نوروز در تخت جمشید به روایت رومن گیرشمن

کتاب مشهور «هنر ایران در دوران ماد و هخامنشی» یک از برجسته ترین آثار به جای مانده از رومن گیرشمن، باستان شناسان مشهور اوکراینی تبار است. در این کتاب همانگونه که از نام آن پیداست به سیر هنر ایران در این دو دوره تاریخی پرداخته شده است. نوروز در تخت جمشید یکی از بخش‌های این کتاب است که گیرشمن از روی نقش برجسته‌های این شاهکار بی تکرار توانسته به میزان قابل توجهی مراسم باشکوه نوروز در تخت جمشید را روایت کند. با ما همراه باشید تا با رومن گیرشمن و آیین نوروز در دوران هخامنشی آشنا شویم.

مختصری در مورد رومن گیرشمن

رومن گیرشمن یکی از باستان شناسان و ایرانشناسان  مشهوری است که در اکراین متولد شد. او  در سال ۱۹۱۷ برای ادامه تحصیل در زمینه زبانهای باستانی و باستان شناسی راهی پاریس شد. علاقه بسیار او به ایران باعث شد تا با همسرش به این کشور باستانی سفر کرده و حفاری‌های بسیار گسترده‌ای در ایران انجام دهد.

او در تپه گیان نهاوند، سیلک، لرستان، بیشاپور و شوش به حفاری پرداخت و برای اولین بار در ایران موفق شد یکی از غارهای انسانهای نوسنگی را کشف کند. در واقع فعالیت‌های او در این کشور مقدمه‌ای برای آغاز حفاری‌های بزرگ بود. فعالیت‌های بسیار او در این زمینه موجب شد تا بارها از سوی انجمن‌های گوناگون از وی تقدیر شود.

از آثار او می‌توان به کتاب حفریات تپه سیلک، تتبعات باستان شناسی و تاریخی در باب کوشان، حفریات تپه گیان، ایران از آغاز تا اسلام، هنر ایران در دو جلد، چغازنبیل در ۴ جلد و مجله مطالعات ایران باستان اشاره کرد.

اگر برخی از اعمال نابه جای او در حوزه میراث فرهنگی را نادیده بگیریم می‌توانیم وی را در زمره یکی از برجسته‌ترین ایرانشناسان قرار دهیم، چرا که فعالیت‌های کم نظیر او تاریخ و فرهنگ پربار ایرانیان را به دنیا معرفی کرد.

 نوروز در تخت جمشید

در نوروز نجبا و بزرگان پارس و ماد از پله‌های وسیعی که روبروی تخت جمشید قرار گرفته بالا می‌رفتند و از مقابل دروازه بزرگ خشایارشا و مجسمه‌هایی که نیمه پیکرشان انسان و نیمه دیگر حیوان است و به عنوان نگهبان در مدخل کاخ قرار داده شده‌اند عبور می‌کردند.

این موجودات افسانه‌ای هراسناک که کم نظیر و دنباله روی حیوانات عجیب الخلقه آشوری هستند برای بزرگداشت شاهنشاهی در این مکان قرار داده شدند و برخلاف آشوریان وظیفه آنها سرکوب کردن یاغیان یا ایجاد ترس در دل اتباع پادشاه برای راضی کردن خاطر او نیست.

پس از عبور نجبا و بزرگان ماد و پارس از دروازه خشایارشا، آنها وارد حیاط مقابل آپادانا می شوند که مانند آپادانای شوش است. در نقطه ای از پی این ساختمان به دستور داریوش دو جعبه سنگی قرار داده شده که در هر کدام دو لوحه یکی از نقره و یکی از طلا وجود دارد و به همراه آنها چند سکه طلا و نقره نیز قرار داده شده است.

متن الواح تخت جمشید

متنی که بر روی این الواح کنده شده به سه زبان فرس قدیم، بابلی و ایلامی است و ترجمه آن بدین قرار است: « داریوش شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسب هخامنشی، داریوش شاه چنین گوید: این است کشوری که من دارم، از کشور سکاها که در این طرف سغد هستند و تا کوش (حبشه)، و از هند تا سارد. این است آنچه که اهورا مزدا به من عطا کرده، او که بزرگترین خدایان است. اهورامزدا مرا و خاندان مرا حمایت فرماید.»

دو پلکان بزرگ در شرق و شمال آپادانا قرار دارد که برای رسیدن به آپادانا باید از آنها عبور کرد. در این پلکان سه صحنه به تصویر کشیده شده است. در وسط دیواره‌ای است که نمای پلکان را تشکیل می‌دهد و روی آن هشت سرباز در دو سوی کتیبه شاهی ایستاده‌اند. از مثلث‌‌های طرفین که از هر طرف به علت شیب پلکان تشکیل می‌شود پیروزی نیکی بر نیروی اهریمنی به نمایش درآمده است. در یکی از آنها شیری بر گاوی حمله کرده و آن را پاره می‌کند.

نقوش نمای خارجی پلکان

در نمای خارجی پلکان اشخاصی که درتشریفات نوروز شرکت دارند نشان داده شده‌اند و در آن قسمت که پله‌ها قرار دارند، سربازان نگهبان پارسی در دور ردیف روی پله ها ایستاده‌اند و از میان آنها شاه و بزرگان مملکت عبور خواهند کرد.

در دیواری که در پیشانی سکویی قرار گرفته که روی آن تالار آپادانا ساخته شده و در حقیقت به منزله پایه کاخ است، نمایندگان ۲۳ ملت تابع شاهنشاهی، و درباریان پارسی و مادی، همراه اسبها و گردونه‌های شاهی و سربازان شوشی دیده می‌شوند.

این نقوش به دعوت شدگان آنچه را که در آن روز باید می‌دیدند نشان می‌داد زیرا که تمام دعوت شدگان نمی‌توانستند بالای سکوی آپادانا بروند.

به همین علت این منظره برای تماشای مدعوین بود و با اینکه جنبه تزئینی آن نیز بسیار قوی است نمی‌توان ارزش نقلی و حکایتی آن را منکر شد.

شاه و همراهانش از جایگاه مخصوص شاهی، عبور سربازان و نمایندگان ملل را تماشا می‌کردند و این جایگاه در قسمت جلو آمده سکوی آپادانا و مقابل دروازه غربی تالار قرار دارد. آثاری که داریوش برای آیندگان گذاشته ما را نیز به این مراسم دعوت می‌نماید.

هدایای نمایندگان کشورها

نمایندگان مردم شوش سلاح‌ها و شیرها را با خود می‌آوردند. ارمنی ها، ظرف طلا و نقره و اسب همراه دارند، بابلی‌ها جامها  و پارچه‌های زربفت و گاومیش و مردم لیدی که جواهر سازان مشهوری بودند، اشیاء فلزی و اسبها را به همراه داشتند. سغدی‌ها، گوسفندان و طاقه های پارچه و نمایندگان مردم کاپادوکیه و فریژیها، اسب و طاقه‌های زری و «سکاهای تیز خود»، اسب و جواهرات و جبه‌ها و نمایندگان هندوستان، سلاح ها و قاطرها را به عنوان هدایا برای شاهنشاه می‌آوردند.

هر دسته از دسته دیگر به وسیله درختی مجزا می‌شود که مانند درختان دیگر که روی حاشیه کنار پله‌ها نقش شده درخت سرواند.

احتمالا اینها نماینده درختانی هستند که بنابر دستور داریوش در اطراف حیاط وسیعی کاشته شده بودند و از ظاهر آنها این طور به نظر می‌رسد که تقریبا ده ساله یا پانزده ساله باشند. تمام این نقوش رنگ شده بودند.

پایان اهدای هدایای نوروز

وقتی این تشریفات پایان می‌یافت، شاه و بزرگان کشور به سمت ساختمان کوچک «سه دروازه» می‌رفتند که در واقع مانند دروازه خشایارشا، به منزله در ورود تالار ستوندار بود.

برای رفتن به طرف سه دروازه از پله‌ها بالا می‌رفتند و خدمتگزار مخصوص پادشاه، چتری را بالای سر شاه می‌گرفت و خدمتگزار دیگر مگس پرانی در دست داشت. این منظره روی درهای شمالی و جنوبی تالار «سه دروازه» نقش شده است.

نجبا و بزرگان پارسی از یک طرف و بزرگان مادی از طرف دیگر به دنبال شاه روان می‌گردیدند و به این طریق از تالار «سه دروازه»، که سقف آن روی چهار ستون سنگی قرار گرفته بود، می‌گذشتند.

سنگتراش برای حفظ سنت‌های هنری مرسوم در مشرق زمین، یک قد کوتاه و یک قد بلند را روی دو پله طوری قرار داده که سر آنها در یک ارتفاع قرار گرفته و برابر با ارتفاع سر آنهایی است که پیش از او و بعد از او حرکت می‌کنند. اگر آن سنگتراش یونانی بود، بیشتر توجه به شکل اشخاص در طبیعت می‌نمود.

پذیرایی در نوروز

پذیرایی از اشخاص در کاخ داریوش انجام می‌گیرد. روی پله‌هایی که ما را به طرف این کاخ هدایت می‌کند، نقش خدمتگزارانی دیده می‌شود که ظرف خوراکی در دست دارند و بره ‌ها را برای کباب کردن می‌برند. سربازان ایرانی و پیش خدمتهایی که روی پلکان پله‌های کوچک «سه دروزاه» ایستاده‌اند، هدفی را که حاضران در ضمن راه به سوی کاخ در نظر دارند به صورت نشانه حکایت می‌کنند.

احتمال دارد که در زمان خشایارشا اینطور به نظر رسیده که کاخ داریوش  کوچک است و در این موقع بوده است که کاخ دیگری در مجاورت آن ساخته شده و نقش دیواره‌های پلکان کاخ جدید نشان می‌دهد که برای همین نوع پذیرایی‌ها برپا گردیده است.

در واقع این دو کاخ هیچکدام کاخ اختصاصی پادشاه نبودند. پادشاه در آنجا بار می‌داد و از میهمانان خود در جشنهای رسمی پذیرایی می‌کرد.

پایان پذیرایی در نوروز

در پایان پذیرایی، شاه و میهمانانش از همان راهی که وارد تالار شده بودند به سوی «سه دروازه» مراجعت می‌کردند. ولی این بار از در شرقی خارج می‌شدند و نقوش برجسته موجود در طرفین آن در ما را به این نتیجه راهنمایی می‌کند و راه خروج را نشان می‌دهد.

در اینجا دیده می‌شود که داریوش روی تخت پادشاهی نشسته و نمایندگان ۲۸ ملت تخت مزبور را روی سر خود نگاه داشته‌اند.

پشت سر او ولیعهد خشایارشا ایستاده است. در بالای تخت، پوششی هست که زینت‌های فراوان دارد و در بالای آن مظهر «اهورامزدا» در حال پرواز در آسمانها نشان داده شده است. تمام مظاهر پادشاهی که مشخص کننده این موضوع اند، به این مطلب اشاره می‌کنند که پادشاه در این لحظه با نمایندگان ملل تابع تماس خواهد داشت.

داریوش بارها در کتیبه‌هایش نام آنها را برده، وی روی نمای جنوبی سکوی تخت جمشید، و روی لوحه‌های طلا و نقره‌ای که در پی ریزی آپادانا قرار داده و روی نمای آرامگاهش در نقش رستم، از ملل فرمانبردار نام برده و هر بار تصریح کرده که آنها کشورهایی هستند که به شاهنشاهی اضافه شده‌اند.

ورود به تالار صد ستون

سپس  شاه و همراهانش از طرف جنوب وارد تالار صد ستون می‌شدند. این تالار تخت جمشید را «تالار تخت» نیز می نامند. روی دیوارهای آن همان موضوعی نقش شده بود که در اطراف دروازه شرقی کاخ «سه دروازه» مشاهده شد ولی دیگر اینجا نقش داریوش دیده نمی‌شود و نوه‌اش اردشیر اول جای او را گرفته است.

این پادشاه بیش از یک ربع قرن بعد از مرگ داریوش به پادشاهی رسید و ساختمان تالار صد ستون را تمام کرد. این تالار از تمام تالار‌های تخت جمشید مجلل تر بود و شاهنشاه در آنجا هدایای نمایندگان ملل را می‌پذیرفت.

پیش از ورود شاه و همراهانش و پیش از اینکه روی تخت پادشاهی جلوس کند، روسای نمایندگان و همراهانشان، که هدایای قیمتی را در دست داشتند به طرف تالار تخت روان می‌شدند. در اطراف آنها سربازان جاویدان حرکت می‌کردند و به این طریق از پلکان بزرگ تخت جمشید بالا می‌رفتند و از دروازه بزرگ خشایارشا عبور می‌کردند.

دروازه تمام ملل

بر روی کتیبه‌ای که به دستور خشایارشا بر روی نمای دروازه مزبور کنده شده ذکر شده که این «دروازه تمام ملل» است.

سپس از در شرق تالار مجاور دروازه که به منزله هشتی بود گذشته و وارد خیابان طویلی می‌شدند که در کنار دیوار شمالی حصار آپادانا قرار داشت. در انتهای خیابان دروازه دیگری بود که ناتمام مانده بود. دعوت شدگان از مقابل آن دروازه نیز عبور کرده و داخل حیاط بزرگی می‌شدند که مقابل ایوان ستوندار شمالی «ایوان تخت» بود. در آنجا سران بزرگ لشکر، در تالار ستونداری که منضم به پادگان پایتخت بود گرد آمده بودند و دعوت شدگان را به سوی شاهنشاه راهنمایی می‌کردند.

روسای نمایندگان ملتها، یکی پس از دیگری وارد تالار تخت می‌شدند و در پای تخت شاهی، هدایای خود را قرار می‌دادند. در آنجا دعوت شدگان می‌توانستند لحظه‌ای نقوش برجسته عظیم درهای شرقی و غربی تالار را تماشا کنند و درباره مفهوم نشانه‌ها آگاه شوند.

در این نقوش شاه حیوانی را از پای درمی‌آورد و این حیوان واقعی یا خیالی است. در واقع مقصود، نشان دادن طریقه‌ای بود که شاه می‌توانست نیروهای اهریمنی را از پای درآورد.

نمایندگان ملت‌ها پس از اتمام ماموریت خود، از همان راهی که آمده بودند مراجعت می‌کردند و از دروازه بزرگ «خشایارشا» خارج می‌شدند.

آخرین بخش از تشریفات نوروز در تخت جمشید

نقوش برجسته دروازه شمالی «تالار تخت»، قسمت آخر تشریفات نوروز را نشان داده است. در اینجا نیز پادشاه روی تخت جلوس نموده و در مقابل او دو آتشدان است که بین او و رئیس تشریفات قرار گرفته است و شاه برای پذیرایی و قبول هدایایی که از ایالات آمده مهیا است.

خدمتگزاران، مگس پرانها و سلاح ‌های شاهی را همراه دارند و مانند سربازان، نگهبانان شاه در اطراف او قرار دارند.

سربازان مزبور روی پنج مجلس در پایین تخت نشان داده شده‌اند. اشیاء قیمتی که به شاه هدیه داده می‌شود وارد خزانه شاهی خواهد شد.

در حیاط ایوان داری که در قسمت مرکزی خزانه تخت جمشید قرار دارد و ۹۹ ستون سقف آ ن را نگه داشته بود، دو نقش برجسته روی سنگ که هر دو به اندازه یکدیگرند پیدا شد. عرض این نقوش ۶/۲۳متر  وموضوع نقش شده بر روی آنها فیزیکی است و بدون شک مربوط به همان محلی است که از آنجا پیدا شده است.

این مجلس برای ما ناشناخته نیست زیرا نقش پادشاهانی است که در کنار دروازه شمالی «تالار تخت» و دروازه شرقی «سه دروازه» دیدیم.

احتمال دارد که این نقش متعلق به زمان داریوش باشد زیرا در اینجا شاه را به همراه ولیعهدش، خشایارشا، نشان می‌دهد. همراهانش در عقب او و در کنارش ایستاده‌اند. یکی از آنها خنجری بر کمر خود دارد که غلاف آن از طلاست و روی آن ریزه کاریهای فوق العاده‌ای نقش شده است. باید قبول کرد که وجود یک چنین شاهکار هنری در چنین محلی که فقط چند کارمند، خزانه داری ممکن بود ناظر آن باشند، غیر عادی به نظر می‌رسد.

شکی نیست که نقوشی که در کنار درهای شمالی تالار تخت به دستور اردشیر اول نقش شده از این مجلس تقلید شده است.

برگرفته از:

گیرشمن.رومن.(۱۳۹۰).«هنر ایران در دوران ماد و هخامنشی». تهران:انتشارات علمی و فرهنگی

مائده معیری
دانش آموخته ایرانشناسی، عاشق سفر و قلم