سال ۲۰۱۹ سال بسیار جالبی برای صنعت بازیهای ویدئویی به عنوان یک مدیوم بود. از نظر فنی، امسال یک سال قبل از زمان موعود برای عرضه شدن کنسولهای نسل بعدی بود که با نگاهی به نسلهای گذشته و تجربه ما در چنین سالهایی، تعداد بازیهای جدید عرضه شده بسیار کاهش پیدا میکند و توجه سازندگان کنسولهای ویدئویی بیشتر به سمت آماده سازی خود برای نسل بعدی میرود که به ناچار دیر یا زود از راه خواهند رسید. اما سال ۲۰۱۹ به شکل دیگری پیش رفت و متفاوت از سالهای مشابه دیگر بود. در حالی که از یک طرف قطعا شما میتوانستید در سال ۲۰۱۹ احساس کنید که این وضعیت یک جورایی آرامش قبل از طوفان است (شما این آرامش قبل از طوفان را به راحتی میتوانید از لاین آپ عناوین عرضه شده انحصاری سونی که نسبت به سال گذشته و یا حتی سال قبل از آن بسیار کاهش پیدا کرده بود، متوجه شوید) اما از طرفی دیگر، احساس میکردید که تغییر نسل قریب الوقوع و احتمالی که در آینده انجام خواهد شد، به ندرت باعث تفاوت در عرضه یا انتشار عناوین و بازیهای بزرگ شده است. در ادامه با آرادمگ همراه باشید.
یکی از دلایل نه چندان ناچیز این امر، شرکت Nintendo است. با وجودی که این شرکت به طور قاطعانهای با عرضه ناگهانی خود در میان سال ۲۰۱۷ کوچکترین لغزشی در وضعیت خود در چرخه حیات کنسولهای این نسل احساس نکرد و وجود رقیبان چنین قدرتمندی هیچ تاثیری در به چشم آمدن آن نداشت، Nintendo اکنون از کل صنعت بازیهای ویدئویی خودش را جدا کرده است. این یک حقیقتی است که خود آنها نیز از آن با خبر هستند و به آن تمایل زیادی دارند چرا که در عین حالی که PS4 و Xbox One خورشید خود را در حال غروب کردن میبینند، Switch تازه در حال وارد شدن به مرحله اصلی چرخه حیات خودش است. شرکت Nintendo در سال ۲۰۱۹ درمورد Switch کاملا موضع خود را شفاف و روشن کرد و با عرضه کردن تعداد زیادی از عناوین مختلف در بین تمام سبکها و ژانرها از میان IPهای مختلف و متعدد، چه آنهایی که از قبل وجود داشتند و چه فرنچایزهای کاملا جدید و نو پا، تعداد بسیار چشم گیری از عناوین و بازیهای مختلف و متعدد در اختیار کاربران خود قرار داد که باعث شد کنسول ترکیبی نینتندو سوییچ حتی برای کسانی که فقط یک علاقه سطحی و جزئی به کنسولها و بازیهای ویدئویی داشتند، Switch را به عنوان کنسول دائمی و همیشگی خود انتخاب کنند که همه جا به آنها امکان بازی کردن میدهد.
لاین آپ بازیهای این کنسول درست همانطور که از شکل و شمایل و ظاهر آن پیدا است، بسیار اغراق آمیز است. در واقع ما چیزی را بیش از حد بزرگنمایی نمیکنیم چرا که لاین آپ بازیهای این کنسول خودش به اندازه کافی بزرگ، وسیع و شگفت انگیز است که دیگر نیاز به بزرگنمایی بیشتر ندارد. عناوین پرشماری مثل New Super Mario Bros. U Deluxe, Yoshi’s Crafted World, Marvel Ultimate Alliance 3, Super Mario Maker 2, Astral Chain, The Legend of Zelda: Link’s Awakening, Ring Fit Adventure, Luigi’s Mansion 3 و همینطور Pokemon Sword and Shield فقط نمونههایی از لاین آپ عناوین فرست پارتی این شرکت هستند که شرکت Nintendo برای سال ۲۰۱۹ در نظر گرفته بود. اکر همین لیست را در مقابل کسی که میخواهد یک کنسول بازی جدید خریداری کند، بگذارید و به او بگویید این، لاین آپ بازیهای انحصاری این کنسول فقط در سال ۲۰۱۹ است، نه تنها شگفت زده میشود، بلکه کاملا قانع میشود تا روی Switch و بازیهای آن سرمایه گذاری کند و یا اگر این کار را در گذشته انجام داده است، به انتخاب خود همچنان پافشاری کند و جزو کاربران آن باقی بماند. اما امسال اتفاقات بسیار بیشتری برای این کنسول و به طور کلی، شرکت Nintendo رخ داد.
از نظر عناوین و بازیهای ترد پارتی (به طور ساده: عناوینی که توسط ناشران دیگری که به طور مستقل از شرکتهای سازنده کنسولهای ویدئویی یعنی سونی، مایکروسافت و نینتندو بازی سازی میکنند و آنها را نشر میدهند)، امسال یکی از بزرگترین و بهترین سالها برای Switch بود. درست است که Persona 5 برای آن به عرضه نرسید، اما هنوز هم تمام نسخهها و عناوینی که از فرنچایز Final Fantasy عرضه شده است را دریافت کرد که از VII تا XII هستند. همچنین علاوه بر این، برخی دیگر از بزرگترین بازیهای امسال از قبیل Mortal Kombat 11, Wolfenstein: Youngblood و همینطور Crash Team Racing Nitro Fueled هم زمان با عرضه شدن روی کنسولهای نسل هشتمی سونی و مایکروسافت، برای کاربران Switch نیز در دسترس قرار گرفتند. اما این تمام ماجرا نیست چرا که برخی از ناشرانی که تا قبل از این عناوین و فرنچایزهای خود را برای این کنسول عرضه نکرده بودند، بازیهای خود را به این کنسول نیز رساندند که از این دست میتوان به عناوین تحسین شدهای همچون Overwatch و یا The Witcher 3 اشاره کرد که هر یک از آنها به اندازه کافی فوق العاده هستند.
ایده تجربه کردن عنوانی که فقط چهار سال قبل عرضه شده بود و از نظر فنی یکی از بهترین عناوین نسل هشتم محسوب میشد، و یا تجربه کردن یکی از محبوبترین عناوین مولتی پلیر در طی چند سال اخیر، باعث بالاتر رفتن درخواستها و عطش مردم برای در اختیار داشتن و تجربه لذت بازی کردن با این کنسول ترکیبی شد اما حتی اینها هم برای Switch کافی نبودند. Nintendo باید اطمینان حاصل میکرد تا تمام زمنیههای ممکن را امسال تجربه کرده است. سرویس اینترنتی این کنسول به اسم Nintendo Switch Online که پیش از این به طور گستردهای مورد انتقاد قرار گرفته بود، به لطف اضافه شدن بازیهای SNES به لاین آپ عناوین خاطره انگیز، کمی بهتر شد. از طرفی دیگر، وضعیت Switch به عنوان پلتفرم اصلی برای میزبانی کردن از عناوین کوچک و مستقل، با وجود عناوین شگفت انگیز و بسیار جالبی مثل Untitled Goose Game همچنان در سال ۲۰۱۹ نیز مثل سالهای قبل به رشد غیر قابل توقف خود ادامه داد. علاوه بر این، شرکت نینتندو در سال ۲۰۱۹ نه فقط یک، بلکه دو مدل جدید از کنسول Switch خود معرفی کرد که شامل یک مدل ارزان قیمتتر به اسم Lite (که فقط یک کنسول دستی قابل حمل محسوب میشود) و همینطور یک مدل پرچمدار یا اصلیِ آپدیت شده که باتری بسیار شگفت انگیزی نسبت به مدل اولیه خود دارد. همچنین پروژههای هیجان انگیز متعددی برای این کنسول از هم اکنون برای سالهای پیش رو تایید شدند که از این دست میتوان به بازسازی نسخه اصلی عنوان Xenoblade و همینطور دنباله یکی از بهترین و تحسین شدهترین بازی کل دوران فعالیت شرکت نینتندو به عنوان سازنده بازی و کنسولهای ویدئویی یعنی The Legend of Zelda: Breath of the Wild اشاره کرد. با وجود همه اینها، کاملا واضح است که Switch همچنان در حال خودنمایی و عرض اندام کردن در بازار کنسولهای ویدئویی در سراسر دنیا است که به طور قاطعانهای خودش را به عنوان پرفروشترین کنسول ویدئویی در سراسر دنیا به همه مردم و بازیبازان شناسایی کرده است. حضور قدرتمندانه و قاطعانه نینتندو و کنسول ترکیبی آن حتی در بازارهایی که همیشه جزو ضعیفترین بازارهای این شرکت برای فروش کنسولهای آن بوده است نیز بسیار شگفت انگیز بوده است. حضور این کنسول در بازارهایی مثل بریتانیا نیز اکنون کاملا احساس میشود که رشد کرده است.
شرکت نینتندو چنان سال خوب و موفقیت آمیزی را پشت سر میگذارد که حتی تعداد کمی از خبرهای بد و ناامید کننده درمورد آن مثل تاخیر خوردن عنوان Metroid Prime 4 و همینطور Animal Crossing: New Horizons نیز به نظر نمیرسد که اصلا حتی ذرهای در کاهش سرعت پیشروی این کنسول و موفقیتهای آن تاثیر گذار بوده باشند. هیچ شکی نیست که آنها برنده نبرد تن به تن کنسولهای ویدئویی در سال ۲۰۱۹ بودند که اختلاف فاحش زیادی با رقیبان خود داشتند که در عین حال، Xbox One و PS4 هنوز هم برای تصاحب جایگاه دوم با هم در جدال هستند.
جایگاه اول و برنده سال ۲۰۱۹ در میان کنسولهای ویدئویی که مشخص شد و به Switch رسید اما درمورد جایگاه دوم، مشخص کردن یک برنده کار واقعا سختی است. لاین آپ عناوین و بازیهای فرست پارتی سونی که در سال ۲۰۱۹ ناامید کننده بود. بدون شک Days Gone یکی از بدترین عناوین انحصاری و فرست پارتی شرکت سرگرمیهای تعاملی سونی در طی چند سال اخیر بود و حتی Death Stranding نیز که عنوان بسیار ارزشمندی برای کنسولهای نسل هشتمی سونی محسوب میشود، عنوانی است که دوگانگی و نظرهای ضد و نقیض بسیار زیادی درمورد آن وجود دارد و لذت بردن یا نبردن هر کس واقعا سلیقهای است و به علایق هر کس برمیگردد. بازیبازان و کاربران که به کنار، این عنوان یکی از بازیهایی است که حتی باعث دو قطبی شدن منتقدین نیز شده است. یکی دیگر از عملکردهای ضعیف و نه چندان راضی کننده این بازی نیز نشان میدهند که این بازی به فروش خوبی هم تا به حال دست پیدا نکرده است و ما را مجبور میکند که برای توصیف کردن آن از لفظ ضعیف استفاده کنیم. همچنین عملکرد این شرکت در زمینه عناوین و بازیهای واقعیت مجازی یا VR نیز چندان چشم گیر نبود و پیشرفتی در آن دیده نشد به طوری که عنوان Blood and Truth عنوان VR برجسته سونی در سال ۲۰۱۹ بود که از نظر عملکرد و فروش حتی به عناوینی مثل Astro Bot که فقط یک سال قبل عرضه شده بود نیز نزدیک نشد.
در مجموع، در حقیقت سونی بر خلاف نینتندو و Switch سال کاملا بدی را پشت سر گذاشت. آنها حتی یک کنفرانس بزرگ و مهم نیز در سال ۲۰۱۹ نداشتند. آنها رویدادی به اسم State of Play را جایگزین غیبتهای خود در کنفرانسها و رویدادهای مختلف کردند اما با انتقاد روبهرو شد که معرفی چندان قابل توجه و بزرگی تا انتهای سال نداشت و عملا حرفی برای گفتن در سایر اوقات سال نداشت تا این که ظاهرا در پایان سال ۲۰۱۹ کم کم شروع به پیدا کردن خودش کرد. آنها در یکی از قسمتها این رویداد از تاریخ عرضه یکی از بزرگترین بازیهای مورد انتظار انحصاری کل تاریخ خود رونمایی کردند که فقط یک ماه پس از اعلام تاریخ عرضه رسمی آن دوباره به مدت چهار ماه تاخیر خورد. این شرکت پیش از این موقعیتهای بسیار خوبی در ردههای بالا داشته است. به لطف عناوین بسیار پرفروشی که همیشه در صدر چارتهای فروش در سراسر دنیا قرار میگرفتند، شرکت سونی در طی سالهای گذشته با یک روند منظم همیشه کنفرانسهای بسیار خوبی برگزار میکرد اما در سال ۲۰۱۹ کنسول PS4 رقابت را به Switch واگذار کرد.
اما با وجود همه اینها، ما هرگز احساس نکردیم که سونی دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و یا رقابت را دیگر برای همیشه به رقیب خود واگذار کرده باشد چرا که حتی با وجود این عملکرد نه چندان خوب و راضی کننده، آنها از افتخارات پیش رو و احتمالی آینده خود چشم پوشی نکردند. بخش بسیار زیادی از افت سونی به راحتی میتواند با توجیح این که این شرکت در حال آماده سازی خود برای داشتن یک شروع قدرتمندانه در نسل بعدی است، توضیح داده شود. کنسول نسل بعدی این شرکت یکی از موضوعاتی است که آنها در طول سال نیز درمورد آن به ما اطلاعات مختلفی دادند که واقعا اگر بخواهیم واقع بین باشیم، PS5 بسیار هیجان انگیز به نظر میرسد. و حتی با وجودی که عملکرد سونی در سال ۲۰۱۹ افت زیادی کرد، اما خبرهای بسیار خوبی درمورد این شرکت به دستمان رسید که از این دست میتوان به خدمت گرفته شدن استودیوی Insomniac Games توسط این شرکت اشاره کرد تا از این پس به عنوان یکی از استودیوهای فرست پارتی سونی به فعالیت خود ادامه دهد. اگرچه این استودیو در گذشته همکاریهای زیادی با سونی داشت، اما در سال ۲۰۱۹ خبر رسید که این شرکت رسما تحت نظر سونی درآمده است و فعالیت خود را ادامه خواهد داد. همانطور که میدانید، این کار مزیتهای زیادی دارد که شاید یکی از کوچکترین آنها اجازهی همفکری و همکاری با سایر استودیوهای فرست پارتی سونی مثل Gorilla Games باشد. یکی دیگر از خبرهای خوشحال کنندهای که درمورد سونی و کسب و کار آن در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، این بود که آنها سرانجام تصمیم گرفتند که نگاه جدیتری به PS Now داشته باشند. این سرویس هم اجازهی دانلود کردن بازیها و هم استریم کردن آنها را در ازای پرداخت مبلغی به صورت ماهیانه میدهد.
اکنون بیایید عملکرد سونی را با مایکروسافت در سال ۲۰۱۹ مقایسه کنیم. آنها در سال ۲۰۱۹ یکی از عناوین فرست پارتی خود را عرضه کردند که بدون شک یکی از بدترین بازیهای انحصاری این شرکت در طی چند سال اخیر بود (بازی Crackdown 3). اما از طرفی دیگر، یکی از بهترین بازیهای انحصاری خود در طی چند سال گذشته را نیز به دست بازیبازان رساندند (Gears 5). آنها یک SKU کاملا جدید عرضه کردند که هدف اصلی آن این بود تا فروش محصولات برند اکسباکس را در بازار کشورهایی که پیش از این همیشه در آنها مشکل داشت، بهبود ببخشد؛ مثل ژاپن یا اسپانیا. آنها استودیوهای فرست پارتی بیشتری به خدمت گرفتند و خبر آن را رسما اعلام کردند. آنها تعدادی IP جدید از همین استودیوهای فرست پارتی جدید خود از قبیل Rare و Ninja Theory معرفی کردند. آنها از نام و طراحی کنسول نسل بعدی خود به اسم Xbox Series X رونمایی کردند که ظاهرا این طور که از شواهد پیدا است، بسیار شگفت انگیز خواهد بود.
سرویس اشتراکی آنها به اسم Game Pass نیز همچنان با سرعت بسیار زیادی به پیشروی خود ادامه میدهد و لاین آپ بازیهای آن روز به روز بیشتر و بیشنر میشود که این عناوین هم شامل بازیهای فرست پارتی میشود و هم عناوین ترد پارتی توسط ناشران دیگر. همچنین به لطف در دسترس قرار گرفتن این سرویس برای کاربران پلتفرم PC استقبال و استفاده مردم از این سرویس نیز افزایش چشم گیری داشته است. تلاش و عملکردهای مایکروسافت در پلتفرم PC سرانجام با قولهای آنها هماهنگ شد که به جز بازیهای بزرگ و فرست پارتی مایکروسافت که تا به حال عرضه شده است، عناوین متعدد دیگری از ناشران مختلف نیز برای این سرویس در پلتفرم PC هنوز در راه است که از این دست میتوان به بازیهایی مثل Age of Empires 4 و همینطور Flight Simulator اشاره کرد. عنوان Halo: The Master Chief Collection نیز برای PC به معرفی گذاشته شد و در یک تحول بزرگ در تاریخ این سری، نه تنها برای فروشگاه خود مایکروسافت عرضه شد، بلکه به شبکه Steam نیز راه پیدا کرد به طوری که فروش عنوان Halo: Reach که تا به حال از این مجموعه به عرضه رسیده است، رکوردهای بسیار خوب زیادی از خودش به جای گذاشته است. همچنین رویداد X019 گذشته نیز چشم انداز بسیار خوبی از فعالیتهای مایکروسافت و برند اکسباکس در آینده به ما نشان دادد.
البته هنوز هم یک سری خبر بد برای این شرکت و کسب و کار اکسباکس آنها وجود دارد که بخشی از آن شامل تاخیر خوردن برخی از عناوین و بازیهای بزرگ پیش روی این شرکت میشود. علاوه بر این، آخرین نمایش Halo: Infinite نیز به هیچ وجه به اندازه نمایش آن در سال گذشته هیجان انگیز نبود و هیچ نشانی از یک عنوان انقلابی نداشت. همچنین با وجودی که اکسباکس هر از چند گاهی ایدهها و حرکتهای بسیار هوشمندانه و خلاقانهای از خودش نشان داده است، اما در مجموع تحولات آنچنان بزرگی در فروش عناوین این شرکت و مجموع فروش بازیهای آنها به وجود نیامده است. البته نباید از گفتن این هم غافل شد که عنوان Crackdown 3 یک بازی بسیار ضعیف و ناامید کننده بود که لطمه زیادی به اعتبار برند اکسباکس وارد کرد و با همان وضع نیز به حال خودش رها شد و دیگر خبر چندان مهمی از آن به گوش نرسید که نشان دهد سازندگانش به دنبال بهبود وضعیت این بازی هستند و یا هر چیز دیگر.
روی هم رفته، من عقیده دارم که اگر سونی سال بهتری از مایکروسافت نداشت، اما بدتر هم نبود. مشکل این جا است که برای سونی، امسال نسبت به کارهایی که آنها در گذشته انجام داده بودند، یک زوال بسیار واضح و شفاف بود و افت آنها کاملا مشخص بود. اما برای مایکروسافت، این فقط یک فصل دیگر در کتاب “تلاش برای بازگشت” بود که امسال نیز ادامه پیدا کرد تا روند بسیار بسیار ضعیفی که در طی چند سال اخیر داشتند را فقط کمی پوشش داده باشد. با عملکرد بسیار ضعیفی که این شرکت در سالهای گذشته داشت، عملکرد تقریبا خوب امسال آنها نیز باعث نشد تا این موفقیت برای ما چندان چشم گیر به نظر برسد. مردم همیشه از سونی انتظارات زیادی دارند تا همیشه پیشروی بازار و کل صنعت بازیهای رایانهای باشند و زمانی که نتوانند این انتظارات را برآورده کنند، مردم شروع میکنند به گفتن این که سونی امسال شکست خورده است. از طرفی دیگر، اکسباکس که در کل سالهای نسل هشتم در حال تقلا و تلاشهای بیهوده بود و اکثر اوقات با دست و پا زدن بیشتر خودش را بیشتر غرق میکرد، امسال توانست پس از گذشت مدتها عملکرد خوبی از خودش نشان دهد که منجر به واکنشهای مثبت بسیار زیادی از طرف همه مردم شده است که باعث تحول در این برند بوده است. به عبارت دیگر، موفقیتهای سونی و عملکرد ضعیف مایکروسافت تا پیش از این همیشه برای همه عادی و روتین بوده اما امسال، عملکرد معمولی سونی و عملکرد خوب مایکروسافت باید با تیترهایی مثل “شکست بزرگ سونی در سال ۲۰۱۹” یا نمونههایی شبیه به آن به گوش تمام جهانیان برسد و بزرگ نمایی شود. در حالی که هم سونی و هم مایکروسافت به همان اندازهای که سالهای خوب و موفقیت آمیز داشتند، سالهای بد و شکستهای بزرگ هم داشتهاند و ما فقط احساس میکنیم که امسال سال بهتری برای اکسباکس بود چرا که برای این برند، امسال نسبت به سالهای گذشته بهبودهای زیادی به وجود آمده است. اما برای سونی، این یک قدم رو به عقب بود که هنوز وضعیت بحرانی و سختی برایشان نشده است.
خب، اکنون دیگر به پایان سال ۲۰۱۹ رسیدهایم. از میان سه کنسول اصلی، چه کسی برنده سال ۲۰۱۹ بود؟ برنده امسال Nintendo Switch بود. اگر این را قبول ندارید، باید بدانید که بیش از حد وارد جنگ و جدالهای کنسولهای مختلف شدهاید و بیش از حد دو قطبی هستید که دوست دارید هر سال فقط یکی از این دو را برنده بدانید. همچنین در یک روند متفاوت نسبت به چند سال اخیر، پس از Switch ، مایکروسافت با عملکرد بهتر و پیشرفت خود به جایگاه دوم میرسد و PS4 نیز که سال آرامی را پشت سر گذاشت، در جایگاه سوم قرار میگیرد تا بدین ترتیب، یکی از متفاوتترین رده بندیهای چند سال اخیر در کنسولهای ویدئویی را ببینیم.
اما اکنون دیگر چیزی تا پایان سال جاری میلادی باقی نمانده است و به دنبال آن دهه ۲۰۱۰ نیز رو به پایان است. سال ۲۰۲۰ در آستانه آغاز شدن است و با شروع امسال و دهه جدید میلادی، فرصتها و پتانسیلهای بی شمار و بسیار زیادی در اختیار هر سهی آنها، هم سونی، هم مایکروسافت و هم نینتندو قرار داده خواهد شد تا ضمن حفظ رقابت نزدیک و سالم خود با یکدیگر که باعث بازارگرمی این صنعت میشود، راههای جدید بیشتری برای موفقیت و سرویس دهی به کاربران پیدا کنند. سال جدید، نسل جدید و دهه جدید در پیش رو ما است و این که این سال و سالهای پس از آن چطور پیش خواهند رفت را هنوز باید منتظر باشیم و ببینیم. امسال که همه چیز در رده بندی کنسولهای ویدئویی برخلاف انتظارات پیش رفت؛ به نظر شما برنده این نبرد در آخرین سال حضور کنسولهای نسل هشتمی در بازار کدام یک از آنها خواهد بود و برنده سال آینده کدام یک از این پلتفرمها خواهند بود؟ همچنین از شما میخواهیم تا نظر خود را درمورد برندهی سال ۲۰۱۹ در بخش نظرات برای ما اعلام کنید.
پاسخ دهید