نامگذاری برند یکی از سختترین مراحل ابتدایی راه اندازی مشاغل و شروع کسب و کار موفق در بازاریابی است و باید اصول و قوانین آن را به درستی رعایت نمایید. یک قانون در اینجا وجود دارد: واژههای کمتر و سختی بیشتر!
ساموئل کلمنس این واقعیت را به بهترین شکل بیان کرده است. او میگوید: “اگر زمان بیشتری داشتم، نامه کوتاهتری مینوشتم!”
با به کار گرفتن تعداد کمتری از کلمات، کار ما سختتر میشود. سادهسازی با استفاده از چند کلمه و رسیدن به ترکیبی تاثیرگذار و درخشان که انطباق درستی هم با موضوع داشته باشد، به راستی پیچیده و چالش برانگیز خواهد بود.
الگوریتم نامگذاری برند
الگوریتمی برای نامگذاری برند وجود دارد که با به کار بردن آن، میتوانیم مسیری ساختار یافته و توأم با خلاقیت به وجود آورده و در نهایت به نامی مناسب دست یابیم. استفاده از این الگوریتم، مستلزم آن است که شما به برخی از سوالات در خصوص داستان شکلگیری کمپانی، محصولات آن و چیزهای دیگر، پاسخ دهید. شاید بتوانید این پاسخها را ظرف چند ساعت ارائه کرده و الگوریتم را به سرعت طی نمایید، اما به نظر میرسد که انجام حرفهای و دقیق آن، یک هفته زمان بطلبد.
در زیر مراحل الگوریتم نامگذاری برند را دنبال میکنیم:
مرحله اول: مبانی را پوشش دهید
ویژگیهای اصلی شرکت شما کدامند؟ چرا این کسب و کار را شروع کرده و محصول یا خدمات آن برای چه گروهی از مخاطبان، مفید است؟ به واقع بازار هدف شما چه گروهی هستند؟ به طور مثال؛ آیا محصولات یا خدمات شما، باعث صرفه جویی در هزینههای مردم میشود؟ یا این که ارتباطات را تسهیل میبخشید؟
پاسخ صحیح به این سوال همیشه در قالب زبان احساسی میگنجد، زیرا این چیزی است که مردم نسبت به برند شما احساس میکنند.
مرحله دوم: موقعیت گذاری
در این مرحله باید روی موقعیت گذاری کار کنید. به این معنا که چطور شرکت شما و مزایای آن در رقابت با شرکتهای موازی قرار میگیرد؟ به واقع میخواهیم بدانیم که برند شما در چه موقعیتی ایستاده و چه مزایای رقابتی دارد؟ آیا شما همان ارزش را با قیمت پایینتری ارائه میدهید؟ یا با همان قیمت مشابه رقبای خود، امکانات بالاتری به مشتریها عرضه خواهید کرد؟ مشتریها با دریافت کالا یا خدمات شما، چه چیزی خواهند داشت؟ کیفیت بالاتر یا قیمت ارزانتر و یا …؟
مرحله سوم: ارزشگذاری پیشنهادی
از همین نقطه برای ارزشگذاری پیشنهادی کار کنید. خوب فکر کنید و ببنیید آیا میتوانید ارزش محصول یا خدمات خود را در یک جمله یا چند جمله کوتاه، توصیف و خلاصه کنید. به طور مثال؛ “ما افراد را قادر میسازیم تا از پستهای توییتر خود، کسب درآمد داشته باشند.”
مهم این است که جمله شما کاملا کوتاه، ساده و قابل فهم برای همه باشد. قرار نیست هیچ اصطلاح فنی و تخصصی در آن به کار گرفته شده یا گروه خاصی را هدف قرار دهد. همیشه این طور فرض کنید که مادر یا حتی مادربزرگ شما باید قادر به درک کامل آن باشد.
مرحله چهارم: ارزش برند
تمام چیزهایی که تا به اینجا دنبال کردیم، ارزش برند شما بودند؛ یعنی درست همان عناصر کلیدی که برای نامگذاری برند جستجو کردیم. در نهایت این مراحل را باید برای جستجوی چیزی که به نام برند شما، تبدیل میشود؛ طی کرده و تکه تکه آن را از قلب کسب و کار خود، بیرون بکشید.
مرحله پنجم: نامگذاری برند
از الهامات قبلی کمک گرفته و در خصوص بهترین نام تصمیم بگیرید. آیا این نام پاسخ خواهد داد؟ آیا این نام چیزی است که در زبان مادری شما جایگاه درستی داشته و ریشه اصیلی دارد؟ به تمامی جنبههای نامگذاری برند خود توجه داشته باشید، این نام تا چه حد در جامعه هدف شما، مقبول خواهد بود؟ در این مرحله هر نامی که مرتبط با اصول قبلی و مناسب به نظر میرسد را انتخاب کرده و یادداشت کنید.
مرحله ششم: سحر و جادو
از این جا به بعد به چوب جادو نیاز داریم. فرمول نام انتخاب شده را برای یک تا دو روز در میان اعضای تیم خود نگاه داشته و بازخوردها را مشاهده و مطالعه نمایید. میتوانید از یک تخته سفید استفاده کرده و نامهای انتخابی را روی آن یادداشت کنید. همه اعضای تیم این نامها را مشاهده کرده و نظرات خود را درباره آنها، ارائه میدهند. این به شما کمک میکند تا اشتباهات را حذف کرده و به فرم بهتری دست یابید.
برای رسیدن به بهترین نام برند از میان طوفان فکری خود، به تنهایی در یک اتاق دربسته نمانید. این نام را به میان تیم آورده و از چند ذهن استفاده کنید. باید از محدوده ذهن خود خارج شده و از دریچه جهانی بازتر به ماجرا بنگرید. به این شکل چیزهای جالبی کشف کرده و گزینههای تازهای که پیش از این به ذهنتان خطور نمیکرده را کشف خواهید کرد. هر چیزی میتواند الهام بخش باشد و کافی است که همه آنها را کنار هم گذاشته و به یک نتیجه مطلوب برسید.
مرحله هفتم: آزمون نام
حالا نوبت آن میرسد که نام انتخاب شده را به آزمون بگذارید. به طور طبیعی برخی از نامها از میان اسامی انتخاب شده، برگزیده شده و برخی دیگر سقوط کرده و از میدان بیرون خواهند شد. به این فرآیند ادامه دهید تا تنها ۲ یا ۳ نام باقی بمانند و بقیه کنار زده شوند. این فرآیند از طریق نظرسنجی، رای دادن و بررسی گروهی و … انجام میپذیرد.
اما با بیرون کشیدن نامها از دایره تیم خود و آزمودن آن در اجتماعی بیرونی، میتوانید بازخوردهای مناسب را دریافت کرده و تصمیم خود درباره نامگذاری را تصحیح نمایید.
در نهایت این الگوریتم به یک نام مناسب برای برند شما، منتج خواهد شد؛ نامی که بیشتر اعضای تیم با آن موافق هستند و بازخوردهای بیرونی قابل قبولی نیز دارد.
خط پایان الگوریتم نامگذاری برند
توصیه نهایی این است که بیش از اندازه به این نامگذاری فکر نکنید. نام برند شما باید به اندازه کافی تحریککننده احساسات جامعه بوده و بتواند در ذهن و قلب افراد نفوذ کند. اگر نامی که انتخاب کردهاید، بیش از دو ثانیه برای جلب و جذب افراد زمان بطلبد، قطعا انتخاب درستی نبوده است. نام انتخابی شما باید در همان وهله اول، جلب نظر کرده و در اذهان باقی بماند.
ممکن است سرگرم کننده بودن نامی، باعث شود که به خوبی در ذهن افراد باقی بماند؛ مانند نام برند Nacho Nacho! حتما یک داستان جالب نیز پشت این نامگذاری وجود دارد. Nacho Nacho در زبان هندی به معنای رقصیدن است. این برند نیز نامگذاری Nacho Nacho را با مفهوم وابسته به آن انتخاب کرده است. با خرید محصولات Nacho Nacho همه چیز ساده و شادی آور خواهد شد و این چیزی است که این برند به مشتریان خود القا میکند.
به خاطر داشته باشید که نامگذاری بخش مهمی از بازاریابی است و باید به همان اندازه به آن اهمیت داد. اکنون وقت آن رسیده است که نام برند خود را با استفاده از الگوریتم فوق انتخاب کرده و قلب بازار را به دست بگیرید.
پاسخ دهید