درباره مجموعه «۸۸ دقیقه فیلم کوتاه»

«۸۸ دقیقه فیلم کوتاه» عنوان مجموعه ای از پنج فیلم کوتاه است که در یک پکیج قرار گرفته و در گروه هنر و تجربه در حال اکران می باشد. این مجموعه شامل فیلم های «پوست خرس»، «روباه»، «بدل»، «ایکی» و «S» می باشد. وجه اشتراک هر پنج فیلم این است که اتفاقات در فضای خارجی و در چهار فیلم در طبعیت رخ داده و توانسته مجموعه ای خوب از پنج فیلم خوب را به مخاطب عرضه کند. گنجاندن دو انیمیشن کوتاه در این مجموعه نیز نشان از ظرفیت بالای این گونه ی نمایشی برای اکران و دیده شدن در پرده نقره ای را دارد.

در ادامه به شکل مختصر به معرفی این پنج فیلم می پردازیم، با ما همراه شوید:

پوست خرس

«پوست خرس» ساخته ی «محمد مهدی باقری» اولین فیلم از این مجموعه ۸۸ دقیقه فیلم کوتاه و درباره مرد میانسالی به نام احمد است که شاگرد مغازه قصابی است. او قصد دارد مغازه را با استفاده از اثر انگشت صاحب مغازه، (که مُرده است) از آن خود کند. بدین منظور جنازه صاحب مغازه را به طبیعت منتقل کرده و می خواهد اثر انگشتش را پای قولنامه بنشاند. اما در این میان چند دختر و پسر جوان در همان اطراف کمپ کرده و مانع کار او می شوند. یکی از دخترها سعی دارد با احمد ارتباط بگیرد اما او هیچ تمایلی به این ارتباط نداشته و مدام به آنها می گوید که این جنگل خرس دارد و بهتر است زودتر آنجا را ترک کنند. جوان ها می روند و احمد سراغ جنازه ای که دفن کرده است باز می گردد. در همین حال جوان ها که به او شک کرده اند بازگشته و او را بالای سر جنازه می بیند …

«پوست خرس» داستان آدم های زیردست است که در طول زندگی به جایی که می خواسته اند نرسیده و حالا قصد دارند از یک جنازه بهره برداری کنند. احمد برای دور کردن دختر و پسرهای جوان خرس را بهانه می کند و احتمالا قصد دارد این خرس را قاتل پیرمرد نیز بنامد تا خودش گیر نیافتد اما موفق نمی شود و خرس این بار رنگ واقعیت پیدا کرده و دامان خود او را می گیرد.

فیلم در طبیعت می گذرد و برخلاف تصاویر زیبا و ناب جنگل، از زشتی و وحشی گری های آدمیزادی حرف می زند که اگر در بهشت رهایش کنند باز هم خوشحال نخواهد بود و دست به جنایتی جدید خواهد زد.

روباه

انیمیشن «روباه» ساخته ی «صادق جوادی نیکجه» بی شک یکی از بهترین انیمیشن های نه تنها این مجموعه ۸۸ دقیقه فیلم کوتاه که در کل فیلم های کوتاه است و تا به حال نیز جوایز زیادی از جمله جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره بین‌المللی انیمیشن وارنا بلغارستان،جایزه بهترین انیمیشن کوتاه جشنواره بین‌المللی فیلم رجینا کانادا ،جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فضاسازی دهمین جشن بزرگ انیمیشن ایران، جایزه بهترین فیلم و بهترین موسیقی یازدهمین جشنواره پویانمایی تهران ایران، جایزه بهترین کارگردانی هفتمین جشنواره فیلم شهر ایران،جایزه بهترین انیمیشن کوتاه جشنواره بین‌المللی فیلم و موسیقی ریچموند آمریکا را به دست آورده است.

داستان در مورد روباهی است که در گیر و دار اولین عشق، به دام صیاد می افتد. صیاد قلاده ی سگش را باز کرده و به گردن روباه می بندد و رهایش می کند. روباه با قلاده ای در گردن در جنگل به سر می برد و هر بار که قصد دارد شکار کند، به خاطر صدای قلاده، شکار از دستش می گریزد. روباه از قلاده خسته شده اما نمی تواند آن را جدا کند. پس رام و آرام نزد شکارچی باز می گردد. شکارچی قلاده را باز کرده و روباه او را می درد.

«صادق جوادی» فیلمنامه اش را بر اساس کتاب «خواجه تاجدار» نوشته است. آنچه در انیمیشن روباه دیده می شود همان رفتاری است که آقا محمدخان قاجار برای شکار روباه انجام می داد. او نیز قلاده ی سگش را به گردن روباه می آویخت و او را در جنگل رها می کرد. کمی بعدتر روباه رام و آرام نزد او بازمی گشت.

انیمیشن «روباه» علاوه بر داستان بسیار متفاوت، جذاب و البته تلخش از ساخت خوبی نیز برخوردار برده و مخاطب را با روباهی تنها همراه می کند که در دام صیادی فریب کار گرفتار آمده است؛ روباهی که راهی جز تسلیم ندارد اما تسلیمش به انتقام ختم می شود.

بدل

فیلم کوتاه «بدل» ساخته ی «روناک جعفری» یکی دیگر از فیلم های مجموعه ۸۸ دقیقه فیلم کوتاه است که سال گذشته نیز در جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد. داستان در مورد زنی است که دنیا را وارونه می بیند و در جستجوی هویت است.

فیلم با سکانسی زیبا و هیجان انگیز از فرو افتادن رویایی زنی به نام پگاه در آب شروع می شود. پگاه با لباس خیس لب جاده می آید و زنی دیگر او را سوار می کند. زن دوم رانند تاکسی است و با حرف زدن با پگاه متوجه می شود که قبل تر در مدرسه همکلاسی بوده اند. کمی جلوتر پلیس به این دو شک کرده و آنها را به پاسگاه می برد. با رهایی از دست پلیس آن دو مسیر را ادامه می دهند و به روستایی می رسند که مردی برای دخترش عقد کنان گرفته اما هیچ مهمانی ندارد. با حرف های پسران روستا متوجه می شویم که پگاه هنرپیشه ای معروف است. فیلم جلو می رود و به دوباره به دریاچه ی صحنه ی اول می رسد. در این زمان، زن اول در نقش بدل زن دوم، (که بازیگری موفق است) خود را در آب می اندازد.

«بدل» داستانی عجیب را در پروسه ای طولانی روایت می کند و در مورد زنی حرف می زند که نمی داند کیست و هویتش چیست. شاید اگر طبیعت این قدر بکر و زیبا در «بدل» خود را نشان نمی داد، دیدن فیلمی که بخشی از آن به صورت وارونه است، سخت می شد. اما انتخاب لوکشین بسیار زیبای جاده ی الموت و دریاچه اوان، از کش دار شدن فیلم کاسته و باعث شده است که مخاطب خواسته یا ناخواسته با فیلم همراه شود.

در «بدل» رنگ ها نیز نقش مهمی در زیبایی بصری فیلم دارند.  بارانی قرمز رنگ پگاه، ماشین نارنجی رنگ زن دوم و رنگ هایی از این دست، جلوه ای زیبا و خاص به فضای فیلم داده و در کنار لوکشین رویایی جاده الموت، تصاویری زیبا ساخته است که دیدنش خالی از لطف نخواهد بود.

ایکی

«ایکی» انیمیشنی ساخته ی «پرستو کاردگر» با موضوعی جذاب دومین انیمیشن مجموعه ۸۸ دقیقه فیلم کوتاه است. داستان در مورد شهری است که سر آدم هایش مکعب های روبیک حل شده است. در این میان تنها یک بچه (ایکی) است که معکب سرش حل نشده و با دیگران تفاوت دارد. ایکی در شهر رفت و آمد می کند و زندگی برایش جریان دارد تا اینکه باران می بارد و او متوجه می شود که مکعب سر معلمش نیز حل نشده، بلکه او آن را رنگ کرده است تا همرنگ دیگران شود.

«ایکی» از یک کلمه انگلیسی گرفته شده که به معنای موجودی دوست نداشتنی است. ایکیِ این قصه نیز تنهاست و از جمع جدا مانده است. انیمیشن «ایکی» قصه تنهایی آدم هاست و در آن از جغرافیای مشخص خبری نیست. بی جغرافیا بودن فیلم باعث می شود که بتوان آن را متعلق به هر مکان و زمانی دانست و پذیرفت که آدم ها در هر جغرافیایی که زندگی می کنند باز هم تنها هستند و درک نشده.

ایکی این قصه می تواند نماد هر آدم جدا افتاده ای از یک جمع باشد. می تواند نماد کودکی باشد که دمخور بزرگتر ها نیست و یا بزرگسالی که چون دیگران رفتار نمی کند. می تواند نشان فرد معتادی باشد که از جمع دور افتاده و یا کودکی که بیماری او را از همسالانش جدا کرده است. ایکی می تواند هر کسی باشد که به نوعی تنهاست و دور مانده از جمعی که به آن تعلق دارد.

S

«اس» آخرین فیلم این مجموعه ۸۸ دقیقه فیلم کوتاه و ساخته ی «حامد اصلانی» است. در جنگل پدری گم شده است، پای پلیس به جنگل باز می شود و پسربچه ی خانواده را مورد بازجویی و سوال و جواب قرار می دهد. پسربچه در حین بازیگوشی هایش کدهایی به پلیس می دهد که مشخص می شود او زمانی که پدرش به لب دریاچه رفته تا دستشویی کند، در آب هلش داده است.

«اس» نیز در طبیعت زیبای جنگل می گذرد و مخاطب را با موضوع مهمی چون عقده ی ادیپ همراه می کند. در نظریه وانکاوی، عقده ی ادیپ به تمایل حسی و عاطفی پسربچه برای ارتباط با مادرش گفته می شود که حسی از رقابت با پدر را پدید می آورد. در این فیلم این نظریه روانکاوی در شکلی کاملا داستانی به نمایش در آمده است. پسربچه ی بازیگوش این فیلم که از زیر سوال و جواب های پلیس به راحتی فرار می کند، پدرش را در آب هل داده تا دیگر برای محبت مادرش رقیبی نداشته باشد.

بازی پسربچه ی این فیلم عالی است و شیطنت ها، سوال و جواب ها و رفتارش به خوبی می تواند مخاطب با فیلم همراه کند. نحوه ی پخش اطلاعات فیلم نیز به شکلی کاملا درست انجام شده و پسر کم کم و با هر سوال جواب، بیشتر پلیس را به سوی واقعیت می برد. اطالاعات کاملا به صورت قطره چکانی در فیلم پخش شده و در انتها با گفته ی پسر که اگر او را به زندان ببرند چه کسی مراقب مادرش باشد، بیننده متوجه پسربچه ای می شود هر چند لباس مرد عنکبوتی پوشیده اما حس حسادتش به پدر باعث شده تا او را به درون آب هل بدهد.

سمانه استاد
کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش از دانشگاه هنر تهران