همدلی یا همدردی یک مهارت است و در اینجا ۵ راه برای تقویت و بهبود آن را دنبال میکنیم. همدلی یکی از آن واژگانیست که در سال ۲۰۱۹، میتواند هر فردی را وادار به رویارویی با حس بشردوستی خود کرده و دروازه دگردوستی را بگشاید. با گسترش حس همدلی و همدردی، میتوان بهترین شکل از احساسات بشری را بروز داده و به موجودی قابل ستایشتر تبدیل شد.
از سویی، شما ممکن است به عنوان فردی دارای قدرت همدلی و همدردی شناسایی شوید که قادر به درک دردها و آلام دیگران است. اما همیشه ترس این وجود دارد که ما ظرفیت خود را به عنوان یک شخص حافظ امنیت و آرامش دیگران، در میان قطبی شدنهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شدید و حتی گاهی خشونت آمیز، از دست بدهیم.
حتی شاید علی رغم اعتقادی که به احساس همدلی و دلسوزی برای تمام اقوام بشر دارید، باز هم لحظاتی پیش بیاید که قادر به داشتن حسی دلسوزانه برای افرادی خاص نباشید.
به عبارت دیگر تلاش برای تبدیل شدن به فردی که دارای ویژگی ممتاز همدلی است؛ میتواند با چالشهای زیادی همراه باشد.
استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد، Zaki، برای ۱۵ سال گذشته همدلی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. وی پیچیدگیهای فراوانی را در این خصوص، مشاهده کرده است که هر لحظه بیشتر این مقوله را با ویژگیهای انسانی همراه میسازد.
اما چند سال پیش، Zaki احساس کرد که مردم به طور فزایندهای آمادگی پیدا کردهاند که همدردی را به نفع خشم، قضاوت زودهنگام و تعصبات نژادی قربانی کنند. کتاب وی با عنوان این که چطور میتوانیم این دوره را کوتاه کرده و دوباره همدردی را به عنوان یک مهارت قابل ستایش، در آغوش بکشیم؛ نیز به همین مقوله پرداخته است.
زاکی میگوید: “تکنیک اصلی توانمندسازی مردم است و آنها قطعا این را درک میکنند که حتی اگر همدردی دشوار باشد، به این معنا نیست که ناامیدی صرف وجود داشته و راه چارهای نیست.”
وی تاکید میکند: “جنگ برای خوشبختی، یک موضوع شخصی نیست، بلکه درک عمیقیست که به کل مدار بشریت نفوذ پیدا خواهد کرد.”
مهم نیست که چگونه برای رسیدن به حس همدردی تلاش میکنید، این ۵ استراتژی به شما کمک میکنند تا در این مسیر با موفقیت بیشتری قدم بردارید. با آراد موبایل مگ همراه باشید.
تقویت مهارت همدلی
۱. همدلی یک مهارت است، نه یک ویژگی ثابت!
اگر چه انسانها با یک سری از خصوصیات اخلاقی و ویژگیهای ژنتیکی به دنیا میآیند، اما زکی معتقد است که این کاملا اشتباه است که باور کنیم ظرفیت افراد برای چنین ویژگی به طور دائمی در یک سطح باقی میماند. در واقع تحقیقات نشان میدهند که تجارب ما بر احساس همدلیمان تاثیر میگذارند.
کودکانی که دارای پدر و مادرهایی با چنین احساسات والای بشری هستند، توجه بیشتری به غریبهها دارند. همین طور در مورد همکلاسیهای خود با سخاوتمندی بیشتری عمل میکنند و قادر به درک احساسات همسالان خود هستند.
در عین حال، رنج دادن و آزردن مردم برای کسی که نسبت به احساسات آنها، محتاط بوده و احساس همدردی را میشناسد، بارها سختتر خواهد بود. همچنین کسانی که رنج و ناراحتی را تجربه کردهاند، احساس همدلی بیشتری به سایرین خواهند داشت. زاکی میگوید که تجربیات گذشته و اتفاقاتی که برای هر فردی روی داده است، میتواند احساس همدلی و همدردی را در وی کاهش یا افزایش دهد.
۲. تماس خود با غریبهها را افزایش دهید
تحقیقات نشان میدهد؛ افرادی که وقت بیشتری با دیگران و افرادی خارج از خانواده خود میگذرانند، به مراتب در شناخت حس همدردی و تقویت مهارت همدلی موفقتر هستند. این افراد قادر هستند تا زندگی را از نگاه سایر مردم دیده و احساسات بشری را به مراتب والاتر درک کنند. همچنین کمترین میزان تعصب ورزی را در میان چنین افرادی، مشاهده میکنیم.
زکی از این مهارت با عنوان “سفر ذهنی” یاد میکند. سفر ذهنی باعث میشود تا خارج از گروه همکاران یا خویشاوندان خود، به جستجوی داستانهای تازه و دنیای مردمی جدید بپردازید.
با این وجود هشدارهای مهمی نیز وجود دارند. زکی معتقد نیست که همدردی کردن با کسی، به معنای ستایش یا تحسین و تایید اعمال و رفتار آنها باشد. به علاوه این معاشرتها با افراد غریبه، میتواند کمی کسالتآور و خسته کننده باشد. زکی مینویسد: “بیشتر مردم از چنین ملاقاتهایی کناره میگیرند و تمایل زیادی به شرکت کردن در چنین نشستهایی ندارند.”
یکی از محققانی که در این خصوص به مطالعه پرداخته است، میگوید که چنین برنامههای افزایش ارتباط با افراد غربیه و افزایش حس همدردی؛ با لحاظ کردن ساختار قدرت و سلسله مراتب؛ بارها موثرتر خواهد بود.
برای مثال زمانی که پژوهشگری مهاجران مکزیکی و آمریکایهای سفید پوست را با عنوان تمرین قصه نویسی، در تقابل با هم قرار داد، با ایفای نقش فرستنده و گیرنده احساس بهتری به وجود آمد.
شرکت کنندگان مکزیکی با ایفا کردن نقش “فرستنده”، احساس بهتری نسبت به همتایان سفید پوست خود داشتند. به این معنا که شنیدن داستان سختیهای زندگی و رنجها و فراز و نشیبهای آنها، باعث شد که این سوی ماجرا بهتر احساس همدردی خود را بروز داده و موضع گیری دوستانهتری داشته باشد. زمانی که سفید پوستان به عنوان فرستنده اطلاعات وارد عمل شدند، احساس آنها نسبت به مهاجران مکزیکی بارها بهتر شد، البته متاسفانه از آن سو همتایان آنها، احساس خوشایندی نداشتند.
بنابراین اگر مخاطب خود را به عنوان وسیلهای برای افزایش همدلی در نظر میگیرید، از جا به جا شدن جایگاه ها، پرهیز کرده و نسبت به آن در وحله اول هشیار باشید. به این معنا که بیشتر به رنجها و تجربیات دیگران گوش داده و بر آن تمرکز داشته باشید و کمتر در چنین موقعیتی؛ بر به اشتراک گذاشتن مسائل خود، تمرکز کنید.
البته این بدان معنا نیست که شما آلام خود را درونی نگاه داشته و فرصتی برای بروز آنها به خویشتن ندهید، بلکه به وقت تقویت حس همدلی؛ قرار است یک گوش شنیداری برای دل سپردن به غمهای طرف مقابل باشید و کمتر به خود بپردازید.
در نهایت از خود بپرسید که به چه دلیل چنین روابطی را دنبال میکنید؟ اگر تنها انگیزهتان این است که در نهایت از خود تصویر انسانی خوب بسازید؛ باید بگوییم که در مسیر تقویت مهارت همدلی چندان موفق نخواهید بود.
۳. دلسوزی برای خویش را تمرین کنید
زکی میگوید: “من نمیگویم که احساس همدلی درمان تمام دردها و تنها راه حل نجات بشریت است. نسخه مطلوب همدلی انسانی این نیست که پیوسته به رنج دیگران پرداخته و مسائل و آلام خود را به فراموشی بسپاریم.”
در صورتی که همدلی برای دیگران به فراموش کردن خود، منجر شود؛ رفته رفته این احساس به عذابی دائمی برایتان تبدیل شده و قادر به تمیز دادن حقوق شخصی خود از وظایف اجتماعیتان نخواهید بود. در عوض، با دلسوزی کردن برای خود و پرداختن به احساسات خویش، میتوانید همدلی برای دیگران را نیز آسانتر انجام داده و احساسات خود را راحتتر بیان سازید.
این دلسوزی برای خویش را میتوان با مدیتیشن بهبود بخشیده و تقویت کرد. زکی مطالعهای در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان یک بیمارستان انجام داده است. در این مطالعه وی مشاهده کرد که پرستاران برای کنار آمدن با غم از دست دادنهایی که هر روز در بین مادران میبینند، از این تکنیک که “این تراژدی متعلق به من نیست” استفاده میکنند.
۴. از اینترنت عاقلانه استفاده کنید
با توجه به مسائلی که هر روز در فضای اینترنت و به ویژه شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، مردم پیوسته در میان احساس بود و نبود همدلی، بالا و پایین میروند و از این منظر تحت فشار هستند. به واقع اینترنت میتواند احساس همدلی را تقویت کرده و یا آن را تضعیف نماید.
در برخی موارد اینترنت میتواند همدلی را افزایش داده و افراد را در تماس با بیگانگان و شنیدن داستانهای آنها و همچنین ایجاد زمینههای کمک و مراقبتی، تقویت کند. در برخی از موارد دیگر همین فضای شبکههای اجتماعی میتواند به عاملی بزرگ برای سردی، گسترش خشم و بیتفاوتی نسبت به مشکلات دیگران، عمل کند.
با وجود این که خشم نیز یک احساس بشری و کاملا غریزی است و در بعضی مواقع لازم به خشمگین شدن است، باز هم طراحی فضای اینترنت میتواند جهت گیری اشتباهی به وجود بیاورد. اگر بدانید که چطور به درستی از اینترنت استفاده کرده و مسائل را از نگاهی عادلانه و عاقلانه رصد کنید، فضای مجازی میتواند در بهبود و تقویت حس همدلی شما؛ موثر واقع شود.
۵. کمک به ایجاد سیستمهای همدلی
زکی میگوید که مردم میتوانند احساس شخصی همدلی در خود را به دیگران نیز انتقال داده و در واقع شبکههای مهربانی و همدلی راه اندازی کنند. ایجاد نهادهای انسان دوستانه، با تمرکز بر راههایی برای ایجاد مهربانی و همدردی با سایرین، از موثرترین روشهای تقویت این احساس والای انسانی است. این نهادها باید رسمیت پیدا کرده و مورد تشویق نیز قرار بگیرند.
ما صرفا افرادی نیستیم که برای همدردی در این دنیای بی رحم مبارزه میکنیم. بلکه ما جوامع، خانوادهها، سازمانها، تیمها، شهرها و ملتهایی هستیم که میتوانند فرهنگ مهربانی را ترویج داده و آن را به اولویتهای خود تبدیل سازند. به خاطر داشته باشید که ما فقط به هنجارها پاسخ نمیدهیم، بلکه آنها را ایجاد کرده و شکل و سمت و سویی دیگر بدانها میبخشیم.
مهارت همدلی در شکل گروهی، میتواند بسیار تاثیرگذارتر بوده و آثار طولانی مدتی برجای بگذارد.
پاسخ دهید