دریاچه های اسطوره ای و افسانه ای ایران

ایران کشور وسیع و کهنسالی است که هر گوشه از خاک آن با فرهنگی آمیخته شده است. در میان هر قوم نیز افسانه و اسطوره هایی وجود دارد که برخاسته از باورهای آن منطقه بوده و نسل به نسل به ما رسیده است. برخی از این داستانها، به قدری با حقیقت عجین شده که به سختی می توان مرزی بین آنها تعیین کرد. گاه رد پای این حکایتها به آثار تاریخی و طبیعی ایران نیز نفوذ کرده و جذابیت این مکانها را چندین و چند برابر کرده است. بخشی از مکانهای اسطوره ای ایران دریاچه ها هستند، با آراد مگ همراه باشید تا تعدادی از این دریاچه های اسطوره ای را بشناسیم.

تفاوت افسانه و اسطوره

پیش از معرفی دریاچه های اسطوره ای و افسانه ای ایران بهتر است به صورت مختصر با تفاوت بین افسانه و اسطوره آشنا شویم. افسانه ها ریشه در واژه افسون به معنای سحر و جادو داشته و داستانهای افسانه ای برخاسته از ذهن بشر بوده و ریشه در واقعیت ندارند، اما اسطوره ریشه در واژه هیستوریا (Historia) داشته و معنای جستجو، تاریخ و آگاهی از آن برداشت می شود. به عبارتی دیگر، اسطوره ها، افسانه هایی هستند که رگه هایی از واقعیت داشته و درون مایه آنها به ماجرایی تاریخی در گذشته های دور اشاره دارد. گاهی اسطوره ها و افسانه ها درهم می آمیزند و ماجرایی خلق می شود که بسیار شنیدنی است.

آت گلی؛ دریاچه ای در قلب سبلان

در میان طبیعت سرسبز سبلان در استان اردبیل، دریاچه ای وجود دارد که به آت گلی یا آبگیر اسب شهرت دارد. این آبگیر، یکی از دریاچه های اسطوره ای ایران است که در میان دره ای به نام شیروان دره سی واقع شده و طبیعت مثال زدنی و کم نظیری دارد. طول دریاچه در حدود ۱۲۰ متر و عرضی در حدود ۳۰ متر دارد. عمق آن به صورت میانگین حدود ۳  متر برآورد شده است. برخی از بومیان به آت گلی، دیبی سیز می گویند یعنی دریاچه بدون انتها و بر این باورند که این دریاچه انتها ندارد. در آب آن قزل آلای رنگین کمان و در طبیعت آن جانوران بسیاری چون قوچ، میش، روباه، خرگوش و خرس قهوه ای زیست می کنند.

دریاچه های اساطیری
دریاچه آت گلی

اسطوره آت گلی

همه ما ایرانیان با نام بابک خرمدین آشناییم. او یکی از بزرگمردان ایرانی بود که بیش از ۲۰ سال با  قلعه تسخیر ناپذیر خود در کلیبر، از خاک وطنش در مقابل حمله اعراب دفاع کرد و سرانجام با خیانت یکی از هم وطنانش به دست اعراب دستگیر شد. پیکر او را زنده زنده سلاخی کردند و به طرز دلخراشی او را به قتل رساندند. اما دریاچه آت گولی چه ارتباطی با ماجرای بابک خرمدین دارد؟

بومیان منطقه بر این باورند پس از کشته شدن بابک، اسبش گریخته و به این مکان می آید. این حیوان که از عظمت و ابهت بسیاری برخوردار بود در دریاچه فرو می رود و از دید مردم پنهان می شود. طبق باورها در شبهای مهتابی، این اسب پر هیبت از دریاچه خارج می شود و شیهه کشان به دنبال سوارکارش به این سوی و آن سوی می دود. مردم منطقه معتقدند روزی بزرگی از دیار آذربایجان برمی خیزد که لایق بدست آوردن این اسب اسطوره ای خواهد شد. مردم این ناحیه علاقه بسیاری به این دریاچه داشته و آن را مقدس می پندارند.

زریوار دریاچه ای افسانه ای در غرب ایران

دریاچه زریوار یکی دیگر از دریاچه های ایران است که در استان زیبای کردستان قرار دارد. این دریاچه از زیبایی و جذابیت بسیار بالایی برخوردار بوده و سالانه میزبان هزاران گردشگر از نقاط مختلف ایران است که برای دیدن آن به غرب ایران سفر می کنند.

این دریاچه در مریوان واقع شده و بزرگترین دریاچه آب شیرین در غرب کشور به شمار می رود. آب آن از چشمه های کف رودخانه و برف و باران تامین می شود. طول دریاچه در حدود ۵ کیلومتر و عرض آن در حدود ۱.۶ کیلومتر برآورد شده است. عمق آن را در عمیق ترین بخش دریاچه حدود ۵/۵ متر تخمین زده اند. از گیاهان این منطقه می توان  نی، نیلوفرآبی، جگن و هفت بند  را نام برد. آبزیان، پرندگان و پستانداران بسیاری نیز در این منطقه زندگی می کنند که بر جذابیت طبیعی منطقه افزوده است. زریوار در سرمای زمستان یخ می زند و منظره ای شگفت انگیز از این دریاچه افسانه ای خلق میشود.

دریاچه زریوار
دریاچه زریوار

افسانه زریوار

زریوار دریاچه ای آمیخته با افسانه، اسطوره و راز و رمزهای بسیار است. طبق روایتها، در روزگاران کهن در محل دریاچه شهری قرار داشت که حاکمی ستمگر به نام فیله قوس بر آن فرمانروایی می کرد. روزی درویشی به همراه الاغ و همسر باردارش از این مکان در حال عبور بودند که توسط ماموران حاکم دستگیر می شوند. آنها درویش و همسرش را به باد کتک و شلاق گرفته و مجبور به کارهای سخت و طاقت فرسا می کنند. بر اثر شکنجه های ماموران فرزند درویش سقط  شده و دم الاغ او کنده می شود.

درویش افسرده و پریشان به نزد حاکم شهر می رود و حکایت آزار و اذیتهای ماموران را بازگو می کند. اما حاکم اهمیتی به سخنان درویش نداده و او را مورد تمسخر قرار می دهد. درویش که اوضاع را اینچنین می بیند شکایت به نزد خدا می برد. او به شرق شهر رفته و به ارتفاعات کوهی پناه برده و در آنجا به راز و نیاز با خداوند می پردازد و حاکم ستمگر و شهرش را نفرین می کند. او خطاب به خداوند می گوید تا این قوم ظالم و شهرش را ویران نکنی سر از سجده بر نخواهم داشت. با نفرین درویش، شهر به زیر آب میرود و تنها افسانه ای از آن بر جای میماند.

نظر دادن در مورد اینکه این داستان تا چه اندازه به واقعه ای تاریخی یا افسانه نزدیک است بسیار دشوار است اما وجود کوهی که فیله قوس نام دارد و به باور بومیان جنازه درویش در آن آرمیده نشان از حضور ناخوشایند یونانیان در تاریخ این منطقه دارد.

دریاچه آذرگشسب (تخت سلیمان)؛ نگین آذربایجان

شاید به جرات بتوان یکی از شگفت انگیز ترین دریاچه های ایران را، دریاچه همیشه جوشان اذر گشسب یا تخت سلیمان دانست. این جاذبه طبیعی یکی دیگر از دریاچه های اسطوره ای ایران است که در استان آذربایجان غربی و در شمال شرقی تکاب قرار دارد.

آتشکده اذر گشسب یکی از بزرگترین مکانهای مذهبی زرتشتیان بود که در دوران اشکانی و ساسانی  از رونق و آبادی بسیاری برخوردار بود. بخشهای زیادی از این مکان بر اثر حمله رومیان و در دوره های بعد حمله مغولان از میان رفت.

اما در مرکز این مجموعه، دریاچه ای سحرانگیز وجود دارد که آب آن از چشمه ای در اعماق زمین میجوشد و به قدری عمیق است که هنوز نتوانسته اند عمق آن را برآورد کنند. حداکثر عمق آن تا به امروز حدود ۱۱۲ متر برآورد شده است.

دریاچه تخت سلیمان
دریاچه تخت سلیمان

اسطوره های تخت سلیمان

افسانه و اسطوره های بسیاری پیرامون این دریاچه وجود دارد. یکی از این داستانها وجود گنجینه ای عمیق در دل این دریاچه است.

برطبق واقعه ای تاریخی، کوروش کبیر پس از غلبه بر کروسوس، (پادشاه لیدیه) او را به ایران آورده و در نزدیکی همدان امروزی اسکان می دهد. کروسوس در زمان خود یکی از ثروتمندترین پادشاهان جهان بود و خزانه ای مملو از سکه و اشیاء قیمتی داشت. طبق روایات، کوروش پس از پیروزی، خزانه وی را خالی کرده و تمام گنجینه ها را به عنوان نذر به داخل دریاچه میریزد.

اما این گنجینه ها تنها به این داستان ختم نمی شود. در دوره اشکانی و ساسانی، هنگامی که این منطقه توسط رومیان به تصرف درآمد، موبدان زرتشتی آثار گرانبها و ارزشمند را به دریاچه ریختند تا هم از دسترس دشمنان دور مانده و هم به عنوان نذری برای ایزدبانو آناهیتا (الهه آبها) باشد تا با این نذر از آنان در مقابل دشمنان حفاظت شود.

اما یکی از ارزنده ترین گنجینه های این دریاچه انگشتر سلیمان نبی است. عده ای معتقدند این مکان توسط نیروهای ماورائی ساخته شده که حضرت سلیمان فرمانروای آنها بوده است. بر طبق افسانه ها، سلیمان نبی قدرتش را از انگشتر خود می گرفت و این انگشتر به تصاحب شیطان درآمد و شیطان آن را به درون دریاچه انداخت.

جالب است بدانیم که این منطقه طبق تحقیقات انجام شده در سال ۱۹۷۰ میلادی، به عنوان یکی از چاکراهای گلوی زمین شناخته شد و هر ساله گردشگران معنوی بسیاری برای دریافت انرژی به این مکان ماورائی سفر می کنند.

دریاچه هامون، زادگاه موعود زرتشتیان

دریاچه هامون یکی دیگر از دریاچه های اسطوره ای ایران است که در میان دریاچه های بزرگ کشور در رده سوم جای دارد. . این جاذبه در استان سیستان و بلوچستان واقع شده و رودخانه های بسیاری به هامون می ریزند که شریان اصلی آن، رود هیرمند است. هامون دریاچه ای مشترک بین ایران و افغانستان بوده و وسعت آن در زمان پرآبی، ۵۶۶۰ کیلومتر مربع برآورد شده است. این دریاچه به عنوان یکی از ذخیره گاههای زیست کره در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسید.

دریاچه هامون
دریاچه هامون

اسطوره هامون

این دریاچه اسطوره ای جایگاه ویژه ای در آیین زرتشتی دارد و به کرات در اوستا و متون پهلوی با نام «کیانسه» از آن نام برده شده است. هامون طبق اساطیر ایرانی یکی از دریاچه هایی است که سوشیانس، آخرین منجی آیین زرتشت از آن بر می خیزد. به عبارتی دیگر این دریاچه جایی است که نطفه زرتشت را در خود حفظ کرده و در آخر الزمان دوشیزه ای از آیین زرتشتی با آبتنی در این آب بارور شده و سوشیانس از او متولد می شود و با حضور او جهان را نیکی فرا خواهد گرفت.

این دریاچه اساطیری حال و روز خوشی نداشت که بارندگیهای اخیر موجب شد، حجم زیادی  آب از هیرمند روانه هامون شود و قلب تپنده سیستان جانی دوباره بگیرد.

مائده معیری
دانش آموخته ایرانشناسی، عاشق سفر و قلم