به خوبی روشن است که مقابله با از دست دادن سگ برای صاحبان سگ چقدر سخت است. مهم نیست چند بار از دست دادن سگی یا هر حیوان خانگی دیگری را تجربه میکنید، هر بار دشوار و مشکل است. مقابله با مرگ سگی محبوب هرگز آسان نیست، اما غصه بخش مهمی از بازیابی است. در این مقاله، ما در مورد این که زمان ازدست دادن سگ خود چه میتوان کرد و مراحل اندوه و روشهای کمک به کودکان برای مقابله با از دست دادن حیوان خانگی چیست، بحث خواهیم کرد. با آراد مگ در ادامه همراه باشید.
از آنجا که حیوان خانگی شما بخشی از زندگی روزمره شماست، حتی سخت ترین کارها میتواند مایه دل شکستگی باشد. ممکن است فکر کنید که وقت آن رسیده است که به سگ خود غذا دهید و یا به او اجازه دهید که بیرون برود اما لحظه ای به خود میآیید و متوجه میشوید که او رفته است. به احتمال زیاد وقتی به خانه میآیید ناخودآگاه منتظر هستید که سگ تان به شما خوش آمد بگوید.

چیزهای کوچکی مثل خراش روی زمین از روی ناخنهای سگی کوچک میتواند واکنشی عاطفی را تحریک کند. مواردی مثل جای خواب سگ، اسباب بازیها، ظرف غذا و آب، برس، قلاده و غیره، همه میتوانند یادآور روزهای حضورش باشند. با این حال، خلاص شدن از تمام چیزهایی که به شما فقدان سگ تان را یادآوری میکنند لزوما جوابی درست و چاره ساز نیست. اگر میخواهید وسایل سگ تان را از جلوی دیدتان بردارید، میتوانید به راحتی آنها را در جایی پنهان کنید. اما ممکن است بخواهید برگردید و در آینده به آنها نگاهی کنید.

پس از این که سگ من بمیرد باید انتظار چه چیزی را داشته باشم؟
مراحل غم و غصه پس از فقدان سگ شما چیست؟
این مراحل به معنای تقسیم غم و اندوه نیستند، بلکه کمکی برای درک بهتر اندوه هستند. بسته به شخص، این مراحل ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند یا در مراحل مختلف و جداگانه رخ دهند. ممکن است تمام مراحل را تجربه نکنید چون فرمولی برای اندوه وجود ندارد.
انکار
انکار نخستین مرحله از پنج مرحله ی اندوه است. اینکار به ما کمک میکند تا از از دست رفتن جان سالم به در ببریم. ما در حالت شوک و انکار هستیم. بیحس میشویم. سعی میکنیم راهی پیدا کنیم تا به سادگی از طریق روزمرگی به نتیجه برسیم و آگاه باشیم که وقتی به خانه برمی گردیم، حیوان خانگی ما به ما خوش آمد میگوید.
انکار و شوک به ما کمک میکنند تا با واقعیت مقابله کنیم و بازیابی خود را ممکن سازیم، اگر چه باعث میشود احساس غم و اندوه ما افزون شود. در انکار یک لطف وجود دارد. این روشی طبیعتی است که به ما امکان میدهد تا آنجا که میتوانیم با این اندوه و غم عزاداری کنیم. در این حالت رفته رفته واقعیت از دست دادن سگ خود را میپذیرید و شروع به پرسیدن سوالاتی از خود میکنید، و شما ندانسته فرآیند التیام را آغاز میکنید. شما قویتر میشوید و انکار شروع به محو شدن میکند. اما همانطور که ادامه میدهید، تمام احساسات خود را نیز انکار میکنید.

خشم
خشم و عصبانیت مرحلهای ضروری از فرآیند التیام است. با وجود اینکه ممکن است بیپایان به نظر برسد، باید این قدرت را داشته باشید که عصبانیت خود را احساس کنید. هرچه بیشتر آن را احساس کنید، بیشتر گسترده خواهد شد و بیشتر التیام خواهید یافت. متاسفانه عصبانیت هیچ محدودیتی ندارد. این میتواند به دوستان، خانواده، خودتان و حتی سگی که مرده است، کشیده شود. عصبانیت قدرت است و میتواند مانند لنگری باشد و ساختار موقتی را برای فقدان از دست دادن سگ تان فراهم کند.
سرزنش کردن
سرزنش کردن در مقابل از دست دادن، به نظر میرسد میتوانید برای بازگرداندن سگ تان هر کاری بکنید. ما در پیچ و خم “اگر فقط… ” یا “چی میشد …” گم میشویم. ما میخواهیم زندگی به آن چه که بود بازگردد؛ ما میخواهیم سگ مان بازگردد. اغلب همراه شدن با همین سرزنش ها دلیلی بر گناه است.” اگر فقط …” تنها چیزی است که ممکن است باعث مقصر شناختن خودمان شود و آنچه که فکر میکنیم ممکن است به گونهای متفاوت انجام شود. ما در گذشته میمانیم و سعی میکنیم از آسیب دیدن فرار کنیم و سگ مان را برگردانیم.

افسردگی
پس از سرزنش کردن، توجه ما به سوی زمان حال حاضر حرکت میکند. احساسات پوچ گرایانه هویدا میشوند و اندوه ما وارد سطحی عمیقتر میشود و این واکنشی مناسب به فقدانی بزرگ است. افسردگی بعد از از دست دادن یک سگ اغلب به صورت غیر طبیعی دیده میشود: وضعیتی که باید ثابت شود، چیزی که باید از آن جدا شد. فقدان و تجربه افسردگی بعد از مرگ سگ برای صاحب سگ غیر معمول خواهد بود. اگر اندوه یک فرآیند التیام است، پس افسردگی یکی از گامهای بسیار ضروری در گذار از این فرآیند خواهد بود.

پذیرش
پذیرش اغلب با این تصور اشتباه گرفته میشود که صاحب سگ با مرگ سگ خود مشکلی ندارد و همه چیز روبراه است. به ندرت مردمی پیدا میشوند که در مورد از دست دادن سگ خود مشکلی نداشته باشند. این مرحله، پذیرفتن واقعیت است. واقعیتی که بیان میکند “توله ما از نظر فیزیکی ناپدید شده است” و تشخیص میدهد که این واقعیت جدید واقعیتی دائمی است و در نهایت آن را میپذیریم.
چگونه میتوانم به فرزندان خود در از دست دادن سگ خانواده کمک کنم؟
از دست دادن سگ خانوادگی ممکن است اولین تجربه فرزند شما باشد و اولین فرصت شما برای آموزش دادن به آنها در مورد مقابله با غم و رنج که به طور اجتناب ناپذیری با لذت دوست داشتن یک موجود زنده دیگر همراه است. از دست دادن یک سگ میتواند ضربه ای روحی برای هر کودک باشد. بسیاری از کودکان سگهای خود را عمیقا دوست دارند و برخی ممکن است حتی نتوانند زمانی را بدون سگ خود در زندگی به یاد بیاورند. یک کودک ممکن است احساس خشم و عصبانیت کند و خود را سرزنش کند – یا شما – برای مرگ سگ. یک کودک ممکن است احساس ترس کند به این سبب که دیگران یا حیواناتی که دوست دارند هم ممکن است او را ترک کنند. نحوه برخورد شما با فرآیند غصه میتواند مشخص کند که آیا این تجربه تاثیری مثبت یا منفی بر رشد شخصیتی کودک شما دارد یا نه.

با کودک خود صادق باشید
برخی از والدین احساس میکنند که باید سعی کنند تا کودک خود را از غم از دست دادن یک سگ دور کنند، یا صحبت نکردن درباره مرگ سگ، یا با صادق نبودن در مورد آنچه رخ داده است کودک خود را آرام کنند. برای مثال، وانمود کنیم که حیوان فرار کرده است، این فکر حتی میتواند کودک را بیشتر گیج، وحشت زده واندوهگین کند و وقتی بالاخره حقیقت را بفهمند در مییابند که به آنها خیانت شده است. خیلی بهتر است که با بچهها روراست باشیم و به آنها اجازه دهیم که به روش خودشان عزاداری کنند.
بگذارید کودک شما را در حین ابراز اندوه برای از دست دادن سگ ببیند.
اگر شما احساس از دست دادن را همچون کودک خود تجربه نکردید، به غم آنها احترام بگذارید و اجازه دهید آنها احساسات خود را آشکارا بیان کنند، بدون اینکه احساس شرمندگی یا گناه کنند. کودکان باید احساس غرور کنند که این همه شفقت و مراقبت و نگهداری و مسئولیت زیادی نسبت به سگهای خود داشتند.

کودک خود را مطمئن کنید
آنها مسئول مرگ سگ نیستند و این موضوع را به کودکان خود یادآوری کنید. مرگ یک سگ میتواند سوالات و ترسهای زیادی را در یک کودک ایجاد کند. حتی ممکن است نیاز داشته باشید تا کودک خود را مطمئن کنید که شما، پدر و مادرآنها، همیشه در کنارشان خواهید بود. صحبت در مورد تمام احساسات و نگرانیهای آنها بسیار و بسیار مهم است.
در مرگ سگ همراه کودک باشید
همراه کودک خود در روند مرگ باشید و به او فکر کنید. اگر شما یوتنایز (مرگ سبز) را برای سگ خود انتخاب کردهاید، با کودک خود صادق باشید. توضیح دهید که چرا این انتخاب لازم بوده است. زیرا با چنین رفتاری به کودک فرصت میدهید تا زمانی خاص را با سگ خود سپری کند و به روش خود از او خداحافظی کند.

در آوردن سگی جایگزین عجله نکنید
برای “سگ جایگزین” گرفتن عجله نکنید و به کودک خود فرصت عزاداری دهید. کودک شما ممکن است احساس بیوفایی نسبت به همه چیز داشته باشد. در این صورت شما میتوانید برای او توضیح دهید که احساس اندوه و ناراحتی پس از اینکه چیزی میمیرد، میتواند به سادگی با یک جایگزین کمی کمتر شود. این به شرطی است که به کودک خود اجازه دهید تا با اتفاق از دست دادن سگ کنار بیاید.
همه ی ما درد از دست دادن بهترین دوست را تجربه کردهایم. سگ شما بیشتر از چیزی را به شما و خانواده داد که شما میتوانستید به خانواده خود دهید. هیچ قانونی برای مرگ، اندوه و بازیابی آن وجود ندارد. برای خیلی از ماها، از دست دادن یک سگ شبیه از دست دادن عضوی از خانواده است و باید تحت درمان قرار گیرد.
سلام منم دیشب سگم رو بعد از هفت سال از دست دادم کسایی که دنبال شادی میگردن اشکال نداره بگردن ولی هر چیزی جای خودشو داره من واقعا متاسفم برای کسایی که از نعمت داشتن یه همچین موجودی بی بهره اند و خب درک هم نمیکنن که از دست دادنش چقدر میتونه سخت باشه
من دوتا توله ی ژرمن دارم یکیشون انگل خونی گرفت درمانش کردیم ولی مادر و پدرم اجازه ی نگه داری شون رو ندادن پدرم بردشون جاده ساوه توی یه مجتمعی توی قفس و مسعول غذا و نگه داری شون نگهبان اونجاس دارم میمیرم نمیتونم با کسی حرف بزنم همس نگران و دلواپسشونم همش احساس میکنم دارن اذیت میشن و مسعول اونجا بهشون نمی رسه واقعا حالم بده و احساس تنهایی میکنم?????????????????????????????????????????????????????????
سلام من یه سگ را به سرپرستی گرفتم یه ماه نشده مجبورم بدمش به صاحب قبلی برای مشکلات شخصی
چطوری ازش دل بکنم؟
کمکم کنید
با خوندن مطالب خیلی دلم شکست..بااینکه پسرکوچولوم هنوزم کنارم نفس میکشه و بهم آرامش میده اما با فکر اینکه یروزی ممکنه …….. اشکم سرازیرشد.کاش یراهی بود تا وقتی زنده ایم این آفریده هتی خدا کنارمون باشن.حیف
سه شب پیش ویکی کوچولومو بعد از هشت سالونیم از دست دادم.از یک ماهگیش تو بغل خودم بزرگ شده بود تا لحظه جون دادن و خاک کردنش هم از بغلم جداش نکردم.بی نهایت بهم وابسته بودو حتی شبها باید تو بغل خودم میخوابید تا خوابش ببره.تو این سه روز مثل یه مرده متحرکم و تنها چیزی که منو به این دنیا متصل میکنه دخترم و اون یکی سگمه.تو تک تک برنامه های آینده و هدفهام و آرزوهام نقش پررنگی داشت.الان بدون اون نه دل رفتن به سمت اون آینده برنامه ریزی شده رو دارم نه توان تغییر دادن اهداف و برنامه هامو.اگر کسی این متنو میخونه و به داشتن یه سگ فکر میکنه توصیه من اینه که به هیچ عنوان اینکارو نکنه و بجاش به سگای حمایتی تو جاده ها و پناهگاهها کمک کنه.چون بعد از دست دادن این فرشته ها زندگیمون سیاه میشه و فقط بخاطر احساس مسئولیت به کسایی که داریم زندگیو رو ادامه میدیم
سلام ممنون بابت کامنتی که گذاشتین میدونم دیر جواب دادم و بابت این موضوع پیش اومده ماهم ناراحت شدیم و امیدوارم خودتون و خانوادتون همیشه تنتون سالم باشه و تا میتونین به این کوچولوهای دوست داشتنی چه تو خیابون و چه تو پناگاه ها کمک کنید و واقعا خیلی سخته بعد از گذشت هشت نتونی جاشو پر کنی .
براتون ارزوی موفقیت میکنم .
واقعیت دردناکی است، من سگی را که به دستش تیر زده بودند نامردها به خانه آوردم و پس از چند عمل جراحی نهایتا نتوانستم دستش را نگه دارم و مجبور به قطع عضو شدیم. یکسال و نیم با من بود تا نهایتا بر اثر بیماری تنفسی از دست رفت . از آن روز تا امروز هست ماه می کذرد و من هر موقع یادش می افتم اشک در چشمانم جاری میشود. خیلی تلخ است . تلخ .
سلام.منوخانومم به علت ناباروری ایشان تصمیم گرفتیم سگی رو جایگزین بچه تو زندگیمون کنیم.بعد ۳ سال اونو دیروز از دست دادیم.تحمل محیط خونه واسمون سخت شده.حتی تصمیم به جابجایی گرفتیم.ازتون میخام صمیمانه کمکمون کنید که چطوری این غمو اندوهو سپری کنیم.خیلی سخت خیلی…لوسی واقعا شده بود بچمون و ما در غم از دست دادن بچمون واقعا ناراحتو پریشونیم.تو رو خدا کمکمون کنید
سلام دوست عزیز
در ابتدا بهتون تسلیت میگیم و براتون آرزوی صبر و شکیبایی داریم. به شخصه نمیتونیم کمک حرفه ای بهتون ارائه بدیم چرا که تخصصی در این زمینه نداریم اما ازتون میخواییم به زمان تکیه کنید و برای مدتی از قبول سرپرستی حیوان خانگی دیگر اجتناب کنید. سبز باشید
سلام به حیوان دوستان
چند روزی است که سگ دخترم را ازش جدا کردم و روی احساسات مان منطق را جاری کردیم،چشمانمان گریان است،احساس گناه میکنیم،نگرانش هستیم،گر چه از محیط تهران به محیط سبز رامسر رفته ولی هر لحظه نگرانش هستیم،اگر امکانش بود تا آخر با هاش همراه بودیم،ولی تو محدودیت های موجود ما داشت عذاب می کشید. باید آزاد میشد. دچار حالت ضد و نقیض شدم، نمی دونم چه باید بکنم؟
تشکر برای وقتی که برای مطالعه این نوشتار گذاشتید، فشار روانی روی خانواده، دختر و سگ … امیدوارم در تصمیمتان تجدید نظر کنید و مسئولیت های نگهداری از حیوانات خانگی را فراموش نکنید.
سبز باشید و پایدار
سلام مهدی هستم ۱۶ساله راستش من ی سگی رو از دوستم گرفتم که بزرگ کنم و میخواستم یک بار این تجربه رو امتحان کنم
من سگ رو از دوستم گرفتم و دو سال ازش نگهداری کردم
ی روز که خواستم به او غذا بدهم دیدم ضعیف شده و دیگر آن حالت قبل را ندارد و بعد از مدتی مُرد ولی بعد فهمیدم یک نفر به داخل حیاط آمده و سگ من را کشته
الان حالم خیلی بد است احساس نا امیدی میکنم و هر روز که وارد خانه میشوم انتظار دارم که خوش آمد بگوید و وقتی به خودم میام خیلی اشک میریزم خواهش میکنم کمکم کنید ممنون
من سه روز پسر کوچولوی پشمالومو از دست دادم، ۵ سالش بود، بیماری تنفسی گرفته بود، کنترلش میکردم ولی یکی دوروز آخر نمیتونست نفس بکشه، همش با دهن باز له له میزد و حالش وخیم شده بود، بردمش دامپزشکی همینکه بهش سرم وصل کرد فشارش افتاد و از دستم رفت، تا خونه توی بغلم بود، تمام اعضای خونه افسردگی شدید گرفتیم، من شب و روزم شده گریه، آدم هیچ کاری نمیتونه بکنه، نه غذا بخوره نه کاراشو بکنه، ظرف غذاشو لباسشو میبینم دیوونه میشم، دلم میخواد بمیرم، دیگه میرم تو حیاط کسی نیست بیاد زیر پام بشینه پامو لیس بزنه، وقتی غصه دارم کسی نیست به حرفام گوش کنه، وقتی باد و بارون بود میترسید صدام میکرد بیارمش بالا، الان ک بارون میاد اون دیگه نیست، خیلی خیلی خیلی سخته،، همش فکر میکنم برم پایین میاد ولی دیگه نیست، خیلی حالم بده خیلی
براتون آرزوی صبر و سلامتی داریم.
واقعا سخته۱۲سال پیشت باشه حرفایی رو که به هیچکس نزدی به اون زدی و گوش داده هر روز صبح با سروصداش بیدارت کنه وقتی بیای بپره تو هوا لحظه شماری کنی هوا تاریک بشه بری بیرون بازی کنی هیچ دوستی به غیر از اون نداشته باشی لحظه ی آخر پیشش باشی و خیسی چشماش تو ذهنت بمونه بعد تموم بشه روزای خوبت،دو روز نمیدونم چطور باید زندگی کنم واقعا کلافم.
درکتون می کنم، خودم به شخصه تجربه از دست دادن حیوان خانگی پس از هشت سال را داشتم اما باید بپذیریم که این بهترین دوستان پشمالوی ما، ممکنه طول عمر کمتری نسبت به ما داشته باشند و به یقین شما همه تلاشتون رو کردید تا بهترین زندگی رو داشته باشه. سبز باشید و براتون آرزوی صبر و بردباری داریم.
واقعا این چه مطالبیه که داخل سایت میزارین واقعا ادم از دست شما حالش بد میشه یکم اگه میتوننین غم و عصه هارو بزارین کنار چیز های شاد بزارین این مسخره بازی ها چیه
منتشر نکنی واقعا ناراحت میشم من تقریبا دو ماه دارم پست تاتون رو دنبال میکنم ناراحت میشم اگه منتشر نشه این متنم
سپاسگزارم از توجه و نکته سنجی شما، و ممنون که وقت گذاشتین و مطلب رو خوندید و حتما به نظر شما توجه خواهد شد.
این مطلب رو باید کسی مطالعه کنه که مثل من با غم از دست دادن درگیره و نمیدونه باید چکار کنه . نه شمایی که می خواهی یه چیز بخونی که شاد شی. به تیتر بیشتر دقت کنید. خانم غمگسار از متنون ممنونم.
امتیاز بینندگان:۵ ستاره