هوش مصنوعی و پیشرفت های حاصل از آن

اصطلاح هوش مصنوعی برای اولین بار توسط جان مکارتی ، پدر دانش تولید ماشین های هوشمند، در سال ۱۹۵۶ استفاده شد. جان مکارتی مخترع یکی از زبان های برنامه نویسی هوش مصنوعی به نام لیسپ (lisp) است.

هوش مصنوعی یا هوش ماشینی عرصه تلفیق بسیاری از دانش ها و فنون قدیمی و جدید است. ریشه ها و ایده های اصلی آن را باید در فلسفه ، زبان شناسی، ریاضیات ، روان شناسی ، عصب شناسی و فیزیولوژی جستجو کرد و کاربرد های گوناگون و فراوانی در علوم رایانه ، علوم مهندسی ، علوم زیست شناسی و پزشکی ، علوم ارتباطات و بسیاری از علوم دیگر دارد.

هوش مصنوعی به سیستم هایی گفته می شود که می توانند واکنش هایی مشابه رفتار های هوشمند انسانی ، ازجمله درک اوضاع و موقعیت های پیچیده ، شبیه سازی فرایند های تفکری و شیوه های استدلالی انسانی و پاسخ موفق به آنها ، یادگیری و توانایی کسب دانش و استدلال برای حل مسائل داشته باشند. گسترش دانش در حوزه پزشکی و پیچیدگی تصمیمات مرتبط با تشخیص و درمان ، توجه متخصصین را به استفاده از سیستم های پشتیبان تصمیم گیری در امور پزشکی جلب نموده است. به همین دلیل ، استفاده از انواع مختلف سیستم های هوشمند در پزشکی رو به افزایش است ، به طوری که امروزه تاثیر انواع سیستم های هوشمند در پزشکی مورد مطالعه قرار گرفته است.

هوش مصنوعی به هوشی که یک ماشین در وضعیت های مختلف از خود نشان می دهد ، گفته می شود . بیشتر نوشته ها و مقاله های مربوط به هوش مصنوعی ، آن را به عنوان «دانش شناخت و طراحی عامل های هوشمند» تعریف کرده اند.

یک عامل هوشمند ، سیستمی است که با شناخت محیط اطراف خود ، احتمال موفقیت خود را پس از تحلیل و بررسی افزایش می دهد . هوش مصنوعی توسط فلاسفه و ریاضی دانانی مانند بول که اقدام به ارائه قوانین و نظریه هایی در مورد منطق نمودند مطرح شده بود . با اختراع رایانه های الکترونیکی در سال ۱۹۴۳ ، هوش مصنوعی دانشمندان آن زمان را به چالشی بزرگ کشید به نظر می رسید که این فناوری قادر به شبیه سازی رفتار های هوشمندانه خواهد بود ، با وجود مخالفت گروهی از متفکرین با هوش مصنوعی که با تردید به کار آمدی آن می نگریستند تنها پس از چهار دهه ، ماشین های شطرنج باز و دیگر سامانه های هوشمند در صنایع گوناگون ابداع شد.

در سال ۱۹۶۵ میلادی ، هوش مصنوعی به عنوان یک دانش جدید مورد توجه گسترده ی محققان قرار گرفت البته فعالیت در این زمینه از سال ۱۹۶۰ میلادی شروع شده بود . بیشتر کارهای پژوهشی اولیه در هوش مصنوعی ، روی انجام ماشینی بازی ها و نیز اثبات قضیه های ریاضی با کمک رایانه ها بود . در آغاز چنین به نظر می آمد که رایانه ها قادر خواهند بود چنین فعالیت هایی را تنها با بهره گرفتن از تعداد بسیار زیادی کشف و جستجو برای مسیر های حل مسئله و سپس انتخاب بهترین روش برای حل آن ها به انجام رسانند این برداشت ها بعداً گسترش یافت و ابعاد و جنبه های تازه ای برای این پدیده در نظر گرفته شد.

البته هنوز تعریف دقیق برای هوش مصنوعی که مورد توافق دانشمندان این علم باشد ارائه نشده است. می توان نسل هایی از دانشمندان را سراغ گرفت که تمام دوران زندگی خود را صرف مطالعه و تلاش در راه یافتن جوابی به این سوال عمده نمده اند که هوش چیست؟ اکثر تعریف هایی که در این زمینه ارائه شده بر پایه یکی از این چهار باور قرار دارد:

۱- سیستم هایی که به طور منطقی فکر می کنند. ۲-سیستم هایی که به طور منطقی عمل می کنند. ۳- سیستم هایی که مانند انسان فکر می کنند. ۴- سیستم هایی که مانند انسان عمل می کنند.

بنابراین ، شاید بتوان هوش مصنوعی را این گونه تعریف کرد:

«هوش مصنوعی عبارت است از مطالعه اینکه چگونه کامپیوترها را می توان وادار به کارهایی کرد که در حال حاضر انسان ها آن ها را صحیح و بهتر انجام می دهند.»

محققین هوش مصنوعی علاقمند به تولید ماشینی هستند که دستورات مورد نیاز را هوشمندانه انجام دهد، به عنوان مثال قابلیت کنترل ، برنامه ریزی و زمان بندی ، توانایی تشخیص جواب به سوال مصرف کننده ، دست نویس ها ، زبان شناسی ، سخنرانی و شناسایی چهره و …. را داشته باشد.

با وجود پیشرفت های شگفت انگیزی که در عرصه ابداع ماشین های هوشمند به وقوع پیوسته ، کارشناسان هوش مصنوعی ادعا می کنند که ماشین های هوشمند ساخته شده دارای درک واقعی و حقیقی نیستند.

به اعتقاد آنها مشاهده رفتاری هوشمندانه و صحیح از یک سیستم را نمی توان دلیلی کافی بر هوشمندی آن سیستم تصور کرد بلکه بایستی به ساختار داخلی و مکانیزم انتخاب راه توسط سیستم توجه شود که آیا مبتنی بر آگاهی خود سیستم است یا نه ، و این آگاهی زمانی میسر خواهد بود که سیستم خود قابلیت تحلیل اطلاعات دریافتی از محیط را داشته باشد و بتواند رابطه های معنی داری بین علت و معلول و اتفاقات محیطی ایجاد کند و در واقع قادر به ایجاد الگویی( هر چند غیر دقیق) بر پایه مشاهدات خود از محیط باشد، سپس سیستم ایده ارزشمندی از نظر خود تولید کند و به عنوان خواسته و هدف ، سعی در پیاده سازی آن بنماید یعنی در پی پیدا کردن و اتصال ابزار های مناسبی به آن هدف باشد تا بتواند الگوریتم عملیاتی برای بر آورد آن خواسته تولید نماید.تاکنون ماشین هایی که تا این اندازه توانایی درک و تحلیل و تصمیم گیری داشته باشند ساخته نشده است.

به یاری پژوهش های گسترده دانشمندان علم مرتبط ، هوش مصنوعی تاکنون راه بسیاری پیموده است . در این راستا ، تحقیقاتی که روی توانایی آموختن زبان ها انجام گرفت و همچنین درک عمیق از احساسات ، دانسمندان را در پیشبرد این دانش کمک زیادی کرده است . یکی از اهداف متخصصین ، تولید ماشین هایی است که دارای احساسات بوده و دست کم نسبت به وجود خود و احساسات خود آگاه باشند.

هرچند این ممکن است کمی آرمانی به نظر برسد ، ولی به هیچ عنوان دور از دسترس نیست. دانشمندان ، عموماً برای تولید چنین ماشین هایی ، از وجود الگوهای زنده ای که در طبیعت وجود دارد ، به ویژه انسان ، سود برده اند . هوش مصنوعی اکنون در خدمت توسعه علوم رایانه نیز است. زبان های برنامه نویسی پیشرفته ، که توسعه ابزار های هوشمند را ممکن ساخته اند ، پایگاه های داده های پیشرفته ، موتور های جستجو و بسیاری از نرم افزار ها و ماشین ها از نتایج پژوهش های انجام شده در راستای هوش مصنوعی بوده اند.

امروزه ردپایی از هوش ماشینی را می‌‏توان در علوم مختلفی اعم از پزشکی، علوم هوافضا، تسلیحات نظامی ، پیش بینی وضع هوا، نقشه برداری و شناسایی عوارض، رباتیک، تشخیص صدا،  دست خط ، بـــــازی ها و نرم افزارهای رایانه ای مشاهده کرد. از این رو متخصصان هوش مصنوعی، با توجه به کاربردهای گوناگون این علم، آن را در شاخه‏‌های متنوعی دنبال نموده ‏اند.

شبکه‏ های عصبی (Neural Networks)، پردازش زبان طبیعی (Natural Language Processing)، رباتیک (Robotics)، انجام مسابقات (Game Playing)، یادگیری ماشین (Machine Learning)، استراتژی‏های تکاملی الگوریتم ژنتیک (Evolutionary Algorithms)،تشخیص گفتار (Speech Recognition)، بینایی ماشین (Machine Vision)، کشاورزی، صنعت ، بازی‌ها ، لباس‏های هوشمند ، آجر و ساختمان‏های هوشمند ، کیف هوشمند ، شیر آب هوشمند ، سیستم‏های حمل و نقل هوشمند ، تسلیحات نظامی هوشمند همگی نمونه هایی از پیشرفت های هوش مصنوعی در سال های اخیر می باشند.