یکی از حیرت انگیزترین کشفیات در ایران متعلق به شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان است. آثاری که از این شهر به دست آمد نشان از جایگاه بالای هنر، صنعت، شهر سازی و دانش پزشکی در ۵ هزار سال پیش در میان ایرانیان دارد. با ما همراه باشید تا با این کشفیات عجیب آشنا شویم.
مختصری در مورد شهر سوخته
در ۵۶ کیلومتری شهر زابل و در حاشیه جاده زابل به زاهدان بقایای باستانی شهری باستانی پیدا شد که قدمت سکونت در آن به بیش از ۵ هزار سال پیش میرسد.
این شهر یکی از پیشرفتهترین شهرها در روزگاران کهن و بزرگترین استقرار شهر نشین در نیمه شرقی فلات ایران بود. برخی از باستان شناسان معتقدند این شهر را میتوان کهنترین شهر دنیا به شمار آورد چرا که شهرهایی که در پیش از آن وجود داشته اند از نظر اصول شهرنشینی و امکانات، توان مقایسه با شهر سوخته را ندارند.
این شهر بیش از پنج هزار نفر جمعیت و مردمی بسیار صنعتگر و هنرمند داشت. مردم شهر سوخته در آرامش و صلح در کنار یکدیگر زندگی میکردند. اسکلتهای کشف شده و پیدا نشدن ابزارهای جنگی و نوک تیز و نبود شواهدی از جنگ و درگیری نشان میدهد که مردم این سامان افرادی فرهیخته از نژادهای متنوع بودند که با صلح و آرامش در کنار یکدیگر زندگی میکردند.
مشخصات جغرافیایی شهر سوخته
این شهر در حدود ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و آثار و بقایای آن نشان میدهد که این شهر از پنج بخش مختلف مسکونی، صنعتی، مرکزی، بخش یادمان و گورستان تشکیل شده است که این قسمتها به صورت تپههای به هم چسبیده و متوالی قرار دارند. قسمت مسکونی این محوطه حدود ۸۰ هکتار برآورد شده است.
گرچه این محوطه در حال حاضر طبیعتی خشک و بیابانی دارد اما شواهد حاکی از آن است که در پنج هزار سال قبل سرسبز و آباد بوده و از پوشش گیاهی متنوعی برخوردار بوده است.
در آن زمان شاخههای رودخانه هیرمند وظیفه سرسبزی و تامین زمینهای کشاورزی این منطقه را به عهده داشتند و این مکان را به محیطی خرم و آباد تبدیل کرده بودند.
چرا نام شهر سوخته برای این محوطه انتخاب شد؟
سندی که نشان دهنده نام اصلی این شهر باشد پیدا نشد و به این دلیل که طی سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۵۰ آتش سوزی در این منطقه روی داد، نام آن را شهر سوخته گذاشتند.
از نخستین افرادی که به شهر سوخته اشاره کرد فردی به نام کلنل پیت از ماموران بریتانیا در دوران قاجار بود که در طی سفر خود به سیستان از این منطقه بازدید کرد و با دیدن آثار سوختگی این شهر آن را شهر سوخته نامید.
پس از او سر اورل اشتاین از این منطقه بازدید کرد و اطلاعات بسیار ارزشمندی از این محوطه ارائه داد.
بعد از سر اورل اشتاین این محوطه توسط باستان شناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی کاوش شد. او بین سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ هجری شمسی بر روی این محوطه کاوش و پژوهش کرد و اطلاعات خود را در قالب کتابی به نام «سیستان، ماقبل تاریخ، شهری مدفون در بیابان نمک» منتشر کرد.
او در این کتاب انواع نقوش بدست آمده در حفاریهای شهر سوخته را طبقه بندی و باز طراحی کرد. هشتمین فصل حفاری در شهر سوخته به سرپرستی منصور سجادی ادامه یافت که منجر به کشف آثار بسیار ارزشمندی از این منطقه شد.
نقش زنان در شهر سوخته
در این شهر زنان عهده دار امور مالی شهر بودند و کنترل اقتصاد جامعه بدست آنان بود. وفور مهرهای گلی که یکی از اصلی ترین ابزار تجارت بود در گور زنان، نشان از برتری زنان در امور اقتصادی شهر سوخته دارد.
کشف قطعاتی از پوشاک، لوازم آرایش چون سرمه دان، شانه، جعبه آیینه فلزی و جواهرات بسیار زیبا و منحصر به فرد نشان میدهد که زنان این منطقه افردی خوش پوش و اهل مد بودهاند.
از این منطقه پیکرههایی از زنان در حالت باروری بدست آمده است.
کشفیات شهر سوخته
در اولین فصلهای کاوش در شهر سوخته باستان شناسان با شهری روبه رو شدند که خانهها و کوچههای شبکه بندی شده و منظمی داشت. این محوطه با اصول شهرسازی دقیقی ساخته شده بود و لولههایی سفالی پیدا شد که نشان دهنده سیستم لوله کشی آب و فاضلاب در پنج هزار سال پیش بود.
در این شهر خانههای مسکونی و عام المنفعه از گورستان و محل کار جدا بودند. ساختمانهای شهر واحدهایی حدود ۹۰ تا ۱۵۰ متری بودند و از شش تا ده اتاق داشتند. در بنای یک خانه از آجر و سنگ استفاده نشده و تنها از خشت، گل، آب و گاهی چینه استفاده شده است. اتاقها توسط دیوارهای خشتی از هم مجزا میشدند.
در این بناها تمام اصول معماری رعایت شده و تنها چیزی که در آنها دیده نمیشود پنجره است. باستان شناسان احتمال دادهاند که نورگیری از طریق سقف انجام میشده اما پیدا شدن ساختمانهای دو طبقه این فرضیه را با مشکل مواجه کرده است.
در تمامی اتاقها فضایی برای انباری وجود داشته که محلی برای انبار کردن آذوقه خانواده بوده است. همچنین در فضای برخی از خانه ها نشانههایی از فعالیتهای صنعتی کوچک چون تیغه تراشی و پارچه بافی یافت شده است.
حصیرهای پیدا شده در خانهها از نیهای باتلاق هامون ساخته شده و تیرهای چوبی به کار رفته در سقف خانهها از درختان سپیدار بوده است.
وجود آخور در برخی منازل نشان دهنده نگهداری از چهارپایان چون گوسفند و بزغاله در خانهها بوده است.
سازمان اجتماعی شهر سوخته
نشانههای بسیاری بدست آمده که این شهر دارای یک سازمان اجتماعی منظم بوده است. در یک ساختمان بزرگ که مورد حفاری و کاوش قرار گرفت، محل انبار و مهر و مومهای ساختمان پیدا شد. ظاهرا انبارها و اتاقهای مهم توسط انباردار مهر و موم میشده است. یعنی اول طناب کشی شده و سپس گل خام زده شده و پس از ان انباردار مهر خود را بر روی آن حک کرده است و تنها زمانی که مسئول انبار قصد ورود به انبار را داشته این قفل را میشکستند و مهرهای شکسته را در جایی نگهداری میکردند.
این شهر دارای یک حاکمیت مرکزی بوده که کنترل مسائل همگانی را به عهده داشته است. هنوز محققین نتوانستهاند دریابند که این شهر به صورت فردی و یا گروهی اداره میشد.
باورهای مذهبی ساکنین شهر سوخته
بخش زیادی از آثاری که از گورستان شهر سوخته پیدا شده، باورهای دینی و مذهبی مردم آن زمان را نشان میدهد.
اشیاء پیدا شده در گورها یا مذهبی بودند و یا کاربرد آیینی و اعتقادی داشتند. در واقع قرار دادن مواد غذایی کنار مردگان نشان دهنده اعتقاد آنها به رستاخیز است.
چراغی در گور
طی حفاریها، در یکی از قبور چراغی پیدا شد که آن را در اجاقی از خشت خام قرار داده بودند و این چراغ تا وقتی که هوا در درون قبر وجود داشت روشن باقی میماند.
در بسیاری از مناطق مسکونی پیکرههایی سفالی از گاو پیدا شد که بیشتر آنها شکسته بودند. به باور محققین احتمالا گاو در فرهنگ مردم شهر سوخته مقدس بوده و آنها هنگامی که نذورات خود را انجام میدادند پیکرههای گاو را میشکستند و به نوعی آیین قربانی انجام میدادند.
تقدس گاو در این منطقه میتواند نشاندهنده ارتباط ساکنین شهر سوخته با هندوها باشد. حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد این قبرها نیز خالی از هرگونه اشیائی بودند و این نشان میدهد که احتمالا صاحبان این قبرها اعتقادی به زندگی پس از مرگ نداشتند.
لیوان شراب
از نکات جالب توجه در گورستان شهر سوخته این بود که در همه قبرها چه غنی و چه فقیر لیوانی قرار داشته که با انجام آزمایشات مشخص شد درون آنها آب انگور تخمیر شده ترش و شیرین وجود داشته است. در برخی از قبور ۱ و در برخی دیگر تا ۱۱۲ لیوان نیز پیدا شده است.
مرده شویخانه شهر سوخته
باستان شناسان با متمرکز شدن بر روی گورستان این شهر به یک معماری ناهمگون در ساختار قبرستان برخوردند که نشان میدهد این مکان برای آماده کردن مردگان پیش از تدفین بوده است. این فضا ابعادی دو در یک متر داشته و در کنار سکو تعدادی قلوه سنگ، ظروف سفالی، سنگ ساب و دو قطعه استخوان پیدا شد. این شواهد گویای آن است که این محل روزگاری مرده شوی خانه گورستان بوده است.
تدفین خانوادگی
در برخی از قبور، تدفینها به صورت خانوادگی بوده است. مثلا در یک گور مادری به همراه دو فرزندش دفن شده بود و آرامگاههایی پیدا شد که مشخص بود که در آنها را باز کرده و اجساد خانواده را به تدریج در آنجا دفن میکردند. جهت تدفین در این آرامگاهها به سوی نور بوده و همه اینها نشان دهنده جایگاه نور در فرهنگ مردم این منطقه دارد.
نخستین چشم مصنوعی در جهان
هنگام حفاری در گورستان شهر سوخته باستان شناسان با یکی از عجیب ترین کشفیات روبه رو شدند. در این حفاری، اسکلت زن جوانی بدست آمد که در حدود ۲۵ الی ۳۰ ساله بود. در چشم چپ این زن مهره سیاه رنگی قرار داشت که بر روی آن با مفتولهای نازکی از طلا طرح مویرگ ایجاد کرده بودند. باستان شناسان معتقدند که این اثر که در چشمان زن کار گذاشته شده قدیمی ترین چشم مصنوعی جهان است که نشان از دانش بالای پزشکی در میان ساکنان این منطقه دارد.
این چشم مردمکی در مرکز دارد و تعدادی خطوط موازی در اطراف آن طراحی شده است. هنوز اطلاع دقیقی از مواد اولیه تشکیل دهنده این چشم وجود ندارد اما شواهد حاکی از آن است که از قیر طبیعی و چربی جانوری در ساخت آن استفاده شده است. در دو طرف این چشم مصنوعی دو سوراخ تعبیه شده که از طریق آنها این چشم مصنوعی در حدقه چشم نگه داشته میشد.
به دلیل ارتباط این چشم مصنوعی با پلک چشم اثرات ارگانیکی از پلک چشم بر روی این شی حیرت انگیز مشهود است. این زن نسبتا تنومند و دورگه بوده است. این چشم عجیب به ۴۸۰۰ سال پیش تعلق دارد.
نخستین جراحی جمجمه
یکی دیگر از شگفتانگیز ترین کشفیات شهر سوخته کشف اسکلت دختر نوجوانی است که بر روی سر این دختر جراحی جمجمه انجام شده است. این دختر نوجوان در حدود ۴۸۰۰ سال پیش به بیماریای مبتلا شد که بر اثر آن مایعی در مغز وی انباشته شد. پزشکان آن دیار با توجه به دانش خود به مشکل این دختر نوجوان پی برده و با انجام عمل جراحی بر روی مغز این دختر موفق به تخلیه مایع جمع شده در جمجمه شدند.
این دختر بر اثر بیماریای به نام هیدروسفالی جان خود را از دست داد. هیدروسفالی نوعی بیماری ژنتیکی است که بر روی جمجمه تاثیر گذاشته و موجب بزرگ شدن جمجمه میشود. این اتفاق موجب سردرد و سرانجام مرگ بیمار میشد. پیش از کشف این جمجمه جراحی شده نیز آثار و نشانههایی از این بیماری در جمجمه کودکان و نوجوانان این شهر دیده شده بود و ظاهرا بیماری شایعی در این منطقه بوده است. پزشکان علت این بیماری را ریشه در یک نوع ناهنجاری در متابولیسم استخوان میدانند.
بر اساس آزمایشات این دختر تا چند ماه پس از عمل جراحی همچنان زنده بوده است.
کهنترین تصویر متحرک جهان
اما تنها دانش پزشکی در شهر سوخته در اوج قرار نداشت. هنر و صنعت این شهر نیز در زمان خود توانست گوی سبقت را از دیگر نقاط جهان برباید و نخستین انیمیشن جهان را به نام ایرانیان به ثبت برساند.
در میان آثاری که از این شهر کشف شد جامی بدست آمد که بر روی آن در پنج فریم نقش بزی کشیده شده که به سمت درختی حرکت میکند و قصد دارد برگ آن را بخورد. این ظرف سفالی بوم نقاشی هنرمند بوده و با مرحله به مرحله کشیدن این تصویر موفق شده نخستین تصویر متحرک جهان را خلق کند.
جامی که این اثر بر روی آن کشیده شده ۱۰ سانتی متر ارتفاع دارد و بر روی پایهای قرار گرفته است. این اثر که تاکنون در دورههای پیش از تاریخ نظیر آن یافت نشده اکنون در موز ملی ایران قابل دیدن است. از این پویا نمایی فیلمی بیست ثانیهای تهیه شد.
تخته نردی از آبنوس
از آثار جالب توجه در شهر سوخته که نشان دهنده جایگاه تفریح و سرگرمی در میان ساکنین این شهر است، پیدا شدن تخته نردی از جنس چوب آبنوس است که شصت مهره نیز به همراه آن پیدا شد. پیشتر در گورستان سلطنتی شهر اور تخته نردی پیدا شده بود که به عنوان کهن ترین تخت نرد جهان شناخته میشد. اما تخته نرد یافت شده در شهر سوخته از قدمت بالاتری از تخته نرد شهر اور برخوردار است.
این اثر زیبا مستطیل شکل بوده و از چوب آبنوس ساخته شد است. شکل کلی این تخته نرد به صورت ماری است که چندین بار به دور خود حلقه زده و سرانجام انتهای دم خود را به دهان گرفته است. ۲۰ خانه بازی برای این اثر در نظر گرفته شده و شصت مهره به همراه آن پیدا شده است.
مهرهها از سنگهای عقیق و لاجورد و فیروزه ساخته شدهاند که از سنگهای مورد استفاده در جواهرات در این شهر بودند و همه آنها در یک ظرف سفالی قرار داشتند.
کهنترین خط کش
از دیگر یافتههای این شهر که نشان از دانش بالای ریاضی و محاسبات دقیق در میان مردم شهر سوخته دارد کشف خط کشی چوبی از جنس آبنوس است که طولی در حدود ۱۰ سانتی متر داشته است. بر روی این خط کش بریدگیهای کوچکی وجود داشت که اندازه هر کدام از آنها یک میلی متر و نیم میلی متر است. این واحدها بسیار دقیق و ظریف بوده و تبحر مردم شهر سوخته را در محاسبات هندسه و ریاضی نشان میدهد.
شانه پنج هزار ساله
شهر سوخته تنها جایی است که از آن آثار چوبی بدست آمده و این به خاطر وضعیت زمین و جنس خاک بوده است. در واقع ایجاد قشری ضخیم بر روی زمین باعث شده تا اجازه نفوذ رطوبت به داخل زمین گرفته شود و اشیاء بسیاری در دل زمین سالم باقی بماند.
یکی از آثار بسیار با ارزش چوبی که از میان شهر سوخته بدست آمد شانهای بود که بر روی آن معرق کاری انجام گرفته است. تا پیش از این کشف، تصور میشد که معرق هنری چینی است که در دوره ایلخانیان به ایران وارد شد اما پیدا شدن این شانه، تاریخ معرق در ایران را از ۳۰۰ سال به ۵۰۰۰ سال عقب برد و منشاء چینی بودن آن را تغییر داد.
دیگر یافته های شهر سوخته
طی حفاریها و کاوشهای انجام شده تاکنون کتیبهای از این محوطه بدست نیامده است اما دو نمونه مکتوب به دست آمده که ظاهرا به نوعی نشان دهنده ارتباط ساکنین شهر سوخته با دیگر مناطق دنیا را نشان میدهد.
یکی از این آثار تابلویی بالشتکی است که متعلق به آغاز دوره عیلامی است و مضمون متن آن در مورد کالایی است که فردی برای دیگری ارسال کرده و مهر خود را پای آن زده است. همچنین علایم و نشانههایی بر روی ظروف سفالی پیدا شده که نشان میدهد که مردم علاقه داشتند با این نشانهها با دیگران ارتباط برقرار کنند. باستان شناسان این علائم را نشانه و امضاء هنرمند میدانند.
محققین در طی کاوش با گیاهان بسیاری خصوصا گیاه زیره مواجه شدند و این نشان میدهد این منطقه احتمالا یکی از اصلی ترین مراکز پرورش زیره بوده است.
از این منطقه جواهرات بسیار زیبایی بدست آمده که همگی با سنگهای قیمتی ساخته شده بودند. شهر سوخته مرکز توزیع لاجورد در دنیای باستان بود. لاجوردها را از کوههای بدخشان افغانستان به این منطقه آورده و پس از تراش دادن به بین النهرین صادر می کردند. برخی ها نیز معتقدند لاجوردهای مصر نیز از همین مکان تامین میشد.
به گفته باستان شناسان شهر سوخته چون آزمایشگاه بزرگ در بیابانی کوچک است که حدود چهار میلیون ماده فرهنگی برای استفاده باستان شناسان در ان کشف شده است.
چه بلایی بر سر شهر سوخته آمد؟
محققین و کاوشگران تنها چیزی که از این شهر متمدن میدانند این است که این منطقه و شهرهای مشابه آن در هزاره دوم پیش از میلاد از میان رفتهاند و هیچکس نمیداند به راستی برای شهری با این شکوه و عظمت چه اتفاقی افتاده است.
این شهر در حدود ۲۵۰۰ سال پیش به شکوفایی رسید و سیستم ارتباطات و تجارت مختص به خود را داشت. به تدریج از عظمت شهر کاسته شد. وسعت آن کم شد. تجارت از بین رفت و با تغییر بستر هیرمند آخرین ضربه بر پیکر کشاورزی این منطقه وارد شد و آخرین دسته نیز به مکان نامعلومی مهاجرت کردند.
تا ۱۵۰۰ سال خلائی در این مکان وجود دارد که مشخص نیست در این منطقه دقیقا چه اتفاقی رخ داده است. پس از ۱۵۰۰ سال مجددا نخستین استقرارها و آثار زندگی در دوره هخامنشی در این منطقه نمایان میشود.
مسلما ادامه کاوشها و کشفیات بیشتر میتواند پرده از اسرار شهر سوخته بردارد.
به نظر شما چگونه مردم در پنج هزار سال پیش به چنین علم و دانش و هنری دست یافتند؟
این همه مهارت در علم پزشکی چطور بدست آمد؟
چه کسی علم ریاضی، معماری دقیق و سیستم لوله کشی فاضلاب را به آنها آموخت؟
چرا این حجم از دانش در ۵ هزار سال پیش متوقف شد و ادامه پیدا نکرد؟
لطفا نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع:
تمدن شهر سوخته، گفتگو با منصور سید سجادی، سرپرست حفاری شهر سوخته. آبان (آبان ۱۳۸۳).کتاب ماه تاریخ و جغرافیا.
نوزایی، عباس. شه بخش، سید محمد. (مرداد و شهریور ۱۳۸۵).نقشمایههای به جای مانده از تمدن شهر سوخته سیستان.کتاب ماه هنر
پاسخ دهید