همه ما حداقل یک بار با توهین و خشونت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی روبرو شدهایم. شاید از کنار آن ساده گذشته باشید ولی باید بدانید که خشونت موجود در فضای مجازی یکی از دلایل عمده افسردگی در میان جوانان و نوجوانان امروزی است که در برخی موارد منجر به حوادث تلخی مانند خودکشی نیز شده است. در این مقاله در رابطه با خشونت مجازی و توهینهای رایج در محیط اینستاگرام برای شما صحبت میکنیم. ابتدا رویکرد اینستاگرام در رابطه با این اتفاقات و سپس دلایلی که موجب گسترش این پدیده زشت شدهاند را بررسی میکنیم.
وقتی برندون فربشتاین (۱) در سال ۲۰۱۴ در اینستاگرام ثبت نام کرد، فقط ۱۴ سال سن داشت و به آینده امیدوار بود. برندون با یک نوع بیماری دورفیزم مادرزادی به دنیا آمده بود و میخواست با استفاده از اینستاگرام مردم را در مورد بیماریاش آگاه کند و به آنها لحظاتی از زندگی و گوشهای از سختیهای یک بیمار خاص را نشان دهد.
مدتی نگذشته بود که سر و کله کامنتهای حاوی نفرت پای پستهای برندون پیدا شد. برندون در اینستاگرام و توسط کاربران دیگر به مرگ تهدید میشد، به خاطر ظاهرش مورد تمسخر و حمله کاربران قرار میگرفت و چیزهایی از این موارد بدتر. یک پیج کمدی صورت برندون را بر روی بدن هیتلر قرار داد. اکانتهای زیادی برای مسخره کردن او شروع به کار کردند. آدرس خانهاش را با گزارشهای غلط به پلیس میدادند. وقتی که از طریق اینستاگرام پخش زنده میکرد (به اصطلاح لایو میگرفت) در پایین صفحه فقط نفرت بود که با سرعت و شدت زیادی تولید میشد. برندون در مورد آن زمانها میگوید: «دیگر برایم سخت شده بود که آرامشم را حفظ کنم.» وقتی که عکسهای اینستاگرامش را در راهروی دبیرستانش دید، فهمید که دیگر مدرسه هم جای امنی برای او نیست، پس مدرسه را ترک کرد و به صورت مجازی ادامه تحصیل داد.
برندون در رابطه با تاثیر اینستاگرام بر دوران مدرسهاش میگوید: «کل دوران دبیرستانم به خاطر حملات اینستاگرامی نابود شد. آن وضعیت انرژی آدم را تخلیه میکند و به آدم اضطراب میدهد. قبل از اینستاگرام هم بعضیها من را با لقب و اسامی طعنه آمیز صدا میکردند ولی وقتی تهدید به مرگ میشدم و یا میگفتند که خانوادهام را به قتل میرسانند، واقعا احساس وحشت میکردم. در چنین شرایطی هیچ چیزی نمیتواند شما را از این ترس و وحشت نجات دهد و کل وجودتان را فرا میگیرد.
برندون تلاش میکرد تا جلوی این آزارهای مجازی بایستد. او میگوید که تعداد زیادی از این کاربران را از طریق به اینستاگرام گزارش میکرده است ولی این پروسه چند روز طول میکشیده تا توسط اینستاگرام بررسی شود و وقتی اینستاگرام فردی را خطاکار تشخیص میداد، مجدد چند روز طول میکشید تا به او هشدار دهد یا حساب کاربری او را مسدود کند. برندون میگوید که بیشتر اوقات خودش کامنتهای توهین آمیز را پاک میکند. برندون فربشتاین: «بود و نبود سیستم گزارش در اینستاگرام فرقی نمیکند. شما میخواهید توهینها به شما تمام شود ولی میدانید که با گزارش کردن اتفاقی نمیافتد و اگر کسی گزارش شما را بررسی کند، چند ماه طول میکشد تا به مرحله واکنش از سوی اینستاگرام برسد. این ماجرا باعث ترس و اضطراب بیشتری میشود.»
برندون میگوید در این چندسال توهین و آزار مجازی در اینستاگرام رشد چشمگیری داشته است. او میگوید در هیچ وبسایت دیگری همانند اینستاگرام مورد نفرت واقع نشده است. در این ماجرا او تنها کسی نیست که مورد آزار و اذیت واقع میشود. بسیاری اینستاگرام را به عنوان یکی از مهربانترین شبکههای اجتماعی در اینترنت میشناسند که اکثر کاربران آن را قشر جوان جامعه تشکیل میدهند، ولی دیگر اینستاگرام اصلا آن مهربانی سابق را ندارد. در بعضی موارد اوضاع در حال بدتر شدن هم هست. در یک گزارش، ۲۲ نفر از کاربران اینستاگرام ادعا کردهاند که در این پلتفرم شاهد توهینها و کامنتهای دردناک، مداوم بودهاند که گاهی اوقات موجب ترس و وحشت آنها نیز میشده و اینستاگرام در برای ریشهکن کردن این حملات هیچ تلاشی نمیکند.
آزار و خشونت در اینستاگرام از هر سمتی و به هر دلیلی کاربران را تهدید میکند. کافی است از مطالبی که میگذارید خوششان نیاید تا شماره شما را گیر بیاورند، حساب کاربری شما را هک کنند و طوری شما را تهدید کنند که چارهای جز پاک کردن حساب کاربریتان نداشته باشید. یکی از فعالان حقوق زنان در مورد فضای اینستاگرام میگوید: «روزی نیست که به مرگ یا تجاوز تهدید نشوم و فحش و ناسزا دریافت نکنم. همیشه تهدیدها و توهینها را گزارش میدهم ولی اکثر اوقات در جواب گزارشها میبینیم که به تشخیص اینستاگرام کسی قانونی را نقض نکرده است.»
طی سالهای گذشته همه اینستاگرام را به محیطی آرام و مثبت برای مشاهده محتواهای تصویری امید بخش میشناختند و از آن برای ارتباط با دوستان، خرید و پیگیری موضوعات مورد علاقهشان استفاده میکردند. با گذشت سالها و با توجه به و شیوع پدیده آزار و اذیت مجازی (Cyber Bullying) و فشارهای ایجاد شده از سوی افکار عمومی، بسیاری از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، ردیت و یوتوب مجبور به اتخاذ سیاستهایی برای برخورد با توهین کنندگان در این شبکههای اجتماعی شدهاند ولی در میان شبکههای اجتماعی پر طرفدار، اینستاگرام از بقیه این شبکهها ضعیفتر و نا امیدکنندهتر ظاهر شده است.
سال ۲۰۱۶ بود که کوین سیستروم موسس و مدیرعامل آن موقع اینستاگرام برنامههای خودش را برای پاکسازی اینستاگرام از خشونت را طوری بیان کرد که نشریه Wired اینستاگرام را آرمانشهر شبکههای اجتماعی نامگذاری کرد. یکی دو ماه بعد، وقتی از این برنامههای مبارزه با خشونت رونمایی شد، HuffPost در مقالهای نوشت «اینستاگرام به نحوی به مبارزه با نفرت پراکنی برخاسته که باید توییتر نیز آن را انجام میداد.»
اینستاگرام با راه انداختن کمپین «وفاداری به مهربانی» سعی در تلطیف فضای شبکه اجتماعی خودش داشت و با راه اندازی هشتگ #KindComment (کامنت مهربانانه) و به کارگیری چهرههای مشهوری مثل جسیکا آلبا، کاربرانش را به نوشتن کامنتهای غیر خشونت آمیز و ملایم تشویق کرد. در این برهه کوین سیستروم به نشریه Variety گفت: «میبینیم که مدیران شبکههای اجتماعی دیگر چه طور نمیتوانند اوضاع آن شبکه را کنترل کنند.» سیستروم در آن موقع اسمی از توییتر، ردیت یا فیسبوک نبرد ولی منظور او کاملا مشخص و واضح بود: ما با بقیه فرق داریم، ما خیلی بهتریم.
کارینا نیوتون (۳)، مسئول سیاستهای عمومی اینستاگرام در رابطه آزار و خشونت مجازی رایج در محیط این شبکه اجتماعی گفت: «هدف ما این است که به امنترین پلتفرم اجتماعی تبدیل شویم. ما در حال انجام یک سرمایه گذاری هستیم که نمیشود آن را درست توضیح داد. برای مثال ما کمپینهای مهربانی را به واسطه اینفلوئنسرهای نوجوان راه اندازی کردیم که در آن ملاحظه میکنید نوجوانان در «محوطه بدون قلدری» مشغول به شادی هستند. ما افکتهایی را با همین مضمون به بخش استوری اضافه کردهایم.»
در این بازه زمانی اینستاگرام فیلترهای گستردهتری را برای حذف کامنتهای توهین آمیز اعمال کرد و با استفاده از یادگیری ماشین توانست سیستمی برای تشخیص قلدری و خشونت در تصاویر ابداع کند. کارینا نیوتون: «ما میخواهیم کاربران در اینستاگرام تجربه مثبتی داشته باشند و قلدری و خشونت مجازی درست در نقطه مقابل اهداف ماست و ما برای پایان دادن به این رفتارها تلاش خواهیم کرد. کارهای زیادی برای افزایش حس امنیت در میان کاربران تا به امروز انجام دادهایم و میدانیم که کارهای زیاد دیگری نیز لازم است که انجام دهیم.»
اما در همین مصاحبهها سه نفر از کسانی که در اینستاگرام مشغول به کار هستند و یا تجربه کار در این شرکت را دارند بیان کردهاند که اینستاگرام برنامه جدی و عملی خاصی برای حفاظت کاربران در برابر حجم عظیم قلدری و خشونت مجازی موجود در این شبکه اجتماعی انجام ندادهاست. این موضوع نشان میدهد که برنامههای اعلام شده از سوی اینستاگرام ضعیف و غیر قابل قبول هستند.
یکی از کارکنان اینستاگرام که نمیخواسته اسمش فاش شود در مصاحبه با The Atlantic گفته است: «در اینستاگرام یک ماجرایی راه افتاده است به نام مهربانی که قرار است قلدری و خشونت را در محیط این نرم افزار کاهش دهد ولی تعداد افراد خیلی کمی بر روی آن مشغول به کار هستند. همه ماجراهایی که میبینید مربوط به بخش روابط عمومی است. مبارزه با آزار و خشونت مجازی از سوی اینستاگرام بیشتر شبیه به لفاظی است و آنها برنامهی خاصی بابت این موضوع ندارند.»
عواملی موثر بر بروز خشونت مجازی در اینستاگرام
عوامل متعددی وجود دارد که محیط اینستاگرام را مستعد چنین حجمی از خشونت مجازی کرده است. یکی از این عوامل گستردگی اینستاگرام است. اینستاگرام بیش از ۱ میلیارد کاربر ماهانه فعال دارد که این رقم چیزی حدود ۳ برابر تعداد کاربران ماهانه فعال در توییتری است که به دلیل فشار رسانهها سیاستهای مبارزه با خشونت مجازی جدیدش را با دقت و جدیت بیشتر از قبل در پیش گرفته است.
سیاستهای حریم خصوصی در اینستاگرام خیلی کلیتر است. برای مثال یا شما باید اکانت خود را شخصی کنید، یا که عمومی باشد. حالتی میان این دو وجود ندارد که مانند فیسبوک بتوانید مخاطبانتان را دسته بندی کنید. بسیاری از برندها میگویند که مجبورند پرفایل اینستاگرامشان را عمومی نگهدارند، چرا که حالتی برای محدود کردن مخاطبان وجود ندارد. به عبارت دیگر اینستاگرام آن قدر بزرگ و شلوغ است که خشونت مجازی را به خودش جلب کند و آن قدر بی در و پیکر است که به زودی در آن غرق میشود.
یکی دیگر از این عوامل جستجوی راحت در میان محتواهای تولیدی در اینستاگرام است. شما به راحتی میتوانید بر اساس هشتگها و یا محل به اشتراک گذاشتن عکسها، صاحبان حقیقی حسابهای کاربری عمومی را پیدا کنید. این موضوع برای کسانی که قصد نفرت پراکنی دارند گزینه بسیار مناسبی به حساب میآید، کافی است که هر کسی لشکر توهین کنندگان خودش را در صفحه کسی که میخواهد به او توهین کند تگ کند یا عکسی که میخواهد را در استوری به اشتراک بگذارد.
لازم است یکی از چهرههای مشهور، بازیگر یا خواننده فرقی نمیکند، یک نظر اشتباه یا خلاف نظر جمعی این گروه توهین کننده بدهد و آن وقت است که به صورت میلیونی کامنتهای توهین آمیز از آسمان و زمین میبارند. ماجرای لیونل مسی را به خاطر آورید. زویی فراد-بلانر (۴) نویسنده کتاب «ابر هواداری» (۵) میگوید: «شما وقتی در محیط اینستاگرام وقت میگذرانید خودتان را عضو یک گروه دوستی بزرگ و خوشحال میبینید. وقتی که عضو یکی از این گروههای حمله کننده به چهرههای سر شناس میشوید نیز باز هم همین حس عضویت در یک گروه دوستی به شما دست میدهد. آن کار برای تان جالب به نظر میرسد و به همین خاطر است که پدیده خشونت مجازی در اینستاگرام به سرعت در حال گسترش است.»
همانند توییتر اینستاگرام نیز امکان کنترل حسابهای کاربری متعدد را در اختیار کاربران خودش قرار داده و این یکی از دلایل دیگری است که باعث گسترش این خشونتها شده است. یک ایمیل تنها چیزی است که برای راهاندازی یک حساب کاربری اینستاگرام لازم دارید و چند دقیقه بعد میتوانید در حساب کاربری جدید خود فعالیت کنید. توهینکنندگان معمولا از این امکان اینستاگرام برای ساختن لشکری از حسابهای کاربری تقلبی به منظور حمله به چهرههای سرشناس استفاده میکنند. توییتر برای در امان ماندن از حسابهای کاربری که اقدام به نفرت پراکنی میکنند، گزینه Mute (پنهان کردن) را اضافه کرده است که باعث میشود کامنتهای افراد حمله کننده برای قربانی حمله قابل رویت نباشند، ولی اینستاگرام چنین قابلیتهایی را با این کیفیت ندارد. شما در اینستاگرام نمیتوانید کامنت را برای کسانی که آواتار حساب کاربری خود را تغییر ندادهاند یا هنوز پروسه تایید ایمیل را طی نکردهاند ببندید.
اینستاگرام با فیلتر کردن یک سری لغات خاص سعی در پاکسازی محیط پلتفرم خود داشت ولی کافیست زامبیهایی که فقط قصد توهین دارند یکی از حروف آن کلمه را عامدانه اشتباه یا جابجا بنویسند، آن وقت ناسزایشان به راحتی از فیلترهای اینستاگرام عبور میکند. این دسته از افراد همیشه راهی جدید برای انجام دادن کارهای شومشان پیدا میکنند.
سارا میلز (۶) که در زمینه زیبایی و لوازم آرایشی در اینستاگرام فعالیت میکند و نیم میلیون فالوئر دارد. او معتقد است خرده سلبرتیهایی که در خود اینستاگرام رشد کردهاند و معروف شدهاند بیش از افراد دیگر در معرض این حملات و توهینها قرار دارند و از گروههای دیگر آسیبپذیرتر هستند. میلز: «همیشه مردم به من میگویند که خودت خواستی معروف شوی و حالا هم باید با قضیه کنار بیایی. ولی بگذارید یک چیزی را برایتان روشن کنم، من مثل سلبرتیهای دیگر میلیونها دلار پول در نمیآورم و محافظ ندارم. کسی نیست که از من مراقبت کند.»
سارا میلز یکی از سلبرتی های اینستاگرامی است که از وضعیت خشونت در اینستاگرام گله دارد.
سارا میلز در مورد رفتار مردم با او در اینستاگرام میگوید: «مردم در اینستاگرام با عکسهای آدمها صحبت میکنند. به این فکر نمیکنند که یک انسان پشت این حساب کاربری وجود دارد که دارد این کارها را انجام میدهد. اینستاگرام هم کمکی نمیکند. حتی من که حساب کاربریام تایید شده است نیز کسی جوابم را نمیدهد، چه برسد به کسانی که صدایشان به کسی نمیرسد.»
به گفته سخنگوی اینستاگرام، فیسبوک و اینستاگرام تیم مشترک ۲۰٫۰۰۰ نفری برای ایمنی و امنیت کاربران برای هر دو شبکه اجتماعی تشکیل دادهاند. از این ۲۰هزار نفر بیش از ۷۵۰۰ نفر به صورت تمام وقت، قراردادی یا به عنوان کارکنان شرکتهای طرف قرارداد هستند که موظفاند محتوای ارسال شده از سوی ۱ میلیارد کاربر ماهانه اینستاگرام و ۲ میلیارد کاربر ماهانه فیسبوک را بررسی کنند. کارکنان این بخش معتقدند که این کار هیچوقت تمام نمیشود. یکی از کارکنان این بخش میگوید: «کارکنان این بخش که حقوق چندان بالایی هم ندارند، باید در زمینههای کلاهبرداری، قلدری، نفرت پراکنی و قوانین کلی متخصص باشند. خود من هم قبل از این که به اینجا بیایم به عنوان کاربر از اینستاگرام استفاده کردهام و چند باری پیش آمده بود که چیزی را گزارش کنم، ولی اتفاقی نمیافتاد.»
در گزارش دیگری واشنگتن پست نوشته که اینستاگرام در جلوگیری از فروش مواد مخدر در آن پلتفرم ناتوان عمل کرده و گروههای قاچاق و پخش مواد در بستر اینستاگرام شکل گرفتهاند.
اینستاگرام در تمامی کشورهای جهان به جز چین و کره شمالی فعال است و به تمامی زبانهای زنده دنیا در آن محتوا تولید میشود. مردم هر کشور به زبان عامیانه و کوچه بازاری خود در اینستاگرام با هم ارتباط برقرار میکنند و شوخیهایی میکنند که فقط خودشان متوجه میشوند. در چنین شرایطی میبایست اینستاگرام بستری را مهیا کند که طی آن مردم هر کشوری بتوانند برای اینستاگرام توضیح دهند چرا کامنت یا پست مورد نظرشان توهین آمیز یا خشن است، ولی فعلا خبری از چنین امکان سادهای در اینستاگرام نیست.
اغلب کارکنان بخش نظارت افراد میانسال هستند که کار دیگری پیدا نکردهاند و آشنایی درستی هم با شبکههای اجتماعی و ادبیات مورد استفاده در آن ندارند. در حالی که باید شما همه چیز را در مورد اتفاقات شبکههای اجتماعی دیگر مثل توییتر و یوتوب بدانید. یک اتفاق ساده در یوتوب موجب میشود که موج بزرگی از محتوا در رابطه با آن موضوع در اینستاگرام تولید شود، در چنین شرایطی کارکنان بخش نظارت باید به این اتفاقات نیز آگاه باشند.
چندی پیش اینستاگرام اعلام کرد که میخواهد سیستم یادگیری ماشینی فیسبوک در رابطه با محتواهای متنی را به منظور شناسایی خشونت مجازی و تعدیل فضای پلتفرم به کار بگیرد. این پلتفرم نیز چندان قابل اعتماد نیست چرا که وقتی در زمان اوج جنبش #MeToo عدهای از زنان میخواستند نظرات خود را در فیسبوک مطرح کنند، هوش مصنوعی فیسبوک نظرات آنها را توهین آمیز تشخیص میداد و آنها را حذف میکرد. راستش را بخواهید در مورد تعدیل فضای پلتفرم و کاهش خشونت مجازی نمیتوانیم بگوییم که اینستاگرام میخواسته کاری را انجام بدهد و نتوانسته آن را به سرانجام برساند، بلکه هرگز آن را شروع نکرده و نمیداند که باید از کجا شروع کند.
حالا برندون جور دیگری با زامبیهای مجازی رفتار میکند.
هنوز هم بسیاری از افراد وقتی اینستاگرام را باز میکنند، به آن به عنوان مکان مفرح و با تاثیرات مثبت فراوان نگاه میکنند. عدهی دیگری نیز حسابهای کاربری خود را بستهاند، یا که آنها را خصوصی کردهاند و فقط بر روی آشنایانشان باز میکنند.
برندون فربشتاین حالا ۱۹ ساله است و کماکان حساب کاربریاش در اینستاگرام عمومی است و سعی میکند روحیه مثبتاش را حفظ کند. برندون: «برای من مهمترین چیز این است که پیامم را به همه برسانم که من هم میتوانم. به خصوص به آنهایی که دوست ندارند بشنوند و لازم دارند.» حالا برندون به جای این که روحیه خودش را در برابر توهین کنندگان ببازد و سعی کند کامنتهایشان را حذف کند، شیوهی دیگری را پیش گرفته است. برندون: «من دیگر کاری به افرادی که توهین میکنند ندارم و میگذارم بقیه مردم هم زشتیهایی که در این دنیا وجود دارد را ببینند. راحتترین کار مسخره کردن دیگران است.»
شما تا به حال تجربهای از توهین و یا تمسخر در فضای مجازی داشتهاید؟ میتوانید تجربیاتتان از برخورد با این افراد را با ما به اشتراک بگذارید.
۱- Brandon Farbstein
۲- Kevin Systrom
۳- Karina Newton
۴- Zoe Fraade-Blanar
۵- SuperFandom
۶- Sarah Mills
برگردان از The Atlantic
پاسخ دهید