شبکههای اجتماعی قبل از دیپ فیک (Deepfake) و دیگر حقایق جایگزین، شروع به دروغگویی کرده و در حال حاضر هم به این رویه ادامه میدهد. لایک هم یکی از همینهاست. در این مجموعه دروغهای اینترنتی، اینترنت هرآنچه را که فکر کنید فراخوانده تا رنگ و لعاب جذابی به دروغهایش ببخشد و از نگاه عموم هم واقعیت محض به نظر میرسد، طوری که باورش میکنیم. در این نوشتار به برخی رفتارهای شایع در شبکههای اجتماعی اشاره میکنیم که امروزه تبدیل به هنجاری اجتماعی شدهاند. در طول شبانه روز، شاید دهها لایک در شبکههای اجتماعی رد و بدل کنیم. اما آیا دلیل تکرر این کنش و واکنش را میدانیم؟ در ادامه با آراد مگ همراه باشید.
همه ما دوست داریم لایک شویم
در زندگی روزانهی هر کاربر در شبکههای اجتماعی، چیزی به معنای زمان وجود ندارد – یا اجازه دهید باهم صادق باشیم، لحظه وجود ندارد – فقط بررسی میکنیم تا ببینیم چه تعداد از افراد به پستهای ما واکنش نشان دادهاند. و این واکنش از چه نوع است: خوب یا بد. و در هیچ کجای زندگی روزمره ما، فاصلهای بین وقتی که فکر میکنیم، مردم درباره زمانی که پستهای آنها را لایک میکنیم چه فکر میکنند و وقتی که دور از تعصب لایکهای امثال خود را روی پستهای دیگران میبینیم، وجود ندارد.
نخستین رفتار، ناشی از محرومیت است، که بیشترین دلیل لایک را به خود اختصاص میدهد. این امری کاملا درونی است و تا حد زیادی از دید عمومی پنهان است، اما نه به آن اندازه که فکر میکنیم (ما مانند کسی رفتار میکنیم که هیچ کسی او را نمیبیند و فقط او میداند در درون گوشی که در دست گرفتهایم چه خبر است). پوشش نازکی از قابلیت پذیرش انکار وجود دارد، زیرا دلایل دیگری هم وجود دارد که ما به سبب آنها همهی نوتیفیکیشنهای خود را مدام بررسی میکنیم.
بسیار خُب. مطمئنا ” فقط میخواستم ببینم کدام یک از دوستانم استوری جمعآوری محبت برای جشن تولد خود را آغاز کرده است.” من فقط برای این چیزها به اینستاگرام، فیسبوک و یا دیگر شبکههای اجتماعی سر میزنم. بیشتر ما چنین واکنشی داریم.
همه ما میدانیم که اینجا چه خبر است. بعد از پُست چیزی که فکر میکردیم خندهدار یا تحسینبرانگیز است، تلفن همراه خود و یا هر صفحه هوشمندی را به دست گرفتهایم و مدام صفحه را از نو بارگذاری میکنیم تا ببینیم دیگران چه واکنشی نشان دادهاند، درست است، به همین خاطر گوشی به دست نشستهایم. زمانی که توئیتی زیرکانه منتشر و یا فیلتر جدیدی در اینستاگرام راهاندازی میشود، کاربران همواره طوری عمل میکند که انگار تازه متولد شدهاند و منتظر هستند دنیا آنها را آنطور که میخواهند دوست داشته باشد.
ما همه از دوپامین استفاده میکنیم – درست است، دوپامین دقیقا همان چیزی است که ما در اینجا به مغز خود تزریق میکنیم، و نتیجه مشابهای همچون کوکائین را برای ما به همراه دارد – وقتی که نخستین لایک انجام میشود درواقع بدن در حال تولید دوپامین است. بعد از دومین یا سومین لایک، با جمع شدن دوپامین در مغز، سبب اعتبار بخشیدن به رفتار از سوی مغز میشود. به سبب آن، ما عشق مجازی را تجربه میکنیم، محبتهای رایگان را همه جا میبینیم و در وسط رویاپردازیهای خود همیشه صدای مرلین مونرویی را میشنویم.
آیا این چیزی است که واقعا قصد داریم درباره بیاعتبار کردن لایک بگوییم؟ وقتی در طرف دیگر داستان قرار میگیریم و درباره ماهیت اصلی لایک میگوییم صددرصد قصدمان این نیست. دلایل مختلفی وجود دارد که چرا ما ممکن است پُستی را لایک کنیم در حالی که واقعا آن پُست را دوست داریم و یا حتی دوست نداریم.
دکمه لایک مجموعهای از معانی کامل را در حوزه اجتماعی به خود اختصاص داده است. میتوان به شیوههای مختلف از آن استفاده کرد. معنای آن میتواند دربرگیرنده بله، موافقم، حتما، حدس میزنم، چرا که نه باشد. میتواند به عنوان بوک مارک هم استفاده شود. و این فقط معانی ظاهری لایک است که ما به روشنی میتوانیم آنها را ببینیم. اما با وجود این دلایل، علل دیگری هم وجود دارند، دلیلهای شخصی و سیاسی از این دست هستند، چرا که ممکن است به شما قلبی قرمز و یا علامت تائیدی بزرگ نشان دهد.
۱. لایکهای دلاری
لایکها در واقع پولهای انحصاری در قرن بیست و یکم هستند. اگر کاربران سنگین وزنتر شبکههای اجتماعی قادر باشند میتوانند با کسب پولهای انحصاری بساط بانکها را جمع کنند. آنها دلارهای اجتماعی هستند و ما همگی این عرضه بیپایان دلاری را گارانتی کردهایم. در اقتصاد لایکی، هر کسی به عنوان منبع عظیم درآمدی شناخته میشود، و مشابه آن در دنیای واقعی در برنامههای خیریه رخ میدهد، توزیع سخاوت و بزرگی و عظمت پول ما در عملی نمایشی. هر چه بیشتر لایک شوید، بهتر به نظر خواهید رسید.
شبکههای اجتماعی با استفاده از این امکان به کاربران خود چند سال فرصت دادند تا به طور کامل از ثروت خود آگاه شوند. ما با لایکهای بیشتر خود، طماعتر میشویم. همچون فیلم سازان اولیه که فیلم شان را روی صحنه های نمایش کوچک و هلالی شکل میساختند، ما هم قوانین دوران کهن را به کار بردیم. جایی که سرمایه محدود است.
در سالهای ابتدایی و درواقع سالهای بیضرر این دهه، به یاد میآورم که خبرنگاری برجسته در زمینه تکنولوژی در سان فرانسیسکو به خاطر لایک و پاسخ به توئیتی مانند کاری که میلیونها کاربر در طول روز انجام میدهند به سرعت و بیدلیل مشهور شد. در آن زمان، کاربران عموما این کار را نمیکردند چون کار عجیب و غیرمعمولی به نظر میرسید. در آن زمان با افتخار به من گفت: ” من با لایک دوست داشتنیتر شدم.”
معلوم شد که رفتار او بیان کننده آینده بوده است. حالا ما هم با لایک بیشتر گمان میکنیم که دوست داشتنیتر میشویم. در حقیقت، سال ۲۰۱۰ شاهد شیوع بیماری لایک و حباب ناشی از آن بوده است. در سال ۲۰۱۹، اگر توئیتی یا پُستی را لایک نکنید، کاربران توئیتر و یا اینستاگرام و فیسبوک ممکن است سکوت شما را به عنوان مخالفت تعبیر کنند. بهشت از دست دادن و یا نادیده گرفتن عکس بچه دوستتان را در فیس بوک ممنوع کرده است به ویژه اگر به او تبریک نگویید. اگر چنین کنید درهای بهشت به روی شما بسته خواهد شد! این رفتار در بخش نظرها در ما به اصل تبدیل شده است و این الگوریتم در خوراک روزانه کاربران به طور ثابت و انکار ناپدیری وجود دارد. و همه ما میدانیم که چنین هستیم.
بنابراین این دلیل دیگری است که صورتحساب های دلاری ما ماننده ستاره رپ به همراه بندش به کاربران پرداخت میشود: این امر سبب میشود تا از مشکلات اجتماعی بالقوه دور شویم. فقط لایک میکنیم (و برای اعتبار بخشیدن بیشتر در فیس بوک و یا هرجای دیگر از Emoji خاصی هم استفاده میکنیم!) هر چیزی که به طور مبهمی برای هر کسی مهم به نظر میرسد. درست است که جدا از تبعیض نژادی ما را به زامبیهای لایکی تبدیل کرده است، اما حداقل این خوبی را دارد که هرگز به خاطر حسابهای شبکههای اجتماعی خود بازخواست نخواهیم شد.
۲. تبادل توجه
طبیعتا، حس عمیقی را نسبت به عزیزان مان به صورت آنلاین احساس میکنیم. در اینستاگرام در طی سه سال گذشته، مادرم به فروشنده نسبتا موفقی با استفاده از تصاویر گل تبدیل شده است، و اگر من حداقل یک دهم از آنها را دوست نداشته باشم، ممکن است دفعه بعدی که باهم صحبت میکنیم لیستی کاملی از بحث در مورد آن یک دهم داشته باشیم. وقتهایی هم هست که لایک را برای خود نوعی تکلیف واجب درنظر میگیریم زیرا در حقیقت هنوز همه پستهای اینستاگرام ما از سوی دنبال کنندگان لایک میشود.
مبادلات لایکی در سیستم اجتماعی ما به همان اندازه که بازار عرضه و بده بستانهای محبتی داغ شدهاند، تقریبا ثابت شده است، با این تفاوت که مبادلات لایکی در طول سال وجود دارد اما بده بستانهای آبکی مجازی صرفا به روزهای خاص سال محدود هستند. و همانند هر گونه تبادل توجه، زمانهایی هست که، به هر دلیلی، مبادله به مثل نمیشود. غرض ورزیهای لایک نگرفتن ممکن است برای سالها باقی بماند و ممکن است نخستین تاثیر خود را در زندگی واقعی در جشنی و چیزی شبیه آن نشان دهد. مصداق همین اتفاق در شبکههای اجتماعی با ریپورت و بلاک رخ میدهد.
۳. ترافیک اینترنتی
زمانهایی هست که احتمال زیاد شدن لایک وجود دارد، مانند زمانی که کاربران توئیتر تصادفی با توئیتهای شما روبرو میشوند و یا حلقههای خارجی فیس بوک به طور ناگهانی مشتی لایک روانه پست شما میکند. واضح است که آنها برای زمانی صفحه شما را بررسی کردهاند. درواقع، به نوعی چاپلوسی تملقآمیز و یک طرفه است، محبتی عجیب و غریب از سوی دیگران.
به چه فکر میکنند؟ کسی چه میداند؟ دلایل بالقوهای که این محدوده را پوشش میدهند عبارتند از: میتواند بیضرر باشد، شکستی حرفهای و یا شاید تحسینی واقعی به خاطر روش فکری شما باشد. یا میتواند نشانهای از احساساتی باشد که در طیف جنسیتی – عاشقانه قرار دارند، به ویژه اگر لایک آنها ساعت ۲ صبح به وقت محلی انجام شود. در هر صورت، اغلب سطحی ظریف از این وضع در این بازی وجود دارد، درخواستی ناگفته: “لطفا با لایک خود از من پشتیبانی کنید!” این همه ماجراست.
۴. لایک سیاسی
بگویید آیا این رفتار به نظر شما آشنا میآید یا نه. شما توئیتی و یا پُستی را میبینید که به طور کامل برخی از جنبههای بحران سیاسی کنونی ما را در خود جای میدهد، اما هنوز هم هزاران لایک را به خود جذب میکند. در این سطح، سرمایههای اجتماعی بیارزش میشوند. با یک نشانه تائید و یا قلب اضافی از سوی شما به طرز خجالت آوری ارزشهای اجتماعی بیفایده به نظر خواهند رسید.
این را هم میدانید که باید جنگی در قسمت نظرات یا پاسخها رخ دهد. بنابراین به شما اجازه میدهد تا در این بخش لایک خوبی بگیرید و یا دستکم گرفته شود. شما کمتر به این شکل رفتار میکنید که نظرات خاص خود را تایید کنید، بیشتر به این دلیل است که آنجا بیشتر در مقام یک تک تیرانداز قدرت را به دست گرفتهاید.
این روزها به نظر میرسد همه ما سربازان یک جنگ بزرگ آنلاینی هستیم که در آن خوبی مقابل بدی قرار دارد و لایکهای ما گلولههای ما هستند.
درست به نظر نمیرسد؟ منصفانه است که بگوییم این رفتار اکنون بیشتر از سالهای قبل و حتی سال ۲۰۱۶ شایع است. این روزها به نظر میرسد همه ما سربازان یک جنگ بزرگ آنلاینی هستیم که در آن خوبی مقابل بدی قرار دارد و لایکهای ما گلولههای ما هستند. گاهی صحنه نبرد پستی سیاسی از سوی اعضای حزب سیاسی مخالف است. گاهی هم یوتیوب به میدان میآید، که در آن علامت تائید شدن و یا نشدن میتواند تعادل را به اجبار تبدیل کند. گاهی اوقات این کار را توییتر انجام میدهد، به خصوص سطح بالای لایک و نظرهایی که در سریعترین زمان ممکن زیر توئیتهای ترامپ قرار میگیرد.
با تمام این موارد، ما به بازی که همه چیز آن صرفا شبیه به دنیای واقعی است کشیده میشویم، آن هم نه با اراده خود. جایی که دیدگاه و جهانبینی ما صرفا زمانی بر دیگر تفکرات چیره خواهد شد که به اندازه کافی لایک به دست آورد. به همین دلیل است که در شبکههای اجتماعی بیشتر کاربران شبیه به هم هستند. عجیب به نظر میرسد، اما در عصر عجیب ما این اتفاق نوعی احساس ترسناک را به وجود میآورد. اکنون این حقیقت وحشتناک را میدانیم که کل نتیجه انتخابات را می توان در شبکههای اجتماعی تخمین زد، لایکهای سیاسی، گرایشی مدرن به رایگیری زود هنگام و مکرر هستند، با نتیجهای مشخص و از پیش تعریف شده.
۵. آموزش روبات
زندگی در شبکههای اجتماعی ما از سوی الگوریتم هایی کنترل میشود. این مدت برای تمام کاربران فیس بوک و اینستاگرام صادق بوده است که هیچ گزینهای برای مشاهده پستها در دستور از پیش تعیین شده الگوریتم وجود ندارد. اما در سال گذشته، این موضوع به طور فزایندهای مورد توجه توئیتر قرار گرفته است و ذخیرهسازی توئیتی را برای معدود کاربران شناخته شده خود انجام میدهد و بر روی برنامه پیشفرض جدید “Home” اپلیکیشن توئیتر آخرین توئیتها را به ترتیب زمان انتشار آنها برای کاربران ارسال میکند.
در جهان الگوریتمی ما، مبارزه برای بدست گرفتن کنترل و عقب راندن دیگران آغاز شده است. در این مرحله، به نظر میرسد که بیشتر ما میدانیم که ترفند “تبریک!” برای تقویت و بالا آوردن هر پست است که از سال ۲۰۱۴ تا کنون مورد استفاده قرار میگیرد. فیس بوک به طور ضمنی پذیرفته است که این ترفند تاکتیکی قانونی است یا حداقل، هنوز در هیچ کدام یک از به روزرسانی های الگوریتمی قرار نگرفته است. برای گردانندگان این اپلیکیشنها بهتر است که به شما و همه دوستانتان اجازه دهند که وارد بازی سیستم شوید تا پستهای کاربران قدری که ممکن است برای شما مهم باشد را خدایی ناکرده از دست ندهید.
به آرامی و به طور غریزی ترفندهای بیشتری را انتخاب میکنیم – و یکی از بزرگترین آنها یعنی لایک را انتخاب میکنیم. این خیلی ساده است: هر چه بیشتر پستهای دیگران را لایک کنید، بیشتر پستهای شما دیده و لایک میشوند. به همین دلیل است که شما نامهای تکراری را بارها و بارها در نوتیفیکشن خود میبینید و پستهایی که بیشتر لایک کردهاید اول از همه مشاهده خواهید کرد.
آیا فقط باید به لایک “نه” بگویید؟
تنوع دیگری از بازی این است که بازی را اصلا بازی نکنید. هیچ چیز افراطی را همچون ترک لایک در رسانههای اجتماعی پیشنهاد نمیکنیم؛ پیشنهاد ما این است که بیخیال دکمه لایک شویم.
این همان چیزی است که نویسنده و طراح کانادایی الآن مورگان در سال ۲۰۱۴ تلاش کرد تا این رویه را بازگرداند. واکنش به داستانی عجیب و غریب از سوی نویسندهای که میخواست ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد اگر او هر پستی را که در فیس بوک میبیند لایک کند. خُب، خیلی زود همه چیز برای او پایان پیدا کرد. صفحه فیس بوک او پُر شد از پستهای بیهوده و آشغال که بیشترشان را برندها و تبلیغات شکل میدادند. مورگان این آزمایش را به شکل برعکس امتحان کرد. او تقریبا هیچ چیز را لایک نکرد.
نتیجه آن به طرز شگفت آوری مثبت بود. مورگان تلاش کرد تا در قسمت نظرات با دوستان خود تعامل داشته باشد. برای مثال، به جای لایک عکسی از کودکی، آنها باید به این فکر میکردند تا بگویند چرا بچه جذاب است. و طبق گفته مورگان، ناگهان صفحه فیس بوک آنها به فضایی عاقلانهتر و سالمتر بدل شد. محتوای برندها ناپدید شدند. این تجربه روزبهروز بهبود یافتهتر شد و تا سه سال دیگر هم این تجربه ادامه پیدا کرد (قبل از آنکه به دلایل نامربوط فیس بوک را ترک کنند).
آیا این راه حلی برای حل بحران لایک است؟ تورم و یا حباب لایک، فضای خالی به اندازه یک خمیازه بین چیزی که ما فکر میکنیم به معنای تایید است و اینکه چرا مردم واقعا این دکمه را فشار میدهند وجود دارد. آیا ما میتوانیم به تعهد خود نسبت به تبادلات لایکی پایان دهیم و به سادگی اعلام کنیم که دیگر هرگز پستی و یا توئیتی را لایک نخواهیم کرد؟
ممکن است میزان سنجش میل هرکسی به این کار متفاوت باشد، اما شخصا امیدوارم که یک Likeless بزرگ به این بازی قدرتها اضافه شود. شما چه فکر میکنید؟ با توجه به این متن، گمان میکنید در کدام بخش بازی حضور دارید؟ بد نیست کمی صادقانه به بررسی خود بپردازیم. آیا شما هم به خاطر لایک بیشتر وارد این بازی شدهاید؟
پاسخ دهید