موضوعها و تعریفهای زیادی درباره معناهای گوناگون سفر مثل هیچهایکینگ، سفر با دوچرخه یا با قایق را خواندیم و شنیدیم. حالا وقت آن رسیده که با ساده ترین نوع سفر آشنا شویم. و آن سفر با دو پاست. وقتی سفر با پاهایم را تجربه کردم که دنبال جایی برای استراحت میگشتم. از نظر مردم پیاده سفر کردن و کشف دنیا بیشتر شبیه یک توهم است. بدون هیچ فکری، وقتی حرف از سفر بدون ماشین مطرح می شود، سریعا فکرها سراغ قطار یا هواپیما می رود. جامعه ی مدرن، سبک زندگی شلوغ و پر از تکاپوی امروزی و تکنولوژی سبب شده است سرعت زندگی امروزی بالاتر رود. و در واقع زندگی بدون وسایل حمل و نقل غیر ممکن به نظر رسد. با آراد مگ همراه باشید.
سفر با پای پیاده سبب می شود انتخابی تازه با حس و حال متفاوت داشته باشید. مانند شیرجه زدن در همه ی لذتهای تجربه پذیری ست که در یک سفر تجربه می کنیم که از مبدا به مقصد وجود دارند. در صورتیکه سفر با وسیله های نقلیه تنها حسی خوشایند و مرسوم و معمول از سفر را به ما می بخشد.
راننده در طول سفر، فقط مراقب اتفاقهای اطرافش است. اما برخلاف او، آدم پیاده به آسانی میتواند همان اتفاقهای مشابه را ببیند. کشف و تجربه کند. به آرامی نزدیک صخره ای شود، نگاه کند و فکر کند که این صخره از کجا آمده است. وقتی پیاده سفر می کنید، از حس وزش باد در جاده لذت میبرید. به راحتی از افتادن شاخ و برگها آگاهی پیدا میکنید. چرا که به اندازه کافی زمان دارید تا متوجه فاصله ی زمانی بین خود و مشکلی که قرار است به وجود بیاد را حس کنید.
پیاده روی یا هایکینگ چند روزه خیلی معمول و مرسوم بود. بعدها به روزتر شد و ایده پیاده روی در شرایط سخت یا ترِکینگ به آن اضافه شد. و دیگر وارد مسیرهای سخت و دشوار شدن کار سختی نبود. به نوبه ی خود، پیاده سفر کردن هنر نیست. هرکسی می تواند پیاده راه برود. کافی است در خانه را باز کنید و بیرون بروید! هرچند، از اهمیت سفری خوب و ایمن نمی توان غافل بود و مهم تر این که، هدف سفر را مشخص کنیم. و مطمئن باشیم فقط وسایل مورد نیاز را به همراه داریم. و بدانیم شب را کجا سپری می کنیم.
سلامتی
سلامتی مهم ترین رکن هدف ما در این گونه سفر به شمار می رود. اگر به دنبال سلامتی نباشیم یا در قبالش بی تفاوت باشیم در عرض چند روز بهترین تصمیمان می تواند به کنسلی ختم شود. بنابراین بهتر است قبل از شروع سفر تمرین کنیم. و توانایی های خود را بالا ببریم. کمی پیاده روی در طول هفته، پیاده روی آخر هفته و یا حتی قبل از خواب، برای آدماهایی که دوست دارند این نوع سفر را تجربه کنند کافی خواهد بود.
البته ناگفته نماند که ما باید برای نیازهای شخصی خود هم که شده پیاده روی کنیم. همه چیز به میل و هدف ما بسته است. این هدف طبق خواسته و زمان تعریف می شود. با سرعت عادی در هر ساعت می توان حدود پنج تا شش کیلومتر پیاده روی کرد. هرچند، با این وزنی که داریم شاید بتوانیم حدود سه کیلومتر در ساعت پیاده روی کنیم! (لبخند) اگر بتوانیم بر اساس توانایی ها و شرایط خود، بیست تا بیست و پنج کیلومتر در روز پیاده روی کنیم و کم کم این رقم رو به سی تا سی و پنج کیلومتر افزایش دهیم، عالی می شود.
به شخصه معتقدم بهترین حس پیاده راه رفتن، تجربه ی حس رهایی است.
سخت خواهد بود اگر فکر کنیم بدنمان خسته می شود و کشش این فعالیت را نداریم. می توانیم خود را مجبور به ادامه ی مسیر کنیم. اگر اینطور باشد ذهن قادر به احساس لذت نیست. لذت و شوق از بین میرود. پس بهتر است قبل از چنین سفری بدن و ذهنمان را آماده کنیم. می توانیم این کار را انجام دهیم!
کوله پشتی
یکی دیگر از عناصر مهم سفرهای پیاده، کوله پشتی است اما نه هر کوله پشتی! کوله ی مناسب و منطقی. آنچه نیاز داریم مشروط به نیازها و عادت ها و رفتارهای ماست. وسایلی که با خود می بریم بسته به منطقه جغرافیایی سفر متفاوت خواهد بود. یعنی اینکه قرار است کجا رویم. آیا پناهگاه یا روستایی هست که بتوانیم شب را آنجا بگذرانیم؟ چه می خوریم و اصلا چطور می توانیم غذا بپزیم؟ فصل ها و شرایط جوی منطقه بهترین عواملی هستند که می توانند به لیست مایحتاج ما کمک کنند.
جمع کردن یک کوله پشتی عالی و مناسب برای بار اول واقعا دشوار است. اما پس از چندبار قلقش را به دست می گیریم. به خاطر داشته باشید که قرار است همه ی وسایل خود را حمل کنید و حتی اگر کمی کوله را سبک تر کنیم می توانیم قشنگ وزنش را روی شانه هایمان احساس کنیم.
یک کوله پشتی ایده آل و عالی حدود ۴۵ تا ۶۰ لیتر است. کوله پشتی من در حین سفر با همه وسایل ضروری وزنی حدود ۱۲ کیلوگرم دارد.
کوله پشتی ام شامل:
- یک کیسه خواب که وزنش بسته به فصل سفر تغییر می کند
- اجاق گازی سفری
- پک چاقو دستی سوئیسی
- فنجان
- قاشق و چنگال و بشقاب و ماهیتابه ( به جای این دوتا می توانید از یک بشقاب که قابلیت پخت غذا را هم دارد استفاده کنید)
- دو شلوار، یکی برای پیاده روی و دیگری برای خواب
- دو سه تا تیشرت نازک که سریع هم بتوانند خشک شوند
- سه جفت جوراب، یکی برای شب های سرد و دوتای دیگر برای پیاده روی ( یادتان باشد فارغ از ظاهر خوب دنبال جورابی با کیفیت باشید)
- لباسی گرم یا ژاکت برای زمستان
- کاور ضد آب هم برای کوله فراهم کنید تا در روزهای بارانی وسایل داخل کوله و خود کوله خشک و سالم باشند.
- اگر در طول راه هیچ پیشنهادی برای اقامت شبانه ی خود ندارید چادر و بالش از لوازم ضروری به شمار می روند.
- چند متر طناب هم ضروری است. اگر جزو افرادی هستید که می گویید به طناب احتیاج ندارید، لباسهایتان را می خواهید چطور خشک کنید؟
- دو حوله ی نازک و لوازم بهداشتی هم احتیاج دارید (خمیر دندان، مسواک، نخ دندان، دستمال توالت).
- چراغ هدبند هم احتیاج دارید.
- فویل آلمینیوم
- جعبه ی کمک های اولیه هم حتما همراه داشته باشید چون می تواند زندگیتان را نجات دهد. باقی وسیله ها هم در ردیف وسایل سلیقه ای مثل لپتاپ و دوربین و کتاب و استیک پیادهروی قرار می گیرد.
خواب
سفر در چنین شرایطی خوابیدن کنار جاده را اجتناب ناپذیر می کند. وجود پناهگاه امن یا اقامتگاه شرایط را آسانتر می زند. این جور مواقع از خود می پرسید ” خب، درست وسط راه ام، کجا باید بخوابم؟” اگه در مسیر سانتیاگوی اسپانیا باشید این سوال معنایی پیدا نمی کند. چون تمام مسیر ایستگاه بندی شده است و به راحتی می توانید در این ایستگاه ها شب را به صبح برسانید.
با این حال، شوق سفر با پای پیاده و رسیدن از نقطه ای به نقطه ی بعدی تجربیات متفاوتی را به همراه خواهد داشت. شما مسیر را خلق می کنید و تشخیص می دهید شب را کجا سپری و در طول مسیر چطور آب و غذا را جیرهبندی کنید. خارج شدن از چهارچوب معمول که تبدیل به عادت شده اند کمی سخت است. و خوابیدن توی چادر و تجربهی تاریکی و طبیعت وحشی می تواند ترسناک باشد. اگر وارد روستایی شدید می توانید چادرتان را در گوشه ای برپا کنید و یا از محلی ها بخواهید که شب را داخل پارکینک، حوالی ساختمان یا زیر بالکون بگذرانید. این بر عهده ی ماست که دنبال چه تجربه ای در سفرهای پیاده هستیم.
سارا مارکوس کسی است که به مدت سه سال از سیبری تا استرالیا را با پای پیاده سفر کرده است. او معتقد است بزرگترین خطر در چنین سفری می تواند از سوی آدم ها باشد. بنابراین، سارا به شدت توصیه می کند به دل طبیعت بروید و از آدمای محلی فاصله بگیرید.
به نظر خودم، زیبایی سفرهای پیاده، تعامل با آدمایی است که در نقاط مختلف زندگی می کنند. در نتیجه ترجیح می دهم جایی بخوابم که بتوانم با آدما در ارتباط باشم. در سال ۲۰۱۱، سفری پیاده به ایستریا داشتم. طبق نقشه پیش رفتم و حدود ده روز بدون چادر پیاده راه رفتم. از آدمای محلی آنجا جای برای اقامت خواستم و با تجربه ی بی نظیری از نظر ارتباط و دانش روبرو شدم. همین تجربه ام سبب شد تا بفهمم که سفرهای پیاده بُعدی دیگر از آدما را نشان می دهد. پای پیاده سفر کردن با کوله پشتی دلیلی برای ترس نیست بلکه شوقی است که با آن می توانیم امنیت را پیدا کنیم.
آسیب ها
خراش های روی بدن، آبله و ضعف و خستگی همراه های همیشگی یک آدم پیاده ست. ممکن است شرایط فیزیکی خوب نباشد و این اتفاق در سفر دور از انتظار نیست. اگر کمی آسیب دیدیم باید بدانیم که این درد تا مدتی همراه ماست. درد زانوها، کشاله ران، تاندونها و شانه ها خیلی رایج هستند. پس منطقی است که در طول سفر کمی استراحت کنیم و برای چند روز آهسته تر پیش برویم. در نتیجه به بدن اجازه می دهیم خود را دوباره احیا کند.
ترس از درد به دلیل شرایط جسمانی ضعیف برای مسافر پیاده معنایی ندارد. وقتی در مسیر سانتیاگو بودم از قسمت زانو و تاندون درد بدی احساس می کردم. اولش عصبانی شده بودم چون از همسفرهایم عقب مانده بودم. بعد به خود آمدم و فهمیدم این درد دلیل خوبی است تا کمی آهسته تر راه بروم و هر وقت دلم می خواهد کمی استراحت کنم. درد سرعت مرا کم کرد و به من یاد داد که سرعت سریع من نتیجه ی زندگی روزانه من است.
برای پیاده ها آبله بیشتر اتفاق می افتد. بعضی ها از آن به عنوان مدالی برای فاصله ای که سفر کرده اند یاد می کنند. اما من آبله را دشمنی منفور می دانم. پیشگیری تنها راه در امان ماندن از اینهاست و کفش راحت می تواند کمک کننده باشد. این عادت را پیدا کنید که وقتی پا آسیب می بیند، کفش را در بیاورید و اجازه دهید پا خشک شود. یا جورابتان را عوض کنید.
اگر پا آبله زد، بهتر است با سوزنی آب را خارج کنیم و اجازه دهیم کاملن خشک شود. این امکان وجود دارد که دوباره در همان جا آبله بزند و در این صورت مجبوریم با پلاستر از آن مراقبت کنیم.
تنها بودن یا نبودن
پیاده سفر کردن به شکل تنها و یا با کسی همراه شدن دو تجربه ی کاملا متفاوت هستند. سفر با نفر دوم به برقراری تعامل و همراهی کمک می کند. گاهی سفری چند روزه با فردی دیگر حس سالها همراهی رو به وجود می آورد. برای اینکه مشکلی با همراه در طول سفر نداشته باشیم و از لذت سفر کاسته نشود باید حرکت و سرعت و استراحتمان را مدیریت کنیم. انگار داریم با خود قدم می زنیم. اما این بدین معنا نیست که نمی توانیم لذت همراهی با فردی دیگر را تجربه کنیم. در نهایت، تنها بودن یا نبودن به خود ما بستگی دارد و این که اوضاع چطور پیش رود.
چرا پیاده؟
همه چیز با شوق بشناخت منطقه ای جدید شروع می شود. رویا پردازی با نقطه های روی نقشه یا پروژه ای باحال. اما در نهایت، سفرهای پیاده یاد میدهد که خود و هدفمان را بیشتر بشناسیم. وقتی پیاده سفر می کنیم در حین پیاده روی، احساس های واقعی خود را زندگی می کنیم. طی چند روز از همه مسمومیت های بدنی و ذهنی رها می شویم. برای مثال، دردهای فیزیکی مثل درد کشاله ران برای ذهن ما قابل تحمل نیست چون دنیای امن و راحتی رو پشت سر گذاشتیم.
وقتی در چنین سفری هستیم بدن یاد می گیرد تا با ذهن هم راستا شود. در نتیجه، کالبد ما با لحظه و هرآنچه در اطرافمان هست یکی می شود. در تمام مدت، زیبایی هر روز را به ساده ترین شکل تماشا می کنیم. فقط زمانی ساعت را چک می کنیم که سفر روزانه را شروع کرده ایم و ساعت را برای صبح فردا کوک می کنیم. رابطه ی زمین و طبیعت که احاطه کننده ی ما هستند ما را از آرامش و هدف سرشار می کنند. هر قدم روشن کننده ی هدفی تازه ست. نسبت به آزادی که به ما عطا شده آگاهتر می شویم و به دنیای بی زمانی قدم می گذاریم. این دنیا به ما می گوید “ما خالق همه ی حالات خود هستیم”. این شانس را داریم تا بفهمیم واقعیت که هستیم و بهترین راه زندگی کدام است.
اغلب برای همه آدمایی که به این سبک، سفری را آغاز می کنند علاوه بر ورود به کشورها و مناطق مختلف، به درون خود هم سفر می کنند.
کجا سفر کنیم؟
پیاده می توانیم همه جا برویم. چه برای یک روز و یا بیشتر فقط کافی است به فکر رفتن باشیم تا از مسیر خانه ناامید شویم. در دنیا جاذبه های بسیار زیبایی وجود دارد که همه ی راه ها را به خود ختم می کنند. در اروپا زیباترین مسیر که مقدس نیز هست راه سانتیاگو در اسپانیاست. کامینو فرانسیس از فرانسه شروع می شود و با اسپانیا و اقیانوس آتلانتیک به پایان خود می رسد.
مسیر به درازای ۸۸۰ کیلومتر است و پیاده حدود سی تا سی و پنج روز زمان می برد. در مسیر می توانید اقامتگاه های مختلف با کیفیت و قیمت های گوناگون را پیدا کنید. این مسیر سالیانه ۲۰۰۰۰۰ مسافر پیاده را به خود جذب می کند. کمک های درمانی نیز برای مسافرها در طول مسیر فراهم شده است. حتی با چند یورو می توانید کولهپشتی خود را به ایستگاه بعدی بفرستید و سفر را برای خود راحتتر کنید.
در کنار کامینو، یکی دیگر از معروفترین مسیرها در ایتالیا واقع شدهاست. مسیر فرانجینا کمی گرانتر از سانتیاگوست. از پیاده روی های پرو و نپال هم استقبال زیادی می شود که در مسیر ماچاپیچوست.
گرانترین بخش سفرهای پیاده
گراترین بخش سفرهای پیاده خرید لباس و لوازم سفر است. وسایل ارزان و بی کیفیت ممکن است سفر را خراب کند.
هزینه سفر مقوله ای کاملا شخصی است. پیاده سفر کردن می تواند خیلی ارزان تمام شود اگر شوق استقلال در طول سفر را حفظ کنیم. خوابیدن توی چادر و آشپزی حتی می تواند ارزانتر از زندگی روزانه باشد.
موضوع بدی نبود اما انگار یک نویسنده حرفه ای این متن را ننوشته. من مدتی هست که وب سایت شمارو دنبال میکنم اما واقعا بعضی از نوشته ها به شدت ابتدایی هستند. اصلا خوشم نیومد. اینطوری کاربراتونو از دست میدید. صرفا طولانی نوشتن و جامع بودن به معنی قوی بودن یک مطلب نیست. پیشنهاد میکنم به نویسنده هاتون بگید کمی بهتر بنویسن. تو این متن هزارتا جمله ی خیلی خیلی خیلی خیلی کوتاه هست که تا کاربر میاد بخونه قطع میشه. خداییش دبستانی ها هم اینطور نمینویسن
ممنون که وقت گذاشتین و تا انتها مطلب را مطالعه کردید. این متن از سوی یکی از هیچهایکرهای قدیمی نوشته شده که کتاب های زیادی هم در این زمینه منتشر کرده اند. و بنده صرفا این متن را از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه کردم. و خود ایشان در متن از جملات کوتاه استفاده کرده اند.