همین درگیری‌ها، خشونت ها آغاز می‌شدند. ترانه “(Rebel Music (3 O’clock Road Block” برآمده از تجربه شخصی خود مارلی بود که در سال ۱۹۷۲، یک شب مانده به انتخابات ملی، کارش از سوی سربازان ارتش متوقف شد و ترانه “Revolution” به گفته بسیاری، به خاطر حمایت باب از حزب ملی مردمی (PNP) جامائیکا خوانده شد.

I-Threes

باب مارلی برای برگزاری تور بعدی خود، I-Threes را به Wailers اضافه کرد. I-Threes، گروهی از نوازندگان زن جامائیکایی بودند که اعضای آن متشکل از مارسیا گریفیتس، جودی موات و همسرش ریتا بود. با این اوصاف گروه را گروه باب مارلی و The Wailers نامیدند و با همین گروه کنسرت های بسیاری برگزار کردند و به افزایش محبوبیت رگه در سراسر جهان کمک کردند. در سال ۱۹۷۵ در بریتانیا، آهنگ “No Woman, No Cry” برای نخستین بار در میان ۴۰ آهنگ برتر این کشور قرار گرفت.

او هم اکنون به عنوان ستاره ای سرشناس در جامائیکا و به عنوان نماد موسیقی بین‌المللی شناخته می‌شد. او در سال ۱۹۷۶، با آلبوم Rastaman Vibration، وارد چارت آهنگ‌های آمریکا شد. او برای بیان اعتقاد خود به ایمان و علاقه باطنی اش برای تغییر سیاست آهنگ “War” را اجرا کرد؛ شعر آهنگ برگرفته از سخنرانی هایله ثلاثی، امپراطور قرن بیستمی اتیوپی است. در ضمن، ثلاثی رهبر معنوی جنبش راستافاری نیز هست. مبارزه ای برای آزادی از ظلم، این آهنگ آفریقای جدیدی را بدون دسته بندی نژادی از سوی حکومت های استعماری معرفی می‌کند.

سیاست و اقدام تروریستی

مارلی به جامائیکا بازگشت و به عنوان حامی حزب ملی مردمی دیده شد. نفوذ او در سرزمین مادری اش تهدیدی برای رقبای PNP محسوب می‌شد. این مساله ممکن بود منجر به ترور او در سال ۱۹۷۶ شود.

گروهی از مردان مسلح به مارلی و Wailers حمله کردند؛ این در حالی بود که آن‌ها در شب ۳ دسامبر ۱۹۷۶، دو روز قبل از کنسرت خود در پارک قهرمانان ملی کینگستون تمرین می‌کردند. یک گلوله به جناغ سینه و بازو باب اصابت کرد و دیگری به سر همسرش، ریتا برخورد کرد. خوشبختانه، مارلی ها به شدت مجروح نشدند اما بخت با مدیر گروه، دان تیلور همراه نبود. پنج بار به سوی او شلیک شد و برای نجات جان خود مجبور شد زیر تیغ جراحی رود. با وجود این حمله و پس از صحبت‌های بسیار، مارلی تصمیم گرفت برنامه را اجرا کند. انگیزه این حمله هرگز کشف نشد و مارلی نیز روز بعد از کنسرت از کشور خارج شد.

Exodus

پس از آن مارلی مقیم لندن شد و در سال ۱۹۷۷، آلبوم Exodus را با همکاری Wailers منتشر کرد. با نام آلبوم، مارلی شباهت میان داستان کتاب مقدس موسی و ترک اسرائیل را با زندگی خود تداعی می‌کند. این آلبوم همچنین درباره بازگشت به آفریقا بحث می‌کند. مفهوم آفریقایی‌ها و فرزندان آفریقایی‌ها در بازگشت به وطن خود را می توان با کار مارکوس گاروی مرتبط دانست. با انتشار آهنگ Exodus، چارت موسیقی بریتانیا متحول شد و هم چون آهنگ “Waiting in Vain” و “Jamming” و کل آلبوم بیش از یک سال در صدر چارت موزیک بریتانیا باقی ماند. امروزه، Exodus یکی از بهترین آلبوم‌هایی است که تا به حال ساخته شده است.

باب مارلی در سال ۱۹۷۷ دچار بیماری جسمی شد. در ژوئیه همان سال، تصمیم گرفت کار درمان خود را شروع کند و در مراحل درمان، پزشکان پس از کشف سلول‌های سرطانی در انگشت پای مارلی، پیشنهاد قطع عضو را دادند. با این حال او از انجام این جراحی سر باز زد، زیرا باورهای مذهبی او قطع عضو را ممنوع کرده بودند.

‘Redemption Song’ آواز رستگاری

همزمان با کار بر روی آلبوم Exodus، باب و گروه Wailers مشغول ضبط آهنگ‌هایی بودند که بعدها با آلبوم Kaya در سال ۱۹۷۸ منتشر شدند. این آلبوم فوق العاده است اما این اثر دو ترانه ممتاز دارد: “Satisfy My Soul” و “Is This Love”. در همین سال باب به جامائیکا بازگشت تا نخستین کنسرت صلح یک عاشقانه را برگزار کند. در این کنسرت او از نخست وزیر، مایکل مانلی از PNP و رهبر اپوزیسیون JLP، ادوارد سایگا خواست تا به نشانه صلح و دوستی دست یکدیگر را روی صحنه بفشارند.

در همان سال، او نخستین سفر خود به آفریقا را انجام داد و از کنیا و اتیوپی به عنوان کشوری مهم به خصوص به عنوان سرزمین روحانی راستافاری ها بازدید کرد. شاید با الهام از سفرهایش، آلبوم بعدی خود را با نام Survival در سال ۱۹۷۹ منتشر کرد که به عنوان فراخوانی برای وحدت بیشتر و پایان بخشیدن به ظلم و ستم در قاره آفریقا تلقی می‌شد. در سال ۱۹۸۰، باب مارلی و Wailers در جشن استقلال رسمی ملت جدید زیمبابوه برای مردم ترانه های خود را اجرا کردند.

Uprising

موفقیت بین‌المللی و عظیم آلبوم Uprising در سال ۱۹۸۰ به ویژه آهنگ “Could You Be Loved” و “Redemption Song” بی نظیر بود. موفقیت این آلبوم به خاطر متن شاعرانه و اهمیت سیاسی و اجتماعی اش است، در آهنگ “Redemption Song”سبک صدای مردمی باب مارلی تصویری از استعدادهای بی نظیر او به عنوان یک ترانه سرا را نمایش می‌دهد. در بخشی از این ترانه می‌گوید: “خودت را از بردگی ذهنی رها کن / خودمان می‌توانیم افکارمان را آزاد کنیم”

برای حمایت و معرفی آلبوم، مارلی و Wailers در سراسر اروپا برنامه اجرا کردند و در استادیوم های بزرگ ورزشی به اجرای کنسرت پرداختند. آن‌ها همچنین کنسرت هایی را در ایالات‌ متحده برنامه‌ریزی کردند اما گروه فقط توانست سه کنسرت را در آمریکا اجرا کند؛ دو کنسرت در میدان مدیسون نیویورک و یک اجرا در سالن استنلی در پیتسبورگ پنسیلوانیا زیرا پس از آن بیماری باب رو به وخامت رفت. سلول‌های سرطانی انگشت پای او حالا در تمام بدنش منتشر شده بودند.

مرگ و یادبود

باب مارلی به اروپا بازگشت و تحت درمان‌های غیر مرسوم در آلمان قرار گرفت و در پی آن توانست به مدت چند ماه با سرطان مبارزه کند. پزشکان تشخیص دادند که مارلی زمان زیادی را زنده نخواهد ماند در نتیجه تصمیم گرفت برای آخرین بار به جامائیکای دوست داشتنی خود بازگردد. اما متاسفانه قبل از رسیدن به جامائیکا در ۱۱ می ۱۹۸۱ در فلوریدا، میامی چشم از جهان فروبست.

او کمی قبل از مرگش نشان لیاقت را از دولت جامائیکا دریافت کرده بود. او هم چنین، در سال ۱۹۸۰ مدال صلح را از سازمان ملل دریافت کرد. مردم جامائیکا لقب قهرمان را به مارلی داده اند. در مراسم یادبودی که در سالن ملی کینگستون در جامائیکا برگزار شد، بیش از ۳۰.۰۰۰ نفر نسبت یه این موزیسین ادای احترام کردند. ریتا مارلی، مارسیا گریفیتس و جودی موات به یاد مارلی در این مراسم به اجرای برنامه پرداختند.

میراث باب مارلی

باب مارلی در طول زندگی خود چندین دستاورد بزرگ داشت، از جمله خدمت به عنوان سفیر جهانی برای گسترش موسیقی رگی، و فروش بیش از ۲۰ میلیون نسخه آلبوم که سبب شد تا او نخستین ستاره بین‌المللی باشد که از جهان سوم برخواسته است.

دهه‌ها پس از او، همچنان موسیقی مارلی به طور گسترده‌ای مورد استقبال قرار می‌گیرد. میراث موسیقی او از طریق اعضای خانواده و همکارانش ادامه یافته‌ است. ریتا هم چنان با گروه I-Threes یا همان the Wailers به اجرای کنسرت ادامه می‌دهد و فرزندان مارلی هم در مسیر پدر خود قدم گذاشته اند. پسران مارلی، دیوید و استفان و دختران او به نام های سیدالا و شارون سال ها به عنوان زیگی مارلی و Melody Makers به نوازندگی پرداختند و بعدها با نام Melody Makers با هم یکی شدند و به کار خود ادامه دادند. دیوید و استفان به طور جداگانه نیز کارهای موفقی را در کارنامه هنری خود ثبت کردند. باقی فرزندان باب مارلی وارد شغل خانوادگی خود شدند، مارلی در سال ۱۹۶۰، استودیو ضبط موسیقی Tuff Gong را تاسیس کرد و پس از او فرزندانش به فعالیت های استودیو ادامه دادند.

تعهد مارلی نسبت به مبارزه با ظلم و ستم نیز از طریق سازمانی که از سوی خانواده مارلی تاسیس شده بود ادامه دارد: بنیاد باب مارلی برای کمک به مردم و سازمان‌های کشورهای در حال توسعه اختصاص‌ داده شده‌ است.

منتظر شاهکار بعدی باشید.

شهین غمگسار
مترجم هستم. با واژه‌ها سروکار دارم. و گاهی می نویسم.