گرتا تونبرگ، زاده ۳ ژانویه ۲۰۰۳، فعال محیطزیستی سوئدی است که در زمینه تغییرات و بحران آب و هوایی فعالیت دارد و در سطح بینالمللی شناخته شده است. تونبرگ به خاطر سخنرانیها صریحاش چه در مجامع عمومی و چه برای رهبران سیاسی به شهرت رسید. او در بیاینهها و سخنرانیهایش خواستار اقدامات فوری برای رسیدگی به آنچه که او به عنوان بحران آب و هوایی توصیف میکند، است.
گرتا تونبرگ برای اولین بار فعالیتهای محیطزیستی خود را در آگوست ۲۰۱۸ آغاز کرد، زمانی که در سن ۱۵ سالگی به جای رفتن به مدرسه روزهایش را در خارج از پارلمان سوئد سپری میکرد تا برای گرم شدن جهانی هوای کره زمین با شعار “اعتصاب مدرسه برای آب و هوا” دولت را متوجه هشدارهای محیطزیستی کند. خیلی زود دانشجویان و دانشآموزان دیگری هم در اجتماعات خود به اعتراضات مشابه تونبرگ دست زدند. آنها با هم جنبشی اعتراضی را با موضوع اعتصاب مدارس برای اوضاع جوی تحت نام جمعهها برای آینده ترتیب دادند. بعد از سخنرانی گرتا تونبرگ در کنفرانس تغییرات آب و هوایی سال ۲۰۱۸ سازمان ملل متحد، اعتراض دانشجویان به طور هفتگی و در جایی از جهان برگزار شد. در سال ۲۰۱۹، حداقل دو تظاهرات چند شهری و هماهنگ شده با بیش از یک میلیون دانشآموز برگزار شد. در خانه، او خانوادهاش را متقاعد کرد که سبک زندگی خودشان را در چندین مورد تغییر دهند تا از سوی خود تاثیرات کربن را به حداقل رسانند، از جمله اجتناب از سفرهای هوایی و خوردن گوشت. در ادامه با آراد مگ همراه باشید.
گرتا تونبرگ، شخصیت سال ۲۰۱۹
شهرت جهانی و ناگهانی او سبب شده تا او به عنوان یک رهبر و هدف راه را ادامه دهد. در ماه مه ۲۰۱۹، چهرهی تونبرگ بر روی جلد مجله تایم منتشر شد که او را “رهبر نسل بعدی” نامید و اشاره کرد که بسیاری از آنها او را یک الگو میدانند. تونبرگ و جنبش اعتصاب مدارس نیز در مستندی ۳۰ دقیقهای توسط مجلهی وایس با عنوان “بار دیگر دنیا را گرتا کنیم” به نمایش درآمد. برخی رسانهها تاثیر او را در سطح جهانی به عنوان “تاثیر گرتا تونبرگ” توصیف کردهاند. تونبرگ افتخارات و جوایز بسیاری از جمله کمکهزینه انجمن سلطنتی جغرافیایی اسکاتلند را دریافت و در سال ۲۰۱۹ مجله تایم او را یکی از ۱۰۰ فرد تاثیرگذار و جوانترین شخصیت سال معرفی کرد. در سپتامبر ۲۰۱۹، او در اجلاس سازمان ملل متحد در نیویورک صحبت کرد. گرتا تونبرگ برای جایزه صلح نوبل سال ۲۰۱۹ هم نامزد شد.
گرتا تونبرگ در سکوت در کابین قایقی نشسته که او را از میان اقیانوس اطلس عبور خواهد داد. داخل قایق جمجمه گاوی به دیواره نصب شده است و کرهی زمینی که رنگش پریده و یک بارانی زرد دیده میشود. بیرون، هوا طوفانی است: بارانی که با شتاب به قایق برخورد میکند، عرشهی قایق یخ بسته و آب دریا کشتی را که این دختر کوچک به همراه پدرش و چند تن از همراهانش را از ویرجینیا به پرتغال خواهد برد به این سو و آن سو میکشد. برای یک لحظه، انگار تونبرگ یکی از چشمهای طوفان است، برکهای مصمم در مرکز گرداب هرج و مرجها. در اینجا به آرامی صحبت میکند. در بیرون از اینجا انگار به نظر میرسد که کل دنیای طبیعی صدای کوچک او را بیشتر و قویتر میکند و همراه با او فریاد میکشد.
او میگوید: ” ما نمیتوانیم طوری به زندگی ادامه دهیم که گویی فردایی وجود ندارد، زیرا فردایی وجود دارد. این چیزی است که ما میگویم.” این را در حالی میگوید که آستین سوئیشرت آبیاش را تا انتهای انگشتانش میکشد و دستهایش را میپوشاند.
این موضوع حقیقتی ساده است که از سوی دختر نوجوانی در لحظهای سرنوشتساز از تاریخ زمین بیان میشود. قایق بادبانی لاواگه بونده به بندر لیسبون خواهد رفت و از آنجا به مادرید سفر خواهد کرد، جایی که سازمان ملل میزبان کنفرانس آب و هوایی امسال است. این آخرین اجلاس درباره بحران آب و هوایی است که کشورها قبل از رسیدن به مهلت اصلی تعیین شده از سوی توافقنامه پاریس، به طرحهای جدید متعهد میشوند. این احتمال وجود دارد که درباره اقدام تغییرپذیری برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای توافق کنند زیرا از زمان انقلاب صنعتی افزایش دمای جهان به مرز ۱.۵ درجه سانتیگراد رسیده است. دانشمندان هشدار خواهند داد که تا سال ۲۰۳۰ تعداد ۳۵۰ میلیون نفر دیگر در معرض خشکسالی و حدود ۱۲۰ میلیون نفر در معرض فقر مطلق قرار خواهند گرفت. برای هر بخش از درجهای که دما افزایش مییابد، این مشکلات بدتر خواهند شد. این هراس افکنی نیست؛ علم است. برای دههها، محققان و فعالان تلاش کردهاند تا رهبران جهان را به طور جدی از تهدیدات آب و هوایی آگاه کنند. اما امسال، نوجوان معترضی به نوعی توانست توجه جهان را جذب کند.
گرتا تونبرگ با حذف مدرسه فعالیتهای جهانی خود را شروع کرد: از آگوست ۲۰۱۸، او روزها را یکی پس از دیگری در کمپ خود روبروی پارلمان سوئد گذراند، او پلاکاردی با زمینهی سفید که روی آن با رنگ مشکی نوشته شده بود ” Skolstrejk för klimatet” به معنای “اعتصاب مدرسه برای آب و هوا”. او پس از ۱۶ ماه با پاپ دیدار کرد و سران کشورهای دنیا را در سازمان ملل مورد خطاب قرار داد، با رئیس جمهور ایالات متحده بحث کرد و ۴ میلیون نفر برای پیوستن به اعتصاب جهانی آب و هوا در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹، که بزرگترین تظاهرات آب و هوایی در تاریخ بشر بود را تحت تاثیر خود قرار داد. تصویر او در نقاشیهای دیواری و لباسهای هالووین جایگزین دیگر نمادها شد و نام او به همه چیز گره خورد، از سهام دوچرخه گرفته تا سوسک (نوعی سوسک بسیار کوچک در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۹ به نام گرتا تونبرگ نامگذاری شد). مارگارت اتوود او را با ژاندارک مقایسه کرد. بعد از افزایش صد برابری واژگان و عبارتهای متصل به فعالیت تونبرگ، فرهنگنویسان در لغتنامه کالینز، ایده پیشروی تونبرگ در ساخت عبارت “اعتصاب آب و هوا” را به عنوان عبارت سال اعلام کردند.
سیاستهای جنبش آب و هوا همچون خود پدیده و به همان اندازه ریشهای و پیچیده است و گرتا تونبرگ هیچ راهحل جادویی ندارد. اما او در تغییر نگرشی جهانی نسبت به شرایط بحران تغییرات آب و هوایی موفق بوده است و میلیون ها نگرانی مبهم و اضطرابهای شبانه را به جنبشی جهانی تبدیل کرده که خواستار تغییری فوری است. او برای کسانی که حاضر به اقدام هستند، در برابر کسانی که با شرمساری تمام حاضر به انجام هیچ کاری نیستند، فراخوانی اخلاقی پیشنهاد کرده است. او رهبران جهان، از شهرداران گرفته تا روسای جمهور را متقاعد کرده است که تعهداتی را که قبلا درباره آنها کوتاهی داشتهاند و خود تا اندازهای عامل این اتفاق هستند را عملی کنند: پس از اینکه او با پارلمان صحبت کرد و با گروه زیست محیطی بریتانیایی جنبش علیه انقراض (برای مطالعه درباره انقراض گونه ها، کلیک کنید) همپیمان شد، انگلستان قانونی را تصویب کرد که به موجب آن کشور متعهد شد تا تاثیرات مبنی بر افزایش کربن را به حداقل رساند و در نهایت از بین ببرد. او توجه جهان را به بیعدالتیهای محیطی معطوف ساخت که فعالان جوان بومی سالها است در این زمینه دست به اعتراضات گسترده زدهاند. به خاطر او، صدها هزار نوجوان موسوم به “گرتاها” از لبنان گرفته تا لیبریا مدرسه را ترک کردهاند تا همسالان خود را در اعتصابهای آب و هوایی در سراسر جهان رهبری کنند.
ال گور، معاون سابق رئیس جمهور که برای دهههای فعالیت متمادی در زمینه حمایت از محیط زیست و آب و هوا برنده جایزه صلح نوبل شد، به مجلهی تایم میگوید: ” این لحظهای است که بسیار متفاوت است، در طول تاریخ، بسیاری از جنبشهای اجتماعی بسیار بزرگ در همان لحظهای که جوانان تصمیم گرفتند آن جنبش را به نهضت تبدیل کنند، توانستند حساسیت لازم را ایجاد کنند.”
تونبرگ ۱۶ ساله است، اما به ۱۲ سالهها میخورد. او معمولا موهای قهوهای روشنش را در دوطرف شانهاش گیسبافت میکند. او سندروم آسپرگر دارد، به این معنی که او با همه افرادی که ملاقات میکند، نمیتواند با یک ثبات عاطفی عمل کند. او از جمعیت بدش میآید؛ بحثهای بیمعنی را نادیده میگیرد؛ و مستقیم و ساده و رُک صحبت میکند. او نمیتواند چاپلوس یا منحرف کنندهی افکار عمومی باشد. او تحتتاثیر افراد مشهور قرار نمیگیرد و به نظر نمیرسد که به شهرت رو به رشد خودش علاقهای هم داشته باشد. اما این ویژگیها به او کمک کردند تا به چهرهای جهانی تبدیل شود. در حالی که دیگران برای کاهش تنش لبخند میزنند، تونبرگ بیشتر در این راه تحلیل میرود. جایی که دیگران به زبان حرف میزنند، تونبرگ دقت علوم را تکرار میکند: “اقیانوسها بالا خواهند آمد. شهرها زیر آب خواهند رفت و میلیونها نفر متحمل رنج بسیاری خواهند شد”.
او در ماه ژانویه به کنوانسیون سالانه مدیران و رهبران جهان در اجلاس اقتصاد جهانی در داوس سوئیس گفت: ” من میخواهم شما دچار وحشتی شوید که من هر روزه آن را احساس میکنم و سپس میخواهم کاری کنید”.
گرتا تونبرگ رهبر هیچ گروه سیاسی یا طرفدار گروه خاصی نیست. او نخستین کسی نیست که درباره بحران تغییرات آب و هوایی هشدار میدهد و یا تنها آدمی نیست که بهترین راهکارها را برای مدیریت این بحران داشته باشد. او دانشمند یا سیاستمدار نیست. او هیچ دسترسی به ابزارهای سنتی نفوذ ندارد: او میلیونر یا پرنسس نیست، ستاره پاپ و یا حتی آدم بزرگ و بالغی هم نیست. او دخترِ نوجوانِ معمولی است که با شجاعت برای بیان حقیقت به قدرتمندان، به نماد یک نسل تبدیل شده است. تونبرگ با توضیح دادن خطری انتزاعی به همراه خشم ناشی از بیعدالتی علیه محیط زیست و شرایط اقلیمی و جوی، تبدیل به صدایی شده که مهمترین مسالهای را که تاکنون زمین با آن روبرو شده است فریاد میزند.
در طول راه، او به عنوان پرچمدار یک استاندارد در نبردی نسلی ظاهر شده است، تجسمی از فعالان جوان در سراسر جهان که برای همه چیز از کنترل سلاح تا مردمسالاری نیابتی مبارزه میکنند. اعتصاب جهانی او برای تغییرات آب و هوایی بزرگترین و بینالمللیترین جنبشی است که جوانان در آن شرکت داشتهاند، اما متاسفانه فقط این اعتراض نیست: نوجوانان در ایالات متحده در حال سازماندهی مبارزه با خشونت مسلحانه هستند و طرفدار کاندیداهای هستند که طرفدار مسیر آنها باشد؛ دانشجویان در هنگکنگ در حال مبارزه برای مردمسالاری نیابتی هستند؛ و جوانان از آمریکای جنوبی تا اروپا برای بازسازی اقتصاد جهانی از این کشور به آن کشور میروند. فعالیت تونبرگ با اعتراضات این چنینی علیه نابرابریها همسو نیست، اما حضور مصرانه او نشاندهندهی خشم جوانان در سراسر جهان است. براساس نظرسنجی ماه دسامبر سازمان عفو بینالملل، جوانان ۲۲ کشور تغییرات آب و هوایی را مهمترین مساله جهان میدانند. او یادآور این است که اکنون افرادی که مسئول و در قدرت هستند برای همیشه چنین نخواهند بود و جوانانی که میراثدار دولتهای ناکارآمد، اقتصادهای درهم شکسته و سیارهای هستند که به شدت در حال مرگ است خواهند دانست که چقدر بزرگسالان در ناامیدی و شکست آنها مقصر بودهاند .
وارشینی پراکاش، ۲۶ ساله، که همزمان جنبش طلوع را به راه انداخت، گروهی حمایتی از جوانان آمریکایی که خواهان برنامه نیو دیل سبز هستند، به مجلهی تایم میگوید: ” او سمبل رنج، محرومیت، ناامیدی و عصبانیت – در برخی موارد هم امید – بسیاری از جوانانی است که حتی به سنی هم نخواهند رسید که بتوانند رای دهند زیرا زمانی رسیده که آینده آنها محکوم به نابودی است.”
اهمیت گرتا تونبرگ درست زمانی شکل میگیرد که ضرورتی بر مبنای واقعیتی علمی با فقدان قطعیت در سیاست جهانی برخورد میکند. هر ساله که کربن بیشتری را وارد اتمسفر میکنیم، سیاره به نقطهای نزدیک میشود که دیگر قابل بازگشت نیست، سیارهای که در آن زندگی جاری است، همان طور که میدانیم، زندگی روی خود را به شکل غیرقابل استفادهای تغییر داده است. با این حال، از نظر علمی، این سیاره نمیتواند مانع تنزلی دیگر شود؛ از نظر سیاسی، این ممکن است قبل از اینکه خیلی دیر شود بهترین شانس ما برای ایجاد تغییری سریع باشد.
سال آینده سالی سرنوشتساز خواهد بود: اتحادیه اروپا در حال برنامهریزی اعمال مالیات برای کشورهایی است که با تغییرات آب و هوایی مبارزه نمیکنند؛ بخش انرژی جهانی با حساب مالی مواجه خواهد شد؛ چین برنامههای توسعهای خود را به پنج سال آینده موکول خواهد کرد و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مشخص خواهد کرد که آیا رهبر جهانِ آزاد، علم تغییرات آب و هوایی را نادیده میگیرد یا نه!.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، به مجلهی تایم گفت: ” وقتی شما رهبر هستید و افراد جوانی را دارید که هر هفته با چنین پیامی دست به اعتراض میزنند، نمیتوانید هیچ واکنشی نشان ندهید. آنها به تغییر من کمک میکنند”. رهبران به فشار پاسخ میدهند، فشار توسط جنبشها به وجود میآید و جنبشها از سوی هزاران مردمی به راه میافتد که دیدگاه خود را تغییر دادهاند. و گاهی بهترین راه برای تغییر ذهن، دیدن جهان از دیدگاه یک کودک است.
احتمالا قد تونبرگ ۵ فوت است. او قد بلند است اما با لباس مشکی بارانی و خیلی بزرگش کوچکتر به نظر میرسد. اواخر نوامبر وقت مناسبی برای عبور از اقیانوس اطلس نیست: دریاها طوفانیاند، بادهای شدیدی میوزد و قایق کوچک – شبیه کرجی است که بدنهاش سوراخ شده- هفتهها است که با امواج سهمگین دست و پنجه نرم میکند. در ابتدا، تونبرگ دچار دریازدگی شد. یکبار، موج عظیمی از قایق رد شد و یک صندلی را از روی عرشه پَرت و طنابها را پاره کرد. بار دیگر با صدای رعد و برق از جایش پرید و خدمه از آن میترسیدند که رعد به دکل اصابت کند.
اما وقتی ساکت بود آرام به نظر میترسید. بیشترِ بعد از ظهرها را در اتاق سپری میکرد و به کتابهای صوتی گوش و به همکشتیهای خود بازی یاتزی (نوعی بازی با دو تاس) را یاد میداد. در روزهای آرام از عرشه بالا میرفت و به دریای پهناورِ رنگ پریده نگاه میکرد. جایی پایینتر از سطح آب، میلیونها تن پلاستیک پیچ و تاب میخورد (برای مطالعه در مورد میزان حجم زباله در کره زمین، کلیک کنید). هزاران مایل به سمت شمال، یخ های دریا در حال ذوب هستند.
تونبرگ با بصیرت یک بزرگسال با مشکلات دنیا روبرو میشود، اما او هنوز بچه است. او عاشق شلوار ورزشی و کتانیهای وِلکرو است و همراه با خواهر ۱۴ سالهاش دستبندهای مشابه به دست میکنند. او اسبها را دوست دارد. مادرش مالنا اِرنمان یکی از خوانندگان برجسته اپرا در سوئد است. پدرش سوانته تونبرگ خویشاوند نزدیکی با سوانت آرینوس، شیمیدان برنده جایزه نوبل دارد که درباره چگونگی تاثیر دیاکسید کربن در اتمسفر بر افزایش دمای سطح زمین مطالعه کرده بود.
بیش از یک قرن پس از آن که چنین علمی شناخته شد، معلم دبستان تونبرگ ویدیویی از آثار دیاکسید کربن را برای دانشآموزان به نمایش گذاشت: خرسهای قطبی گرسنه، آب و هوای طوفانی و سیل. معلم توضیح داد که همه اینها به دلیل تغییرات آب و هوایی اتفاق میافتد. بعد از آن، همهی کلاس ناراحت شدند، اما تفاوتی که وجود داشت این بود که بچههای دیگر قادر به ادامهی کلاس بودند. اما گرتا تونبرگ نمیتوانست. به شدت احساس تنهایی میکرد. او ۱۱ سال داشت که دچار افسردگی شدیدی شد. برای چند ماه، او تقریبا به طور کامل صحبت نکرد و آنقدر اندک غذا میخورد که نزدیک بود کارش به بیمارستان برسد؛ این دوره از سوءتغذیه بعدها سبب اختلال در روند رشد او شد. پدر و مادرش همهی وقت خود را صرف نگهداری و مراقبت از گرتا کردند، پدرش این دوره از زندگیشان را اندوه بیپایان مینامد و خود گرتا هم بیشتر احساس سردرگمی میکرد. او میگوید: ” من نمیتوانستم بفهمم که چطور ممکن است چنین چه چیزی وجود داشته باشد، تهدیدی وجودی است و با وجود این ما نسبت به آن توجهی نمیکردیم، گاهی خودم را گول میزدم که اگر چنین اتفاقی بیافتد سیاستمداران حتما مراقب همه چیز خواهند بود”.
در ابتدا، پدر تونبرگ به او اطمینان داد که همه چیز بهتر خواهد شد، اما وقتی خودش بیشتر در مورد بحران آب و هوا مطالعه کرد، متوجه شد که جز حرفهای توخالی چیزی به دخترش نگفته است. پس از اینکه به لیسبون رسیدیم، ساوانته به مجلهی تایم گفت: ” متوجه شدم که او درست میگوید و من اشتباه میکردم و درواقع کل زندگیام را اشتباه رفتهام”. خانواده در تلاش برای تسکین دخترشان، شروع به تغییر عادات زندگی خود برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای کردند. آنها اغلب خوردن گوشت و نصب صفحات خورشیدی را کنار گذاشته و شروع به پرورش سبزیجات کردند و مادرش که برای اجرای برنامه به سراسر اروپا سفر میکند، سفر هوایی را برای همیشه کنار گذاشت. ساوانته در حالی که مشغول خوردن است میگوید: “ما این کارها را انجام دادیم نه برای اینکه شرایط جوی را از این بحران نجات دهیم زیرا در ابتدا اصلا اهمیتی به این موضوع نمیدادیم، فقط برای اینکه او را خوشحال کنیم تا دوباره به زندگی برگردد.”
تشخیص سندروم آسپرگرِ تونبرگ کمک کرد تا بفهمیم چرا چنین واکنش قوی را برای مطالعه در مورد بحران آب و هوا داشته است. به این دلیل که او اطلاعات را به همان روشی که مردم عادی با عصب معمولی انجام میدهند، انجام نمیدهد، او نتوانست این واقعیت را که سیارهی او با خطر بزرگی روبروست درک و در ذهن خود طبقهبندی کند. او طی تعطیلات مدرسه در اوایل امسال به تایم گفت: ” من دنیا را سیاه و سفید میبینم، اعتقادی به مصالحه ندارم، اگر مثل بقیه بودم، ادامه میدادم و این بحران را نادیده میگرفتم.” اگر به شکل دیگری از قدرت فکری خود استفاده میکرد؛ برخی جنبهها قدرت تشخیص او ستودنی است، او توضیح داد: ” من نمیتوانم ساعتها بنشینم و چیزهایی را بخوانم که به آنها علاقه دارم.” تمرکز و شیوه صحبت تونبرگ بسیار فراتر از سن و سال اوست. هنگامی که از کنار همکلاسیهای خود در مدرسه رد میشد، گفت که “بچهها خیلی پر سر و صدا هستند”، انگار که خودش یکی از آنها نیست.
در ماه می سال ۲۰۱۸، پس از آن که گرتا تونبرگ مقالهای درباره تغییرات آب و هوایی نوشت و در روزنامهای سوئدی منتشر شد، تعدادی از فعالان اقلیم اسکاندیناوی با او تماس گرفتند. تونبرگ به آنها پیشنهاد کرد که از دانش آموزان دبیرستان مارجری استونمن داگلاس در پارکلند فلوریدا یاد بگیرند، دانشآموزانی که به تازگی تجمعهای مدرسهای را برای اعتراض به خشونت مسلحانه در آمریکا ترتیب دادند. فعالان زیادی بر خلاف این ایده فعالیت کردند، اما این چیزی بود که تونبرگ به آن فکر میکرد. او به خانوادهی خود گفت که برای تحت فشار قرار دادن دولت سوئد به منظور تعهد به اهداف توافقنامه پاریس، دست به اعتصاب خواهد زد. او به آنها گفت که اعتصاب او تا زمان انتخابات سوئد در سپتامبر ۲۰۱۸ ادامه خواهد داشت.
در آغاز پدر و مادر تونبرگ از این که دختر آنها کلاسهایش را به کلی از دست داده بود بسیار نگران بودند و معلمانش پیشنهاد کرده بودند که راه دیگری برای اعتراض پیدا کند. اما تونبرگ در راهش ثابت قدم بود. او پروانهی موتوری را طراحی کرد که روی آن حقایقی درباره میزان انقراض نوشته شده بود و بودجههای اختصاص داده شده که سبب افزایش دیاکسید کربن میشوند. روی هر پروانهی موتوری نوشته بود: ” نام من گرتا است، من کلاس نهم هستم، و من یک معترض مدرسهای برای بحران اقلیمی هستم، و تا زمانی که شما بزرگترهای لعنتی کاری برای آیندهی من نکنید من از کارهای خود دست برنمیدارم.”
در ۲۰ اوت ۲۰۱۸، تونبرگ مقابل ساختمان پارلمان سوئد قرار گرفت،گرمکنی آبی به تن و علامت اعتصاب مدرسه خود را به به دست داشت. او حمایت هیچ نهادی را با خود به همراه نداشت، بدون هیچ پشتیبان رسمی و هیچکسی در کنارش نبود. اما انجام کاری با پافشاری حتی اگر فقط خودت را داشته باشی احساس خوبی را به همراه دارد و بهتر از دست روی دست گذاشتن است. او میگوید: ” در درجه اول، مطالعه و تحقیق درباره شرایط و تغییرات آب و هوایی مرا از افسردگی نجات داد، با اینکه کارهایی وجود دارد که میتوانستم برای بهبود وضعیت خود انجام دهم. وقت آن را نداشتم که بیش از این افسرده باشم.” پدرش میگوید پس از اینکه فعالیتهای اعتراضی خود را شروع کرد انگار دوباره به زندگی برگشته بود.
روز اول اعتصاب اقلیمی، گرتا تونبرگ تنها بود. روی زمین ولو شده بود و به نظر نمیرسید از کوله پشتیاش بزرگتر باشد. یکی از سردترین روزهای ماه اوت بود. او در مورد اعتصاب خود در رسانههای اجتماعی صحبت کرد و چند نفر از روزنامه نگاران هم با او صحبت کردند، اما بیشتر روز خودش بود و خودش. ناهارش را که ماکارونی لوبیا بود از کوله پشتیاش بیرون آورد و شروع به خوردن کرد، ساعت ۳ بعد از ظهر وقتی که معمولا مدرسه تعطیل میشود، پدرش برای بردن او به خانه به سراغش آمد و تا خانه باهم دوچرخهسواری کردند.
در روز دوم، فردی به او پیوست. او میگوید:” قدم بزرگی بود، از یک نفر شدیم دو نفر. حالا این دیگر فقط اعتراض من نیست؛ حالا اعتراض ماها از مدرسه است.” چند روز بعد، چندی دیگر اضافه شدند. یکی از فعالان صلح سبز برایش پد تای گیاهی آورد و تونبرگ برای نخستین بار آن را امتحان کرد. آنها ناگهان به گروهی بزرگ تبدیل شدند: در ابتدا فقط یک نفر بود که قدرت پذیرش وضع کنونی آب و هوایی را نداشت، بعد شدند دو نفر، سپس هشت نفر و بعد چهل نفر، و سپس صدها نفر. سپس هزاران نفر و اکنون میلیونها نفر.
در اوایل سپتامبر، مردم به طور کافی به اعتصاب آب و هوایی تونبرگ در استکهلم پیوستند و اعلام کرد که هر جمعه تا زمانی که سوئد با توافقنامه پاریس متحد شود، به این اعتصاب ادامه خواهد داد. و جنبش جمعهها برای آینده متولد شد. تا پایان سال ۲۰۱۸، دهها هزار دانشآموز در سراسر اروپا در روزهای جمعه شروع به ترک مدرسه کردند تا اعتراض خود را به رهبران خود اعلام کنند. در ماه ژانویه، ۳۵.۰۰۰ دانشآموز به دنبال الگوبرداری از تونبرگ در بلژیک اعتراض کردند. جنبش به شکل رشتههای عصب فراگیر شد. هنگامی که وزیر محیطزیست بلژیک به اعتصاب کنندگان توهین کرد، اعتراضهای عمومی او را وادار به استعفا کرد.
تا سپتامبر ۲۰۱۹، اعتراضهای اقلیمی تا شمال اروپا گسترش یافت. بنا بر گزارشها در شهر نیویورک، دویست و پنجاه هزار نفر در پارک بتری و اطراف سیتیهال راهپیمایی کردند. در لندن، ۱۰۰۰۰۰ نفر در خیابانهای نزدیک کلیسای وست مینستر، در جوار ساعت بیگ بن تجمع کردند. در آلمان، در مجموع ۱.۴ میلیون نفر به خیابانها آمدند، هزاران نفر در دروازه براندنبورگ در برلین جمع شدند و حدود ۶۰۰ نفر هم در دیگر شهرهای آلمان راهپیمایی کردند. از قطب جنوب تا پاپوآ گینهنو، از کابل تا ژوهانسبورگ، حدود ۴ میلیون نفر از هر سن و سالی در این اعتراض شرکت کردند. پلاکاردهایی که در دست داشتند روایتگر یک داستان بود. در لندن: دنیا گرمتر از لئوناردو دیکاپریو جوان است. در ترکیه: هر فیلم آخرالزمانی با نادیده گرفتن یک دانشمند شروع میشود. در نیویورک: دایناسورها هم تصور میکردند که به اندازه کافی زمان دارند. صدها تصویرِ تونبرگ در اعتراضها دیده میشد و یا حرفهای او را روی پلاکاردها نوشته بودند. شعار “جهان را دوباره گرتا کنیم” با قدرت فریاد زده میشد.
خلوص اخلاقی و معنوی او جوانان بسیاری را در سراسر دنیا تحت تاثیر قرار داد. ریتا آموریم، دانشآموزی ۱۶ ساله اهل لیسبون که در ماه دسامبر چهار ساعت منتظر ماند تا فقط بتواند از نزدیک گرتا تونبرگ را ببیند، میگوید: ” میخواهم مثل او باشم.”
در شهر اودیپورِ هند، ویدیت بایاِ ۱۷ ساله، با تنها ۶ نفر در ماه مارس، اعتراضهای آب و هوایی خود را آغاز کرد؛ تا ماه سپتامبر، تعداد آنها به ۸۰ نفر رسید. در شهر برازیلیاِ برزیل، آرتیمسا زاکریاباِ ۱۹ ساله، به همراه زنان بومی برای آمازون گرفتار آتش راهپیمایی و سپس برای شرکت در اجلاس آب و هوایی سازمان ملل متحد به شهر نیویورک سفر کردند. در شهر گویلینِ چین،هاوی اویِ ۱۶ ساله، در اقدامی انفرادی، تصویری از خود را به صورت آنلاین مقابل ادارات دولتی شهر در اعتراض به بحران آب و هوایی منتشر کرد؛ او در نهایت دستگیر شد زیرا اعتراضش را غیرقانونی دانستند. در شهر مسکو، آرشاک ماکیچیانِ ۲۵ ساله به طور انفرادی برای بحران آب و هوایی اعتراض کرد، او این کار را در کشوری انجام داد که اعتراضهای خیابانی به شدت محکوم میشود و ریسک دستگیری را به جان خرید. در شهر هاریدوار هند، ریدیما پاندئیِ ۱۱ ساله به همراه ۱۵ کودک دیگر از جمله گرتا تونبرگ، در امضاء شکایت در سازمان ملل متحد علیه آلمان، فرانسه، برزیل، آرژانتین و ترکیه پیوست و مدعی شد که شکست دولتها در مقابله با بحران آب و هوا به معنای نقض حقوق کودکان است.
در شهر نیویورک، شیای باستیداِ ۱۷ ساله که اصالتا از قبیله آتِمی و از بومیان مکزیک است، ۶۰۰ نفر از همسالان خود را در تجمعهای بحران آب و هوایی از دبیرستان خود در منهتن رهبری کرد. و در شهر کامپالا، اوگاندا، هیلدا ناکابویِ ۲۲ ساله، بعد از اینکه متوجه شد بارانهای شدید و خشکسالیهای طولانیمدت که محصولات کشاورزی خانوادهاش را تهدید میکند، میتواند نتیجه گرم شدن جهانی هوای کره زمین باشد، تجمعهای جمعهها برای آینده را در شهر خود به راه انداخت، او میگوید: ” قبل از اینکه چیزی در مورد تغییرات و بحران آب و هوایی بدانم، تاثیرات آن را در زندگی خودم تجربه میکردم.”
فعالیت کودکان سبب شد تا پدر و مادرها هم تحت تاثیر قرار گیرند. در سائوپائلو، ایزابلا پراتا به گروهی به نام پدر و مادرها برای آینده و برای حمایت از کودکان فعال پیوست. او میگوید: ” این تصویری از این نسل است.”
همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. درست یک سال پیش، نوجوان ساکت و بدون هیچ دوستی از خواب بیدار شد، گرمکن آبی خود را پوشید و ساعتها مقابل پارلمان سوئد در اعتراضی انفرادی به تنهایی نشست. چهارده ماه بعد، او تبدیل به صدای میلیونها نفر و نماد جنبشی جهانی شد.
در روز سوم دسامبر، قایق بادبانی لاواگه بونده در کنار ساحل به سمت مسیر پروازی بزرگترین فرودگاه پرتغال پهلو گرفت. تونبرگ و پدرش روی عرشه ایستاده بودند و برای صدها نفری که در روزی آفتابی و سرد گردِ هم آمده بودند تا بازگشت دوباره آنها به اروپا را خوش آمد بگویند، دست تکان دادند. بالای سرش هواپیماها پرواز میکردند و تونبرگ میتوانست با بهترین خدمات مسافرتی سفری آسوده را برای عبور از اقیانوس داشته باشد. به طور تقریبی روزانه ۱۲۴۰۰۰ پرواز هوایی انجام میشود که روزانه میلیونها تن گاز گلخانهای را وارد اتمسفر میکند. فاجعهبار است. پس از اینکه بعد از هفتهها با پاهای لرزان روی زمین خشک پا گذاشت، به خبرنگاران گفت: ” من به این دلیل هوایی سفر نمیکنم چون میخواهم همه این کار را انجام دهند، با این کارم میخواهم به همه بگویم که زندگی براساس روال همیشگی که در گذشته داشتیم دیگر ممکن نیست، سبک زندگی ما نیاز به تغییراتی اساسی دارد.”
او مقابل حجم بسیاری از دوربینهای تلویزیونی و گزارشگران قرار گرفت و ادامه داد: ” مردم قدرت خشم کودکان را دستکم میگیرند، ما عصبانی و ناامید هستیم البته به خاطر دلایل خوبی که داریم. اگر آنها میخواهند ما به این خشم خود پایان دهیم پس شاید آنها باید دست از عصبانی کردن ما بردارند.” وقتی صحبتهایش تمام شد ناگهان جمعیت به خروش آمد و همه باهم برای او هورایی بلند سردادند.




حرفهای او اغلب صاف و پوستکنده هستند. او در نخستین سخنرانی بزرگ خود در کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل در لهستان در دسامبر گذشته گفت: ” شما میگویید که بچههای خود را بیشتر از هر چیزی دوست دارید در حالی که شما آینده آنها را در مقابل چشمانشان میدزدید و از بین میبرید.” خطابههای او به سرعت همه جا منتشر میشود. در طول سال گذشته، او دهها نکته مشابه را به مدیران اجرایی و روسای دولت گرفته تا رهبران فکری و ستارههای فیلم یادآورد شد. هر بار، تونبرگ به آرامی اما با قدرت صحبت میکند، و از بیعدالتی آشکاری صحبت میکند که اغلب برای افراد بسیار جوان قابل لمس است: بزرگترها، با رد رویارویی با این بحران وحشتناک، در بهترین حالت کارها و رفتارهای احمقانه میکنند و در بدترین حالت به بدلیل فساد از این بحران سوءاستفاده میکنند. برای آنهایی که ترس گرتا تونبرگ را درک میکنند، صداقت گستاخانه تونبرگ نوعی پاکسازی درونی است. برای آنهایی که چنین نیستند، تونبرگ تهدید به حساب میآید. او امیدوارانه صحبت نمیکند؛ بُرندهترین سلاح او شرم است.
او در ماه سپتامبر در حالی که با سران کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل صحبت میکرد، هیچ ابایی از حرف زدن نداشت: ” ما در ابتدای انقراضی جمعی هستیم اما تنها چیزی که شما میتوانید در مورد آن صحبت کنید، پول و قصههای مربوط به رشد اقتصادی همیشگی است. چطور جرات میکنید از چنین چیزهایی صحبت کنید؟”
مری رابینسون، رئیسجمهور سابق ایرلند که به عنوان فرستاده اقلیمی سازمان ملل پیش از مذاکرات آب و هوایی پاریس خدمت میکرد، سالها زمان را صرف بحث در مورد این موضوع کرد که تغییرات آب و هوایی ملتهای کوچک و جوامع بومی را نابود خواهد کرد. این پیام در گوشهای ناشنوا فرو نمیرود و میگوید: “مردم اغلب میگویند، آه .. بله، من که اینطوری نیستم! من به نفع محیط زیست کار میکنم! چیزی که کودکان میگویند “ما آینده نداریم” از هر چیزی موثرتر است. وقتی بچهها چنین چیزی میگویند، بزرگترها احساس خیلی بدی خواهند داشت.”
این صراحت و جسارت تونبرگ با اینکه توجههای زیادی را به سمت او جذب کرد اما حجمهای از انتقادات منفی را به سویش سرازیر کرد. برخی از فعالان بومی و نژادی میپرسند که چرا وقتی یک دختر سفیدپوستِ اروپایی از بحران اقلیمی حرف میزند توجه همه به سمتش میرود در حالی که دانشمندان بسیاری دهههاست که بر روی چنین مسائلی کار میکنند و چنین حجم توجهی را تجربه نکرده اند. خود تونبرگ گاهی از توجه رسانهها به او ناامید میشود و اغلب از سر راهشان کنار میرود تا فعالان دیگر، به خصوص افراد بومی در مرکز توجه قرار گیرند. در کنفرانسی مطبوعاتی در مادرید، درست قبل از تظاهرات دستهجمعی، او از روزنامه نگاران خواهش کرد تا فقط از او سوال نپرسند، بلکه از همه اعضا و سازماندهندگان جنبش جمعهها برای آینده که در کنار او هستند سوال کنند. او برای ادامه صحبت و مشارکت دادن دیگران از باقی اعضا میپرسید: “شما چه فکر میکنید؟”
برخی از فعالان قدیمیتر محیطزیست گله کردند که موفقیت چشمگیر دختری نوجوان که فقط در حال دور زدن مدرسه است فعالیتهای آنها را مبنی سالها تلاش برای تصویب قوانین محکم به نفع محیطزیست تحتالشعاع قرار داده است. راشل کیت، رئیس مدرسه فلچر در دانشگاه تافتس و رهبری کهنهکار در زمینه بحران آب و هوایی، میگوید: “آنها میخواهند تنها کسانی باشند که امتیاز این تغییر را به دست میآورند”. براساس گزارشها، به طور کلی هیچ گروه محیطزیستی منتقد منفی عملکرد گرتا تونبرگ نیست.

برخی از مخالفان او شخصا به او حمله کردهاند. ترول های آنلاین از ظاهر و سبک گفتاری او ساخته شد تا او را مورد تمسخر قرار دهند. در رم، فردی صورتکی از او را روی پلی آویزان کرد؛ زیر صورتک نوشته شده بود گرتا خدای شماست. در آلبرتا، در قلب منطقه استخراج نفت در کانادا، پلیس مجبور به محافظت از گرتا و پدرش در مقابل مردی شد که فریاد میزند “اینجا کشوری نفتی است”. ماکسیم برنیه، رهبر جناح راست مردم کانادا، در صفحه توئیتر خود نوشت: “تونبرگ به روشنی از نظر مغزی مشکل دارد”. او بعدا انتقاد خود را پس گرفت و او را فقط یک “سرباز” خواند. رئیسجمهور روسیه، ولادیمر پوتین به طور کلی تونبرگ را نادیده گرفت و در نشستی خبری در ماه اکتبر اعلام کرد: “من به این هیجانات پیشِ پا افتاده اهمیتی نمیدهم”. دونالد ترامپ با طعنه و کنایه او را در توئیتر خود چنین خطاب کرد: ” دختری جوان و بسیار خوشحال که به دنبال آینده درخشان و شگفتانگیزی است”. پس از اینکه تونبرگ توئیتی را درباره قتل عام مردم بومی در برزیل منتشر کرد، ژائیر بولسونارو، رئیسجمهور این کشور، او را با سخنان توهینآمیزی مورد انتقاد قرار داد که به طور کلی همه آنها را میتوان در “بچه ننه” خلاصه کرد. تونبرگ با انتقادات زیادی روبروست. او توئیت ترامپ و بولسونارو را در بایوی توئیترش نوشت.
همیشه هم، همه چیز آسان نیست. هیچکس، به ویژه دختری نوجوان، دوست ندارد که ظاهر و اطوار و اخلاق او در فضای مجازی مورد تمسخر قرار گیرد. اما برای گرتا تونبرگ، این بخشی از واقعیت روزمره است. وقتی در بهار سال گذشته با قطار از هامبورگِ آلمان میگذشت به تایم گفت: ” من باید حواسم به هر کاری که انجام میدهم باشد، هر چیزی که میگویم، هر چیزی که میپوشم و هر چیزی که میخورم – همه چیز! هر چیزی که بگویم بازتاب آن در مردم جلوه پیدا میکند، بنابراین باید همیشه دو قدم جلوتر از دیگران فکر کنم.” کنار پدرش نشسته بود که دیدگاههای نفرتانگیز برخی مردم را میخواند؛ ظاهرا یکی از روسای مارکی ورزشی در سوئد، بیماری آسپرگر او را مسخره کرده بود؛ به نشانهی بیاعتنایی شانه بالا انداخت. مردم بسیاری او و خانوادهاش را تهدید به مرگ کردهاند که در حال حاضر اغلب در سفرهایشان از سوی پلیس مورد حمایت قرار میگیرند. اما بیش از اینها شاهد واکنش جهانی اعتراضکنندگان آب و هوایی نسبت به بحران موجود است. او میگوید: ” در واقع، فکر میکنم این بهترین نشانه است زیرا عملکرد ما نشان میدهد که واقعا توانستیم تفاوتی ایجاد کنیم و آنها ما را همچون یک تهدید میبینند”.
تعیین کمیت به اصطلاح اثرات گرتا تا حدی دشوار است، به این دلیل که اغلب موضوعات او در قالب وعدهها و اهداف مشخص شدهاند. اما تعهدات به همان اندازه پیشرفت میکنند که گفتگوهای آب و هوایی مدت مدیدی است بدون نتیجهای اثربخش باقی ماندهاند. در آمریکا، دموکراتها در هنگام الویتبندی موضوعات دیگر، در مورد پرداختن به مقولهی گرم شدن جهانی هوای کره زمین مدتهاست که تعلل میکنند، در حالی که بسیاری از جمهوری خواهان به سادگی این علم را انکار کردهاند. در کشورهایی که طبقه متوسط بیشترین جمعیت را تشکیل میدهد، همچون چین و هند، رهبران بر این باورند که باید اجازه سوزاندن سوختهای فسیلی را به دست آورند، چرا که کشورهای غنیتر از آنها این کار را انجام میدهند.
این مذاکرات بر سر هر میزان درجهای که به بحران نزدیکتر میشویم با چالشی ضروری و فوری در هر نتیجهگیری به پایان میرسد. حفظ دمای جهانی تا ۱.۵ درجه سانتی گراد به مقامات منتخبی نیاز دارد تا فورا و به طوری چشمگیر اقدام کنند. در جهان توسعهیافته، انتقال سریع از سوختهای فسیلی میتواند سبب افزایش شدید قیمت گاز و گرمایش و اختلال در صنایعی شود که میلیون ها نفر در آنها مشغول به کارند. در جنوب کره زمین، کاهش انتشار گازهای گلخانهای به معنای بازنگری در عناصری کلیدی است که چگونگی ساخت اقتصاد کشورها را نشان میدهد. اگر چنین شود، تولید گازهای گلخانهای در هر سال به طور متوسط به ۷.۶ درصد کاهش خواهد یافت – شاهکار است – در حالی که از نظر علمی ممکن است اما نیازمند تغییرات انقلابی خواهد بود.
دستیابی به توافقی قاطع در حال انجام است. فورچون جهانی ۵۰۰ که با فشار عمده برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای خود مواجه هستند، متوجه شدهاند که مصرف معقول و استفاده از میزان مجاز سبب ایجاد روابطعمومی خوب میشود. در ماه ژوئن، شرکت هواپیمایی کیالام کمپین “پرواز مسئولانه” را راهاندازی کرد که مشتریان را تشویق کرد تا از سفرهای هوایی غیر ضروری دوری کنند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، در ماه ژوئیه، رئیس اوپک، اتحادیه صاحبان صنایع مشابه که بخش اعظم تولید نفت جهان را کنترل میکند، اعتصاب کنندگان اقلیمی را “بزرگترین تهدید” برای صنعت خود نامید. در ماه سپتامبر، کارمندان آمازون، فیس بوک و دیگر شرکتهای بزرگ در طول اعتراضهای آب و هوایی از شرکت بیرون رفتند و به صف اعتصاب کنندگان پیوستند. و در ماه نوامبر، شرکت هواپیمایی امارات به بیبیسی گفت که اعتصاب کنندگان آب و هوایی به او کمک کردند تا متوجه شود که “ما به اندازه کافی در این کار سهیم نیستیم”. در ماه دسامبر، کلاوس شواب بنیانگذار و مدیر عامل مجمع جهانی اقتصاد، بیانیهای را منتشر کرد که از رهبران تجاری جهانی خواست تا مسئولیت را نسبت به سرمایهداری ترجیح دهند و به آنان گوشزد کرد که به عنوان مباشران محیطزیستی و اصولی جهان برای نسلهای آینده عمل کنند.
هانس وتسبری، مدیر عامل یکی از شرکتهای مخابراتی بیسیم فوقالعاده عظیم به نام وِرایزن، میگوید که شرکتها در مورد بحران آب و هوایی از همه سو احساس فشار میکنند و ادامه میدهد:” همهی ذینفعها نگران این موضوع هستند، کارمندان ما بیشتر از همه درباره این موضوع فکر و حتی مشتریان ما هم در این مورد بیشتر از همیشه صحبت میکنند و جامعه انتظار دارد که ما واکنش نشان دهیم.”

دولتها هم وعدههای خود را میدهند. در سال گذشته، بیش از ۶۰ کشور اعلام کردند که تاثیرات کربن خود را تا سال ۲۰۵۰ از بین خواهند برد. رای دهندگان در آلمان، دانمارک، هلند، اتریش و سوئد – به خصوص جوانان – در حال حاضر تغییرات آب و هوایی را به عنوان اولویت اصلی خود در نظر میگیرند. در ماه مه، احزاب سبز در پارلمان اروپا از آلمان، اتریش، هلند و چند کشور دیگر بیشترین کرسیهای پارلمان را کسب کردند. این پیروزیها کمک کرده تا رئیس جدید کمیسیون اروپا قول دهد تا برنامه “دیل سبز” برای اروپا انجام شود. در آمریکا، نظرسنجی اخیر واشنگتنپست نشان داد که بیش از سه چهارم آمریکاییها در حال حاضر تغییرات آب و هوایی را یک “بحران” یا “مشکل بزرگ” میدانند. حتی قانونگذاران جمهوریخواه که مدتها است علوم جوی و اقلیمی را انکار یا رد کردهاند، کم کم متوجه اهمیت این موضوع شدهاند. در مصاحبهای با روزنامه واشنگتنپست، کوین مککارتی، رهبر اقلیت مجلس جمهوریخواه، تایید کرد که حزبش در مورد تغییر نگرش آب و هوایی “باید کمی نگرانتر” عمل کند.
به طور شخصی، افراد معمولی از مثال تونبرگ پیروی میکنند. در سوئد، پرواز به طور فزایندهای، عملکردی افراطی در انتشار کربن شمرده میشود – تغییر نگرش بهدستآمده سبب شد تا واژهی جدیدی شکل گیرد: flygskam، به معنای “ننگ – پرواز”. براساس گزارش خطوط هوایی سوئد، پروازهای داخلی از ماه ژانویه تا آوریل ۸ درصد کاهش داشتند و فروش بلیط قطار در دو سال گذشته سه برابر شده است. بیش از ۱۹۰۰۰ نفر قراداد لغو سفر هوایی در سال ۲۰۲۰ را امضا کردهاند و شرکت راهآهن آلمان، دویچه بان، بیشترین تعداد مسافران را در شش ماه نخست سال ۲۰۱۹ در مسیرهای طولانی جابجا کرده که در نوع خود بینظیر است. اپراتورهای راهآهن سوئیس و اتریش نیز افزایش اندکی را در استفاده از سرویس شبانه قطار خود در سال جاری مشاهده کردهاند.
اثر گرتا ممکن است در حال رشد باشد، اما خود تونبرگ تحتتاثیر قرار نمیگیرد و میگوید: ” اگر فردی از سفر هوای اجتناب کند تغییر چندانی در منحنی انتشار گازهای گلخانهای ایجاد نمیشود، چیزی که ما باید به آن نگاه کنیم، منحنی انتشار گازهای گلخانهای است، منحنی که هنوز در حال افزایش است. البته اتفاقی در حال رخ دادن است، اما اساسا تا اینجا هیچ فایده ای ندارد.”
بهار گذشته، پیش از این که به نمادی جهانی تبدیل شود، گرتا تونبرگ از آرامش و حریم خصوصی برخوردار بود. حالا هر جا که میرود شبیه تیمارستان است. در قطار شبانه از لیسبون، او در آشپزخانه قطار پنهان میشود تا از لنزهای دهها دوربین فرار کند؛ تا بالاخره بتواند دزدکی به کابین خود برود و از لحظهی آرام خود برای نوشتن در دفتر روزانهاش استفاده کند. هنگامی که صبح روز بعد قطار او وارد مادرید شد، سکوی ایستگاه دوباره پر از دوربین و گزارشگران تلویزیونی شد. قبل از پیاده شدن از قطار و روبرو شدن با گروه، او در مورد اینکه چگونه میتواند این هرج و مرج را کنترل کند با صدای بلند فکر کرد. حتی بعد از اینکه در اجلاس آب و هوایی سازمان ملل شرکت کرد، دوباره با انبوه خبرنگاران روبرو شد. عکاسان از میان خیل نوجوانانی که با صورتهای سبز گرتا گرتا را فریاد میزدند به این و آن تنه میزنند تا از او عکاسی کنند، در حالی که دیگران با هر حرف تونبرگ به وجد میآمدند: ” ما چه میخواهیم؟ عدالت اقلیمی! کی میخواهیم این کار را بکنیم؟ همین حالا! “
چند متر دورتر از این سر و صداها، در یکی از سالنهای رسمی کنفرانس، سخنگویی جلوی عدهای دیگر میایستد و با دهان بسته به او میخندد. پشت سر او، صفحه نمایش، ارائهای را نشان میدهد: “ما چگونه میتوانیم جوانان را در فعالیتهای آب و هوایی توانمند کنیم؟”
اعتصاب انفرادی گرتا تونبرگ در خارج از پارلمان سوئد همزمان با موجی از اعتراضات گسترده جوانان بود که در سراسر جهان در مکانهای مختلف، با اثرات متفاوت، اما با توجه به بحران تغییرات آب و هوایی در سطحی گسترده و با تغییر فشارهای اقتصادی قدرت گرفت. در هنگکنگ، فعالان جوان نگران کنترل سختگیرانه پکن در منطقه هستند و جنبشی اعتراضی را به عنوان گروه طرفدار دموکراسی هنگ کنگ به وجود آوردند که از ماه ژوئن تاکنون قدرتمندتر شده است. در عراق و لبنان، جوانان تظاهرات گستردهای را علیه فساد، دخالت بیگانگان و حاکمیت فرقهای شروع کردند. نشست آب و هوایی مادرید به دلیل اعتراضات گسترده به نابرابری اقتصادی که از سوی دانش آموزان دبیرستانی برپا شده بود، به شیلی منتقل شد. و در آمریکا، برگزارکنندگان جوان با دولت ترامپ در مورد همه چیز از مهاجرت گرفته تا مراقبتهای بهداشتی مخالفند و خواستار انتخاب موج جدیدی از قانونگذاران جوان شدند.


موضوع مشترک این حجم از عصبانیت از بیعدالتی محوری است: جوانان به خوبی میدانند که اکنون آنها وارثان جهانی هستند که دیگر مثل گذشته، زمانی که دست بزرگترها و دولتهای نالایق بود بارو و زنده نیست، آنها جهانی را به ارث خواهند برد که بزرگترها آن را از بین بردهاند. بِت ایروینگ، ۱۷ ساله، که برای بیان تغییرات گسترده در سیاست آب و هوایی در خارج از نشست سازمان ملل به ولز آمده بود، میگوید: ” درک این مسئله بسیار مهم است که ما باید سیستمهایی را که در دایرهی آنها زندگی میکنیم به چالش بکشیم و این کار برعهدهی ما جوانان است”. هدف گرتا تونبرگ با هیچ یک از این جنبشهای جوانِ خارج از مقولهی آب و هوایی همخوانی ندارد، اما ظهور ناگهانی او هنگامی رخ میدهد که در سراسر جهان جوانان از شرایط بدی که از سوی دولتهایشان به وجود آمده است با خشم به خیابان ها آمدند.
مساله تجربی آب و هوا همه را در معرض خطر قرار میدهد، اما هر چه جوانتر باشید، ریسک آن هم بزرگتر است. مقیاس پرداختن به تغییرات آب و هوایی – تغییر سیستماتیک سیستمهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی – شوق جوانان برای بازسازی دنیا را تحریک میکند. کارین واتسونِ ۲۲ ساله که عضوی از هیات نمایندگی از سوی سازمان عفو بینالملل در شیلی بود، “انفجاری اجتماعی” و به همپیوسته را به رهبری جوانان در سراسر جهان توصیف کرد. او میگوید: ” این بحران اجتماعی علاوه براین بحرانی اکولوژیکی است – در این میان پیوستگی وجود دارد. در پایان، این بحرانی جامع است: آسیبپذیرترین جوامع در برابر تغییرات آب و هوایی آسیبپذیرترین هستند.”
در ایالات متحده، ژاکلین کورینِ ۱۹ ساله، یکی از سازمان دهندگان اصلی جنبش خشونت ضد سلاح در ماه مارس، چالشهای پیشِ رو را پُر خطر دید و گفت:” ما نمیتوانیم اجازه دهیم این مشکلات همچنان برای نسلهای آینده ادامه پیدا کند و آنها آن را حل کنند. بزرگترها به این مسائل اهمیتی نمیدهند در نتیجه، ما باید به فکرش باشیم و مانند نسلهای قدیمی از خود راضی نباشیم”.
جنبشهای گوناگون جوانان کمکم شاهد پیروزیهایی هستند. در هنگکنگ، بعد از ماهها تظاهرات خشونتآمیزِ جوانان در برابر حکومت استبدادی پکن، احزاب طرفدار دموکراسی در انتخابات محلی نوامبر پیروزیهای بزرگی به دست آوردند. در انگلستان، جوانان میخواهند به یکی از قاطعترین تودههای رای تبدیل شوند و سطرهای نبردهای سیاسی شامل هر سن و طبقهای میشود. نظرسنجی نشان میدهد که بیش از نیمی از رای دهندگان بریتانیایی میگویند که بحران آب و هوا در انتخابات آینده، رای آنها را تحتتاثیر قرار خواهد داد؛ در میان رای دهندگان جوان، این میزان حدود سه چهارم است. در سوییس، هر دو طرفِ طرفدارِ محیطزیست بهترین نتایج خود را در انتخابات ماه اکتبر دیدند و بیشترین حمایت از سوی جوانانی بود که برای نخستین بار رای می دادند. در ایالات متحده، فعالان طلوع آفتاب تلاش کردند تا تغییرات آب و هوایی به مهمترین مساله اصلی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۰ تبدیل شود. در ماه سپتامبر، ۱۰ نامزد برای نامزدی حزب دموکرات در اولین سخنرانی خود از این مسئله سخن گفتند.
آنتونیو گوترس، دبیر کل سازمان ملل، به تایم گفت: ” در سراسر جهان، جوانان تاثیر فوقالعادهای در افکار عمومی دارند. حکومتیها هم باید پیرو نگرش آنان باشند”.
در روز ششم دسامبر، دهها هزار نفر از مردم برای اعتراض به شرایط اقلیمی و بحران آب و هوایی به مادرید آمدند، و در مرکز شهر جمع شدند. پلاکاردهایی با پیامهای تند را بالای سرشان گرفتند – بحران مبارک و ترس جدید مبارک؛ شما از پیری خواهید مرد، من از تغییرات اقلیمی – و صدای طبل و شعار مانند رعد در همهی خیابانها شنیده میشد. گروهی از زنان جوان و دختران نوجوان از گروه اسپانیایی جمعهها برای آینده، تونبرگ را آهسته از کنفرانس مطبوعاتی نزدیک محل راهپیمایی همراهی کردند، و بازوهای خود را مانند زنجیر به هم گره کردند تا سپری انسانی را شکل دهند. یکبار دیگر، تونبرگ همچون سکوتی در چشم تندباد بود: موج خشمگین و ناهنجاری از جمعیت که به طرز عجیبی شاد بودند.
یک ساعت طول کشید تا به تظاهرات اصلی برسیم. در نهایت، هنگامی که تونبرگ به استیج نزدیک شد، با کتانی وِلکرو اش از سِن بالا رفت، میکروفون را برداشت و شروع به صحبت کرد. طبلها خاموش و هزاران نفر سراپا گوش شدند. او میگوید: “این تغییر از سوی مردمی شروع میشود که خواستار عمل هستند و این ما هستیم.” از جایی که او ایستاده، میتوان کل جمعیت را دید. دریای وسیعی از جوانان سراسر جهان که نیروی عظیم آنها در حال گسترش و خروش است.
پاسخ دهید