از گذشتههای دور در مسیر راهها و محل عبور کاروانها بناها و سازههایی احداث شدند که بر اساس نیاز و شرایط اقلیمی، به اشکال متنوعی ساخته شده و کاربردهای متنوعی داشتند. این بناها از مصالح گوناگونی بنا میشدند. با آراد مگ همراه باشید تا با تعدادی از آثاری که در مسیر کاروانها ساخته میشدند آشنا شویم.
میلهای راهنما
میلهای راهنما یا میل بلدها یکی از آثاری بودند که در سراسر ایران خصوصا در بیابانها وجود دارند. این بناها در ابتدا برای راهنمایی مسافران و یا استراحت موقت مسافران ساخته شدند، اما بعدها به آرامگاه بانی یا محل دفن فرد مشهوری تبدیل شدند که در هنگام سفر، در این منطقه درگذشته است.
برخی از این بناها نیز به مرور زمان به بنای یادبود و یا قدمگاه تبدیل شدند. به عنوان مثال میل قدمگاه نیشابور پیش از آنکه امام رضا (ع) به توس برود تنها میل راهنما بوده و کاربرد دیگری نداشته است اما در سفر آن حضرت به توس در کنار این میل اجتماع پرشوری برپا شد و پس از آن، این میل راهنما به عنوان بنای یادبود و یا قدمگاه حضرت نام گرفت.
میل رادکان، رسکت و لاجیم نیز از دیگر میلهای راهنماست که با گذشت زمان به بنای یادبود و آرامگاه تبدیل شدند.

برخی از این بناها، علاوه بر راهنمایی مسافران، نقش مناره مسجد (موذنه) را نیز داشتند که مناره مساجد یزد و نایین و اصفهان نمونهای از این آثار هستند. برج دیده بانی بر فراز ارگ بم نیز از مهمترین میلهای راهنمایی است که نقش دیده بانی و دفاعی نیز داشته است.
میل قاسم اباد مکران، مناره شهر خوی، میل نادری در مسیر بم به زاهدان و میل گنبد کاووس تعدادی از میلهای راهنما در ایران هستند.
ساباط
واژه ساباط در زبان فارسی ریشهای کهن دارد. بخش اول آن یعنی «سا» به معنای آسایش بوده و بخش دوم آن یعنی «باط» به معنای بنا، ساختمان، عمارت و آبادی است و در مجموع به معنای محل استراحت و آسایش به کار میرود. در واقع ساباطها مکانهایی بودند که در شهرها و یا بیرون از آن به منظور استراحت و آرامش برپا میشدند. هنوز هم در جنوب ایران این واژه کاربرد داشته و در جای خود استفاده میشود.
با رجوع به منابع تاریخی متوجه میشویم که ساباطها غالبا بدست امیران، بزرگان و خواجگان بنا شده است اما امروزه ساباط را در مورد فضاهای کوچک سرپوشیدهای به کار میبرند که در جادههای خارج از شهر ساخته شده و از چند تختگاه و یک آب انبار و یک یا دو اتاق کوچک برای دمی آسایش و رفع خستگی مورد استفاده قرار میگیرد.
در مسیر نائین- یزد هنوز دو دستگاه ساباط به جای مانده که اب انبارهای آنها پرآب و خنک است و اتراقگاه موقت بسیار خوبی برای مسافران این مسیر خشک و بیایانی است.

رباط
رباطها ساختمانهایی هستند که در گذشته در بیرون از شهر و در کنار راهها برای استراحت و آرامش مسافران ساخته میشدند. رباطها علاوه بر حوض و آب انبار، دارای اتاقهای متعددی در گرداگر حیاط بودند و حکم مسافرخانه و میهمانسراهای امروزی را داشتند. مسافران میتوانستند یک یا چند شب در این مکان استراحت کنند.

بناهای دیگری نیز به نام رباط در شرق ایران و در مرزهای شرقی در سدههای نخست اسلامی توسط مسلمانان ایجاد شدند که رباط نشینان یا غازیان داوطلب در آنها اتراق کرده و با کفار مبارزه میکردند.
کاربات
کارباتها نیز نوعی اقامتگاه برای کاروانیان بودند. این بناها پیش از اسلام به جای کاروانسرا کاربرد داشتند و شباهت بسیاری به رباط داشتند. . کارباتها نیز دارای تعدادی اتاق، پایاب و حوض بودند و برخی از آنها تنها دو یا سه اتاق داشتند. هنور نمونههایی از کارباتها در کنار شاهراه کهن فارس وجود دارد.
کاروانسرا
کاروانسراها نوع دیگری از اقامتگاه بودند که از امکانات بیشتری نسبت به رباطها برخوردار بودند و کاروانیان میتوانستند در آن اقامت کنند. به عبارتی دیگر این بناها رباطهای جامع و بزرگی بودند که در شهر و یا بیرون از شهر قرار داشتند و علاوه بر اتاق و ایوان دارای بارانداز، انبار و طویله برای چهارپایان بودند. غالبا ورودی کاروانسراها را بازاری کوچک به نام علافخانه تشکیل میداد. در سر در این بازارچهها، چند اتاق پاکیزه قرار داشت که به کاروانسالار اختصاص داشت. گاهی نیز در دو سوی سردرکاروانسرا و رباط، برجهایی ساخته میشد که مدافعان و راهداران در مواقع نا امنی از آنها استفاده میکردند.
سازههای آبی، بناهایی حیات بخش
یکی از مهمترین مسائل در سفر برای مسافران و خصوصا چهارپایان تامین آب آشامیدنی بود. این مساله خصوصا در مناطق کویری و خشک از اهمیت بیشتری برخوردار بود. برای رفع این نیاز در مسیر راهها، حوضهایی برای ذخیره باران ساخته میشد و یا پایاب و یا کاریزهایی برای استفاده کاروانیان از آب در کنار راهها ایجاد میشد.
آب انبارها نیز بناهای بسیار جالب توجه از نظر معماری بودند که نقش پر رنگی در تامین آب مسافران داشتند.

شمار این سازههای آبی در مناطق خشک و کویری بسیار زیاد است، چرا که در این مکانها دسترسی به آب شیرین بسیار دشوار بود و اگر باریکهای از آب نیز جاری بود، به دلیل شوری و نمک زیاد آن نمیشد نام آب بر روی آن گذاشت. این اثار غالبا در هر دو فرسنگ یکبار، خصوصا در مکانهایی که رباط و ابادی نبود احداث میشدند.
پس از گذشت قرنها همچنان برکه، چاه خانه، قنات، حوض آب و آب انبار در مسیر راههای کویری چون یزد، کرمان، خراسان، کاشان، اصفهان، نائین، اردستان، سیستان و بلوچستان و… برجای مانده است.
بسیاری از این آثار وقفی بودند و کاروانیان از مهمترین حافظان این آثار بودند و مرمت آنها را در صورت تخریب یا فرسودگی به عهده میگرفتند.

پلها
یکی دیگر از مهمترین بناها و سازههای معماری مربوط به راهها و کاروانیان، پلها هستند. این پلها خصوصا در قسمتهای کوهستانی غرب، جنوب غربی و جنوب و شمال ایران احداث شدهاند و انواع گوناگونی داشتند. عمده مصالح مورد استفاده در پلها، سنگ، آجر، چوب و ملات ساروج بود. پلهای تاریخی ایران از دوره هخامنشیان، ساسانیان، سلجوقیان، صفویان و قاجار بر جای ماندهاند.

بسیاری از این اثار در طول تاریخ ویران شده و در دورههای مختلف مورد بازسازی و مرمت قرار گرفتند. بسیاری از آنها نیز هنوز برجای مانده و در کنار آنها پلهای جدیدی احداث شده است.
قلعههای راهداری
قلعههای راهداری بناهایی بودند که برای حفاظت و حراست از راهها و مسافران ایجاد شدند. وظیفه آنها برقرای امنیت کاروانها و کاروانسراها، حفاظت و نگهداری از میلهای راهنما، گزارش خرابی و تعمیر راهها، حفاظت از مرزها و … بود. این مکانها در مسیر گردنهها در میانه کویرها، کنار پلها و رودها در کنار کاروانسراها و یا گذرگاههای مهم ساخته میشدند.

برج های دیده بانی
برجهای دیده بانی بناهایی شبیه به میل بلدها یا میلهای راهنما بودند که وظیفه راهنمایی مسافران را بر عهده داشتند. این آثار بر بلندای گردنهها و در میانه دشتها ساخته میشدند. اما اصلی ترین تفاوت برجهای دیده بانی با میلهای راهنما در این بود که در میلهای راهنما فردی حضور نداشت و صرفا برای اتراق و راهنمایی مسافران به کار میرفت اما در برجهای دیده بانی محافظان و نگهبانانی گماشته میشدند که وظیفه حفاظت از راهها را برعهده داشتند. یکی از این برجهای دیده بانی در نزدیکی شیراز همچنان ایستاده و از برج دیده بانی به «گهواره دید» تغییر نام داده است.
چاپارخانهها، بناهایی برای انتقال پیام
پیش از معرفی چاپارخانهها بهتراست کمی با برید و چاپار آشنا شویم.
دولتمردان هخامنشی برای اداره کردن پادشاهی پهناور خود دستگاهی منظم و سریع به وجود آوردند که به موقع فرمانهای پادشاه ایران را به دورترین نقاط قلمرو حکومت میبرد و اخبار کشور را به گوش دولتمردان میرساند. هرودوت و گزنفون از مورخان شناخته شده یونان باستان، اطلاعات بسیار قابل تاملی در مورد این سیستم کارامد و حساب شده در کتابهای خود ارائه دادهاند.

با توجه به شواهد، ایرانیان مبتکر این شیوه بودهاند. این سیتم خبر رسانی در دوره اشکانی و ساسانی نیز برقرار بود و در دوره اسلامی نیز ادامه یافت.
برید و چاپار، کهنترین قاصدان ایران
در دوره اسلامی به این افراد برید گفته میشد. بریدها افرادی بودن که وظیفه پست و خبرگزاری به عهده آنان بود. بر طبق منابع، فاصله مراکز بریدی در ایران معمولا دو فرسخ و در کشورهای غربی اسلامی معمولا چهار فرسخ بود.
بریدها از استر و اسب در ایران و در کشورهای عربی از شتر برای رساندن خبرها استفاده میکردند. در هر برید خانه، اسب و استر و یا قاصدی تازه نفس وجود داشت که میتوانست به سرعت ادامه راه را طی کند. گاهی نیز کبوتران را به عنوان قاصد تربیت کرده و از انها برای رساندن اخبار سریع استفاده میکردند.
بریدها ماموران دولت بودند و مواجب دریافت میکردند. در دوره اسلامی دیوان برید یکی از مهمترین نهادهای دیوان سالاری بود و ایرانیان در گسترش آن نقش پر رنگی داشتند. در دوره صفویه به جای واژه برید، واژه چاپار و چاپارخانه استفاده شد.
تا پیش از ایجاد پستخانه، چاپارخانهها همچنان برقرار بودند. اما به دلایل متعددی چاپارخانهها از میان رفتند و به ندرت اثری از ویرانههای آنها به جای مانده است. شاید یکی از دلایل آن اقلیم خشک و بیابانی ایران است که موجب میشد بیشتر چاپارخانهها با چینه یا خشت خام ساخته شوند و همین عامل موجب ویرانی این آثار شد.
در دوران قاجار، به تقلید از سیستم پست اروپایی، چاپارخانهها تغییر کرده و در مقابل دریافت وجه، بستههای مسافران را به مقصد میرساندند. این بناها در تمام مسیرهای عمده کشور وجود داشتند. مسافتی که در یک روز طی میشد معمولا بیش از ۵۰ کیلومتر نبود.
میهمانخانه و دسکره
در کنار شهرهای مشهور و آباد خصوصا شهرهایی که در دورههای مختلفی از تاریخ پایتخت ایران بودند کاروانسراهای بزرگ و باشکوهی وجود دارد که غالب آنها میهمانخانه بودند و امیران و پادشاهان و فرمانروایان از میهمانان برجسته و گرامی خود در این مکانها پذیرایی میکردند. کاروانسرای بزرگ شاه عباسی در کاشان، کاروانسرای وزیر در شهر قزوین و کاروانسرای مادر شاه اصفهان تعدادی از این میهمانخانههاست.
در دوره پیش از اسلام نیز در شهرهای آباد و بزرگ نیز دسکرههایی وجود داشت. دسکره به معنای دستکره بود و معنای مکانی را میداد که به دست کسی ساخته شده است.
این گونه بناها را گاها امیران و پادشاهان در مسیرهای طولانی برای استراحتهای موقت و یا برای خوشگذرانی و تفریح و گذران اوقات فراغت و یا شکار خود میساختند.
تعدادی از این دسکرهها هنوز پابرجاست اما تنها کاربری انها تغییر کرده است. دسکره جبلیه کرمان، خواجه ربیع مشهد، زنگیان یزد و هارونیه توس از آنجملهاند که برخی از آنها به مصلی و آرامگاه تبدیل شدند و یا به دلیل خشک شدن باغی که در اطراف آنها قرار داشت متروکه شدند.

وقف برای مسافران
در وقف نامههای کهن، دیوانهای خراج و وقف نامههای تاریخی، بسیار دیده شده که درآمد یک آبادی وقف «آینده و رونده و ابناء و غریبان» میشد. حتی برای بهبودی و سلامت بیماران و مایحتاج آنها تا زمانی که بهبودی کامل بدست آورند موقوفاتی در نظر گرفته میشد و کرایه و هزینه درماندگان تا رسیدن به شهر و دیارشان تامین میشد.
سرزمینهای مختلف اسلامی هر کدام رسم مهمان نوازی خود را داشتند.
طبق روایتها، برخی از افراد برای رفاه حال مسافران اموال و یا اجناسی را وقف میکردند. به عنوان مثال فردی برای مسافران، گاو شیردهای را وقف کرده بود تا لبنیات آنها تامین شود. در برخی از مکانها نیز مردم از بین خود افرادی را انتخاب میکردند و وظیفهای که این فرد به عهده داشت، تقسیم مسافران بین اهالی ده بود. به اینگونه افراد جزیر میگفتند.
قهوه خانه و چایخانه، بناهایی برای استراحت و گفتگو
قهوهخانهها مکانهایی بودند که در آنجا به مسافران خسته، قهوه، چای، شربت و یا دوغ و ماست داده میشد. از دوره قاجار چای از هندوستان به ایران وارد شد و به عنوان یک نوشیدنی محبوب به تدریج جای خود را در قهوه خانهها باز کرد. در میان راههای ایران قهوه خانههای بسیار زیادی وجود داشته که هنوز بقایای قهوه خانهها را میتوان دید.

این بناها غالبا در کنار رودخانهها، پلها، گردنهها و در کنار راههایی که از کویر عبور میکرد خصوصا در نزدیکی چشمهها ساخته میشدند.
اگر چه امروزه خودروها جای چهارپایان را گرفته، اما قهوه خانهها نیز با تغییر کاربری به رستوران و کافه و چایخانه، موقعیت خود را حفظ کرده و به حیاتشان ادامه میدهند.
خدمات قهوه خانهها
خدمات قهوه خانهها در گذشته بیشتر از کاروانسراها بود. در واقع این بناها یک مرکز اجتماع محلی و مردمی برای پخش اخبار بودند و از انجا افکار اجتماعی وارد ذهن تودههای روستایی و شهر نشین میشد.
در عصر امروز نیز قهوه خانه ها جایگاه ویژهای داشته و در برخی موارد یکی از مکانهای مهم برای ارتباط روستاهای دورافتاده با دنیای خارجند. در قهوه خانهها اخبار سریع منتقل میشد و همچنان نیز عادات و رسوم کهن تا حدودی در آنها جریان دارد.
در این مکانها در شبهای بلند زمستان داستانهایی نقل میشد که ریشه در فرهنگ کهن ایرانیان داشت. داستانهای قهوه خانهای در این مکانها بوسیله نقالان نقل میشد و سینه به سینه حفظ میشد.
این مکانها را میتوان به دو گروه طبقه بندی کرد.
گروه اول در تمام قسمتهای ایران دیده میشوند. کلیات آنها به شکل یک مربعی است که در وسط آن فضای کم و بیش وسیعی وجود دارد. سقف این فضا با گنبدی پوشیده شده و حوض آبی در میان بنا قرار دارد. اطراف حوض چهار شاه نشین قرار دارد که عمقی یکسان ندارند. در انتهای یکی از شاه نشینها مدخل قهوه خانه قرار دارد. کف سه شاه نشین دیگر نیز حدود هشتاد سانت از کف قهوه خانه بلندتر است و بر روی این سکوها را با قالیچه و گلیم می پوشاندند تا مسافران و رانندگان و چهارپاداران برروی انها استراحت کنند.
در گوشه های این بنا نیز اتاقهایی جهت استراحت مسافران وجود دارد که مدخلشان به سمت سکوهای شاه نشین باز میشد.
در این بناها غالبا از در و پنجره زیادی استفاده نمی شد تا سرما و گرما نتواند تاثیر زیادی بر روی آنها بگذارد.
گروه دوم نیز که بیشتر در نواحی کوهستانی و در شمال ایران، خصوصا مازندران پراکنده بودند شامل اتاق مستطیل شکلی بودند که با آجر و خشت و قلوه سنگ بنا میشدند و در جلوی آنها ایوانی قرار داشت.
چایخانه اتابکی در محور قم- کاشان، چایخانه خان خوره و چایخانه علی آباد تعدادی، دیگر از این توقفگاهها کهنسال هستند که روزگاری پر رونق بودند.
برگرفته از:
هادی زاده کاخکی، سعید،(۱۳۸۹)، کاروانسرا در ایران، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی
حمیدرضا فرشچی،مهدی حاجی زمانی،(۱۳۹۸)، بررسی کاروانسراهای ایران و بناهای وابسته به آن،مجله معماری شناسی، سال دم، شماره ۷، فروردین ۹۸
پاسخ دهید