خدایان مصر باستان به عنوان نمادهایی از قدرت ها و پتانسیل های طبیعی شناخته شده و مورد پرستش مصریان باستان قرار می گرفتند. پیش از این به کلئوپاترا از دنیای مصر قدیمی پرداختیم، در این مطلب نگاهی به دنیای خدایان مصر باستان می اندازیم.
خدایان مصر باستان دارای سلسله مراتب بوده و میان آن ها پیوندهایی نسبت داده می شد.
جالب است بدانید که مصریان بسیار به خدایان و الهه های باستانی خود معتقد بوده و به شدت آن ها را می پرستیدند.
قدرتمندترین خدایان مصر باستان
قدرتمندترین خدای مصر باستان در سه دوره خدای خورشید یا رع، خدای اسرار آمون و الهه ی مادر یا ایزیس بودند.
مصریان تمامی امور روزمره خویش را بر تکیه به قدرت این خدایان می دانستند و قدرت مطلق در هر رشته ای را به خدا و الهه ی مربوط به خود منتسب می کردند.
بیشتر خدایان مصری هیبتی شبیه به یک انسان با سر حیوان که معمولا شغال، میمون یا سگ بودند داشتند.

اسامی مشهورترین خدایان مصر باستان
خدای خورشید، رع
خدای رع یا خورشید همان طور که گفتیم قدرتمندترین خدای مصر باستان بود. مصریان عقیده داشتند که این خدا در خورشید ساکن بوده و نور و حرارت آن را تداوم می بخشد. مصریان باستان معتقد بودند که در زمان غروب خورشید، الهه ی آسمان یعنی نات، رع را می بلعد و صبح روز بعد، رع دوباره از چنگال نات رهایی می یابد.

خدای باروری، آمون
باروری و حاصل خیزی به خدایی به نام آمون منتسب بود. این خدای باستانی مسئولیت بارورسازی مزارع و زمین های کشاورزی مصریان را بر دوش می کشید.
خدای آپیس
این خدا در هیبت گاوی نر به تصویر کشیده می شد و نماد باروری بود.
الهه باستت
باستت الهه ای به شکل گربه بود و مصریان باستان معتقد بودند که این الهه از زنان باردار مراقبت می کند.
خدای داموتف
داموتف خدایی بود که مصریان آن را در دنیای پس از مرگ به عنوان مراقب محتویات شکمی مردگان می شناختند.

خدای هاپی
خدای باستانی هاپی نیز مسئولیتی شبیه به داموتف داشت. با این تفاوت که هاپی از زبان مردگان محافظت می کرد. ظاهر این خدا چیزی شبیه به یک میمون بود.
خدای باستانی ایم ستی
ایم ستی نیز در دنیای پس از مرگ از کبد مردگان حفاظت می کرد.
خدای باستانی خپری
خپری هر روز صبح و زمان طلوع آفتاب، خورشید را به سمت آسمان مصر آورده و روشنایی را بر زمین ها می افکند.

خدای باستانی خونسو
خونسو، از شمار خدایان مصر باستان ، خدای ماه بود و قدرت آن در شفا دادن تجلی پیدا می کرد.
خدای باستانی مین
خدای باستانی مین به رشد و نمو گیاهان کمک کرده و چهارپایان را بارور می ساخت.
الهه ی جنگ، نیث
نیث الهه ی جنگ و آفرینش بود. این الهه در علامت های مصری به شکل دو نیزه در دو جهت مخالف که روی یک سپر جای گرفته اند، نشان داده می شد.
خدای باستانی ازیریس
ازیریس از خدایان مصر باستان مربوط به دنیای پس از مرگ بود. این ازیریس بود که به مردگان جان دوباره داده و اجازه می داد آن ها از دروازه ی مرگ عبور کنند.

خدای باستانی پتح
پتح خدای کسب و کار بود و مردم مصر برای رونق کسب و کار خود به آن تمسک می جستند.
خدای باستانی ست
ست خدای رعد و برق بود. این همان خدایی ست که در جنگ میان الهه های باستانی، ازیریس را به قتل رسانده و به جای وی بر تخت سلطنت نشست.
خدای باستانی شو
شو خدای هوا و چیزی بود که مصریان نفس می کشیدند.
خدای تفنوت
تفنوت بارش و باروری ابرها را برعهده داشت. این خدا در واقع الهه ای مونث بود و شمایلی از یک زن با سری شبیه به شیر داشت.

خدای باستانی هوروس
هوروس خدای آسمان بوده و از خدایان قدرتمند و پرجلال مصری محسوب می شد. چشم هوروس یکی از نمادهای قدرت وی بود. ست در جنگ با ازیریس، چشم های هوروس را از وی گرفت.
خدای باستانی ثوث
علم و دانش و عقل و درایت به خدای باستانی ثوث نسبت داده می شد. این الهه ی باستانی همه چیز را می دانست و سرمنشأ دانش در مغز وی نهفته بود.
خدای آنوبیس
آنوبیس خدای مرگ و سوگواری بود و نشان او، هیبتی با سر شغال می نمود.
مصریان باستان نزدیک به دو هزار خدا و الهه داشتند، اما تنها تعدادی از آن ها در سراسر مصر شهرت داشته و پرستیده می شدند. دیگر خدایان در شهرهای دورافتاده و تنها در مناطقی خاص موجودیت داشته و به وسیله ی دیگر مردم شناخته شده نبودند.
از نظر قرآن فرعون خود را تنها کسی می دانست که می گفت من خدا هستم . این نه تنها عقیده یک فرعون بلکه عقیده فرعون ها بوده است. به دلیل تغییر عقیده فرعونهای میانی دیگر هرم نمی سازند. آنها به تناسخ عقیده دارند. فرعون ها خود را خدا می دانستند که وارد کالبد انسانی شده اند و این علامت تنخ به معنی خدا بودن بوده است.
با تشکر از نکته سنجی و ریزبینی شما دوست عزیز. از این که مطلب بنده را مطالعه کردید، بسیار خوشحال هستم و امیدوارم در آینده بتوانم نظر شما را تأمین سازم.
امتیاز بینندگان:۵ ستاره
نوشتن چنین مطلبی نیازمند درج نام انگلیسی این الاهگان است؛ تا به درست خواندن نامشان کمک کند. پیش از آن، نیازمند آوردن منابعی که نویسنده از آن استفاده کرده نیز هست.
سوا از این همه، نویسنده گرامی بیشتر در آوردن افعال فارسی و درست نویسی دقت کند.
“ازیریس را به قتل رسانده و به جای وی بر تخت سلطنت نشست.” فعل جمله اول به زمان حال اشاره می کند (رسانده)، که فعلی ناقص است و “است” می باید در ادامه اش بیاید و نیامده. در حالی که فعل جمله دوم گذشته است (نشست). پس فعل نخست نادرست است. نویسنده باید می نوشت “رسانید”. یا “رساند”. این ایراد در تمام پاراگراف های این مطلب دیده می شود.
بهتر است در سفرتان به دنیای تولید محتوا در ایستگاهی نگه دارید و قدری هم درباره مایه اصلی تولید محتوا، که نوشتار باشد، مطالعه کنید.
امتیاز بینندگان:۵ ستاره