گریفین یا شیردال؛ حاکم زمین و فرمانروای آسمان

یکی از موجودات اساطیری در ایران باستان موجودی به نام گریفین یا شیردال است که جایگاه ویژه‌ای در میان رودان، ایران، هند، یونان و مصر داشته است. این جانور ترکیبی در دوره‌های مختلف تغییراتی داشته و با نام‌های متفاوتی از آن یاد شده است. با ما همراه باشید تا با این موجود افسانه‌ای، خاستگاه آن و آثاری که در آن از نقش این جانور استفاده شده آشنا شویم.

گریفین چیست؟

گریفین یا شیردال یکی از مرغان اساطیری در دنیای باستان است. در اکثر آثار، نیم تنه جلویی این موجود شبیه به عقاب و نیم تنه عقبی آن به شکل شیر است. در برخی از دوره‌های تاریخی این جانور تغییراتی داشته و یا از آن به عنوان هما و یا سیمرغ ساسانی نیز نامبرده شده است.

هما در ادب فارسی جایگاه بلندی داشته و از آن به عنوان پرنده‌ای یاد شده که اگر بر شانه کسی بنشیند و یا سایه آن بر سر کسی بیوفتد حتما آن فرد فال نیکی داشته و سعادت و کامرانی در انتظار اوست.

در متون زرتشتی نیز هما مظهر فره کیانی است.

برخی از محققین این موجود اساطیری را با سیمرغ در شاهنامه مقایسه کردند و معتقدند چون اساطیر و داستانهای تاریخی شاهنامه با الهام از کهن ترین متون پهلوی ساسانی نوشته شده است و این متون نیز از کهن ترین داستانها و باروهای اولیه اقوام هند و ایرانی نشات گرفته پس می تواند ارتباطی بین شیردال و سیمرغ نیز وجود داشته باشد.

آیا گریفین واقعا وجود داشته است؟

کارشناسان نظرات جالبی در مورد ریشه و خاستگاه این جانور دارند. برخی از آنها چون الکساندر راس از باستان شناسان برجسته، احتمال وجود چنین جانوری را در دوران باستان ممکن می‌داند و معتقد است در آفرینش، حیوانات ترکیبی گوناگونی چون زرافه، خفاش، ماهی پرنده و… وجود دارد و ترکیب حیوانی چون گریفین دور از ذهن به نظر نمی رسد.

محقق دیگری به نام آدرین مایر در کتاب خود، اسکلتهای نوعی دایناسور کوچک شاخدار را با گریفین مقایسه کرده و معتقد است شباهتهایی بین این دو جانور وجود دارد.

خاستگاه گریفین

اظهار نظر در مورد اینکه این موجود افسانه‌ای دقیقا متعلق به کدام قوم و فرهنگ است بسیار دشوار است.

در یونان باستان از این موجود به عنوان جانوری که ارابه خدایان و الهه‌های یونانی را می‌رانده نام برده شده است و در بقیه موارد از آن به عنوان موجودی عادی یاد شده است.

هرودوت این جانور را متعلق به سکاها می‌داند. سکاها قومی ساکن در شمال اروپا بودند. او معتقد است با مهاجرت سکاها به ایران و یونان این جانور در فرهنگ این مناطق وارد شده است.

محققی دیگر نیز معتقد است این جانور مربوط به تمدن باستانی هند است و در اساطیر هندو ایرانی، داستانها و افسانه‌های بسیاری در مورد این جانور وجود دارد.

نظریه دیگری نیز وجود دارد که این جانور نخستین بار در هنر بین النهرین و مصر باستان دیده شد.

گریفین محافظ طلا

نکته‌ای که در نظر اکثر محققین مشترک است این مورد است که اکثر آنها این جانور را در اساطیر ساکن کوههای بلند دانسته و معتقدند در مکانهایی دیده می‌شود که گنجینه‌های طلای بسیاری وجود دارد. نماد طلا، حس طلا دوستی و مراقبت از گنجینه‌های طلا ویژگی هایی است که به این جانور نسبت داده‌اند.

چرا ترکیب شیر و عقاب؟

برای اینکه بدانیم چرا شیردال یا گریفین از ترکیب این دو جانور به وجود امده است باید کمی در مورد شیر و عقاب در ایران باستان بدانیم.

شیر در ایران باستان موجود مقدسی است که نماد قدرت پادشاهی است. این جانور در آیین مهر پرستی چهارمین مرتبه از مراتب ایزد مهر است.

همانگونه که شیر قدرتمندترین جانور در روی زمین است عقاب نیز تیز پروازترین و پر قدرت ترین جانور در آسمان است و نزد ایرانیان از تقدس بسیاری برخوردار بود. این جانور در ایران باستان نماد باورهای مذهبی و با بالهای گشوده نشانه حمایت، برتری و مظهر توانایی بود.

به عبارتی دیگر شیردال ترکیبی از سلطان زمین و فرمانروای آسمان است و ترکیب این دو نیرو در کنار هم نشان از قدرت  و تسلط  بر زمین و آسمان دارد.

گریفین نماد چه بوده است؟

مهمترین نمادی که به این موجود اساطیری نسبت داده شده نماد خورشید است. این جانور نماد نیروی مافوق طبیعی و نماد قدرت عظیم پادشاه است. نقش این جانور به عنوان نگهبان و محافظ نیز کاربرد داشته است.

در دوره ساسانیان نقش این حیوان بر روی پارچه‌ها و ظروف دیده شده که نشانه‌ای از خیر، برکت و خوش یمنی برای دارنده آن لباس و یا آن ظرف است.

در برخی از فرهنگها نیز این جانور را نگهبان خزائن و گنجینه‌ها می‌دانستند. یکی از ویژگی‌هایی که به شیردال نسبت داده‌اند طلادوستی است. در واقع چون گریفین وقف شده خدای خورشید است و طلا نیز نمادی از خورشید است ارتباط آن دو منطقی به نظر می‌رسد.

در جایی دیگر نیز آمده که این جانور غریزه‌ای طبیعی برای پیدا کردن طلا، زمرد و دیگر گنجینه‌های پنهان در دل زمین دارد و با افردی که قصد سرقت از گنجینه‌ها را داشته باشند دشمن است.

بر طبق باوری کهن، تخم این جانور از عقیق بوده و پر آن قادر بوده تا افراد نابینا را بینا کند. این قدرت بعدها در سیمرغ نمود می‌یابد. چنانکه در شاهنامه نیز پر سیمرغ دارای قدرتی فرا طبیعی است.

در دوران هخامنشی این پرنده نماد خردورزی بوده و نماد طبع دوگانه چون شب و روز، خیر و شر، ماه و خورشید و … بوده است.

نماد شر در حماسه انزو

گرچه در اکثر فرهنگ‌ها این جانور نماد قدرت، وفاداری، حمایت و نگهبانی بوده اما در برخی فرهنگ‌ها چون اساطیر آشوری، بابلی و سومری نماد شر است. حماسه انزو داستانی سومری است. در این حماسه انزو جانوری شبیه به گریفین است که پرنده ای جاه طلب، غاصب و شرور بوده و در انتها نیز به دست  نینورته (قهرمان حماسه)، شکست می‌خورد.

نقش گریفین در پیش از تاریخ ایران

نقوش به دست آمده از گریفین در ایران در دوره پیش از تاریخ  از تپه‌‌های باستانی لرستان، زیویه و مارلیک به دست آمد.

درجام طلای مارلیک، نقش چهار شیردال در چهار سوی لبه بالایی ظرف به صورت برجسته تصویر شده‌اند. نقش این جانور بر روی این جام نتیجه تاثیر داستان‌ها و ادبیات کهن بوده است.

بر روی جامی مکشوفه از لرستان نیز این موجودات به صورت نگهبان درخت زندگی به تصویر درامده‌اند.

در اثر دیگری که از زیویه به دست آمد نقش شیردال بر روی سرویس طلای کوچکی دیده می‌شود. این تصویر که با ظرافت و بسیار هنرمندانه کار شده متعلق به قرن پنجم پیش از میلاد است.

نقش شیردال در دوره هخامنشی

بیشترین و زیباترین نمونه‌های گریفین را می‌توان متعلق به دوره هخامنشی دانست. در این دوره از گریفین‌های کوچک برای زیورآلات و از گریفین‌های عظیم الجثه برای سرستونها استفاده شده است.

گریفین استفاده شده در سرستونها جزئیات کمتری دارند، اما انهایی که در زیورآلات به کار رفته اند دارای جزئیات بیشتری و ریزه کاری‌های بسیاری هستند.

گریفین‌های دوره هخامنشی به هما معروفند و گوشهای دو طرف سر این حیوان به سمت بالاست. تاثیر هنر بین النهرین در این دوره بسیار مشهود است.

یکی دیگر از انواع گیریفین که مختص دوران هخامنشی است گریفین‌هایی است که دارای شاخ هستند. این شکل از ان جانور بیشتر بر روی زیور آلات دیده می‌شود. اضافه کردن شاخ به این موجودات جنبه تقدس و احترام را در آنها افزایش داده است.

نقش گریفین در دوره اشکانی و ساسانی

در این دوره تصویر کمتری از گریفین بر روی آثار دیده می‌شود. در ایندوره بر روی بشقابی تصویری شبیه به این جانور دیده می‌شود. یکی از تصاویر به جای مانده از این دوره نقش ارد سوم است که به شکل بالدار ترسیم شده و بر روی موجودی به شکل گریفین سوار است.

این نقش بر روی طلسم بوده و بدن و پنجه جانور با جواهر مرصع کاری شده است.

در دوره ساسانی نقش گریفین نسبت به قبل با تغییراتی روبه رو می‌شود. در واقع گیریفین یا شیردال تا این دوره ترکیبی ازجانوارنی بوده  که اگر چه کمی تغییر در شکل پیکره‌های انها وجود داشت ولی همگی مشخصا دارای سر عقاب بودند. اما در این دوره نقشی رایج می‌شود که به آن سیمرغ ساسانی  و یا اژدهای بالدار ساسانی می‌گویند. این جانور ترکیبی از بدن شیر، سری شبیه به شیر یا سگ و بالها و چنگالهای عقاب است. در برخی از این نگاره‌ها نیز این جانور دمی از پرهای طاووس دارد.

برخی محققین معتقدند سیمرغ ساسانی همان گیریفین عصر هخامنشی است که هر دو دارای ریشه‌ای مشترک در ادبیات و داستان‌های اسطوره‌ای و متون پهلوی دارند.

ازاین دوره کاسه‌ای سیمین به جای مانده که بهرام چهارم را در حال تاج گذاری نشان می‌دهد. در این کاسه پایه های تخت از دو گریفین تشکیل شده است. در این تصویر بدن نسبت به سر کوچکتر است و تاکید بیشتری بر سر عقاب شده است.

پرندگان اساطیری چون عنقا، گریفین و سیمرغ که در واقع همگی اشکال گوناگون یک باور و اسطوره هستند در دوره اسلامی نیز تداوم پیدا می‌کنند که مشخص ترین آن سیمرغ در شاهنامه فردوسی است.

با نگاهی بر:

جابر انصاری، حمیده، نماد شناسی گریفین و سیر تحولات فرمی آن در هنر ایران پیش از اسلام، کتاب ماه هنر، تیر ماه ۱۳۸۷.

مائده معیری
دانش آموخته ایرانشناسی، عاشق سفر و قلم