احتمالا برای همه پذیرفتنی و واضح باشد که گوگل در عرض ۲۰ سال گذشته از زمان ظهورش یعنی ۴ام سپتامبر سال ۱۹۹۸، چطور جهان را تغییر داده است. گوگل و شرکت مادر آن یعنی Alphabet در بسیاری چیزها دخالت داشته اند از جمله توسعه ی اتومبیل های خودران تا اختلافات با رئیس جمهور دونالد ترامپ و …
تاریخچه ی اطلاعات نشان می دهد که موتور جستجوی گوگل به عنوان یک موتور جستجوی غالب، چیزهای زیادی را تغییر داده است. در طرح کلی تاریخچه ی افرادی که اطلاعاتی را جستجو کرده اند، تغییراتی در نگاه آن، و حتی چیزی که به دنبالش بوده اند به وسیله ی گوگل اتفاق افتاده است.
هر چیزی که به دنبالش بوده ایم یا هستیم، به احتمال خیلی بالا جایی در گوگل چیزی درباره ی آن نوشته شده است.
پیش از این زمانی که در پی کسب اطلاعات درباره ی موضوعی بودیم، می دانستیم که با مراجعه به کتابخانه و یافتن کتاب مرتبط با آن، اطلاعاتی محدود از یک کتاب و اطلاعات بیشتر از کتاب های بعدی و بعدی به دست خواهیم آورد. در واقع ما می دانستیم چیزی مکتوب به نام کتاب وجود دارد که می تواند در نوع خود راهنمایی هایی را در زمینه های متفاوت ارائه دهد.
به شکلی گریزناپذیر با در دست گرفتن کتاب ناچار به نت برداری هم می شدیم. پس مراجعه به کتاب ها ارتباط مستقیم با نوشتن در پی آن داشت. به واقع از قرن هجدهم میلادی به بعد، شاید مردم همیشه می توانستند بگویند؛ نمی دانم چه کتاب هایی با این موضوع وجود دارند، اما می دانیم حتما کتابی در این باره نوشته شده است!
نقش روزنامه ها در گسترش اطلاعات
روزنامه ها نقش پررنگی در گسترش اطلاعات ایفا کردند. به ویژه آن که این رسانه های نوشتاری با قیمت ارزان و انتشار روزانه در دسترس عموم مردم قرار گرفته و فقیر و غنی امکان مطالعه ی آن ها را پیدا می کرد.

در بسیاری از کشورها روند فوق به توسعه ی سواد جمعی منجر شد و سطح دانش عمومی جامعه به این طریق بالا رفت. با ظهور اینترنت و جستجوگرها یک گام کاملا متفاوت و پیشرفته برداشته شد.
با جستجو در اینترنت در هر حوزه ای گرفته از تکنولوژی، بهداشت، مد و … با یک روند طولانی از اطلاعات تو در تو مواجه گشتیم.
از ۲۰۰ سال قبل مردم به دنبال چنین پایگاه اطلاعاتی می گشتند و گوگل توانست آن را در قالب موتور جستجوی خود در اختیار آن ها با هزینه ای بسیار کم بگذارد.
در عصر جستجوی اینترنتی چیزی جدید وجود آمد و آن چیزی بود که به طور کلی نحوه ی جستجوی ما را و ارتباط با اطلاعات را تغییر می داد.
امروز به نظر می رسد که به جای مراجعه ی مستقیم به محتوای کتاب اطلاعات، در گام های ابتدایی در فهرست آن غوطه ور می شویم و از این فهرست به صورت هدفمند به سراغ جزئیات خواهیم رفت.
به طور مثال اگر بخواهیم بدانیم جان اف کندی چه سالی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده ی آمریکا انتخاب شد؛ چه می کنیم؟ اگر دایره المعارف داشتیم به وروی JFK (یعنی همان جان اف کندی) وارد شده و پاسخ را سال ۱۹۶۰ میلادی می یافتیم. اما علاوه بر آن تاریخ تولد و محل تولد جان اف کندی و زمان ازدواج وی و … را نیز می توانستیم مشاهده کنیم.
از سوی دیگر اگر دارای یک گوشی هوشمند یا به هر طریقی صفحه ی وب باشید، به محض جستجوی زمان مورد نظر، تاریخ انتخاب کندی به عنوان رئیس جمهور آمریکا در بالاترین بخش جستجو بی آن که لازم باشد به لینکی وارد شوید، نمایش داده خواهد شد. این یعنی دریافت از همان فهرستی که پیشتر عنوان کردیم.

با ورود به هر یک از لینک های داده شده به اطلاعات جامعی درباره ی کندی، تصاویر وی و هر گونه اطلاعاتی که به هر نحوی با وی مربوط باشد را خواهیم یافت.
هر چه بیشتر از سرویس هایی مانند گوگل استفاده می کنیم، مغز ما بیشتر با جهانی سازماندهی شده مرتبط می شود.
وقتی در یک دایره المعارف یا هر کتاب جامع اطلاعاتی دیگر به دنبال کشف اطلاعاتی بودیم، ناچار باید سطوری را می خوانیم تا به مطلب و موضوع مورد نظر و به واقع پاسخ سوال خود دست می یافتیم.
اما این تنها موتورهای جستجوگر چون گوگل هستند که قادر به پاسخ گویی مستقیم و کاملا سرراست به موضوع جستجو شده هستند.
ولی مشکلی که درباره ی گوگل وجود دارد که نمی توان این سرویس را بابت آن سرزنش کرد؛ شناور بودن اطلاعات جزئی در اقیانوس بی انتهای مفاهیم است. در واقع این ایراد کلی ست که می توانیم به نفس اینترنت وارد کنیم. زمانی که در موتورهای جستجوگر به دنبال پاسخ یک سوال می گردید، شما بلافاصله به تکه های کوچکی وصل می شوید که بدون پیوستگی در وسعت تمام نشدنی رها شده اند.
به طور مثال اگر شما پیش از این درباره ی کندی اطلاعاتی داشته باشید، برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک هایی اعتماد می کنید که سال انتصاب وی را ۱۹۶۰ میلادی پاسخ داده اند و لینک هایی که سال دیگری را اعلام کرده اند را بلافاصله فاقد ارزش اطلاعاتی می شناسید. اما اگر هیچ پیش آگاهی درباره ی جان اف کندی نداشته و با اطلاعات صفر روبروی صفحه نمایش نشسته باشید، ممکن است لینکی که سال شروع ریاست جمهوری وی را به غلط مثلا سال ۱۹۵۰ اعلام کرده باشد، را باز کرده و به اطلاعات آن تکیه کنید.
در این شرایط ناچار می شوید که از لینکی به لینک دیگر رفته و برای دریافت صحت اطلاعات به صفحات زیادی رجوع کنید. خواه ناخواه شما از اطلاعات ارائه شده درباره ی کندی ممکن است به تاریخ آمریکا فرستاده شده و از آن جا چیزهایی درباره ی سیاه پوستان و پس از آن اروپا بخوانید. حتی ممکن است کار به جنگ های جهانی و حملات اتمی نیز بکشد.
در نهایت خود را در حالی برخاسته از پای اینترنت پیدا می کنید که علاوه بر تاریخ شروع ریاست جمهوری کندی، بار زیادی از اطلاعات اضافی را نیز به دست آورده اید.
ماموریت گوگل
ماموریت گوگل سازماندهی اطلاعات جهان و به اشتراک گذاری آن به صورت مفید و در دسترس همگان است.
تاریخچه ی گوگل در سال ۱۹۹۵ میلادی هنگامی آغاز شد که لری پیجبا سرگی برین ملاقات کرد. در آن زمان لری دانشجوی Ph.D دانشگاه استنفورد بود و سرگی نیز در همان جا تحصیل می کرد. در سال ۱۹۹۶، لری و سرگی شروع به کار روی یک موتور جستجو به نام BackRub کردند.
اسم آن از الگوریتم رتبه بندی برای چندین صفحه ی پشتیبان آمد. این موتور بیش از یک سال در سرورهای استنفورد کار می کرد تا این که در نهایت پهنای باند را به طور کامل مسدود ساخت.

Google.com در تاریخ ۱۵ام سپتامبر سال ۱۹۹۷ به ثبت رسید.
واژه ی Google در واقع گرفته شده از Googol است که در واقع مفهوم ریاضی یک عدد ۱ به همراه ۱۰۰ صفر جلوی آن است. گفته می شود این نام در واقع تمثیلی از ماموریت بنیان گذاران گوگل برای سازماندهی اطلاعات نامحدود در شبکه ی اینترنت می باشد.
در سال ۱۹۹۸، لری یک خبرنامه ماهنامه های به نام “خبرنامه گوگل برای دوستان” را به منظور اطلاع رسانی به طرفداران در مورد این شرکت منتشر ساخت. سپس این خبرنامه با بلاگ هایی مانند Google+ جایگزین شد.
نخستین سرمایه گذاری در گوگل
در ماه اوت سال ۱۹۹۸، Andy Bechtolsheim یکی از بنیان گذاران شرکت Sun، چکی به مبلغ ۱۰۰.۰۰۰ دلار برای شرکت گوگل که هنوز موجودیت خارجی و فیزیکی به شکل یک کمپانی نداشت، نوشت.
در واقع او زمانی دست به این کار زد که نسخه ی نمایشی گوگل را در حیاط دانشگاه استنفورد مشاهده کرد.
این چک دو هفته در کشوی میز لری خاک خورد تا او و سرگی سرانجام به طور رسمی Google Inc. را تاسیس کرده و سرمایه گذاران دیگری نیز پیدا کردند.
گوگل در تاریخ ۴ام سپتامبر سال ۱۹۹۸ به طور رسمی و تحت عنوان یک شرکت خصوصی تاسیس شد و حساب بانکی آن به راه افتاد.
اولین دفتر کار رسمی گوگل
اولین دفتر گوگل در گاراژ یکی از دوستان لری در کالیفرنیا راه اندازی شد. در این گاراژ با ریموت کنترل باز می شد و شرکت گوگل از همان ابتدا چیده شده بود. نخستین کارمند استخدامی گوگل کریگ سیلوراستاین بود و در سال ۱۹۹۹ که محل شرکت گوگل به خیابان ۱۶۵ دانشگاه انتقال پیدا کرد، ۹ نفر کارمند در آن کار می کردند.
نخستین سرآشپز گوگل، چارلی آیرس بود که اکنون یک کافه در پالو آلتو دارد.
برنامه های غذایی گوگل امروزه روی ارائه ی غذای سالم و قابل اعتماد برای تمامی گوگلی ها در سراسر جهان تمرکز دارد.
در همین سال یک پیشنهاد ۱ میلیون دلاری برای خرید گوگل ارائه شد که سرگی و لری آن را به سرعت رد کردند. آن ها به دنبال جذب سرمایه گذار بودند، نه فروش کل امتیاز!
حدود پنج ماه بعد، Kleiner Perkins Caufield و Byers و نیز Sequoia Capital با سرمایه گذاری ۲۵ میلیون دلاری روی گوگل موافقت کردد. با وجود سرمایه بزرگی که به گوگل تزریق شده بود، آن ها همچنان جلسات خود را دور یک میز پینگ پنگ برگزار می کردند.

اضافه شدن Google AdWords
در سال ۲۰۰۱ گوگل موفق به راه اندازی Google Images شد و همین طور آن ها دفاتر خود را در توکیو به کار انداختند. علاوه بر این در سال ۲۰۰۱ گوگل نخستین سالانه ی گوگل Zeitgeist را منتشر ساخت که در آن نگاهی به آن چه میلیون ها نفر در طول سال گذشته جستجو کرده بود، آورده شد. این سنتی ست که تا به امروز نیز در گوگل رعایت می شود.
در سال ۲۰۰۲ برین و لری سرویس AdWords را اضافه کرده و با این حساب یک پشتیبان مالی ایجاد نمودند. همین طور در این سال گوگل شروع کرد به ایجاد کسب و کار در Google Search Appliance و سیستم درآمد کلیکی.

در سال ۲۰۰۴ کارمندان گوگل به بیش از ۸۰۰ نفر رسیدند. Google Map در سال ۲۰۰۵ به این سرویس اضافه گشت. Google Chrome در سال ۲۰۰۸ متولد شد و به سرعت به یکی از رایج ترین مرورگرهای وب تبدیل گردید. مسیرهای دوچرخه سواری در سال ۲۰۱۰ به Google Maps افزوده شدند و همین طور این کمپانی برنامه ی خود برای توسعه خودروهای خودران را در همین سال اعلام ساخت. آزمایشگاه گوگل در سال ۲۰۱۲ متولد شد و در این سال گوگل نخستین دفتر خود در استرالیا را نیز افتتاح کرد.
در سال ۲۰۱۳ گوگل تعهد خود را نسبت به انرژی های تجدیدپذیر با سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیون دلاری در یک مزرعه ی بادی در تگزاس ثابت کرد.
آرم گوگل
اما آرم گوگل چندین بار تغییر کرده است. نخستین لوگو توسط برین با استفاده از GIMP طراحش شده بود و گوگل لوگوی اصلاح شده ی خود را در سپتامبر ۲۰۱۵ منتشر کرد. لوگوی قبلی که توسط طراح گرافیک Ruth Kadar طراحی شده بود، در فاصله ی سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳ مورد استفاده قرار می گرفت.

همان طور که طی سال های گذشته دیده اید، آرم گوگل بنابر مناسبت های خاص مرتبا تغییر کرده و به شکلی کارتونی از مناسبت ها تاثیر می پذیرد. در واقع گوگل با این تغییرات روی آرم با تمام جوامع جهانی همبستگی خود را اعلام کرده و این کمپانی را به عنوان یک سازمان فرامرزی و بین المللی به عموم جهانیان می شناساند.
پاسخ دهید